
دود تخلف بانکها به چشم سهامداران رفت؛
اختلاس خاوری رقیب پیدا کرد
روزنو :بورس تهران مدتهاست که به اغما رفته و حال و روز خوبی ندارد هر از چندگاهی هم موجی از خبرهای نه چندان خوش آیند از راه میرسند و همین بازار نیم بند و نیمه جان را گرفتار میکند . دغدغه بزرگ ماههای اخیر تالار شیشضه ای هم صف بلندی از نمادهای بانکی است که بسته شدند و بسته هم ماندند تا بلکه بانک مرکزی صورتهای مالی غیرشفاف و پرحرف و حدیث آنها را منطبق بر استانداردهای بین المللی تشخیص دهد.
بورس تهران مدتهاست که به اغما رفته و حال و روز خوبی ندارد هر از چندگاهی هم موجی از خبرهای نه چندان خوش آیند از راه میرسند و همین بازار نیم بند و نیمه جان را گرفتار میکند . دغدغه بزرگ ماههای اخیر تالار شیشضه ای هم صف بلندی از نمادهای بانکی است که بسته شدند و بسته هم ماندند تا بلکه بانک مرکزی صورتهای مالی غیرشفاف و پرحرف و حدیث آنها را منطبق بر استانداردهای بین المللی تشخیص دهد.
به گزارش روز نو، البته ابهام در صورتهای مالی بانکها موضوع جدیدی نیست . این گزارشهای مالی آنچنان بی سر و سامان و پرابهام هستند که به گفته رییس کل بانک مرکزی ؛ حتی اهالی فن هم قادر به فهم و رمزگشایی از آنها نیستند . سودهای غیرواقعی شناسایی شده و انبوه داراییهای منجمد شده غیر قابل نقد شدن از دیگر ایراداتی است که به صورتهای مالی بانکها وارد است و به این سادگی هم قابل حل و فصل شدن نیست . بانک مرکزی برای رفع این نواقص به شبکه بانکی فرجهای قانونی داده بود اما تعداد قابل توجهی از مشمولان این اولتیماتوم نخواستند یا نتوانستند خود را با استانداردهای جدید تطبیق دهند و دست آخر همان شد که بازار سرمایه هراس داشت .
نماد بانکها به مجمع رفته و نرفته بسته شدند و برای مدت طولانی خبری از باز گشایی آنها نشد. بانکها در این مدت از سخت گیری بانک مرکزی گله کردند ؛ بانک مرکزی هم این بار کوتاه نیامد چون معتقد است اگر نظام بانکی میخواهد از فرصت پس از برجام استفاده کند و به شبکه جهانی متصل شود چارهای جز به شفاف سازی صورتهای مالی خود ندارد . در این میان متولیان بازار سرمایه هم سعی در بیطرفی داشتند یعنی از یک سو این تصمیم و اصرار بانک مرکزی را برای شفاف شدن این بازار ضروری اعلام کردند و از سوی دیگر از نگرانی برای سرمایه سهامداران گفتند. به هر حال آن چه واضح و مشخص است این که دود این تغییر و تحولاتی بیش از همه به چشم بورس و سهامداران رفته است . صاحبان سهام بانکها بعد از ماهها چشم انتظاری و به صفر رسیدن قدرت نقدشوندگی داراییهایشان، حالا با خطر سقوط آزاد ارزش سهام خود مواجه هستند .
نفس سهامداران گرفت
بازگشایی اولین نماد بانکی هم نشان داد که این نگرانی پربیراه هم نیست. با برگشتن نماد بانک ملت به تابلوی معاملات بورس ، هم ارزش سهام این شرکت به شدت کاهش یافت و هم شاخص سقوط آزاد هزار واحدی را تجربه کرد و این تازه آغاز کار است. در هفتههای آینده نمادهای دیگر هم از خواهند رسید آن هم با صورتهای مالی کاملاً متفاوت و سودهای شناسایی شده به مراتب کمتر از قبل و این یعنی سقوطهای مکرر دیگر.
زیر سایه همین نگرانی و پیش بینی ، بورس اولین روزکاری هفته را با نزول سه رقمی دیگر یعنی معادل 334 واحد آغاز کرد. حرفهایها و اهالی بورس می گویند این نزول مقدمهای است برای روزهای منفی آینده که همزمان با بازگشایی دو نماند بانکی دیگر طوفان از راه میرسد. به این ترتیب احتمالاً عقب نشینی شاخص در کانال 77 هزار و حتی کمتر از آن محتمل است.
اختلاس خاوری رقیب پیدا کرد
آن گونه که آمار و ارقام می گویند، سهامداران بانک ملت سه هزار میلیارد تومان زیان دادهاند؛ یعنی چیزی حدود همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی محمودرضا خاوری و مه آفرید خسروی. پژوهشگران بر این باورند که سوختن ۳۶۰۰ میلیارد تومانی ارزش سهام بانک ملت، تنها برگی نحیف از دفتر ضخیم بحران بانکی بوده و متاسفانه، این دفتر در حال ورق خوردن است؛ تلاطمها بیشتر خواهد شد. موسسه تحقیقاتی مبین در جدیدترین گزارش خود که بعد از بازگشایی نماد بانک ملت منتشر کرده، بر این باور است که با همین روند، فقط برای دو سال ۹۵ و ۹۶ قریب به هفتصد هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید خلق خواهد شد که بخش اصلیاش ضرر و اعسار است و البته، ماندههای قبل از ۹۵ به کنار!
آنها می گویند که شکاف میان دارایی و بدهی بانکها، بالغ بر چند صد هزار میلیارد تومان است و البته متناظر با ضرر انباشته پنهان، مطالبه انباشته فعلاً غیرفعالی شکل گرفته که در صورت کاهش بازدهی، برای تهاجمات سفتهبازانه آماده است.
در این میان، حسین عبده تبریزی، عضو شورای عالی بورس نیز به مهر گفت: پیش از تغییر مدیریت بانک ملت، رقمی که به عنوان سود حسابرسی شده، قرار داده شد دو هزار میلیارد تومان بود که بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارشها مشکل داشته و زیان ۳ هزار میلیاردی را اعلام کرد.
زیان 3 هزار میلیارد تومانی ملت
او افزود: سازمان بورس مجوزهای افزایش سرمایه را میدهد و پیش از تغییر مدیریت بانک ملت، رقمی که به عنوان سود حسابرسی شده قرار دادند سود ۲ هزار میلیارد تومان بود، بنابراین سازمان بورس آن را بر روی سایت قرار داد و سپس از بانک مرکزی افزایش سرمایه دریافت میکند؛ در حالیکه بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه میشود که گزارشها مشکل داشته است و آن را اعلام کرد.
عبده تبریزی با اشاره به اینکه این ایراد وارد است که چرا این اعلام با تأخیر انجام شد، گفت: برخی افراد پیش از آن، سهام را خریدند و بنابراین شکایت دارند که چرا این موضوع را با تأخیر اعلام شده ولی بورس نمیتواند در حسابها دستکاری کند، مسئولیت حسابها با کسی است که حسابها را تهیه میکند و حسابرسان، فقط ناظر هستند و در این موضوع بانک ملت حسابهای خود را تهیه کرده است.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه، با بیان اینکه جریان نظارتی بانک مرکزی باید مستمر باشد، بر این باور است که نظام نظارتی بانک مرکزی باید در طول سال، نظارتهای خود را اعمال کند و دستورات لازم را به بانکها بدهد تا آنها در طول سال قیمتهای خود را تعدیل کنند تا به خریداران جدید ضرر نرسد.
نامه بورسیها به سیف ؛ آقای رییس کل پاسخگو باشید
با توجه به همه این نگرانیها ؛ ۱۵۰ فعال بورس به رییس کل بانک مرکزی نامه نوشتند و از زیان تحمیل شده گله کردند و این بانک را در مقابل شرایط فعلی مسئول دانستند.
در این نامه ، فعالان بازار سرمایه ؛ مسولیت پاسخگویی بانک مرکزی را هم سنگ وظیفه حمایتی سازمان بورس از سهامداران توصیف و تاکید کردهاند : برخلاف نظر شما، به اعتقاد نگارندگان این نامه نوسانات منفی سهام بانکها و دود شدن چند هزار میلیارد تومان از ثروت سهامداران، جای گله مندی دارد. ما در طی سالها با مفهوم ریسک و انواع آن آشنا شدهایم. می دانیم نوسان در بازارهای جهانی ممکن است منجر به تغییر سودآوری شرکتهایمان شود. می دانیم ممکن است نرخ بهره در بازار پول تغییر کند و ارزش گذاری سهام در بازارسرمایه نیز با تغییراتی مواجه شود. نیک می دانیم ممکن است کارخانهای که سهامدارش هستیم شبانه آتش بگیرد و تمام داراییمان سوخت شود ولی، تغییر ذائقه یک شبه بانک مرکزی در رابطه با استانداردهای صورتهای مالی بانکها را در رسته سو مدیریتها طبقه بندی میکنیم نه ریسکها.
در این نامه همچنان آمده است: هیچکس با شفاف شدن صورتهای مالی بانکها مخالف نبوده است و نیست آنچه مورد اختلاف است، نحوه انجام این کار و انداختن تمام هزینه این شفاف سازی به دوش سهامداران بانکهاست. مشکلاتی که در طی 40 سال برای بانکها به وجود آمده است و همه از آنها خبر داریم میتوانست جای یک ساعت در چند سال و با برنامه ریزی و حمایت دولت و بانک مرکزی مرتفع شود.
سهامداران تاکید کردهاند : در منطق ما، ادغام موسسه میزان در بانک صادرات و تحمیل ضرر چند 100 میلیاردی به این شرکت، برای جلوگیری از تجمع سپرده گذاران این موسسه ریسک تلقی نمیشود، بی عدالتی نام میگیرد. واضح است فردی که در فضای امروز در مؤسسات غیر مجاز به هوای دریافت چند درصد سود بیشتر سپرده گذاری میکند، ریسک بیشتری نسبت به سپرده گذاران عادی بانکها متحمل میشود. لطفاً برایمان توضیح دهید به چه علت هزینه ریسک این فرد را باید سهامداران بانک صادرات یا بانک پارسیان یا... متقبل شوند؟
به گفته نگارندگان این نامه اعتراضی؛ براساس قوانین بانکداری اسلامی ؛درصورت زیان بانک، سهامداران و سپرده گذاران هر دو صاحب ضرر ایجاد شدهاند و اگر این زیان برگردن سهامداران به تنهایی بیافتد، سود پرداختی بانک از نظر شرعی دچار اشکال میشود. در واقع فلسفه سود علی الحساب و قطعی شراکت سپرده گذار در سود ایجاد شده در بانک است. حال چگونه است که تنها سهامدار بانک باید متحمل زیان شود؟
حیات خلوتی به نام بانک
سهامداران معتقدند : بانکها تا سالها حیاط خلوت دولت برای اعمال حمایتها از بخشهای مختلف اقتصادی بودهاند. در واقع حجم زیادی از بدهی ایجاد شده و مشکلات عدیده ناشی از رفتارهای سیاسی و زورگویی دولتها به این بانکها در ادوار مختلف بوده است.هیات مدیره این بانکها تمام توسط دولت انتخاب و توسط بانک مرکزی تأیید صلاحیت میشود. بنظر شما این انتظار عجیبی است که تکلیف بدهی دولت به این بانکها مشخص شود؟ در حالی که هر دو طرف میز مذاکره دولت است؟ آیا این نبود زمان بندی و تعیین تکلیف نشدن بدهی دولت به بانکها، نشانه بی برنامگی دولت نیست؟ آیا این ریسکی تحمیلی به بازار سرمایه از سوی سایر نهادها نیست؟ چگونه است که شفافیت برای همه خوب است غیر از خودمان؟
فعالان بازار سرمایه همچنین در ادامه این نامه از رییس کل بانک مرکزی خواستهاند به آنها کمک کند ریسک تغییر ذائقه بانک مرکزی در ایام پیش رو و تصمیمات یک ساعته را در محاسباتشان اندازه گیری و لحاظ کنند چون اگر فردا نظر بانک مرکزی به افزایش ذخایر بود تکلیفشان مشخص نیست یا معلوم نیست اگر دولت مثلاً روزی اوراق سلامت منتشر و بانکها را ملزم کرد با وجود عدم صرفه اقتصادی این اوراق را خریداری کنند بازهم سرنوشتشان در ابهام خواهد بود.ضمن این که هر سال صورتهای مالی بانکها با تأیید بانک مرکزی افشا میشد و همین بانک اجازه تقسیم سود میداد .
سیستمی که بانکها را بدهکار کرد
علی صالح آبادی رییس پیشین سازمان بورس اوراق بهادار مشکل عمده بانکهای ایرانی و دلیل تراز نبودن صورتهای مالی آنها را الزام به استفاده از سیستم حسابداری تعهدی در سالهای گذشته میداند و معتقد است : استفاده از این شیوه، ریسکها و مشکلات عملکردی بانکها را که اصولاً باید در صورتهای مالی آنها افشاء شود . پنهان ساخته و طی سالیان متمادی بر روی هم انباشته شده است.
به گفته او ؛ موضوع مطالبات غیرجاری بانکها به عدم تراز واقعی صورتهای مالی بانک منجر شده است. تراکم مطالبات غیر جاری بانکها در سالهای اخیر که عمدتاً در اثر مشکلات اقتصادی کشور، گریبانگیر بانکهای شده، باعث شده بانکها با استمهال مطالبات و در برخی موارد شناسایی سودهای موهومی از محل تسهیلاتی که وصول اصل آنها نیز مشخص نیست، بپردازند. مورد دیگر مطالبات بانکها از دولت است که هنوز بر سر رقم دقیق آن با هم اختلاف نظر دارند. به عبارت دیگر، طی این سالها، بانکها برای این مطالبات، سود شناسایی کرده و در صورتهای مالی خود نشان دادهاند در حالی که دولت حداقل بر سر نرخ سود مورد محاسبه، با بانکها اختلاف دارد.
اما نتیجه این جنجال محاسباتی برای سهامداران چه بوده است؟
بانک مرکزی مسئولیت نمیپذیرد
فرهاد طالب زاده کارشناس بازار سرمایه در این خصوص به «امیدایرانیان» گفت : بی تدبیری بانک مرکزی مشکل امروز را برای شبکه بانکی به وجود آورده اما این سهامداران هستند که تاوان میپردازند و متضرر میشوند این در حالیست که سهامداران بر اساس صورتهای مالی و سود زیانی که بانک مرکزی در ادوار گذشته تأیید کرده بود تصمیم به خرید سهام این شرکتها گرفتهاند اما امروز متولی بازار پول به سادگی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.
او البته بازبینی در صورتهای مالی بانکها را ضروری توصیف کرد و یادآور شد : شاید بهتر این بود که بانک مرکزی چنین جراحی بزرگی را به صورت تدریج و در فاصله زمانی طولانی صورت میداد تا دست کم این شوک ناگهانی سهامداران را غافلگیر نکند و بانکها هم فرصت انطباق با استانداردها را در اختیار داشته باشند.
طالب زاده تاکید کرد : اصولاً تصمیم گیریها و سیاستگذاری های ناگهانی میزان آسیب پذیری بازارهای اقتصادی و از جمله بازار سرمایه را به شدت افزایش میدهد ضمن این که اعتماد سرمایه گذاران را کاهش داده و آنها را از حضور در این بازارها منصرف میکند .
به گفته این کارشناس بازار سرمایه ؛ اصولاً بازار سهام یکی از پرریسک ترین بازارهای جهت سرمایه گذاری است و افزایش خطرات با تصمیم گیریهای غیرقابل پیش بینی طاقت سهامداران را طاق کرده است.
او تاکید کرد : اگر قرار به چنین اصلاحاتی بود کاش نمادها با چنین تاخیری بازگشایی نمیشدند یعنی دست کم سهامداران ماها منتظر نمیماندند و شدت ریسک و زیان برای آنها به میزان فعلی افزایش نمییافت.
*اميد ايرانيان
به گزارش روز نو، البته ابهام در صورتهای مالی بانکها موضوع جدیدی نیست . این گزارشهای مالی آنچنان بی سر و سامان و پرابهام هستند که به گفته رییس کل بانک مرکزی ؛ حتی اهالی فن هم قادر به فهم و رمزگشایی از آنها نیستند . سودهای غیرواقعی شناسایی شده و انبوه داراییهای منجمد شده غیر قابل نقد شدن از دیگر ایراداتی است که به صورتهای مالی بانکها وارد است و به این سادگی هم قابل حل و فصل شدن نیست . بانک مرکزی برای رفع این نواقص به شبکه بانکی فرجهای قانونی داده بود اما تعداد قابل توجهی از مشمولان این اولتیماتوم نخواستند یا نتوانستند خود را با استانداردهای جدید تطبیق دهند و دست آخر همان شد که بازار سرمایه هراس داشت .
نماد بانکها به مجمع رفته و نرفته بسته شدند و برای مدت طولانی خبری از باز گشایی آنها نشد. بانکها در این مدت از سخت گیری بانک مرکزی گله کردند ؛ بانک مرکزی هم این بار کوتاه نیامد چون معتقد است اگر نظام بانکی میخواهد از فرصت پس از برجام استفاده کند و به شبکه جهانی متصل شود چارهای جز به شفاف سازی صورتهای مالی خود ندارد . در این میان متولیان بازار سرمایه هم سعی در بیطرفی داشتند یعنی از یک سو این تصمیم و اصرار بانک مرکزی را برای شفاف شدن این بازار ضروری اعلام کردند و از سوی دیگر از نگرانی برای سرمایه سهامداران گفتند. به هر حال آن چه واضح و مشخص است این که دود این تغییر و تحولاتی بیش از همه به چشم بورس و سهامداران رفته است . صاحبان سهام بانکها بعد از ماهها چشم انتظاری و به صفر رسیدن قدرت نقدشوندگی داراییهایشان، حالا با خطر سقوط آزاد ارزش سهام خود مواجه هستند .
نفس سهامداران گرفت
بازگشایی اولین نماد بانکی هم نشان داد که این نگرانی پربیراه هم نیست. با برگشتن نماد بانک ملت به تابلوی معاملات بورس ، هم ارزش سهام این شرکت به شدت کاهش یافت و هم شاخص سقوط آزاد هزار واحدی را تجربه کرد و این تازه آغاز کار است. در هفتههای آینده نمادهای دیگر هم از خواهند رسید آن هم با صورتهای مالی کاملاً متفاوت و سودهای شناسایی شده به مراتب کمتر از قبل و این یعنی سقوطهای مکرر دیگر.
زیر سایه همین نگرانی و پیش بینی ، بورس اولین روزکاری هفته را با نزول سه رقمی دیگر یعنی معادل 334 واحد آغاز کرد. حرفهایها و اهالی بورس می گویند این نزول مقدمهای است برای روزهای منفی آینده که همزمان با بازگشایی دو نماند بانکی دیگر طوفان از راه میرسد. به این ترتیب احتمالاً عقب نشینی شاخص در کانال 77 هزار و حتی کمتر از آن محتمل است.
اختلاس خاوری رقیب پیدا کرد
آن گونه که آمار و ارقام می گویند، سهامداران بانک ملت سه هزار میلیارد تومان زیان دادهاند؛ یعنی چیزی حدود همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی محمودرضا خاوری و مه آفرید خسروی. پژوهشگران بر این باورند که سوختن ۳۶۰۰ میلیارد تومانی ارزش سهام بانک ملت، تنها برگی نحیف از دفتر ضخیم بحران بانکی بوده و متاسفانه، این دفتر در حال ورق خوردن است؛ تلاطمها بیشتر خواهد شد. موسسه تحقیقاتی مبین در جدیدترین گزارش خود که بعد از بازگشایی نماد بانک ملت منتشر کرده، بر این باور است که با همین روند، فقط برای دو سال ۹۵ و ۹۶ قریب به هفتصد هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید خلق خواهد شد که بخش اصلیاش ضرر و اعسار است و البته، ماندههای قبل از ۹۵ به کنار!
آنها می گویند که شکاف میان دارایی و بدهی بانکها، بالغ بر چند صد هزار میلیارد تومان است و البته متناظر با ضرر انباشته پنهان، مطالبه انباشته فعلاً غیرفعالی شکل گرفته که در صورت کاهش بازدهی، برای تهاجمات سفتهبازانه آماده است.
در این میان، حسین عبده تبریزی، عضو شورای عالی بورس نیز به مهر گفت: پیش از تغییر مدیریت بانک ملت، رقمی که به عنوان سود حسابرسی شده، قرار داده شد دو هزار میلیارد تومان بود که بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارشها مشکل داشته و زیان ۳ هزار میلیاردی را اعلام کرد.
زیان 3 هزار میلیارد تومانی ملت
او افزود: سازمان بورس مجوزهای افزایش سرمایه را میدهد و پیش از تغییر مدیریت بانک ملت، رقمی که به عنوان سود حسابرسی شده قرار دادند سود ۲ هزار میلیارد تومان بود، بنابراین سازمان بورس آن را بر روی سایت قرار داد و سپس از بانک مرکزی افزایش سرمایه دریافت میکند؛ در حالیکه بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه میشود که گزارشها مشکل داشته است و آن را اعلام کرد.
عبده تبریزی با اشاره به اینکه این ایراد وارد است که چرا این اعلام با تأخیر انجام شد، گفت: برخی افراد پیش از آن، سهام را خریدند و بنابراین شکایت دارند که چرا این موضوع را با تأخیر اعلام شده ولی بورس نمیتواند در حسابها دستکاری کند، مسئولیت حسابها با کسی است که حسابها را تهیه میکند و حسابرسان، فقط ناظر هستند و در این موضوع بانک ملت حسابهای خود را تهیه کرده است.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه، با بیان اینکه جریان نظارتی بانک مرکزی باید مستمر باشد، بر این باور است که نظام نظارتی بانک مرکزی باید در طول سال، نظارتهای خود را اعمال کند و دستورات لازم را به بانکها بدهد تا آنها در طول سال قیمتهای خود را تعدیل کنند تا به خریداران جدید ضرر نرسد.
نامه بورسیها به سیف ؛ آقای رییس کل پاسخگو باشید
با توجه به همه این نگرانیها ؛ ۱۵۰ فعال بورس به رییس کل بانک مرکزی نامه نوشتند و از زیان تحمیل شده گله کردند و این بانک را در مقابل شرایط فعلی مسئول دانستند.
در این نامه ، فعالان بازار سرمایه ؛ مسولیت پاسخگویی بانک مرکزی را هم سنگ وظیفه حمایتی سازمان بورس از سهامداران توصیف و تاکید کردهاند : برخلاف نظر شما، به اعتقاد نگارندگان این نامه نوسانات منفی سهام بانکها و دود شدن چند هزار میلیارد تومان از ثروت سهامداران، جای گله مندی دارد. ما در طی سالها با مفهوم ریسک و انواع آن آشنا شدهایم. می دانیم نوسان در بازارهای جهانی ممکن است منجر به تغییر سودآوری شرکتهایمان شود. می دانیم ممکن است نرخ بهره در بازار پول تغییر کند و ارزش گذاری سهام در بازارسرمایه نیز با تغییراتی مواجه شود. نیک می دانیم ممکن است کارخانهای که سهامدارش هستیم شبانه آتش بگیرد و تمام داراییمان سوخت شود ولی، تغییر ذائقه یک شبه بانک مرکزی در رابطه با استانداردهای صورتهای مالی بانکها را در رسته سو مدیریتها طبقه بندی میکنیم نه ریسکها.
در این نامه همچنان آمده است: هیچکس با شفاف شدن صورتهای مالی بانکها مخالف نبوده است و نیست آنچه مورد اختلاف است، نحوه انجام این کار و انداختن تمام هزینه این شفاف سازی به دوش سهامداران بانکهاست. مشکلاتی که در طی 40 سال برای بانکها به وجود آمده است و همه از آنها خبر داریم میتوانست جای یک ساعت در چند سال و با برنامه ریزی و حمایت دولت و بانک مرکزی مرتفع شود.
سهامداران تاکید کردهاند : در منطق ما، ادغام موسسه میزان در بانک صادرات و تحمیل ضرر چند 100 میلیاردی به این شرکت، برای جلوگیری از تجمع سپرده گذاران این موسسه ریسک تلقی نمیشود، بی عدالتی نام میگیرد. واضح است فردی که در فضای امروز در مؤسسات غیر مجاز به هوای دریافت چند درصد سود بیشتر سپرده گذاری میکند، ریسک بیشتری نسبت به سپرده گذاران عادی بانکها متحمل میشود. لطفاً برایمان توضیح دهید به چه علت هزینه ریسک این فرد را باید سهامداران بانک صادرات یا بانک پارسیان یا... متقبل شوند؟
به گفته نگارندگان این نامه اعتراضی؛ براساس قوانین بانکداری اسلامی ؛درصورت زیان بانک، سهامداران و سپرده گذاران هر دو صاحب ضرر ایجاد شدهاند و اگر این زیان برگردن سهامداران به تنهایی بیافتد، سود پرداختی بانک از نظر شرعی دچار اشکال میشود. در واقع فلسفه سود علی الحساب و قطعی شراکت سپرده گذار در سود ایجاد شده در بانک است. حال چگونه است که تنها سهامدار بانک باید متحمل زیان شود؟
حیات خلوتی به نام بانک
سهامداران معتقدند : بانکها تا سالها حیاط خلوت دولت برای اعمال حمایتها از بخشهای مختلف اقتصادی بودهاند. در واقع حجم زیادی از بدهی ایجاد شده و مشکلات عدیده ناشی از رفتارهای سیاسی و زورگویی دولتها به این بانکها در ادوار مختلف بوده است.هیات مدیره این بانکها تمام توسط دولت انتخاب و توسط بانک مرکزی تأیید صلاحیت میشود. بنظر شما این انتظار عجیبی است که تکلیف بدهی دولت به این بانکها مشخص شود؟ در حالی که هر دو طرف میز مذاکره دولت است؟ آیا این نبود زمان بندی و تعیین تکلیف نشدن بدهی دولت به بانکها، نشانه بی برنامگی دولت نیست؟ آیا این ریسکی تحمیلی به بازار سرمایه از سوی سایر نهادها نیست؟ چگونه است که شفافیت برای همه خوب است غیر از خودمان؟
فعالان بازار سرمایه همچنین در ادامه این نامه از رییس کل بانک مرکزی خواستهاند به آنها کمک کند ریسک تغییر ذائقه بانک مرکزی در ایام پیش رو و تصمیمات یک ساعته را در محاسباتشان اندازه گیری و لحاظ کنند چون اگر فردا نظر بانک مرکزی به افزایش ذخایر بود تکلیفشان مشخص نیست یا معلوم نیست اگر دولت مثلاً روزی اوراق سلامت منتشر و بانکها را ملزم کرد با وجود عدم صرفه اقتصادی این اوراق را خریداری کنند بازهم سرنوشتشان در ابهام خواهد بود.ضمن این که هر سال صورتهای مالی بانکها با تأیید بانک مرکزی افشا میشد و همین بانک اجازه تقسیم سود میداد .
سیستمی که بانکها را بدهکار کرد
علی صالح آبادی رییس پیشین سازمان بورس اوراق بهادار مشکل عمده بانکهای ایرانی و دلیل تراز نبودن صورتهای مالی آنها را الزام به استفاده از سیستم حسابداری تعهدی در سالهای گذشته میداند و معتقد است : استفاده از این شیوه، ریسکها و مشکلات عملکردی بانکها را که اصولاً باید در صورتهای مالی آنها افشاء شود . پنهان ساخته و طی سالیان متمادی بر روی هم انباشته شده است.
به گفته او ؛ موضوع مطالبات غیرجاری بانکها به عدم تراز واقعی صورتهای مالی بانک منجر شده است. تراکم مطالبات غیر جاری بانکها در سالهای اخیر که عمدتاً در اثر مشکلات اقتصادی کشور، گریبانگیر بانکهای شده، باعث شده بانکها با استمهال مطالبات و در برخی موارد شناسایی سودهای موهومی از محل تسهیلاتی که وصول اصل آنها نیز مشخص نیست، بپردازند. مورد دیگر مطالبات بانکها از دولت است که هنوز بر سر رقم دقیق آن با هم اختلاف نظر دارند. به عبارت دیگر، طی این سالها، بانکها برای این مطالبات، سود شناسایی کرده و در صورتهای مالی خود نشان دادهاند در حالی که دولت حداقل بر سر نرخ سود مورد محاسبه، با بانکها اختلاف دارد.
اما نتیجه این جنجال محاسباتی برای سهامداران چه بوده است؟
بانک مرکزی مسئولیت نمیپذیرد
فرهاد طالب زاده کارشناس بازار سرمایه در این خصوص به «امیدایرانیان» گفت : بی تدبیری بانک مرکزی مشکل امروز را برای شبکه بانکی به وجود آورده اما این سهامداران هستند که تاوان میپردازند و متضرر میشوند این در حالیست که سهامداران بر اساس صورتهای مالی و سود زیانی که بانک مرکزی در ادوار گذشته تأیید کرده بود تصمیم به خرید سهام این شرکتها گرفتهاند اما امروز متولی بازار پول به سادگی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.
او البته بازبینی در صورتهای مالی بانکها را ضروری توصیف کرد و یادآور شد : شاید بهتر این بود که بانک مرکزی چنین جراحی بزرگی را به صورت تدریج و در فاصله زمانی طولانی صورت میداد تا دست کم این شوک ناگهانی سهامداران را غافلگیر نکند و بانکها هم فرصت انطباق با استانداردها را در اختیار داشته باشند.
طالب زاده تاکید کرد : اصولاً تصمیم گیریها و سیاستگذاری های ناگهانی میزان آسیب پذیری بازارهای اقتصادی و از جمله بازار سرمایه را به شدت افزایش میدهد ضمن این که اعتماد سرمایه گذاران را کاهش داده و آنها را از حضور در این بازارها منصرف میکند .
به گفته این کارشناس بازار سرمایه ؛ اصولاً بازار سهام یکی از پرریسک ترین بازارهای جهت سرمایه گذاری است و افزایش خطرات با تصمیم گیریهای غیرقابل پیش بینی طاقت سهامداران را طاق کرده است.
او تاکید کرد : اگر قرار به چنین اصلاحاتی بود کاش نمادها با چنین تاخیری بازگشایی نمیشدند یعنی دست کم سهامداران ماها منتظر نمیماندند و شدت ریسک و زیان برای آنها به میزان فعلی افزایش نمییافت.
*اميد ايرانيان