سانتر از سمت راست زمین و اشتباه مدافع حریف توپ را زیر پای فرشاد احمدزاده قرار می‌دهد. اولین ایرانی تاریخ لیگ برتر لهستان دو بازیکن تیم حریف را درجا دریبل کرد و توپ را به طاق دروازه چسباند. این شرح تک گل فرشاد احمدزاده در 25 بازی برای اشلاسک لهستان بود. 

هافبکی که در انتهای لیگ هفدهم و کسب دومین قهرمانی پیاپی همراه با پرسپولیس سوار بر اسب آرزوها شد تا با انتقال به لهستان جزو لژیونران فوتبال ایران باشد. هر چند که بسیاری از هواداران پرسپولیس این کار احمدزاده را به دلیل بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه دور از انصاف دیدند و علیه او موضع گرفتند. 

تنها امید فرشاد احمدزاده این بود که با حضور در فوتبال لهستان و درخشش احتمالی در این مسابقات به لیگ‌های معتبر اروپایی راه پیدا کند و بتواند از این راه یکی از ستاره‌های درخشان فوتبال ایران باشد. درست به مانند علیرضا جهانبخش که به آلکمار رفت، درخشید و آقای گلی حالا در یکی از بهترین لیگ دنیا بازی می‌کند و یار فیکس تیم ملی ایران است. 

اما حضور در لیگ لهستان چندان بر وفق مراد احمدزاده نبود. مصدومیت بد موقع و عدم حضور ثابت در ترکیب اشلاسک باعث شد او در مسابقات مختلف تنها 25 بازی انجام دهد و با یک گل زده کار خود را در این کشور به اتمام برساند. 

این افت عجیب به جز بازگشت به ایران راهی را پیش روی پای احمدزاده نگذاشت. به خصوص که جدایی برانکو درهای حضور دوباره در پرسپولیس را به روی او بازکرد. عقد قرارداد با شعار جبران، برای هواداران کافی نبود و باز هم موضع گیری علیه هافبک تازه وارد وجود داشت تا اینکه با حمایت کاپیتان سرخ‌ها همه چیز ختم بخیر شد و شماره 10 باز هم پشت پیراهن او نقش بست. 

اما در این بین یک مانع دیگر برای حضور فرشاد در ترکیب اصلی وجود داشت. عدم اعتقاد کالدرون به استفاده از او در ترکیب اصلی. مسئله ای که او را به نیمکت دوخت و لقب تعویض همیشگی در کنار اسمش نقش بست. احمدزاده طی یک نیم فصل هشت مرتبه برای پرسپولیس به میدان رفت و تنها یک پاس گل به نام او ثبت شد تا روند منفی او بعد از جدایی از پرسپولیس کاملا نمایان شود. بازیکنی که با امید فراوان پا به اروپا گذاشت تا لهستان را پلی به فوتبال نوین قاره سبز بداند اما برگشت خورد و کار خود را از همان جای قبلی از سر گرفت. 

احمدزاده پس از پشت سر گذاشتن یک نیم فصل دو روز قبل قرارداد خود با پرسپولیس را در توافقی دو جانبه فسخ کرد و حالا راهی اهواز شده تا در تیمی جز پرسپولیس و تراکتور حضور در لیگ حرفه‌ای ایران را تجربه کند. راهی که از آزادی شروع شد و به ورشو رسید و حالا به لب کارون ختم شده است و بیانگر این حقیقت است: همیشه همانطور که می‌خواهیم و انتظارش را می‌کشیم نمی‌شود!