روایت رئیسکل پیشین بانک مرکزی از سرطانی شدن تورم درکشور
روزنو: متأسفانه سالهاست که تورم بالای 40 درصدی گریبان مردم ایران را گرفته است. به طوری که مردم هر سال با افزایش قیمت کالاهای اساسی از نان و برنج و گوشت گرفته تا مسکن و خودرو و ... مواجه هستند. افزایش تورم از محل کسری بودجه به وجود می آید. دولت به دلایل تحریم، خشکسالی، سو مدیریت و ... سالهاست که تحت فشار اقتصادی و عدم فروش نفت است و برای تأمین هزینههای خود باید از منابع داخلی خرج کند. در این ارتباط عبدالناصر همتی، رئیسکل پیشین بانک مرکزی در یادداشتی نوشت: علتالعلل معضل تورم و درد بیدرمان اقتصاد ایران در بیش ازنیمقرن اخیر، چیزی جز زیادهخواهی و زیاده خرجی دولت نبوده و نیست. در ادامه گزیدهای از یادداشت وی را میخوانید.
عبدالناصر همتی، رئیسکل پیشین بانک مرکزی در یادداشتی نوشت: تورم، به بیان ساده، افزایش مداوم قیمتها در اقتصاد است و شکل فزاینده آنکه درواقع شتاب گرفتن رشد قیمتها است، دردآورتر هست. متأسفانه اینگونه تورم، مانند خوره، نهتنها کارکرد عادی اقتصاد را به هم میریزد، بلکه همزمان اخلاق، انسانیت، درستکاری و پاک دستی را هم نابود میکند.
اگر تورم این همه بد است، ریشه آن چیست؟ و درمانش کدام است؟ تورم میتواند هم از ناحیه کمبود عرضه و هم از طرف مازاد تقاضا ایجاد شود. در طرف عرضه، افزایش قیمت نهادهها، محدودیت واردات، تحریم، جنگ، خشکسالی و بلایای طبیعی از مهمترین عوامل هستند. در طرف تقاضا، مهمترین عامل، مازاد تقاضای دولت است، البته افزایش دستمزدها و قیمت برخی از داراییها و مانند آن نیز مؤثر هستند. ولی هیچکدام از آنها بهاندازه تقاضای دولت درروند بلندمدت تورم تأثیرگذار نیستند.
مازاد تقاضا از ناحیه دولت به چه معنی است؟
مازاد تقاضای دولت، چیزی جز کسری بودجه دولت نیست. درحالیکه هزینههای یک خانواده یا فرد یا شرکت نمیتواند به مدت قابلتوجهی از درامد پیشی بگیرد (و قطعاً به افلاس میرسد)، اما دولت به دلیل شخصیت حقوقی خود میتواند هزینههایی بیش از درآمد سالیانه خود داشته باشد و این کسری بودجه خود را قرض کند. مهمتر اینکه دولت میتواند بانکها، مردم و بانک مرکزی را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم درگیر تأمین مالی کسری بودجه خود کند. دلیل پیشی گرفتن هزینه دولت بر درآمد آن، بدون هیچ مبالغه، در بلندمدت چیزی جز، خرج از کیسه مردم و تحمیل هزینه آن بر اقتصاد نیست. به بیان ساده، اگر دولت پای خود را بیش ازگلیمش دراز کند، به همه یارانه دهد، حقوق ارباب جمعی خود را اضافه کند، خانه سازمانی، اتومبیل، راننده و هزار چیز دیگر را خریده و به مدیران خود بدهد، ماحصل، کسری بودجه خواهد بود.
دولت غیر پاسخگو، مساوی است با کسری بودجه زیادتر
درکشورهایی مانند ایران، دولت با فروش نفت، چالههای خود را پر میکند اما اگر پول نفت به مقدار کافی در دسترس نباشد، بمانند تحریم و دولت هم به ولخرجی و بیمبالاتی اقتصادی ادامه دهد، کسری بودجه و مازاد تقاضا ایجاد خواهد شد. کسری بودجه، در هر صورت، یعنی مازاد تقاضا و این یعنی افزایش قیمتها. چراکه در مجموعه اقتصاد برای کالاها و خدمات محدود و مشخص و ثابتی، از سوی یک مصرفکننده بزرگ، که دولت است، تقاضای بدون پشتوانه عرضه درستشده است و این تنها به افزایش قیمتها منجر خواهد شد. علتالعلل معضل تورم و درد بیدرمان اقتصاد ایران در بیش ازنیمقرن اخیر، چیزی جز زیادهخواهی و زیاده خرجی دولت نبوده و نیست. بدبختی آنجاست که این زیادهخواهی نیز با پول پرقدرت بانک مرکزی، که در کشور ما به باور خانمان برانداز دولتیان همان بانک ملی است، تأمین شود که ریختن بنزین است بر روی آتش افزایش قیمتها.
راه درمان قطعی تورم در ایران
اول از همه، انضباط مالی دولت است و آن بدین معنی است که دولت نباید به هیچوجه در میانمدت، بیش از درآمد میانمدت، هزینه داشته باشد. در کنار این، ساماندهی سیاست پولی و بانکی نیز، چنان باشد که هیچ بانکی بیشتر از توان تعیینشده، بر اساس سرمایه و شاخصهای بینالمللی، نتواند ترازنامه بزرگتری داشته باشد و با انباشت ریسک در ترازنامه خود به خلق نقدینگی و ایجاد اضافه تقاضا بپردازد و نهایتاً؛ بانک مرکزی تحت هیچ شرایطی مجبور بهپاس کردن چکهای بیمحل دولت نباشد. اگر این سه، محقق شد، این سرطان از جان اقتصاد ایران جدا خواهد شد. وگرنه معضل و مرض تورم همچنان همه چیز را با خود خواهد برد. قصه ارز و ارز پاشی و مانند آن همه فقط مسکنهای کوتاه مدت این سرطان هستند و لا غیر.