دولت رئيسی با برجام راه را بر کاسبان تحريم ببندد
روز نو :سیدابراهیم رئیسی در مناظرههای انتخاباتی و اظهارات اخیر خود اولویت نخستش را بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم قلمداد کرده است؛ اتفاقی که مطالبه اصلی مردم از رئیسجمهور آینده کشور نیز به شمار میرود. با این وجود رویکرد دولت آینده در زمینه اقتصاد هنوز مشخص نیست و به همین دلیل افکار عمومی هنوز نمیداند رئیسی قرار است از چه راه و ابزاری مشکلات اقتصادی کشور را حل کند؛ مشکلاتی که در سالهای اخیر از بسیاری جهات به سیاست خارجی ایران گره خورده است. این در حالــی است که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند بخش اعظمی از حل مشکلات اقتصادی کشور و بهبود وضع معیشتی مردم به تعاملات بینالمللی، به ثمر رساندن مذاکرات احیای برجام و مهمتر از همه برداشته شدن تحریمها از سر ملت ایران است. این مهم نیز با انتخاب تیمی توانمند در مذاکره در دستگاه سیاست خارجی از سوی رئیس جمهور ممکن میشود. هر چند که کارآمدی مدیران شایسته و اتخاذ تصمیمات درست و کارشناسانه در دولت نیز بخش مهم دیگری است که اگر به نحو درست و دقیق انجام شود میتوان به بهبود وضع جامعه به لحاظ اقتصادی و معیشتی امیدوار بود. در این راستا برای بررسی چالشهای پیش روی دولت سیزدهم، نوع تعامل با دنیا و تاثیر آن بر اقتصاد کشور و آینده اقتصادی ایران با مهدی پازوکی اقتصاددان و استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
مهمترین چالش دولت جدید را چه مسائلی میدانید؟
دولت آقای رئیسی باید برنامههــای اقتصادی خود را به کــوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کند. اگــر آقای رئیسی قصد دارد مشـکلات اقتصادی را حل کند باید یک خط قرمز برای خـود تعریف کند و آن اینکه حافظ منافع ملی مردم ایران باشد. تنها در چنین شرایطی است که میتواند به وعدههای اقتصادیای که به مردم داده، عمل کند. مهمترین مسأله برای دولت جدید تعامل با جهان است. این تعامل نیز به معنای وادادگی نیست؛ بلکه به معنای ارتباط و مراوده تجاری و اقتصادی است. تعامل به معنای رویکرد منطقی در راستای تحقق منافع ملی مردم ایران است. منظور بنده از جهان نیز تنها آمریکا نیست. اتحادیه اروپا، ژاپن، کرهجنوبی و برخی از کشورهای آمریکایی کشورهایی هستند که میتوانند رابطه اقتصادی مناسبی با ایران داشته باشند. اگر سیاست خارجی ما در خدمت توسعه و پیشرفت اقتصادی قرار داشته باشد قطعا قیمت دلار در بازار ایران به عنوان ارز مسلط بازارهای جهانی کاهش پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی تورم نیز در کشور کاهش مییابد. نکته دیگر اینکه دولت آقای رئیسی باید برجام را بپذیرد و به سمتی حرکت کند که در نهایت به توافق در مذاکرات برجام منجر شود. بدونتردید پذیرش برجام به سود اقتصاد ایران خواهد بود. به همین دلیل دولت آقای رئیسی باید در مسیری حرکت کند که در نهایت برجام به نتیجه برسد.
از دیدگاه شما اگر تحریمها برداشته شود و برجام به نتیجه برسد، وضعیت اقتصادی ایران چگونه خواهد شد؟
در این زمینه چند سناریو وجود دارد. اگر دولت رئیسی برجام را بپذیرد و فروش نفت ایران دوباره از سر گرفته شود و روزانه حدود دو میلیون بشکه نفت بفروشد قیمت دلار در ایران حدود 17 هزار تومان و نرخ تورم 6/25 خواهد بود. این وضعیت خوشبینانهترین وضعیت است. حالت دوم زمانی رخ میدهد که صادرات نفت از دو میلیون بشکه به یک و نیم میلیون بشکه کاهش پیدا کند. در چنین شرایطی قیمت دلار در بازار ایران حدود 23 هزار تومان و نرخ تورم حدود 3/29 خواهد بود. حالت سوم زمانی است که میزان فروش نفت ایران در روز به جای دو میلیون بشکه حدود یک میلیون بشکه باشد. در چنین شرایطی قیمت ارز حدود 29 هزار تومان و نرخ تورم حدود 35 درصد خواهد بود. همه این حالتها مربوط به سال 1400 است و در شرایطی که برجام در نهایت به نتیجه برسد و تحریمهای ایران لغو شود. با این وجود اگر برجام را نپذیریم یا به هر دلیل برجام به نتیجه نرسد صادرات نفت ایران به زیر 700 هزار بشکه در روز خواهد رسید و در چنین شرایطی نرخ ارز حدود 40 هزارتومان و نرخ تورم حدود 48 درصد خواهد بود. تورم بهصورت مستقیم با قیمت ارز رابطه دارد. این سخن به معنای این است که اگر نرخ ارز را کنترل نکنید تأثیر آن روی نرخ تورم مشهود خواهد بود. به همین دلیل آقای رئیسی باید مقامات ارشد نظام را قانع کنند که پذیرش برجام به سود ملت ایران خواهد بود. از سوی دیگر پذیرش برجام به ضرر کاسبان تحریم در داخل و اسرائیل خواهد بود. برجام از جنبههای مختلف به سود اقتصاد ایران است. پایین آمدن قیمت ارز و تورم و بهتبع آن، پایین آمدن واردات و هزینههای تبادلهای مالی ایران از جمله مهمترین پیامدهای برجام برای اقتصاد ایران خواهد بود. آقای رئیسی باید برخلاف تبلیغاتی که دشمنان انجام دادهاند، نشان دهد به دنبال تعامل با جامعه جهانی است و تلاش خواهد کرد چهره مثبتی از ایران در عرصه بینالمللی به جهانیان نشان دهد. این به معنای وادادگی نیست؛ بلکه در شرایط کنونی ارتباط با جامعه جهانی در نهایت به سود منافع ملی ایران خواهد بود. ایشان باید تحریمها را خنثی کند. بدون تردید سیاستهای مبتنی بر تحریم قطعا تورم را افزایش خواهد داد. این وضعیت نیز به ضرر فقرا و نیازمندان و در مقابل به سود دلالان، کلاهبرداران و رانتخواران خواهد بود.
اساسا آقای رئیسی دارای دیدگاهی است که با کشورهای جهان تعامل داشته باشد یا مانند برخی از طیفهای سیاسی حامی ایشان تعامل با جهان در اولویت نخست سیاستهای دولت بعدی قرار نخواهد داشت؟
اگر آقای رئیسی قصد دارد نامش به عنوان یک رئیسجمهور موفق در تاریخ ایران باقی بماند، باید با جهان تعامل داشته باشد و تحریمهای بینالمللی علیه ایران را از بین ببرد. رویکرد ضدتحریم یکی از مهمترین رویکردهایی است که باید در دستور دولت آینده قرار داشته باشد. رویکرد ضدتحریمی باید در کوتاهمدت در دستور کار دولت رئیسی باشد. در بلندمدت رئیسی باید به دنبال تعامل با جامعه جهانی باشد. آقای رئیسی باید نسبت به این نکته آگاهی داشته باشد که اقتصاد فرمان و دستور نمیپذیرد و نمیتوان از بالا به پایین به اقتصاد نگاه کرد. شرایط به شکلی نیست که ما دستور بدهیم تحریمها از بین برود و در عمل چنین اتفاقی رخ بدهد. امروز وضعیت جامعه جهانی به صورتی است که تعامل با جامعه جهانی به سود ما خواهد بود. این تعامل باید با همه کشورهای جهان باشد. امروز ما بیش از پنج هزار میلیارد دلار از عراق طلبکار هستیم و بدهی این کشور به ایران به دلیل صادرات گاز، برق و... بوده است. این در حالی است که عراق این پول را به دلیل تحریمها به ایران پرداخت نمیکند. این به معنای آن است که عراق منتظر چراغ سبز آمریکا برای برداشته شدن تحریمها به منظور پرداخت پول ایران است. این وضعیت کشور دوست و برادر ماست که در آن شیعیان به قدرت رسیدهاند. به همین دلیل رئیسی باید این نکته را در نظر داشته باشد و تحتتأثیر یک اقلیت تندرو قرار نگیرد. رئیسی باید بداند ابعاد فقر در جامعه ایران گسترش پیدا کرده و اقشار مختلف مردم را درگیر کرده است. امروز بخش عظیمی از جامعه در فقر و نداری غوطهور هستند. این فقر و نداری به انواع و اقسام فساد در جامعه تبدیل شده است. بنابراین اگر دولت رئیسی سیاست مقاومت در مقابل تحریمها را در پیش نگیرد به جامعه جهانی سیگنال منفی ارسال میکند. اگر رئیسی به سمت پذیرش برجام و برداشته شدن تحریمها حرکت نکند شرایط اقتصادی ایران به مراتب بدتر نیز خواهد شد و کشور با چالشهای جدیدی مواجه میشود. بنابراین کار بهجایی خواهد رسید که قیمت ارز به 40 هزار تومان خواهد رسید و شاهد تورم 48 درصدی خواهیم بود.
اگر رئــیس جمهور به سمت اتخـاذ مواضع تندروانه و همگامی با دلواپسان برود، چه اتفاقــی بــرای کشور و وضع مردم خواهد افتاد؟
این همان اتفاقی است که تندروها در اسرائیل به دنبال آن هستند. تندروهای داخلی و برخی از کشورهای منطقهای خواهان چنین وضعیتی هستند. این در حالی است که رئیسی نباید تحتتأثیر این گروهها قرار گیرد؛ بلکه باید تعامل با کشورهای جهان را در دستور کار خود قرار دهد. از سوی دیگر رئیسی باید در مدیریت داخلی کشور کسانی را به کار گیرد که از توانایی و دانش کافی برخوردار باشند. در دولت آقای روحانی افرادی مانند دکتر نیلی به کار گرفته شدند که از نظر تعهد و دانش در سطح بالایی قرار داشتند و منشأ خدمات زیادی نیز بودند. چنین فردی اقتصاد را به خوبی میشناسد و مثلا میداند بودجه یعنی چه. این در حالی است که کسانی وجود دارند که متوجه داستان نیستند و با الفبای اقتصاد و مدیریت اقتصادی نیز آشنایی ندارند. بنده از این مسأله هراس دارم که کسانی وارد دولت آینده شوند که حتی یک مدرسه را نیز اداره نکرده باشند. امیدوارم آقایرئیسی به دنبال تشکیل یک دولت فراجناحی با استفاده از ظرفیت همه نیروهای کارآمد باشد. چنین دولتی قطعا در مسیر منافع ملی حرکت خواهد کرد. افراد تحصیلکرده، مدیر و مدبر در ایران کم نیستند. همچنین ایران از نظر منابع انسانی در وضعیت خوبی قرار دارد. اگر قرار است فردی مانند زنگنه را از وزارت نفت کنار بگذارید باید کسی را پیدا کنید که از زنگنه قویتر باشد، نه ضعیفتر. بنده روی تعامل دولت آینده با جهان، مقابله با تحریمها و پذیرش برجام تأکید دارم. از سوی دیگر باید در درون کشور نظام تدبیر امور حاکم شود. نظام تدبیر امور به معنای حکمرانی خوب است. نظام تدبیر امور زمانی محقق میشود که بهترین مدیران کشور در زمینههای مختلف به کار گرفته شوند. نباید به دنبال افراد بلهقربانگویی باشیم که تنها دستورات را اجرا میکنند. مشکلات کشور با مدرک حل نمیشود؛ بلکه نیازمند توانایی مدیریتی و هوشمندی است. به همین دلیل دولت آینده باید نظام تدبیر امور خود را براساس شایستهسالاری و انتخاب مدیران قوی انجام دهد. با اتخاذ چنین رویکردی دولت آینده به کشورهای جهان نیز سیگنالهای مثبت خواهد داد. ما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم 65 درصد تجارت جهانی با دلار صورت میگیرد. در نتیجه دلار در تجارت جهانی به عنوان ارز مسلط شناخته میشود. به همین دلیل ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تعامل با جهان به سود فقرا و ضعفاست و به هیچعنوان به معنای وادادگی نیست.
فکر میکنید رئیسی کابینه فراجناحی را تشکیل خواهد داد؟
جریانهای سیاسی و کسانی که از وی در انتخابات حمایت نکردهاند به صورت یکسان نگاه کند. حضور افراد ضعیف و ناکارآمد در دولت آینده کار را سخت خواهد کرد. اگر رئیسی در زمینه سیاست خارجی فردی بهتر از ظریف را سراغ دارد، آن را به جای ظریف قرار دهد، در غیر این صورت تغییری در این زمینه صورت ندهد. در گذشته ما وزیر خارجهای داشتیم که در پای میز مذاکره قادر نبود به زبان انگلیسی صحبت کند. چنین فردی چگونه میتواند از منافع ملی حمایت کند. اگر رئیسی در کابینه خود از افراد باتجربه و توانمند استفاده کند به سود خود و روحانیت تمام خواهد شد. اگر رئیسی به دنبال این است که نام نیکی از خود برجای بگذارد باید منافع ملی ایران را حفظ کند. امروز منافع ملی ایران در تعامل با جامعه جهانی و ازجمله کشورهای غربی است. امروز اگر یک شرکت آمریکایی یا اروپایی در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری کند به سود ماست نه کشورهای غربی. به همین دلیل نیز ما را تحریم کردهاند. به همین دلیل رئیسی باید سیاست ضدتحریم را در دستور کار خود قرار دهد. بدونتردید اتخاذ چنین تدبیری میزان فقر را در جامعه کاهش خواهد داد.