سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۲ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۷
کد خبر: ۴۸۷۳۶۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۸ - ۲۰ تير ۱۴۰۰
ارزیابی سیاست خارجی منطقه ای ایران در دوره ریاست جمهوری رئیسی

ریاست جمهوری رئیسی وضعیت امنیتی در افغانستان را بدتر خواهد کرد/ احتمال بدتر شدن رابطه ایران با باکو و آنکارا در دوره رئیسی وجود دارد

اندیشکده هندی "آبزرور ریسرچ فاندیشن" در مقاله ای درباره گمانه زنی پیرامون رویکرد رئیسی در قبال افغانستان و تاثیر آن بر وضعیت امنیتی آن کشور می نویسد:"ابراهیم رئیسی محافظه کار افراطی در انتخاباتی با کم ترین میزان مشارکت رای دهندگان در تاریخ سیاسی ایران با کسب اکثریت آرا برنده شد.
روزنو :

ریاست جمهوری رئیسی وضعیت امنیتی در افغانستان را بدتر خواهد کرد/ احتمال بدتر شدن رابطه ایران با باکو و آنکارا در دوره رئیسی وجود دارد

به گزارش سایت روزنو، انتظار می رود رئیسی سیاست خارجی ای مدنظر مقام عالی رهبری ایران را پیگیری کند. در مورد افغانستان اما سیاست خارجی ایران می تواند دستخوش تغییر شود. احتمال درگیر شدن عمیق تر ایران در افغانستان وجود دارد.

این موضوع هم به دلیل ملاحظات ایدئولوژیک رئیسی و هم تاکید او بر احیای اقتصاد ایران خواهد بود. ثبات افغانستان در دوره پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تاثیر مستقیمی بر ایران به عنوان مهم ترین شریک اقتصادی افغانستان خواهد گذاشت.

به نظر می رسد بروز بی ثباتی در افغانستان پس از خروج امریکایی ها از آن کشور کاملا محتمل است و این موضوع دلیل اصلی ورود ایران به موضوع افغانستان خواهد بود. با این وجود، با حضور عمیق تر ایران در افغانستان به دلیل حضور بازیگران ذینفع متعدد و ایدئولوژی های متفاوت، خشونت در آن کشور افزایش خواهد یافت و این موضوع باعث ایجاد اصطکاک میان گروه های مختلف و بروز سناریوی های امنیتی ناگوار در افغانستان خواهد شد.

در نتیجه، پیش بینی می شود که سیاست خارجی ایران در افغانستان در دوره رئیسی با تغییراتی مواجه شود و ایران عمیقا درگیر در افغانستان و بحران ایجاد شده در آن کشور شود".

این اندیشکده در ادامه می افزاید:"رئیسی با در نظر گرفتن اوضاع وخیم اقتصادی ایران فعالیت خود را بر ثبات اقتصاد متمرکز خواهد کرد. علیرغم رویکرد ضد امریکایی در سیاست خارجی ایران و این واقعیت که رئیسی و اصولگرایان از منتقدان جدی امریکا بوده اند او نسبت به مذاکره دوباره با امریکا در مورد برجام ابراز تمایل کرده تا در نتیجه آن تحریم های وضع شده امریکا علیه ایران لغو شوند.

این موضوع گواه ناتوانی رئیسی در احیای اقتصاد و فقدان گزینه های متعدد در اختیار اوست. بنابراین، افغانستان باید یکی از اولویت های سیاست خارجی رئیسی به دلیل روابط اقتصادی ایران با آن همسایه و تمرکز رئیسی بر سرمایه گذاری در بازارهای صادراتی با متحدان منطقه ای باشد که به طور برجسته افغانستان را شامل می شود.

علیرغم اعمال مجدد تحریم های امریکا در مه 2018 میلادی علیه ایران آن کشور کماکان به عنوان صادرکننده برتر کالا به افغانستان باقی مانده و آمار واقعی واردات افغانستان به ایران به دلیل عدم کنترل مرزها و قاچاق کالا بسیار بیش تر از آمار رسمی اعلام شده است. افغانستان کالاهای مختلفی از جمله مازوت، نفت، سیمان و برق را از ایران وارد می کند.

در سال 2019 میلادی، ایران یک میلیارد و 264 میلیون دلار کالا از جمله فرآورده های نفتی، گندم، ماشین آلات و پارچه به افغانستان صادر کرد و این موضوع مشارکت اقتصادی قوی دو کشور را نشان می دهد. ایران تاکنون سیاستی عملگرایانه برای حمایت آشکار از دولت افغانستان و همزمان حفظ ارتباط با برخی از گروه ها از جمله طالبان را به عنوان گزینه های باز و در دسترس خود حفظ کرده است.

هم چنین، ایران برخلاف سایر نقاط خاورمیانه، در افغانستان از جنگ نیابتی و حمایت از شبه نظامیان شیعه خودداری ورزیده است. با این وجود، عدم موفقیت طرفین ذینفع در روند صلح افغانستان در دستیابی به توافقی سیاسی و نزدیک شدن سریع تاریخ خروح نیروهای امریکایی از افغانستان باعث دامن زدن به موجی از خشونت و بی ثباتی در افغانستان توسط طالبان شده است. این موضع قطعا رئیسی را نگران خواهد ساخت.

طالبان از پایبندی به توافق صلح 2020 میلادی طفره می رود و بخش های اعظم خاک افغانستان را تصرف کرده و نیروهای امنیتی افغانستان بدون مقاومت تسلیم می شوند".

این اندیشکده در ادامه می افزاید:"ملاحظات ایدئولوژیک می تواند باعث حضور بیش تر ایران در افغانستان شود. رئیسی خود را برای دوره خلاء قدرت در ایران آماده می کند. ایران خود را سرپرست شیعیان جهان می داند و احتمالا آزار و اذیت اقلیت شیعه هزاره در افغانستان توسط طالبان می تواند تشدید شود.

رئیسی که قصد دارد به بالاترین درجات در حکومت  ایران برسد ترجیح می دهد اعتبار خود را حفظ کند و در صورتی که هزاره ها در افغانستان از سوی طالبان تحت فشار قرار گیرند ایران برای مقابله با آن موضوع وارد عمل خواهد شد.

علاوه بر آن، ادامه خشونت و آزار و اذیت ها می تواند باعث هجوم پناهجویان افغان (عمدتا شیعه) به سوی ایران شود که بار آن بر دوش اقتصاد ویران شده ایران است. ایران در حال حاضر میزبان 780 هزار مهاجر افغان و 2.5 میلیون افغان فاقد مدرک است. مطمئنا هرج و مرج بیش تر در مرز ایران باعث ورود پناهجویان افغان بیش تری به ایران خواهد شد.

ایران پیش تر در سال 2018 میلادی، حدود 700 افغان فاقد مدارک را به دلیل بدتر شدن وضعیت اقتصادی خود به سبب تحریم ها اخراج کرد. در نتیجه، خلاء قدرت قابل پیش بینی در افغانستان با افزایش خشونت و بی ثباتی در آن کشور می تواند ایران را مجبور به استقرار شبه نظامیان شیعه در افغانستان و حمایت مالی و لجستیکی از آنان سازد.

 رئیسی قاطعانه در کنفرانس مطبوعاتی گفت که حمایت ایران از گروه های نیابتی در منطقه مسئله ای غیر قابل مذاکره است و این موضوع اهمیت استراتژیک گروه های نیابتی برای ایران و گرایش رئیسی به استفاده از آنان در سیاست خارجی را نشان می دهد.

در نتیجه، ایران احتمالا از گروه های شیعه افغان در برابر افزایش خشونت هایی که منافع اش را تهدید می کند استفاده می کند. ایران به اقلیت شیعه افغانستان کمک خواهد کرد و هم چنین تلاش خواهد کرد از ورود بیش تر آوارگان افغان به خاک ایران جلوگیری کند.

ایران تلاش خواهد کرد تا نفوذ خود را در افغانستان با هدف کاهش بی ثباتی در آن کشور افزایش دهد چرا که این امر بر بهبود اقتصاد ایران تاثیرگذار است. با این وجود، ورود جنگجویان شیعه مورد حمایت ایران به میدان جنگ در میان چندین گروه ستیزه جوی سنی با اختلافات فاحش عقیدتی و استراتژی، تنها سبب تشدید افراط گرایی در افغانستان، سرایت افراط گرایی به کشورهای همسایه، مهاجرت گسترده تر افغان ها و وخیم شدن زندگی آنان خواهد شد.

طبیعتا هدف رئیسی ایجاد بی ثباتی در افغانستان نیست چرا که ثبات در افغانستان به معنای تداوم بازار واردات محصولات ایرانی به افغانستان خواهد بود و این موضوع بر رشد اقتصاد ایران تاثیرگذار است. با این وجود، گرایش رئیسی به استفاده بیش از اندازه از گروه های نیابتی مورد حمایت ایران به عنوان استراتژی سیاست خارجی می تواند به ضرر افغانستان تمام شود. این استراتژی تنها باعث ایجاد بی ثباتی بیش تر در منطقه می شود که نه تنها منافع ایران را تهدید می کند بلکه باعث بدتر شدن وضعیت امنیتی می شود که پیامدهایی جدی را برای آینده به همراه خواهد داشت".

همچنین سایت تحلیلی "اوراسیا نت" در مقاله ای تحلیلی با گمانه زنی درباره سیاست احتمالی ایران در دوره رئیسی در قبال حوزه قفقاز و اتحاد باکو و آنکارا اشاره می کند که پیروزی یک اصولگرا (رئیسی) در انتخابات ریاست جمهوری ایران سبب خواهد شد تا احتمالا تهران رویکرد امنیتی محورتر از گذشته را در قبال باکو و ترکیه و مناقشه دو کشور با ارمنستان در پیش گیرد.

"اوراسیا نت" می نویسد:"از دید جمهوری آذربایجان تداوم سیاست اعمال شده توسط "حسن روحانی" رئیس جمهوری میانه رو ایران توسط رئیسی گزینه ای ارجح و مطلوب است. "الهام علی اف" رئیس جمهوری آذربایجان در پیام تبریکی به رئیسی به مناسبت پیروزی او در انتخابات از لزوم همکاری استراتژیک میان دو کشور گفته و به لزوم استفاده ایران و جمهوری آذربایجان از فرصت های تازه برای همکاری منطقه ای اشاره کرده است.

برخی تحلیلگران در باکو این تبریک را دعوتی از سوی "علی اف" از ایران برای حضور در نظم تازه ایجاد شده پس از جنگ اخیر در جنوب قفقاز تفسیر و تعبیر کردند. در واقع، برخلاف استدلال برخی از ملی گرایان افراطی آذربایجانی و تندروهای ضد ایران در امریکا، تهران هیچ گاه اقدام خصمانه ای را در قبال باکو انجام نداده و همواره از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان حمایت کرده است.

در مقابل، ارمنستان که دوره ای بسیار آسیب زا را پشت سر می گذارد و باختی دردناک را در جنگ علیه آذربایجان در سال گذشته تجربه کرده و با دو قطبی شدن فضا در انتخابات سراسری در ماه ژوئن مواجه شد هنوز نتوانسته استراتژی منسجمی در عرصه سیاست خارجی متناسب با واقعیات تازه را در دستور کار قرار دهد. برخی از تحلیلگران ارمنی به خصوص مخالفان دولت پاشینیان، به نوعی تغییر مسیر مسکو- ایروان و تهران برای مقابله با اتحاد باکو و آنکارا امیدوار بودند.

با این وجود، به نظر می رسد "نیکول پاشینیان" نخست وزیر ارمنستان که بار دیگر انتخاب شده بیش از آن که خواستار همکاری با روسیه و ایران برای ایجاد توازن قوا در برابر جمهوری آذربایجان باشد به دنبال دستیابی به توافق صلحی با باکو خواهد بود.

این امر ممکن است برای تهران خوب باشد. مهم ترین اولویت رئیسی رسیدگی به وضعیت ناامید کننده اقتصادی آن کشور است. هدف رئیسی تمرکز بر چالش های داخلی ایران است و برای این منظور او به ثبات در مرزهای ایران نیاز دارد.

در نهادهای امنیتی ایران این اتفاق نظر وجود دارد که خاورمیانه و خلیج فارس عرصه هایی برخوردار از اهمیت حیاتی برای امنیت ملی ایران هستند در حالی که جنوب قفقاز چنین موقعیتی را برای ایران ندارد. علاوه بر آن، افغانستان به دلیل عقب نشینی سریع نیروهای امریکایی به منبع تهدید دیگری برای ایران تبدیل شده است.

این مناطق فارغ از آن که چه کسی بر کرسی ریاست جمهوری ایران تکیه زند کماکان در اولویت سیاست خارجی و امنیتی ایران هستند. با این وجود، اگر درک ایران درباره تهدید در مورد حضور ترکیه و جمهوری آذربایجان در قفقاز تشدید شود ممکن است ایران درباره حضور نسبتا اندک خود در جنوب قفقاز تجدیدنظر کند و سیاستگذاری اش را تغییر دهد.

ایران اتحاد آنکارا و باکو و افزایش جاه طلبی های این اتحاد در آسیای میانه را برخلاف منافع خود قلمداد می کند. مشارکت نظامی ترکیه در منطقه نگرانی ایران از حضور گسترده ناتو در اطراف مرزهای آن کشور را افزایش می دهد.

هم چنین، این موضوع نگرانی تهران از رشد جریانات جدایی طلب در داخل ایران را افزایش خواهد داد. اگرچه باکو به طور رسمی خواستار جدایی جنوب آذربایجان از ایران نشده اما نهادها و اندیشکده های ضد ایرانی در واشنگتن دائما از تحریک احساسات جدایی طلبانه در ایران حمایت می کنند.

هم چنین، ایران نگران بخشی از توافق آتش بس میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با حمایت و میانجی گری روسیه است که باعث ایجاد کریدور زمینی مستقیم بین باکو با نخجوان و آنکارا از طریق خاک ارمنستان می شود و در واقع، ایران را دور می زند. این موضوع باعث نگرانی ایران نسبت به از دست دادن مرزهای احتمالی آن کشور با ارمنستان شده است. ایران مخالفت خود را با تغییر در مرزهای شناخته شده بین المللی در جنوب قفقاز اعلام کرده است.

این واکنش ایران باعث شد تا یک وب سایت طرفدار باکو، ایران را به ضربه زدن به پشت جمهوری آذربایجان متهم کند و آن را "چاقوی خیانت ایران" توصیف کند. چنین رویدادهایی باعث تشدید تنش میان باکو و تهران می شود. عامل دیگر تحریک کننده برای تهران گسترش فعالیت های اطلاعاتی غرب و اسرائیل در باکو بوده است. برخی تحلیلگران طرفدار باکو در اندیشکده های امریکایی حضور دارند.

"والتر راسل مید" نظریه پرداز باسابقه محافظه کار امریکایی آشکارا در ماه ژوئن در مقاله ای در روزنامه "وال استریت ژورنال" نوشت که باید از گروه های قومی آذربایجانی ایرانی به عنوان منبعی به منظور جمع آوری اطلاعات برای دشمنان ایران استفاده شود. این موضوع هر دولتی را در ایران وادار به اتخاذ رویکردی ایدئولوژیک می کند تا توانایی بازدارندگی خود را در جنوب قفقاز افزایش دهد. سابقه محافظه کارانه رئیسی و نزدیکی او به سپاه باعث هماهنگی بیش تر بین حوزه دیپلماسی و امنیتی ایران خواهد شد".

"اوراسیانت" در ادامه می افزاید:"چرخش در موضع تهران در قبال باکو موضوع تازه ای نیست. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روابط ایران با باکو متشنج بود و کار تا جایی پیش رفت که سرلشکر فیروزآبادی حکومت علی اف را به قیام مردمی تهدید کرد.

اگرچه ممکن است ریاست جمهوری رئیسی متفاوت از دوره احمدی نژاد باشد اما ظرفیت بالقوه افزایش تنش میان دو کشور کماکان وجود دارد. باکو می تواند از چنین تنش هایی سود ببرد و ارزش ژئوپولیتیکی خود را به عنوان متحد امریکا و اسرائیل در برابر تهدید متوجه از جانب ایران تقویت کند.

هم چنین، حضور یک اصولگرا در راس قوه مجریه در ایران سبب می شود تا علی اف راحت تر مخالفان داخلی اش را سرکوب کند به این بهانه که ادعا کند ایران از افراط گرایان در باکو حمایت می کند. تغییرات قانونی که اخیرا دامنه فعالیت گروه های مذهبی در باکو را محدود کرده زمینه را برای اعمال محدودیت های بیش تر در آینده در جمهوری آذربایجان فراهم می کند".

"اوراسیا نت" در بخش پایانی این مقاله تحلیلی می نویسد:"با این وجود، رئیسی علیرغم اصولگرا بودن اش اطمینان حاصل می کند که هرگونه درگیری احتمالی از کنترل خارج نشود. روابط ناکارامد ایران با غرب وابستگی آن کشور به بازیگران منطقه ای از جمله ترکیه و جمهوری آذربایجان را افزایش می دهد. هم چنین، بدبینی رئیسی اصولگرا نسبت به تعمیق رابطه با غرب به خصوص امریکا به این وضعیت دامن می زند.

در مورد ترکیه، تهران انگیزه بیش تری برای مهار دارد. روابط ایران با ترکیه شبیه یک صفحه شطرنج پیچیده است. با عقب نشینی احتمالی گفتمان ضد غربی در ترکیه و افول اسلام گرایی سیاسی و همزمان تقویت ملی گرایی راستگرایانه محافظه کار در آن کشور تهران محاسبه می کند که هر رهبر بعدی ای پس از اردوغان در ترکیه ممکن است خصومت بیش تری با ایران داشته باشد.

در سال های آینده باید شاهد افزایش دامنه اختلافات میان ترکیه و جمهوری آذربایجان با ایران باشیم. این اختلاف در دوره هر رئیس جمهوری در ایران می توانست اتفاق افتد. با این وجود، رئیسی اصولگرا رویکردی سخت گیرانه تر و امنیتی محورتر را نسبت به قفقاز در دستور کار قرار خواهد داد. هم چنین، اگر ایران و غرب روابط شان بهبود نیابد و منافع اقتصادی ایران تامین نشود باید منتظر مخاطرات ناشی از رویارویی همه جانبه میان ایران و اتحاد باکو و آنکارا باشیم".

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز