
کاندیداتوری روسای قوا به صلاح کشور نیست
یکی از گزینههای مطرح اصولگرایان برای نامزدی در انتخابات، سید ابراهیم رئیسی است. این در حالی است که برخی گمانهزنیها درباره احتمال نامزدی محمدباقر قالیباف در انتخابات وجود دارد. با این حال نامزدی روسای قوا در انتخابات ریاستجمهوری مشکلات متعددی را برای کشور به همراه خواهد داشت. در همین زمینه گفتوگویی با حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب داشت که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :در ماههای اخیر بسیاری از فعالان اصولگرا از رئیس قوهقضائیه برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری دعوت کردند. زمزمه حضور آقای قالیباف در جایگاه ریاستجمهوری نیز وجود دارد. حضور روسای قوا در انتخابات را آسیبزا میدانید؟
این اتفاق به صلاح کشور نیست. زمانی که یک نفر برای ریاست قوهای منصوب یا انتخاب شده است، اگر قرار باشد افراد در مدت کوتاهی تعویض شوند، مهمترین مشکلی که پیش میآید، بیثباتی است. خصوصا برای مجلس فرد شعارهایی را مطرح کرده یا برنامهای را ارائه داده است. اگر قرار باشد، این فرد جابهجا شود، تکلیف احقاق وعدههایی که برای انجام در یک قوه داده شده چه میشود؟ به همین دلیل، این اقدام در میان مردم نیز حالت سستی برای انتخابات را به وجود خواهد آورد. در قانون انتخابات در رابطه با نامزدی افراد دارای مناصب، مساله استعفا وجود دارد. در اذهان عمومی سفرهایی که افراد انجام میدهند، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. مردم متوجه میشوند به جای پرداختن به کار اصلی یک قوه، این اقدامات با ذهنیت دیگری مبنی بر آماده شدن برای یک قوه انجام میگیرد. سفرهای استانی، حضور در بعضی مجامع، نوع مصاحبهها و مسائلی از این دست همگی در همین چارچوب انجام میگیرد. از نظر فردی نامزدی در انتخابات جزء حقوق افراد است و نمیتوان افراد را از این اقدام منع کرد اما در این خصوص که آیا این اقدامات به صلاح جامعه است، باید گفت خیر به مصلحت کشور نیست.
پیامد اجتماعی این امر چیست؟
ذهنیتی منفی در جامعه به وجود میآورد. با وضعیت مشکلاتی که مردم در زمینههای مختلف دارند و مقاممعظم رهبری نیز بر مشارکت حداکثری تاکید کردند، زمانی که مردم با حالتی ناامیدانه که کرونا نیز بر آن اضافه شده است، طبیعی است که استقبال چندانی از انتخابات نمیشود. در انتخابات پیشین نیز تجربه استقبال نکردن مردم از انتخابات را داشتیم. انتخابات ریاستجمهوری با مجلس متفاوت است اما اگر همه میخواهیم مشارکت حداکثری را داشته باشیم، باید روی نوع تبلیغ، رفتارها، ارائه برنامهها، طرح مسائل و مشکلات با مردم و چرایی به وجود آمدن مشکلات، انسجام و وحدت به وجود بیاید تا شاهد حضور حداکثری مردم باشیم. مردم از ابتدای انقلاب، جنگ، تحریمهای خانمانسوز و فشار را تحمل کردهاند. مسئولان شعار میدهند که این کار یا آن کار را انجام دهیم.
یعنی معتقدید مسئولان در زمینه رفع مشکلات مردم کمکاری کردهاند؟
بالاخره مسئولان تعهد دادهاند که مشکلات مردم را رفع کنند، امانتداری کرده و مشکلات جوانان را رفع کنند. رفتن جوانان از کشور معضل است. اینها سرمایههای اصلی کشور هستند، آیندگان چه قضاوتی درباره ما خواهند کرد؟ کسانی که امروز در زمینه اداره کشور مسئولیت دارند و این همه مشکل برای کشور ایجاد شده، باید پاسخگو باشند. بخش عمده این مشکلات به مسائل بیرونی بازمیگردد. نوع برخورد مدیریتی ما نیز بیاثر نیست. در زمان آقای خاتمی نیز این مسائل وجود داشت. همه میخواستند ایران را وادار به جنگ کنند اما با بحثی که آقای خاتمی درباره گفتوگوی تمدنها یا اتحاد برای صلح نه اتحاد برای جنگ مطرح میکند، اثرگذاریها رخ میدهد. زمانی که ما پیوسته از اینکه این اقدام یا آن اقدام خشونتبار را انجام میدهیم صحبت میکنیم، ایران هراسی به وجود میآید. کسانی که مدیران کشور هستند، باید بدانند همه این مشکلات جمع شده و اثر مستقیم بر وضعیت کشور میگذارد. کسانی که میخواستند نفت را سر سفره مردم بیاورند، با اقداماتی که انجام دادند، امروز سفره مردم را به کجا رساندند؟ بنابراین مسئولان باید این نکات را با دید ملی در نظر بگیرند، نه اینکه من امروز امکانی دارم و میخواهم با استفاده از این امکان از یک جایگاه به جایگاه دیگر بروم. آیندگان قضاوت خوبی درباره ما نخواهند کرد. به همین دلیل نگاه ما باید فراجناحی، ملی، مردمی و در جهت رفع مشکلات باشد اما نوع این رویکرد در مواضع و اقدامات مجلس دیده نمیشود. مردم به دنبال آرامش هستند، زمانی که در داخل چنین اتفاقاتی رخ میدهد، انتظار داریم در بیرون از کشور چه اتفاقی رخ بدهد؟ در مجموع با امید زندگی میکنیم و امیدواریم که به نظرات کارشناسی افرادی که میتوانند در این زمینهها کمک کنند، استفاده شود. اگر کسی بگوید کشور مشکل ندارد، باید بگوییم شما احتمالا در جای دیگری زندگی میکنید. مشکلاتی مانند خط فقر و ناامیدی مردم مشخص است و باید در این زمینهها گفتوگو کرده و سخنان دیگران را نیز بشنویم، نه اینکه برخورد یکجانبه داشته باشیم. اگر همه با هم برای رفع مشکلات وارد میدان شویم و مردم نیز این را ببینند، آن زمان خواسته مقام معظم رهبری برای مشارکت حداکثری نیز محقق خواهد شد.
اصولگرایان نیز احتمالا از آسیبهایی که برای حضور روسای قوا در انتخابات وجود دارد، مطلع هستند. با این وجود چرا برای نامزدی آقای رئیسی در انتخابات اصرار دارند؟ آیا چهره دیگری در میان اصولگرایان وجود ندارد؟
نمیتوان بگوییم تنها یک علت در این زمینه وجود دارد. احتمالا فکر میکنند اگر فردی غیر از آقای رئیسی را مطرح کنند، دیرتر به هماهنگی میان خود برسند و اگر ایشان را مطرح کنند، دیگران حضور پیدا نخواهند کرد. شاید فکر کنند فرد دیگری را ندارند که رایآوری لازم را داشته باشد. هر دو حالت میتواند مطرح باشد. خودشان باید پاسخگوی این سوال باشند اما آنچه میتوان بر اساس وضعیت موجود برداشت کرد، همین است. اگر کسی را داشتند که از حیث میزان رایآوری میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد، او را معرفی میکردند.
شما هم تصور میکنید اگر آقای رئیسی در انتخابات نامزد شوند قطعا پیروز خواهند بود یا اصلاحطلبان هم میتوانند در این خصوص امیدوار باشند؟
حتما اصلاحطلبان نیز گزینههای مناسبی برای انتخابات دارند اما به خوبی میدانید، اصولگرایان به هیچ عنوان نگران رد صلاحیت افراد نامبرده شده نیستند. با این حال در طرف دیگر برخورد حذفی به عادت تبدیل شده است. این اقدام غیرعادی است اما آنقدر عمل شده، به عادت بدل گشته است اما دست اصلاحطلبان پر است و میتوانند تعداد زیادی از چهرهها را برای نامزدی در انتخابات مطرح کنند. باید انتخاباتی رقابتی برگزار شود و هرکس انتخاب شد، باید مورد حمایت قرار بگیرد اما باید تبعیضهایی که در بدو امر وجود دارد، رفع شود.
منبع:آرمان ملی