رازهای یک تخریب بیپایان / چه کسانی از علی لاریجانی وحشت دارند؟
روزنو :پایداریچیها فکر میکردند بعد از مرگ هاشمی و پایان دولت روحانی با رد صلاحیت کار علی لاریجانی هم تمام میشود، اما ظاهرا چنین نشده.
علی لاریجانی پس از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری به جز جدلی که بر سر تایید صلاحیتش با شورای نگهبان داشت هیچ کنش سیاسی دیگر انجام نداد و مسئولیت پرونده چین را هم واگذار کرد تا با بازگشت به دانشگاه به حاشیه سیاست برود. در این میان اگر حکم رهبری برای عضویت او در شورای عالی انقلاب فرهنگی نبود، او امروز رسما یک حاشیه نشین تمام عیار بود و دیگر نمیشد او را فعال سیاسی دانست.
با وجود این حاشیه نشینی و میل لاریجانی به عدم درگیری در بازیهای سیاسی و رسانهای او در این مدت هدف تاخت و تازهای بسیاری بوده است؛ به خصوص از سوی دشمنان قسم خورده قدیمیاش یعنی اعضا و نزدیکان جبهه پایداری.
جبهه پایداری که در دوران حسن روحانی و مجلس پیشین به لطف حضور مردم در انتخابات از صحنه قدرت کنار رفته بود، حالا در مجلس و دولت میاندار هستند و با هوشمند رسانهای و غوغاسالاری بیشترین استفاده را از حضور خود میبرند. در این میان یکی از پروژههایی که به نظر میرسد جبهه پایداری و متحدانتش به شکل جدی دنبال میکنند تخریب و تضعیف علی لاریجانی است.
این بار موج حمله را علی خضریان، از اعضای جبهه پایداری و نماینده تهران، در مجلس شروع کرد و نقل بخشی از سخنان ابراهیم رئیسی در کتاب «روایت انتخاب دوازدهم» که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، مدعی شد که: «حجتالاسلام رئیسی در ادامه به تخلفات مجلس و رئیس این قوه پرداخته و اظهار میکند آقای علی لاریجانی مرکز پژوهشهای مجلس را مأمور کرده بود تا جزواتی علیه من و آقای قالیباف یعنی کاندیداهای انقلابی آماده کند و پخش میکردند.»
او ادامه داد: «همزمان با اوجگیری فضای انتخابات ریاستجمهوری در سال ۹۶ و توجه خاص نامزدهای مخالف دولت، آقایان رئیسی و قالیباف، به نقد عملکرد دولت در زمینه یارانهها و تأکید بر ضرورت افزایش یارانه نقدی برای سه دهک ضعیف، این امر با انتقاد شدید مقامات دولتی مواجه شد و مرکز پژوهشهای مجلس رسما به نفع دولت آقای روحانی وارد عمل شد و دو گزارش درباره این موضوع منتشر کرد».
اما چرا خضریان و جبهه پایداری دوباره به علی لاریجانی هجوم بردند؟ نزدیکان لاریجانی معتقدند دلیل این اتفاق حکم رهبری برای عضویت لاریجانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این حکم نشان داد اعتماد رهبری به لاریجانی بیش از یک حکم مشاورت است، اتفاقی که میتواند این پیام را برساند که لاریجانی دیر یا زود میتواند به سیاست بازگردد.
پایداریچیها فکر میکردند بعد از مرگ هاشمی و پایان دولت روحانی با رد صلاحیت کار علی لاریجانی هم تمام میشود و آنها هر سه رقیب یا به تعبیری دشمن اصلی خود را حذف شده میبینند اما مجادله لاریجانی با شورای نگهبان، مدل فعالیت رسانهای او پس از رد صلاحیت و احکام رهبری برای او این ترس را به وجود آورد که سیاستمدار محافظهکار اصولگرا آماده باشد تا در زمان مناسب اسب سیاست را زین کند.
اما چرا پایداریچیها از لاریجانی میترسند؟ پاسخ ساده است. چهرههایی مثل علی لاریجانی و حسن روحانی از یک سو با برچسبهایی چون غرب زدگی، اصلاحطلب و سازشکاری تخریب بشو نیستند و از سوی دیگر میدانند چگونه پاسخ این گروه رادیکال را بدهند و آنها را به کنج سیاست هدایت کنند. پایداریچیها به همین علت چندان با قالیباف هم میانه خوبی ندارند و تنها از سر اجبار با او متحد شدند و حالا هم برای تخریبش از هر ترفندی بهره میبرند و به عنوان نمونه در بازی شهرداری از علیرضا زاکانی حمایت میکنند که با قالیباف سر سازش ندارند.
اما سوال مهم این است که آیا اهالی پایداری در رسیدن به هدف خود که حذف چهرهای مثل لاریجانی موفق میشوند؟ در کوتاه مدت شاید، اما در بلند مدت جبهه پایداری جریان خلاف نظر جامعه، حتی اصولگراترین بخشهای آن، است و اگر به همین مسیر ادامه بدهد دیر یا زود خودش حذف میشود.