
تلاش احمدینژاد برای بازگشت به صدر اخبار
در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری از محمود احمدینژاد که تمایل خود را برای شرکت در انتخابات اعلام کرد، سخنانی منتشر شده که نشان از بازگشت «بگم بگمها»ی این رئیس جمهور سابق دارد. او در دیدار با جمعی از مردم استان کرمان، گفته: «این اشتباه بزرگی است که فکر کردهاید که میتوانید ملّت ایران را در این سطح نگه دارید. این فنر به زودی درخواهد رفت. من به وقت انتخابات مطالبی دارم که درباره وضعیت موجود کشور عرض خواهم کرد و به فضل الهی از کسی هم نمیترسم.
به گزارش روز نو :احمدینژاد در انتخابات پیشین ریاست جمهوری نیز تمایل خود را برای شرکت در انتخابات اعلام کرد و با ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان از گردونه حذف شد. در عینحال آن زمان حمید بقایی نیز در انتخابات ثبت نام کرده بود که قرار بود در صورت عدم تایید صلاحیت احمدینژاد وارد عرصه شود. در آستانه انتخابات پیش رو، یعنی همین هفته گذشته نیز محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان دولت نهم و دهم از نامزدی خود برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خبر داد.
عباسی درباره نامزد شدنش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت:«من در حال تدوین راهکارهای برونرفت از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هستم، اما در مورد چگونگی ورود به انتخابات ۱۴۰۰ به زودی توضیح خواهم داد. ولی آنچه قطعی است، اینکه بنده به جد به دنبال تقویت رویکرد ولایتمدارانه نظام و پایبند به جریانهای وحدتبخش انقلابی هستم.»
او افزود:«بنده هیچ دیداری با محمود احمدینژاد نداشتهام و مِنبعد از این جور شایعات با اهداف متعدد زیاد شنیده خواهد شد.»
پیشتر گفته شده بود که در صورت تأیید نشدن صلاحیت احمدینژاد برای انتخابات آتی، او از نامزدی محمد عباسی، وزیر دولتش حمایت خواهد کرد. علاوه بر او محمد ناظمی اردکانی و رستم قاسمی از دیگر اعضای کابینه محمود احمدینژاد نیز به صورت رسمی و غیررسمی اعلام کاندیداتوری کردهاند.
تیره و تار شدن روابط سیاسی داوری و احمدینژاد
عبدالرضا داوری که در سال ۱۳۸۸ در ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد فعالیت میکرد و از اوایل دهه90 جزو یاران نزدیک احمدینژاد بود، در چند ماه اخیر به شدت از احمدینژاد فاصله گرفته و تبدیل به یکی از منتقدان تند و تیز او شده است.
این انتقادات از زبان یکی از نزدیکترین همراهان او که در خصوصیترین جلساتشان حضور داشته، مباحث عجیبی را به میان کشید. داوری در بخشی از سخنانش گفته بود: «من در توئیتهایم به ماهیت فرقهگون جریان آقای احمدینژاد اشاره کردهام. در این ماهیت فرقهگون، رهبر فرقه دارای یک حریم قدسی میشود. من در سالهای اخیر در جلساتی بودهام که در آن جلسات آقای احمدینژاد در تراز انبیا و اولیاء الهی توصیف میشد و این توصیفات در حضور خود او مطرح میشد.»
او در ادامه تصریح کرده بود: «در ذهن ما این نکته فرو رفته بود که هر انتقادی به آقای احمدینژاد همسویی با اسرائیل و صهیونیسم است. چون «شیمون پرز» گفته بود باید کاری کنیم که بودن در کنار احمدینژاد به ننگ تبدیل شود، ما بدون اینکه به فراز و فرود انتقادها دقت کنیم، با منتقدین احمدینژاد مخالفت میکردیم. ما حتی انتقادها علیه احمدینژاد را نمیخواندیم و راستش فکر میکردیم هر انتقادی که به سمت آقای احمدینژاد روانه میشود، از یک کانون واحد صهیونیستی است و این منتقدین دشمنان امام زمان هستند و آقای احمدینژاد هم نایب خاص امام زمان است.»
اما آنجایی حرفهای داوری عجیبتر میشود که درباره ادعای غیبت صغری از سوی احمدینژاد مباحثی را بیان میکند. او گفته بود: «آقای احمدینژاد خودش را در جایگاه ولیّ خدا یا حداقل در جایگاه «نایب خاص» میبیند. ایشان الان خبر از «ظهور صغری» میدهد. تا حالا چنین حرفی را به این صراحت نگفته بود.»
او همچنین درباره پیام تسلیت محمود احمدینژاد درباره شهادت سردار سلیمانی توضیح داد:«من در جلسات حضور داشتم و میدانستم آقای احمدینژاد با چه ادبیات و عباراتی راجع به حاج قاسم صحبت و قضاوت میکند. وقتی آن پیام توام با تجلیل را از آقای احمدینژاد خواندم، دود از سرم بلند شد! یعنی از دوگانگیای که ایشان در درون و بیرونش دارد، حیرت کردم.»
همه این گفتهها نشان از این دارد که به شدت روابط سیاسی داوری و احمدینژاد فروپاشیده که دوست قدیمیاش این طور زبان به نقد او گشوده است. رئیس جمهور سابق از اساس با همراهان سیاسی خود رابطه مراد و مریدی داشته و اصولاً اطرافیانش او را دربست قبول داشتند. گفتارها و رفتارهای اطرافیان او به همان اندازه عجیب بوده که گفتارها و رفتارهای خودش. با اینحال گویا داوری اخیراً احساس کرده که این فضای انتقادناپذیری غیرقابل تحمل است. خیلیها میدانستند که احتمالا حواریون احمدینژاد باید با نارسیسیسم سیاسی او مشکلی نداشته باشند. احتمالاً داوری که چهرهای نزدیک به احمدینژاد است به خوبی میدانسته که با چه رویکردی با او همکاری و همراهی میکند، اما اخیراً سخنانی داشته که ادعا میکند، با رفتارها و فضای جدیدی مواجه شده و تصمیم به افشاگری گرفته است.
البته تشبیه حلقه سیاسی محمود احمدینژاد به فرقه چندان غیر معقول نیست. داوری درباره تندرویها و تفکرات عجیب احمدینژاد تصریح کرده بود: «اینها اعتقاد دارند در هر عصر فقط یک ولیّ خدا حضور دارد. وقتی میگویند آقای احمدینژاد ولیّ خداست، با توجه به اینکه ولیّ خدا را یگانه و انسان کامل میدانند، در واقع منظورشان این است که احمدینژاد انسان کامل است.»
مقاومت در برابر فراموشی
طرح مجدد نام احمدینژاد در عرصه سیاسی کشور آن هم در شرایط انتخاباتی مسئله جدیدی نیست. در آستانه هر انتخابات این چهره سیاسی تلاش میکند تا با ابراز سخنان عجیب به صدر اخبار بازگردد و از فراموشی احتمالی در بین افکار عمومی جلوگیری کند. او در عینحال تلاش میکند تا از این طریق محبوبیتی برای اعمال آتی خود بیابد.
اگرچه به خوبی میداند تقریباً بعید است که خودش و اطرافیانش تایید صلاحیت شوند و رابطهاش را با هرم بالای قدرت از دست داده است. این مسئله او را تبدیل به مهره بدون بازگشتی کرده است؛ کسی که حتی اگر بخواهد نمیتواند به سیاست بازگردد.
منبع:همدلی