
نه به مذاكره اعتقادي داريم نه به كار رسانهاي
روزنو :تنش لفظی ایران و آمریکا در چند روز مانده به آغاز مذاکرات وین همچنان ادامه دارد و در این میان حتی جو بایدن اعلام وضعیت اضطراری علیه ایران را نیز تمدید کرد. تنشهایی سیاسی که بسیاری آن را جنگ رسانهای و روانی می دانند تا هر یک از طرفین بتواند به واسطه آن، طرف مقابل را زیر فشار قرار دهد تا شاید بهواسطه آن امتیاز بیشتری کسب کنند. در این بحبوحه موضع گیریها، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران سه شنبه شب در پاسخ به اظهارات جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در مورد برجام در صفحه توییتر خود نوشت که جیک سالیوان ادعا میکند که ایران برجام را ترک کرده است. آیا او اطلاع ندارد که این آمریکا بود که این توافق را ترک کرد؟ خطیب زاده در ادامه بار دیگر گفت که مسیر بازگشت آمریکا روشن است. نخست پذیرش تقصیر، دوم پایان کارزار شکست حداکثری و در نهایت تضمین آنکه حقوق بینالملل دیگر به سخره گرفته نخواهد شد و برجام موید این انتظارات بدیهی و پایه است. صحبتهایی که همزمان با رایزنیهای ایران در پاریس در راستای احیای برجام، بیان شد. در راستای بررسی این مساله و چالشهای پیش روی احیای برجام، گفت و گویی با محمدرضا فیاض زاهد، تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی داشته است که در ادامه میخوانید.
خواستههای ایران از طرفهای غربی در مسیر احیای برجام تا چه میزان با شرایط موجود جهان همخوانی دارد؟
خواستههای ایران باید با واقعیتهای هستهای و آنچه که در صحنه بین المللی به وقوع پیوسته است باید متناسب باشد. دولت ایران نیز به خوبی میداند که برای مثال دولت آمریکا نمیتواند در خصوص دولتهای آتی آمریکا تضمینی بدهد و فقط در خصوص دولت خود و آن مدت زمانی که در راس امور هستند، ضمانت دهند. مشخصا زمانی که رئیس جمهور دیگری در آمریکا بر سر کار آید، میتواند از توافق سیاسی برجام خارج شود. این امر کاملا طبیعی است. در راستای اینکه این اتفاق رقم نخورد، ضرورت دارد تا ایران یک پیمان امنیتی سیاسی با آمریکا به امضا رساند. طبیعی است که چنین پیمانی، ابعادی فراتر از برجام خواهد داشت و نیازمند لابیهای گسترده و روابط بسیار بالاتری میان ایران و آمریکاست. باید توجه داشت که قراردادی تحت عنوان مودت میان ایران و آمریکا وجود داشت که ایران با استناد به آن میتوانست در دادگاه لاهه به نفع خود رایی صادر کند. این پیمان که به مراتب مستحکمتر از یک توافق بود، ترامپ آن را به صورت یک طرفه ملغی کرد. با این وجود طبیعی است در شرایطی که لابی های قدرتمندی در میان دموکراتها و جمهوری خواهان وجود دارد که نسبت به رفتار ایران در سالهای اخیر چه در دوره اصولگرایان و چه در دوره اصلاحطلبان به شدت موضع دارند، اساسا شکل گیری یک پیمان ممکن نیست. کشورهای عربی و روسیه نیز مشخصا هیچگاه نمیخواهند روابط ایران و آمریکا صمیمی شود و به همین علت قطعا در این مسیر سنگ اندازی میکنند. ایران بیشتر به دنبال یک فضا سازی رسانهای است تا دست بالاتر را در مذاکرات داشته باشد.
آیا مطرح کردن خواستهای مبنی بر اینکه آمریکا اشتباهات خود را بپذیرد در این برهه زمانی محلی از اعراب دارد؟
در آن برهه زمانی که به تازگی بایدن بر سر کار آمده بود و آقای سید عباس عراقچی در حال مذاکره بود، چنین انتظاری با توجه به اینکه به تازگی رویکرد آمریکا در قبال برجام تغییر کرده بود، میتوانست منطقی باشد اما امروز به دلیل اینکه فضای رسانهای در اختیار قدرتهای جهانی است و ایران در حوزه رسانه ناکاربلد است، دولتی که از برجام خارج شده است و متهم است، توانست رویه را به نفع خود تغییر دهد. در این عرصه دولت متهم آمریکا غنی سازی ایران و تاخیر در بازگشت به مذاکرات را بهانه کرد و عملا امروز ایران را مقصر جلوه میدهد. همین امر سبب شد تا ایران مقصر تخریب برجام معرفی شود و امروز آنها انتظار دارند که ایران عذرخواهی کند و این به آن علت است که ما کار رسانهای خوبی انجام ندادهایم و از ظرفیتهایی که در دست ما بود به خوبی استفاده نکردیم. ما در خصوص حقیقت و درستی صحبت نمیکنیم، ما در خصوص روابط بین الملل و واقعیتهای عرصه سیاسی صحبت میکنیم. در گذشته نیز ایران این را تجربه کرده است. برای مثال گزارشهای سازمان ملل و خود ما به خوبی میدانیم که صدام حمله به ایران را آغاز کرده و متجاوز جنگ 8 ساله بوده است. در این میان عراق یک سیاست اعلامی داشت و یک سیاست اعمالی. صدام با وجود این که خاک ایران را اشغال کرده بود، در سازمان ملل خواستار صلح بود و مظلوم نمایی میکرد. در مقابل ایران با وجود این که مقداری از خاکش در تصرف عراق بود، شعار میداد جنگ جنگ تا رفع فتنه از سراسر جهان. به همین علت صدام سیاست و جنگ رسانهای را از ایران برد. در فضای رسانه مهم نیست ما چه میگوییم مهم این است که چه شنیده می شود. ایران برای مخاطبان بین الملل حرفی برای گفتن ندارد و این کار ایران را سخت میکند.
با این وجود رفع کلیه تحریمها را غیرممکن میدانید؟
باید توجه داشت که در دولت دوازدهم، ظریف و عراقچی با توجه به تجربهای که داشتند میتوانستند تمامی تحریمها علیه ایران را که مربوط به برنامه هستهای بود را لغو کنند اما امروز کار برای رفع تحریم ها سخت تر شده است. تیم مذاکره کننده امروز ایران، فضای گفت وگو را نمیشناسد. امروز تیم مذاکره کننده ایران اساسا به مذاکره اعتقاد ندارد و این کار را سخت تر میکند. ایران نباید خواستههایی مطرح کند که مجبور شود از آنها عقب نشینی کند. در یک نبرد سیاسی نباید رقیب را دست کم گرفت و باید هوشمندانه عمل کرد. باید باور کنیم که در حال مذاکره با ابرقدرتهایی هستیم که سابقه استعمارگری طولانی دارند و نحوه بازی کردن را به خوبی می دانند. مشخصا با تجمع نمیتوان در عرصه بین المللی دست آورد خاصی را به ارمغان آورد. امروز برای ما بین ظریف و امیرعبداللهیان تفاوتی وجود ندارد. امروز برای ما منافع ملی مهم است که نباید خدشهدار شوند.