چرا تغییر قدرت در آمریکا به نفع مردم ایران است؟
ایالاتمتحده آمریکا کشوری است که قدمت تاریخی آن مثل چین، ایران، مصر، یونان و... نیست. ساکنان قاره آمریکا تا پیش از سال 1776 مستعمره بودند، در آن سالها افرادی مثل «جورج واشنگتن» و «آبراهام لینکلن» و... پیدا شدند و با صدور بیانیه استقلال، مردم این کشور را از زیر یوغ بردگی آزاد کردند. جورج واشنگتن در سال 1789 همزمان با وقوع انقلاب فرانسه، نخستین رئیسجمهور ایالاتمتحده شد. او آرزویش برای «جمهوری تازه تأسیسشده» آمریکا آزادی، برابری، عدالت و... بود. پسازآن تاکنون یعنی در طول 241 سال گذشته، هر چهار سال یکبار مردم 50 ایالت این کشور جمع میشوند و یک نفر را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند.
بانیان آمریکا نظام فدرال این کشور را بهگونهای طراحی کردند که از یکسو امکان تقلب و دست بردن در «صندوق رأی» امکانپذیر نیست و از سوی دیگر مردم وقتی ببینند فردی قانون را زیر پا میگذارد و تصمیمات فردی میگیرد، بهراحتی میتوانند او را از اریکه قدرت پایین بکشند. این واقعیت در انتخابات سوم نوامبر (13 آبان) اتفاق افتاد و مردم به ترامپ «نه» گفتند و او را به زیر کشیدند. اما او تا دقایق آخر حاضر نبود قدرت را ترک کند، ولی باوجوداینکه همه امکانات را در اختیار داشت نتوانست بماند و فرار را برقرار ترجیح داد و آمریکا را دوقطبی کرد و رفت. رئیسجمهور پوپولیست این کشور بلایی بر سر مردم آورد که آثارش حالا حالاها میماند و بهزودی پاک نخواهد شد. علتش این است که در انتخابات سوم نوامبر 81 میلیون نفر به «جو بایدن» و 74 میلیون نفر به دونالد ترامپ رأی دادند. حجم بالای این میزان رأی به ترامپ، مثل آتش زیر خاکستر است که اگر شعلهور شود امکان دارد هر چیزی را تغییر دهد. رأیدهندگان آمریکایی بهسختی توانستند دست ترامپ را از قدرت کوتاه کنند و بهجای او بایدن را گماردند که قرار است فصلی نو در روابط داخلی و خارجی ایالاتمتحده بگشاید. اتفاقی که افتاد این است که یک رئیسجمهور 78 ساله که 47 سال سابقه قانونگذاری، فعالیت حقوقی و امور اجرایی و... دارد، بر سرکار آمد و به همراه او یک تیم از افراد باتجربه به دولت آمدهاند. مهم اینکه او با رونمایی از یک بسته 2 تریلیون دلاری برای محیطزیست در راستای کاهش تولید کربن و گازهای گلخانهای، باعث خوشحالی مردم آمریکا و دیگر کشورها شده است. پرسش این است آیا با روی کار آمدن بایدن اوضاع مردم ایران بهبود مییابد یا خیر؟ به عقیده نویسنده در دولت جو بایدن برخلاف روسای جمهور پیشین آمریکا 1-امکان فروش نفت ایران ولو به مقدار محدود داده میشود. 2-بخشی یا تمام پولهای بلوکهشده ایران آزاد خواهد شد. 3- آمریکا به برجام بازخواهد گشت که تحقق این مهم مزایای مادی فراوانی برای ایرانیها خواهد داشت. شواهد و قرائن نشان میدهد که متأسفانه نشانههایی در کشور دیده میشود که عدهای احتمالاً منافع اقتصادی و سیاسیشان درخطر است و اقداماتی انجام خواهند داد که در عمل «جو بایدن» را به سمت همان سیاستهای دونالد ترامپ در ارتباط با ایران هل دهند. به نظر میرسد اصولگراها از به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا از یکسو و احتمال کاندیداتوری محمدجواد ظریف در ایران از سوی دیگر هراس دارند، یعنی بهنوعی «بایدنهراسی» و «ظریفهراسی» در اردوگاه اصولگراها دیده میشود. یک نشانهاش این است که غلامعلی حداد عادل دراینارتباط گفته «مسلماً نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پائین بیاید و مردم به یک سمتوسو بروند». وقتی چنین هراسی در میان اصولگرایان وجود دارد، لازم است از یکسو دولت فرصت مذاکره باهدف برداشتن یا کاهش تحریمها را در دستور کار قرار دهد زیرا تحقق این مهم مردم را به «صندوق رأی» امیدوار خواهد کرد، و از سوی دیگر اصلاحطلبان باید تلاش کنند تا ظریف به عرصه انتخابات ورود پیدا کند تا یک فرد نظامی یا پوپولیست شبیه احمدینژاد سکاندار قوه مجریه نشود؛ بنابراین توپ انتخابات 1400 در زمین مردم و کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که «فرصت» انتخابات را به تهدید تبدیل نکنند. به عقیده نگارنده به نفع مردم است که رئیسجمهور آینده ایران فردی باشد که بداند رفتار تیم «جو بایدن» در مقابل ایران چه گونه است و با بهرهگیری از نظریه بازیها (GameTheory) در برابر تیم باتجربه بایدن قرار گیرد. در شرایط کنونی برای انجام چنین مأموریتی، بهنظر میرسد فردی بهتر از محمدجواد ظریف وجود نداشته باشد.