لاريجانی و جليلی در نظرسنجی ها پاييناند
توهین صداوسیما به دولت، احضار وزیر ارتباطات، توهین به هیأت دولت در مجلس و بسیاری اقدامات دیگر در شرایطی انجام میشود که چند ماهی تا انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری باقی مانده است. همچنین کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات سال گذشته، این تصور را ایجاد میکند که عدهای بنا دارند با تخریب چهره رقبای سیاسی، ناکامیهای خود در کسب رای مردم در انتخابات بدون رقیب سال گذشته را رفع کنند. با این وجود کاهش مشارکت مردمی همیشه به نفع جریان اصولگرا تمام شده و چهرههای مدنظر این جریان جایگاههای مورد نظر خود را کسب کردهاند. با این حساب ممکن است در انتخابات پیش رو نیز برنامهای برای ممانعت از مشارکت حداکثری برای حذف اصلاحات در جریان باشد. در همین مورد گفتوگویی با غلامرضا ظریفیان معاون وزیر علوم دولت اصلاحات داشتهایم که در ادامه میخوانید.
عــدهاي از فـــعالان سياسي بر اين عقيده هستند که مشکلات به وجود آمده ميان مجلس و دولت، ارتباط تنگاتنگي با نزديک شدن به انتخابات دارد. آيا ميتوان اينگونه برداشت کرد که رقابت انتخاباتي از حالا شروع شده است؟
به گزارش روز نو :مسأله انتخابات اهميت بسياري براي جريانات سياسي دارد. رياست مجلس نيز هم در گذشته براي رياست جمهوري تلاش کرده و هم در شرايط فعلي از کساني است که به عنوان نامزد احتمالي انتخابات مطرح ميشود. در مجلس و در برخي جريانات سياسي داخلي کشور تلاشها بر اين است که به گونهاي هم به جامعه و هم به جريانات سياسي القا کنند، انتخابي که در سال 96 انجام گرفته انتخاب خوبي نبوده است، بنابراين بخشي از جريان مجلس به دنبال اين است که همه افراد دخيل در آن انتخاب دخيل بوده اند را به گونهاي متهم کند و بگويد آن افراد در شرايط کنوني مقصر هستند. جامعه و جريانات سياسي اين را ميدانند، گزينههايي که در 92 و 96 روي ميز قرار گرفته، گزينههاي متنوع و متکثري نبوده است. نهايتا هم مردم و هم جرياناتي که از دولت مستقر حمايت کردند، در اين دو دوره تشخيص دادند که وضعيت کشور، چشمانداز جريانات افراطي، وضعيت ايران در سياست خارجي و آسيبهايي که جامعه از سياستهاي عجيب و غريب داخلي خورده بود، بايد تغيير کند. مردم با گزينههاي محدودي روبهرو بوده و تلاش کردند گزينهاي را انتخاب کنند که هزينههاي آن کمتر باشد. در دوره اول نيز دولت تمام تلاش خود را انجام داد تا بحران سياست خارجي را کاهش دهد. در همان دور اول شاهد رونق اقتصادي بوديم. در دولت دوم نيز دولت با بدشانسيهايي از جمله حضور ترامپ در کاخ سفيد، بيانصافي رقبا و بخشي از ضعفهاي خود مواجه بود و در نتيجه آن اکنون با شرايط سختي روبهرو هستيم. بخشي از جريانات درون مجلس بايد اين را اذعان کنند که يکي از دلايل ناکامي و ضعف دولت در سياست خارجي و برخي از اقدامات داخلي، جريانات سياسياي بودند که به اشکال مخالف تلاش کردند تا مانع اجراي برنامههاي دولت شوند. الان نيز جامعه و جريانات سياسي شاهد هستند که بخشي از جريانات مجلس با برخي از مصوبات خود چگونه همان تندرويها را دنبال ميکند. چشماندازها براي رفع مشکلات معيشتي مردم ايجاد شده است اما اين اقدامات فضايي را به وجود آورده که ممکن است آن اتفاقات رخ ندهد. طبيعي است که بخشي از کنش و واکنشهايي که در حال رخ دادن ميان دولت و مجلس، انتخاباتي است. بخشي از آن نيز به نوع مديريت کشور، سياستها و راهبردهايي که جريانات سياسي اتخاذ ميکنند، باز ميگردد. گفتوگوها و بحثهايي که عريان و صريح در مناظرات انتخاباتي شکل ميگرفت، الان به شکلي در عرصه مناسبات موجود بروز و ظهور پيدا ميکند.
در ماههاي اخير شاهد تخريب گسترده دولت بوديم. چه عواملي ميتواند جلوي تکرار چنين مسائلي را بگيرد؟ آيا تقويت ساختار حزبي يا نظارت موثر خواهد بود؟
هر دو دخيل است. اگر نظام مردمسالار بخواهد کارآمدي خود را در دنياي جديد حفظ کند، بايد انتخابات ما پيوندي جدي با مسأله احزاب بخورد. اين پيوند منجر به بلوغ احزاب خواهد شد و آنها را از حضور موسمي در عرصه سياست، به نهادهايي مثل دولت سايه تبديل ميکند که ميتوانند هدف، راهبرد و برنامه توسعه داشته باشند تا زماني که سر کار ميآيند، بتوانند با تابلو روشني به برنامههايي که قبلا انديشيدهاند عمل کنند و مردم نيز توان قضاوت داشته باشند. ضعف نظام حزبي در ايران که شکل ساختاري دارد، عدم پيوند آن با ساخت انتخابات است. در عين حال ما با مشکل حکمراني خوب روبهرو هستيم. مسأله شفافيت، مشارکت حداکثري مردم در تعيين سرنوشت خود و در معرض ديد بودن عملکرد قوا و دستگاهها مقابل مردم و دستگاههاي نظارتي از جمله اين مشکلات است. عملکرد مردم پيوند عميقي با احزاب جدي و حرفهاي برقرار ميکند. احزاب در دنيا نقش مهمي در نظارتها و ارزيابيها دارند. نظارت، حکمراني خوب و نظام حزبي بايد مورد بازنگري قرار بگيرد تا مشکل توهينها نيز رفع شود.
تخريب چهره دولت شانس اصولگرايان براي پيروزي در انتخابات 1400 را افزايش داده است؟
بخشي از سياست در ايران پيشبينيپذير بوده و بخش زيادي از آن نيز پيشبينيپذير نيست. ما انتخابات 76 و 92 را داريم که باتوجه به همه پيشبينيهايي که رخ داد، اتفاقات متفاوتي را شاهد بوديم. جريان اصولگرا به دلايل عديدهاي اين انتظار را دارد که در انتخابات آينده رقابت بين جبههاي در ميان خود داشته باشد. يکي از شانسهاي موفقيت او نيز عدم حضور نامزدهاي اصلي اصلاحطلبي است. آنچه ميشود پيشبيني کرد اين است که اصولگرايان در انتخابات آينده دست بالاتري دارند اما جامعه ما نشان داده است که در بخشي از دورانها پيشبينيناپذير است. اين امر نيز به آن بستگي دارد که در ماههاي باقيمانده از دولت چه اتفاقاتي رخ خواهد داد و چه چشماندازهايي مانند شکستن تحريمها و معيشت، پيش روي مردم باز خواهد شد.
با توجه به مطالبي که بيان کرديد، آيا موافق هستيد که بدنه مردمي اصلاحات دچار ريزش شده است؟
طبيعي است که اصلاحطلبان با کاهش سرمايه اجتماعي روبهرو بودهاند، اما اگر مردم به صحنه بيايند و حضور حداکثري پيدا کنند، بر اساس تجربه اصلاحطلبان از موقعيت بهتري نسبت به اصولگرايان برخوردار هستند.
اســـامي متعددي براي نامزدي در انتخابات مطرح ميشود. در ايـــن ميان نام آقايان جليلي و لاريجاني نيز ديده ميشود. آيا امکان دارد علي لاريجاني به عنوان نامزد اصلاحات مطرح شود؟ سعيد جليلي در انتخابات نامزد خواهد شد؟
انتخابات در ايران حزبي نيست و لابيها، گفتوگوها، فشارها و در بخشهايي افکار عمومي، در حضور يا عدم حضور افرادي که در معرض نامزدي انتخابات هستند، نقش دارد. افرادي که شما نام برديد در معرض اين گفتوگوها هستند. درباره اينکه اصلاحطلبان به سمت آقاي لاريجاني ميروند يا خير، بايد گفت احتمال آن را بسيار اندک ميدانم. دلايل عديدهاي نيز در اين خصوص وجود دارد. آقاي لاريجاني از افراد معتدل بوده و در شرايط پيچيده سياسي کشور، ميتوان او را از سياستمداران موفق ارزيابي کرد اما اينکه در مجموع تصور نميکنم فضا به گونهاي باشد که اصلاحطلبان به سمت او بروند. يکي از دلايل آن نيز اين است که اصلاحطلبان به دليل تجربه 92 و 96 عمدتا به دنبال نامزدي با تابلو اصلاحطلبي هستند. به علاوه افرادي که نام آنها به ميان آمد، تاکنون در ارزيابيها و نظرسنجيهاي انجام گرفته موقعيت خوبي نداشتهاند.
ما شاهد کاهش مشارکت در انتخابات سال 98 بودهايم. علل اين مسأله چيست و آيا ميتوان انتظار داشت اين رويداد در 1400 نيز تکرار شود؟
به جز سويهاي نمادين انتخابات مانند جمهوريت که مسائل مهمي نيز هست، مردم ابعاد ديگري را نيز تعقيب ميکنند. يکي از آن ابعاد مهم، نقش انتخابات در مسائل ملموس مردم مانند معيشت، اشتغال و اميد به آينده است. زماني که در اين عرصهها دچار افت کارآمدي ميشويم، اين مسأله نيز تاثير محسوسي روي مشارکت مردم ميگذارد. در انتخابات مجلس نيز بهنظر ميرسد که اين مسأله نقش مهمي ايفا کرده است. به ميزاني که کارآمدي افزايش يافته و جامعه احساس ميکند با حضور در انتخابات مسائل اساسياش حل ميشود يا اميد به حل شدن آن دارد، نسبت به حضور خود واکنش نشان داده و نقش بهتري ايفا ميکند. همه جريانات داخلي بايد مراقب باشند، زماني که با يکديگر تنازع غيرمنطقي ميکنند، مانع فعاليت يکديگر ميشوند يا به متهم کردن هم روي ميآورند، ممکن است آنچه از دست ميدهند، اقبال مردم باشد. نظامي که اساس آن تکيه بر حضور مردم است، ميتواند از کاهش مشارکت آسيب ببيند.
ناظر به سوال پيشين، آيا موضوع کاهش مشارکت ميتواند در انتخابات رياست جمهوري پيش رو نيز ادامه پيدا کند؟
انتخابات در ايران در يکي دو ماه آخر قابل پيشبيني جدي است. در شرايط کنوني بهنظر ميرسد با کاهش اقبال جدي روبهرو هستيم. اگر مجموعه نظام به جاي تنازعات موجود، به يکديگر کمک کرده و با نگاه به منافع ملي کشور در همه زمينهها ورود کنند، مشکلات کاهش پيدا خواهد کرد. اينگونه نباشد که عدهاي تصور کنند اگر آقاي روحاني در کاهش تحريمها توفيقي پيدا کند، ممکن است در انتخابات اتفاق ديگري رخ بدهد. توجه کنيم مردم در فشار جدي هستند. هرکس مسئوليتي در اين نظام دارد، عهدي با نظام بسته است تا مشکلات مردم را رفع کند، نه اينکه منافع جناحي خود را جلو ببرد. اگر وفاق ايجاد شود و با استفاده از فضاي مطلوب سياست خارجي همچنين با هماهنگي براي رفع مشکلات معيشت و گرفتاريهاي مردم، گشايشهايي ايجاد شود، مردم ما در چنين شرايطي از انتخابات استقبال خواهند کرد. لازمه اين موضوع کاهش تنشها و نزاعهاي داخلي است. آنچه رخ ميدهد بايد براي اصلاح امور باشد. مردم ما با همه دلخوريهايي که دارند، اساسا به دنبال تغييرات بنيادين نبوده و به دنبال تغييرات هوشمندانه در زندگي و مناسبات خود هستند. اگر اين اتفاق رخ بدهد، با همه مشکلاتي که براي حضور مردم در انتخابات حس ميکنيم، وضعيت متفاوتتر خواهد بود.
گفته ميشود که عدهاي در جريان اصولگرايي به دنبال کاهش مشارکت بوده و از آن نفع ميبرند. نظر شما در اين خصوص چيست؟
متاسفانه اين امر در بخشي از جريانات صحت دارد. با توجه به شرايطي که در آن قرار داريم و فشارهاي بسياري بر دوش مردم است، هر جرياني که به اميد بيشتر مردم و ايجاد گشايش براي حضور مردم در انتخابات کمک نکند، خواسته يا ناخواسته خيانت ميکند. انتخابات و حضور بالاي مردم، ضريب امنيتي را نيز براي کشور به همراه ميآورد. حضور مردم مقتضياتي دارد. نميتوان از مردم انتظار داشت که هر نوع فداکاري را انجام دهند اما دولتمردان و جريانات سياسي از خودگذشتگي نداشته باشند. مردم بايد تلاشها براي رفع مشکلاتشان را رفع کنند. همه جريانات سياسي و مجموعه حاکميت کنند که مشکلات مردم در حدي که شدني است، رفع شود. بسياري از مشکلات مردم نيز رفع شدني است. مشکلات رفع شود تا انتخاباتي پرشور با هر نامزدي و جرياني انجام شود تا همبستگي ملي ما را گسترش داده و اميد به آينده را تقويت کرده و ضريب امنيت در کشور را بالا ببرد.
منبع:آرمان ملی