به روز شده در: ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
کد خبر: ۱۲۳۷۰۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۴ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۳

خوش‌بینی به مذاکرات

روزنو :زمانی وارد مباحث هسته‌ای شدم که یکی دو ماه از ریاست آقای مهندس آقازاده در سازمان انرژی اتمی می‌گذشت و دکتر محمد سعیدی نیز به‌عنوان مشاور عالی و اصلی آقازاده حضور داشت.
زمانی وارد مباحث هسته‌ای شدم که یکی دو ماه از ریاست آقای مهندس آقازاده در سازمان انرژی اتمی می‌گذشت و دکتر محمد سعیدی نیز به‌عنوان مشاور عالی و اصلی آقازاده حضور داشت. در آن زمان طرحی تمام‌عیار برای برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای که قابل اجرا بود، ارائه و تصویب شد. آن اوایل مهندس آقازاده جلسه ای نسبتا طولانی با من داشت که درباره برنامه هسته‌ای توضیحاتی ارائه کرد. در آن جلسه گفته شد برنامه‌ای که قرار است آغاز شود، 5 سال دیگر به نتیجه می‌رسد و طی این مدت می‌توانیم هر آنچه لازم است از منظر فنی و عملیاتی انجام دهیم. ایشان با اعتماد و اطمینان می‌دانست که به نتیجه خواهند رسید، اما گفته شد اگر از بعد حقوقی و سیاسی با کار عملیاتی و فنی به‌طور دقیق، حساب شده و برنامه‌ریزی همراه شویم، درنهایت کار به سرانجام خواهد رسید و مشکلی پیش نخواهد آمد. اما اگر در این زمینه با کمبود و خلائی مواجه شویم، می‌تواند به بحران بزرگی تبدیل شود. به همین دلیل بر بعد سیاسی و حقوقی تاکید داشت. بعدها هم همواره بر این مساله تاکید می‌کرد که ای‌کاش روی بعد حقوقی و سیاسی بیشتر فعالیت شده بود و به وضعیتی که تقریبا یک شوک برای ما به حساب می‌آمد، نمی‌رسیدیم. نیت کاملا صادقانه و خالصانه بود. برنامه‌ای که سال‌ها قبل در ایران تنظیم شده بود، به‌دلیل عدم همکاری کشورهای طرف معامله متوقف شده و برای سال‌های طولانی تلاش‌های مختلفی برای احیا آن شده بود. تلاش بر این بود که با تکیه بر توان داخلی و به‌خصوص جوان‌گرایی و پذیرش خطر و ارائه تعهدات به داخل و همچنین ایستادگی با بودجه و امکانات محدود، برنامه صلح‌آمیز را به نتیجه برسانند. اما آنچه طرف مقابل مطرح می‌کرد، ایجاد یک بحران غیرواقعی و خلاف بود. در واقع تصویری از برنامه هسته‌ای ایران ارائه شد که صرفا یک برنامه با هدف نظامی بوده که درنهایت ایران بتواند جایگاه استراتژیک خود را در منطقه و شاید سطح بین المللی به طور کیفی ارتقا دهد. آنها بر روی نگاه غیرواقعی خود آنقدر اصرار کردند تا تبدیل به یک باور شد مبنی بر اینکه ایران برنامه هسته‌ای نظامی داشته و هدفش دستیابی به سلاح است. بنابراین غرب تمام برنامه‌ها، طرح‌ها و حرکت‌های خود را منطبق با این دیدگاه تنظیم کرد. هر وضعیتی می‌تواند یک مبنای خطر و یک مبنای فرصت باشد. همین دیدی که طرف‌های غربی و به‌طور مشخص آمریکا، نسبت به برنامه هسته ایران پیدا کردند، گرچه می‌تواند منشا یک‌سری معضلات باشد- این فکر همواره بین مجموعه افرادی که درگیر مذاکرات بودند، مطرح بود– اما درعین حال می‌تواند فرصتی را فراهم آورد. اینکه طرف مقابل چنین موضوع ساده‌ای را به این اندازه بزرگ کرده و به تدریج اهمیت آن از تمام مسائل دیگر که موضوع اختلاف ایران و غرب است، عمده‌تر و مهم‌تر شده، یک فرصت است. 
*عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای
تصویر روز
خبر های روز