۴ سناریو درباره سیسمونی جنجالی مریم قالیباف!
در روزهای گذشته حواشی زیادی پیرامون تصاویر خانواده قالیباف هنگام بازگشت از سفر ترکیه در فضای مجازی منتشر شده است. اما چرا وحید اشتری ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه را رسانهای کرد؟ در روزهای گذشته احتمالات زیادی در این باره مطرح شده است. در این گزارش به چهار سناریوی محتمل درباره این سفر پرحاشیه میپردازیم:
سناریوی اول: اشتری افشاگر
وحید اشتری اولین کسی بود که در توییتر، ماجرای سفر همسر و دختر قالیباف به ترکیه را منتشر کرد. وحید اشتری یکی از چهرههای مشهور جریان عدالتخواه است. البته جریان عدالتخواه در سالهای گذشته دچار اختلافات درونی شده است. وحید اشتری سال ۹۲ از فعالان ستاد سعید جلیلی بود و بعد از آن هم یکی از چهرههای موثر اعتراضات علیه برنامه هستهای حسن روحانی بود. بعد از اینکه به خودروی روحانی بعد از سفر آمریکا تعرض شد، وحید اشتری به عنوان سخنگوی دانشجویان معترض با رسانهها مصاحبه کرد.
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ سناریویی که دوستان وحید جلیلی نوشته اند نیز بر این اساس است که فردی از این سفر مطلع شده و اطلاعاتی را در اختیار وحید اشتری قرار داده است. او هم با ارتباطاتی که داشته، از صحت خبر اطمینان حاصل کرده است و آن خبر را در فضای توییتر منتشر کرده است. به هر حال اصلا عجیب نیست فردی مثل وحید اشتری که خواستگاه اصولگرایی دارد، در میان پرسنل حراست فرودگاه امام دوستانی داشته باشد. پیش از این هم اشتری و دوستانش افشاگریهای مشابه دیگری درباره بعضی مسئولین داشته اند.
سناریوی دوم: یک نهاد امنیتی
بعضی اصولگرایان نزدیک به قالیباف، معتقدند یک نهاد امنیتی پشت پرده این ماجرا بوده است. محمود رضوی از نزدیکان قالیباف و تهیه کننده فیلمهای ماجرای نیم روز (که در دفاع از نهادهای امنیتی ساخته شده است؟!) در توییتر نوشته «مدارک قبلی موجود که تا امروز اجازه طرح آن را ندارم، نشان میدهد که این پروژه هم مانند چند پروژه قبلی یک پروژه امنیتی بود و قاعدتا مثل همیشه پروژه بگیران عملهی مقاصد محافل امنیتی سیاسی شده اند که منافعشان به خطر افتاده است. در حالی که انبوهی از وظایف دستگاههای امنیتی روی زمین مانده و صدای دلسوزان و مردم درآمده، معنای بپا گذاشتن برای خانواده قالیباف در سفر شخصی چیست؟ در همه این موارد آنهائی که باید بفهمند دیر میفهمند، ولی یک خطای فردی با اشراف و عملیات لحظهای محافل امنیتی تبدیل به پروژه علیه کل نظام میشود. آیا حق نداریم فکر کنیم موضوع بسیار فراتر از ماجراجویی آدمهای بدنام بوده و پای یک نهاد در میان است؟ آن نهاد کجاست؟».
اما به راستی کدام نهاد امنیتی، پروژهای علیه رئیس مجلس دارد؟ سوال دیگر و مهمتر اینکه در دهه گذشته دهها پرونده مشابه توسط افراد مختلف رسانهای شده است. پرونده دختر دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش روحانی و پرونده حقوقهای نجومی، دو تا از مهمترین پروندههایی بود که تا حدی روی نتایج انتخابات ۹۶ اثرگذار بود و اتفاقا قالیباف هم به آنها اشاره کرد. آیا این پروندهها هم ابعاد امنیتی داشته اند و در آن زمان به دنبال حمایت از قالیباف و امروز به دنبال تخریب او هستند؟ سوال دیگر اینکه در پروندههایی که سر از رسانههای ضد انقلاب در آورده است، از فایل صوتی سپاه گرفته تا هک دوربینهای زندان اوین، آیا میتوان چنین ادعایی را مطرح کرد؟ جدا از همه این مسائل، سوال مهمتر این است که چرا پروندههای مشکوک در اطراف قالیباف تا این اندازه زیاد است؟ آیا یک نهاد امنیتی از سال ۸۴ به دنبال تخریب قالیباف بوده است؟
سناریوی سوم: جبهه پایداری و ماجرای صیانت
بعضی نزدیکان قالیباف در توییتر، سعی کردند افشای این ماجرا را به طرح صیانت مرتبط کنند و ادعا کنند که، چون قالیباف مخالف طرح صیانت بوده، تندروها قصد تخریب او را داشتند تا شاید ریاست مجلس را در سال آینده به نیکزاد بسپارند. این ادعا البته درست به نظر نمیرسد. اولا رسانههای جبهه پایداری، از جمله رجانیوز، تا این لحظه نقدی به قالیباف درباره این سفر منتشر نکرده اند و به هیچ عنوان وارد چالش با رئیس مجلس نشده اند. نمایندگان عضو جبهه پایداری هم فعلا سکوت کرده اند تا آبها از آسیاب بیفتد. از طرفی قالیباف تا قبل از ماجرای سفر خانواده اش به ترکیه، هرگز به عنوان مخالف طرح صیانت شناخته نمیشد. یکی از نمایندگان مجلس (رشیدی کوچی) با این طرح مخالف بود و سایرین زیر فشار فضای مجازی فعلا عقب نشینی کرده اند. اگر قالیباف با صیانت مخالف بود، طرح صیانت هم مثل شفافیت آرای نمایندگان (که از طرف طیف پایداری پیگیری میشود) یا طرحهای استیضاح وزیران رئیسی، به آرشیو خاطرات مجلس میپیوست. به نظر میرسد سردار قالیباف، میخواهد قهرمان جنگی باشد که هیچ نقشی در آن نداشته است و حتی برای رزمندگانش دعا نکرده است.
سناریوی چهارم: اختلاف با رئیسی
شایعه شده است که عملکرد ضعیف رئیسی، صدای برخی بزرگان را هم در آورده است و گفته شدهای کاش کار به دست قالیباف افتاده بود. این شایعه قبل از ماجرای رسوایی سفر مریم قالیباف به ترکیه بود. جعفر شریبانی عضو شورای شهر تهران در توییتر، مطلبی نوشته است که بسیار با این مضمون همپوشانی دارد. «قالیباف در میان سربازان درجه یک و جان فدای نظام و مقام معظم رهبری، با فاصله زیادی به عنوان نفر اول «کارآمدی» که نیاز و ضرورت و اولویت نظام است، مطرح است. کارآمدی که نظام سلطه و عوامل به ظاهر ایرانی وابسته به او (اپوزیسیون برانداز) را نزد افکار عمومی جامعه از خاصیت و اثرگذاری انداخته است.»
این در حالی است که جلیل محبی، از روحانیون نزدیک به قالیباف که در ایام انتخابات مجلس یازدهم نیز گفته میشد از اعضای موثر ستاد قالیباف بوده و برای حمایت از قالیباف، از دبیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر استعفا داده، در توییتر نقد تندی به رئیسی کرده بود و نوشته بود «به جز دوربین را روشن میکنیم و چند نفری از اطرافیان رئیس جمهور که اعضای اصلی ستاد انتخاباتی او هستند و در قوه قضائیه نیز همانها حضور داشتند، باقی افرادی که به تیم این دولت پیوسته اند (البته تا جایی که من با ایشان صحبت کرده ام) رئیس دولت را ناتوان از فهم کارشناسی میدانند که توان اتخاذ تصمیمهای دقیق یا بزرگ ندارد.»
اگر این سناریو درست باشد راحتتر میتوان دستگاه امنیتی تخریبگر قالیباف را شناسایی کرد. اما آیا شایعات صحت دارد و ایران آبستن تحولات بزرگی است؟ آیا ابراهیم رئیسی، تا خرداد ۱۴۰۴ رئیس جمهور باقی میماند