«آراي خاكستري» اتفاق عجيبي را براي همتي رقم ميزند
مناظرات انتخابات ریاستجمهوری در حالی پایان یافته که بنا بر گفته فعالان سیاسی، نه پاسخهای نامزدها چنگی به دل میزد و نه در تشویق مردم برای مشارکت و اقناع آنان چندان موثر واقع شده است. هر چند تجربه دورههای گذشته انتخابات ثابت کرده است که آن موج شور و شوق مردم پس از مناظره سوم رخ میدهد؛ چرا که در مناظرات گذشته و به طور شاخصتر در مناظرات سال 96 این حسن روحانی بود که در دقیقه 90 از طرفی توانست با استفاده از چند کلیدواژه از مطالبات سیاسی و مدنی، جریان رقیب را مغلوب کند و به حاشیه براند و از طرفی دیگر آنانی که تصمیم به عدممشارکت در انتخابات را داشتند، به نفع خود به پای صندوقهای رای بکشاند. از جمله این کلیدواژهها که در مناظرات سال 92 به طور غیرمستقیم و در مناظرات و تجمعات انتخاباتی روحانی در سال 96 مطرح شد، وعده رفع حصر بود. در آن دو دوره از انتخابات که نه خبری از تحریمها و مشکلات اقتصادی بود و نه خبری از ویروس کرونا، شعار رفع حصر بارها و بارها توسط مردم در تجمعات انتخاباتی بیان میشد و جزو مطالبات اصلی مردم بود. حال اما کشور در شرایط متفاوتی به سر میبرد و پرسشی که مطرح میشود این است که آیا وعده رفع حصر در میزان مشارکت مردم تاثیری دارد؟ اساسا کاندیداها از چه طریقی میتوانند در مناظرات بر افزایش مشارکت تاثیرگذار باشند؟ برای پاسخ به پرسشهایی از این قبیل با فیاض زاهد فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
عملکرد آقایان مهرعلیزاده و همتی را در مناظره نخست چگونه دیدید؟
به گزارش روز نو :فکر میکنم آقای مهرعلیزاده ارزشهای اصلاحطلب را خیلی جدیتر مطرح کرد؛ منتهی اشکالی که بهوجود آمد این بود که ایشان نه در میان اصلاحطلبان و نه در افکار عمومی به عنوان یک کاندیدای جدی و مقتدر محسوب نشد و به همین دلیل آنچه گفت کمتر شنیده شد. در صورتی که اگر علی لاریجانی تاییدصلاحیت میشد و همین حرفها را میزد، طوفانی ایجاد میشد، به این علت که افکار عمومی ایشان را به عنوان چهره جدی انتخابات محسوب میکرد. با این حال آقای مهرعلیزاده همچنان فرصت دارد که به افکار عمومی نشان دهد یک چهره جدی برای انتخابات است. در مورد آقای همتی باید بگویم تمرکزش بیشتر در حوزه تکنوکراسی و اقتصاد است که به اعتقاد وی مشکل جدی جامعه ایران است و اگر بتواند با طبقه متوسط و قشر خاکستری در این دو مناظره ارتباط برقرار کند چهبسا یک اتفاق عجیبی رقم بخورد.
در مناظره اول هجمههایی به دولت وارد شد و دولت هم از صداوسیما درخواست فرصت برای پاسخگویی به این اتهامات کرد، از دیدگاه شما دولت در این میان چگونه عمل خواهد کرد؟
معتقدم این دولت، بهرغم انتقاداتی که حتی من به عنوان یک اصلاحطلب سالها متوجه این دولت کردهام، نمره قابل قبولی میگیرد. این نهایت بیانصافی است که در مناظرهها نه از خروج ترامپ از برجام سخن رفت و نه از کرونا. وقتی اصولگراها اداره دولت را در دست گیرند مردم میفهمند دولت حسن روحانی در این شرایط جنگی چه خدمت بزرگی به کشور کرده است.
در مناظرات سال 96 آقای روحانی وعده رفع حصر داد و رای زیادی آورد، فکر میکنید در این دوره کاندیداهای متمایل به اصلاحطلبان میتوانند با این دست وعدهها رای بیاورند؟
خیر، فکر نمیکنم، چراکه تاکنون در مناظراتی که شاهدش هستیم موضوع رفع حصر مطرح نشده است. در این انتخابات گروههای متوسط موثر اجتماعی که حامل ارزشهای سیاسیاند، فعلا رابطهای توام با قهر، انزوا و سکوت را در پیش گرفتهاند. بنابراین طبیعی است برای این گروهی که میخواهد رای دهد رفع حصر یک اولویت نیست.
همتی و مهرعلیزاده در مناظرات چگونه میتوانند مردم را به مشارکت در انتخابات در حمایت از خود تشویق کنند؟
شرایط دو انتخابات کاملا با هم متفاوت است. در سال 92 از دولت احمدینژاد آمدیم و طبیعی است که ثبتنام مرحوم آیتا... هاشمی موج خروشانی را ایجاد کرده بود که هر حمایت مرحوم هاشمی، هر چهره سیاسی را بالا میکشید. در سال 96 هم پس از برجام و دولتی که همه شاخصهای اقتصادی را برای کشور مثبت کرده بود، امید زیادی را به سوی حسن روحانی روانه کرده بود اما امروز حسی از ناامیدی، یأس اجتماعی، رنجوری احزاب سیاسی، تلاش حکومت و رفتار صداوسیما برای کاهش مشارکت، همه اینها شرایط را بسیار سخت و نفسگیر کرده است و این بستگی به هنر مهرعلیزاده و همتی دارد که شرایط را تا حدی تغییر دهند اما تا این لحظه متاسفانه شاید اتفاق معناداری نیفتاد؛ مگر در آن سه یا چهار روز آخر مانده به رایگیری.
آقای همتی در زمان ثبتنام در انتخابات اعلام کردهاند که به صورت مستقل وارد شدهاند در طول مناظره اول هم خود را از دولت روحانی جدا کرد. اساسا اتخاذ این رویکرد درست بود؟
آقای همتی تنها سابقه عضویت در حزب کارگزاران را داشته است. در نتیجه به آن شکل اصلاحطلب محسوب نمیشود. وابستگی به هرکدام از این جریانات سیاسی هم هرکدام برایش معنایی دارد؛ چون در جناح اصولگرا که تعریف نمیشود و در جبهه اصلاحطلبان هم میتوانست برایش هزینهساز باشد. بدیهیست که دولتی هم که تشکیل دهد، هیچگاه دولت اصلاحطلب نخواهد بود.
آیا امکان این وجود دارد که یکی از کاندیداهای متمایل به اصلاحطلبان به نفع کاندیدای دیگر اصلاحطلب از انتخابات کنارهگیری کند؟
من هم به هر دوی این بزرگواران این توصیه را کردم که بهتر است که هرچه جلوتر میرویم با توجه به وضعیت نظرسنجیها، تبدیل به یک کمپین شوند. البته در کنار هم میتوانند درباره مناصب مختلف و تقسیم وظایف صحبت کنند. شبیه آنچه در افغانستان شاهد بودیم؛ میان اشرف غنی و عبدا... عبدا...، نه آن کاری که آقای روحانی با ما کرد که ما تمام اعتبارمان را پای دولت ایشان گذاشتیم؛ بدون آنکه سهم مشخصی در تبادل آنچه در عرف سیاسی یک امر کاملا معقول است و در ائتلافهای احزاب مختلف دنیا میبینیم، بگیریم. به نظر من این کار هم معقول و هم شدنی است.