
آیا قالیباف، محسن رضایی مجمع تشخیص میشود؟
روزنو :انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری نشان داد که همیشه مسیر بهشت به پاستور ختم نمیشود و این همان استراتژی نانوشته و غلطی است که محمود احمدی نژاد سال 84 با کوچ از بهشت به پاستور در ذهن قالیباف جا انداخت. شاید اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، او هرگز این مسیر را طی نمیکرد. مسیری که اینبار گرانتر از دفعههای قبل برایش تمام شد. چراکه اگر قرار باشد، در این انتخابات یک نفر را به عنوان مرد شکست خورده میدان نام برد
انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری نشان داد که همیشه مسیر بهشت به پاستور ختم نمیشود و این همان استراتژی نانوشته و غلطی است که محمود احمدی نژاد سال 84 با کوچ از بهشت به پاستور در ذهن قالیباف جا انداخت. شاید اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، او هرگز این مسیر را طی نمیکرد. مسیری که اینبار گرانتر از دفعههای قبل برایش تمام شد. چراکه اگر قرار باشد، در این انتخابات یک نفر را به عنوان مرد شکست خورده میدان نام برد، باید آمار را کنار گذاشت و از «محمد باقر قالیباف» نام برد. چراکه او مسیری را طی کرد که این بار امیدوار بود، بتواند هر طور که شده، به پاستور برسد اما نرسید. البته نرسیدنش به پاستور به دلیل رأی ندادن مردم نبود، بلکه دلیل اصلیاش، عدم حمایت اصولگرایان از او بود. چراکه او ۲ قدم مانده به روز برگزاری انتخابات، انصراف داد. بگذریم که انصرافش با رضایت قلبی بود یا نه. بگذریم از اینکه از اینکه چقدر کلنجار رفت و یا رفتند که نماند و کناره گیری کند اما آن طور که از شواهد امر پیداست، قالیباف از ابتدا بنای انصراف نداشت. چراکه او در مناظره اول به اسحاق جهانگیری کنایهای زد که صداقت شما برای کاندیداتوری وقتی انصراف دادید، برای مردم مشخص میشود. از این جهت شاید پروژه فشار به قالیباف برای انصراف به نفع ابراهیم رئیسی منطقیتر باشد. از هر زاویهای که نگاه کنیم، میبینیم که رئیسی اصولگراتر از قالیباف برای اصولگرایان محسوب میشود. چراکه او عضو جامعه روحانیت مبارز است و سالهاست که همه او را نزدیک به اصولگرایان میشناسند. اما محمد باقر قالیباف، نه عضو تشکلی از اصولگرایان است و نه اینکه از ابتدا خواستگاه و پایگاهش اصولگرایی بوده است. چه آنکه خلبان شهردار تهران، در مناظرههای انتخاباتیاش، اینبار بی شباهت به احمدی نژاد نبود و این را خود اصولگرایان هم قبول داشتند. از این جهت، سابقه احمدی نژاد و زاویهاش با اصولگرایان که بر آنها پوشیده نیست، ریسک دوباره حمایت از فردی که خواستگاه اولیهاش اصولگرایی نبود، بر ای اصولگرایان زیاد بود و تکرار احمدی نژادی دیگر، پرونده آنها را برای همیشه در افکار عمومی میبست. از این رو پرونده محمد باقر قالیباف بعد از سه شکست در انتخابات ریاست جمهوری برای اصولگرایان بسته شده است. حتی بر اساس تجربه نیز میتوان گفت که پرونده پاستور نشینی او در افکار عمومی هم دیگر بسته شده است. از این رو باید دید که قالیباف از بهشت به کجا میخواهد برود؟
سفر به مقصد نامعلوم
آن زمان که قالیباف استعفا داد، حرف و حدیثهای زیادی شنیده شد. حرف و حدیثهایی از این جنس که رئیسی به قالیباف هم در صورت پیروزی، وعدهای چون معاون اولی دولتش را داده است. چیزی شبیه همان وعدهای که پیشتر به سعید جلیلی داده بود و در رسانهها منتشر شد. هر چند که رئیسی هرگز به این مسائل در رسانهها ورود نکرد و به آن نپرداخت. اما با توجه به اینکه قالیباف اصرار زیادی برای پاستور نشینی بعد از ۲ دوره شکست در انتخابات ریاست جمهوری را داشت، بعید بود که بدون در نظر داشتن مقصدی معلوم از انتخابات خداحافظی کند. اما به هر روی اکنون که رئیسی رأی نیاورده و حسن روحانی دوباره سکان دار کشور شده است، قطعاً مسیر قالیباف هم جایی غیر تیم دولت خواهد بود.
سابقه حضور و فعالیتهای قالیباف در قامت یک فرد نظامی و حتی سپاهی گمانه این موضوع را که او دوباره به حوزه تخصصیاش برگردد، تقویت کرد. چه آنکه بخشی از فعالیتهای او در قامت یک مرد نظامی هم توسط حسن روحانی در مناظره امسال و 92، بیان شد. همان سابقهای که داستانش به گازانبر و بعدتر هم به لوله ختم شد. روحیات شخص قالیباف نیز دور از این فضاها نبوده و نیست. چه آنکه پس از انصراف او از ادامه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اخباری آمد مبنی بر اینکه قرار است او فرماندهی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) را عهده گیرد. ستادی که به فرمان حضرت امام (ره) ایجاد و جزو نهادهایی است که زیر نظر شخص اول کشور یعنی رهبر انقلاب فعالی دارد. اما این موضوع نیز از سوی قالیباف و یا ستاد اجرایی فرمان امام (ره) هرگز تأیید و یا تکذیب نشد و تنها در حد شایعاتی در شبکههای مجازی دست به دست شد. اما گذشته از صحت خبر، این موضوع میتواند تأیید کننده این مطلب باشد که قالیباف دیگر خود را بهشت نشین نمیداند و به نوعی شکست خود و اصولگرایان را هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم در انتخابات شوراها، قبل از اعلام نتایج پذیرفته است. چه آنکه اگرچه او در دوره قبل نیز با یاری برخی که در قامت اصلاح طلبی به شوراها حضور یافتند اما به قالیباف رأی داند، در شهرداری ماند اما امروز که شورای شهر تهران که 21 نفر اصلاح طلب دارد، دیگر امیدی به ماندن در شهرداری، آن در قامت مرد اول شهرداری ندارد. از سویی دیگر با توجه به اینکه شورای شهر مشهد هم در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفته است بخت او برای عهده داری سکان شهرداری مشهد هم از بین رفت. اما عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام تنها گزینه قرین به صحتی است که امکان تحققش وجود دارد و جانشین محسن رضایی در مجمع تشخیص مصلحت نظام شود.
از بهشت تا ولیعصر
خلبان شهردار تهران که روزهای آخرش را در شهرداری میگذارند، هنوز نه سمتی برایش در نظر گرفته شده و نه سمتی به او پیشنهاد شده است. به جز اندک اخباری که در حد شایعه هر از چندی به گوش میرسد. دیروز هم خبر تازهای در شبکههای اجتماعی منتشر شد که احتمال کوچ او از شهرداری به مقصد ریاست سازمان صدا و سیما کم نیست. البته در کنار قالیباف نام گزینه محتمل دیگری چون عبدالرضا رحمانی فضلی هم مطرح شد. این خبر هم همانند حضور او در ستاد احرایی فرماندهی امام (ره) تا کنون نه تأیید و نه تکذیب شده است. چراکه ریاست عسگری بر سازمان صدا و سیما هنوز آنقدر طولانی نشده و حتی به موعد اتمام حکمش نزدیک نشده است که قرار بر این تغییر باشد. هر چند که بر اساس اخبار غیر رسمی به گوش میرسد که حکم عسگری موقتی بوده و احتمال تغییر او در روزهای آتی کم نیست. اما در این راستا برخی بر این باورند که اگر بنا بر صحت خبر گذاشته شود، باید گزینهای در این جایگاه قرار گیرد که آشنا به امور رسانه و سلیقه مردم باشد. چه آنکه محمد هاشمی، رییس اسبق سازمان صدا و سیما هم این موضوع را تأیید میکند و به امید ایرانیان میگوید: «سازمان صدا و سیما، سازمان حساسی است و با عموم سلیقههای مردم درگیر است. اگر فردی متخصص در این جایگاه نباشد، قطعاً این سازمان آسیبهای بیشتری میبیند.»
به هر روی اما اگر تمام این گزینهها را کنار بگذاریم، از حدس و احتمالات هم بگذریم، تنها چیزی که میتوان به طور قطع درباره آن نظر داد این است که قالیباف دیگر باید صندلی شهرداری تهران را خالی کند.