چرا بغض مردم در قصه سیسمونی نوه قالیباف ترکید؟
روز نو :ابتدا بگویم که نمی توان با قاطعیت در مورد آنچه در ماجرای خرید سیسمونی نوه آقای قالیباف از ترکیه رخ داده، اظهار نظر کرد و گفت در اینجا جرم یا خلاف واضحی رخ داده است. چون نه صرف خرید سیسمونی از خارج کشور جرم است و نه این که اقدام دختر و داماد یک مسئول الزاما به پای آن مسئول نوشته شود، امری منطقی است.
گر چه در بسیاری از موارد آقازادهها از رانت و اعتبار پدر استفاده میکنند که نمونههای فراوان در جمهوری اسلامی دارد اما در مواردی هم ممکن است فرزندان مسئولان با اراده و یا امکانات شخصی خود که ربطی به پدر ندارد، دست به اقدامی خلاف شرع یا قانون یا عرف، خارج از مناسبات و امکانات دستگاههای رسمی نظام بزنند. در این موارد لازم است مسئول مربوط عنداللزوم موضع مخالف خود را رسما اعلام کند و از خویش رفع اتهام کند.
به نظرم این نکتهای است که عموم جامعه درک میکند و به آن توجه دارد اما با این وجود چرا قصه اخیر به سرعت در فضای مجازی بازتاب می یابد و حملات گسترده ای متوجه آقای قالیباف میشود؟ جامعه ظرف چند سال اخیر حداقل سه خبر و گزارش مستند در مورد تخلفاتی که در حیطه کاری و مسئولیتی آقای قالیباف در دوران شهرداری رخ داده، شنیده است:
۱. املاک نجومی
۲. تخلفات کلان عیسی شریفی قائم مقام قالیباف
۳. نوار لو رفته در مورد اختلاس 8 هزار میلیاردی در سپاه
که در هر سه مورد با مسئولیت آقای قالیباف ارتباطی وثیق داشته و باید ماجرا در دادگاهی علنی رسیدگی و برائت یا عدم برائت آقای قالیباف مشخص می شد، اما در مورد اول خبرنگار افشاکننده، آقای یاشار سلطانی، مورد پی گرد قرار می گیرد و در مورد دوم در دادگاهی محرمانه به موضوع رسیدگی می شود و احکامی سئوال برانگیز صادر می شود و در مورد سوم، مقام (...) که انتظار همگان بر این بود که دستوری صریح و قاطع مبنی بر رسیدگی به این پرونده بدهند، در کمال بهت و حیرت افکار عمومی از افشای این نوار در فضای مجازی که البته توسط عناصری از خود سپاه صورت گرفته بود، با عنوان لجن و لجنپراکنی علیه انقلابیون یاد می کنند!
علاوه بر اینها آقای قالیباف با اعتماد به نفس تمام که ناشی از یک احساس قدرت فوق قانون است، حاضر نمی شود لااقل در گفتگویی با یک رسانه و یا خبرنگار حاضر شود و برای رفع اتهامات خود به افکارعمومی توضیح دهد.
از اینها گذشته آقای قالیباف به عنوان رییس قوه مقننه در زمره مسئولانی است که سفت و محکم به نام دین و انقلابی گری و مقاومت و آمریکاستیزی و روحیه عاشورایی و ضرورت توجه به شرایط شعب ابی طالب و ... در مذاکرات برجامی موضعی سازش ناپذیر می گیرد و به تحریمی که بخش وسیعی از مردم ایران را به فقر و ذلت و فلاکتی کمرشکن کشانده تداوم می بخشد و با هر روز تاخیر در توافق، صدها میلیون دلار به کشور خسارت وارد می کند و مانند دیگر مسئولان انقلابی و اهل بصیرت! از رنج مردم و میلیونها خانواده زیر خط فقر و طبقه متوسط در حال نابودی، ککشان هم نمی گزد.
به این موارد اضافه کنید ماجرای فرزند آن سردار مسئول در نهاد تصمیم گیر در مورد مذاکرات برجامی که اسنادی متقن دال بر کشتی داری فرزندش برای نفت فروشی و دور زدن تحریمها منتشر شده اما هیچ جواب و توضیح قانع کننده ای به ملت بابت این همه جفا و ظلم و دین فروشی و ریاکاری انقلابی از سوی هیچ شخص و نهاد مسئولی داده نمی شود.
آیا با این مدل حکمرانی و کشورداری، مردم حق ندارند با مشاهده خبر سیسمونی خریدن دختر و داماد و همسر سردار قالیباف، ریاست مجلس حاکمیت یکدست انقلابی و ولایی ـ که انقلابیون چهل سال است آرزوی تحقق چنین مجلس و دولت و حاکمیتی را داشته اند ـ بغضشان بترکد و فضای مجازی را سرشار از تحلیلهای متنوع و متفاوت در نقد آقای قالیباف کنند؟! به نظرم هر کسی بگوید مردم چنین حقی نداشتهاند یا شریک و منتفع از این مدل حکمرانی اسفبار در کشور است و یا دچار عقب ماندگی ذهنی است که البته ملامتی بر او نیست.