آشتی تهران - قاهره دستخـوش یارکشیهای منطقهای
روزنو :گذاشتن نام خالد اسلامبولی، قاتل انور سادات روی یکی از خیابانهای تهران از آن دست سنگهایی بود که چهار دهه پیش عدهای به چاه انداختند و هنوز کسی نتوانسته آن را بیرون آورد.
این روزها مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق ظاهرا داوطلب درآوردن این سنگ شده است. الکاظمی که به دنبال نقشی جدید برای عراق در مناسبات منطقهای است، مدتی است کشورش را میزبان مذاکرات ایرانی- سعودی البته در سطح امنیتی- اطلاعاتی کرده و امیدوار است بتواند با میانجیگری میان ایران و عربستان و پایان بخشیدن به خصومت سنتی و قدمتدار این دو کشور مهم منطقه، وجهه سیاسی عراق را دگرگون کند.
در عین حال فواد حسین، وزیر خارجه او همین چند روز پیش خبر داد که نه تنها مذاکرات ایران و عربستان در عراق صورت میگیرد، بلکه گفتوگوهای جداگانهای میان ایران با مصر و ایران با اردن نیز در بغداد در جریان است.
نکته مهمی که فواد حسین به آن اشاره کرد این بود که «ایران ایده ایجاد مجاری ارتباطی با مصریها را مطرح کرده است.» با استناد به این گفته او میتوان تصریح کرد که ایران به ضرورت آشتی با مصر و ممانعت از سوق دادن مصر به سوی ائتلاف عبری- عربی علیه ایران پی برده است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان دیروز در حالی که در نشست رهبران گروههای فلسطینی مستقر در سوریه به سر میبُرد، در خصوص این گفتوگوها مورد سوال قرار گرفت و تاکید کرد: «روابط طبیعی و رو به توسعه تهران- قاهره را به نفع دو کشور، دو ملت و منطقه میدانیم.»
ایرانهراسی، فشارها برای تحریم ایران و به طور کلی موقعیت ناپایدار سیاسی ایران در منطقه، گرفتن یک تصمیم قطعی و آنی برای برقراری رابطه با ایران را برای مصر سخت میکند
او درباره مذاکرات ایران با مصر در بغداد گفت: «ما هنوز مذاکرهای را برای پیشرفت و توسعه روابط به طور مستقیم با طرف مصری نداشتهایم، اما برخی تلاشها در جریان است که در چارچوب همکاریهای بین کشورهای اسلامی، تهران و قاهره هم روابطشان به حالت طبیعی برگردد.»
مقاومت مصر در برابر وسوسههای عبری- عربی
سوال اساسی در این میان این است که چقدر میتوان به این گفتوگوها برای بازگشت روابط عادی دو کشور با یکدیگر امیدوار بود و موانع پیش رو کدام هستند؟
سه سال پیش، احمد القاعود، نویسنده و پژوهشگر مصری در رأی الیوم طی یادداشتی با موضوع ضرورت ازسرگیری روابط ایران و مصر، نوشت: «مصر امروز وضعیت جالبی ندارد و مجبور است تابع اراده منطقهای کشورهای حاشیه خلیج فارس یا ایالات متحده باشد. امروز توپ در زمین تهران است که میتواند به صراحت خواستار ازسرگیری روابط طبیعی با مصر شود و نمایندگی سیاسی خود در مصر را تا حد سفیر بالا ببرد و پروازهای هوایی میان دو کشور را برقرار کند و راه ایران را برای گردشگران مصری باز کند.»
البته برخلاف آنچه که القاعود نوشته بود، مصر به دفعات نشان داده که میکوشد در خصوص ایران، چندان تابع اراده کشورهای عرب منطقه و آمریکا نباشد؛ بارزترین نمونهاش هم خروجش از «ائتلاف استراتژیک خاورمیانه» بود که دو سال پیش دونالد ترامپ و وزیرش، مایک پمپئو خبر راهاندازی آن را دادند.
قرار بود این ائتلاف متشکل از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، اردن و به رهبری ایالات متحده آمریکا برای تامین رفاه مشترک و ایضا مقابله با خطر ایران شکل بگیرد.
مدتی بعد رویترز اعلام کرد که مصر از این ائتلاف کناره گرفته است. نه تنها در این مورد، بلکه در موقعیتهای مشابه دیگر نیز مصر سعی کرده در همراهی با اظهارات و اقدامات ضدایرانی دیگر مقامات عرب منطقه، جانب احتیاط را رعایت کرده و چندان تند و پرشتاب به ورطه خصومت و خشونت با ایران نیافتد.
در پی همین سیاست مصر است که تحلیلگران سیاسی چند سالی است چشم دوختهاند به روابط ایران و مصر و منتظر هستند بالاخره این سیاست آشتیجویانه جواب دهد و یخ چهل ساله روابط دو کشور بشکند، اما هنوز خبری از پایان این انتظار نیست.
فواد حسین، وزیر خارجه الکاظمی همین چند روز پیش خبر داد که نه تنها مذاکرات ایران و عربستان در عراق صورت میگیرد، بلکه گفتوگوهای جداگانهای میان ایران با مصر و ایران با اردن نیز در بغداد در جریان است
یک راه طولانی
طولانی شدن روند این آشتی را باید در روابط ایران با کشورهای عرب منطقه، تحریمهای آمریکا و به طور کلی شرایط خاص ایران جستجو کرد. سال گذشته با پایان تحریم قطر از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اساسا آشتی میان اعضای این شورا، همچنین رایزنیهای قاهره و آنکارا برای ازسرگیری روابط، به نظر میرسید که آشتی تهران- قاهره نیز جزئی از این تحولات باشد.
رسانههای عرب به نقل از منابع مصری نوشتند که تماسهای بدون واسطه و میانجی بین تهران و قاهره برقرار شده و زمزمههای آغاز روابط دیپلماتیک نیز بلند شد. حالا اما به نظر میرسد که این تلاشها دستخوش یارکشی اسرائیل و اعراب منطقه شده است.
مصر طی سالهای گذشته چنان درگیر مسائل داخلی و بحرانهای اقتصادی خود بوده که در تعیین معادلات منطقهای و خارج از مرزهای خود تقریبا منزوی است. در سایه این انزوا، آمریکا، اسرائیل، عربستان و دوستان تندرویش میکوشند تا به سیاست خارجی مصر جهت داده و آن را با خود همراه کنند. گرچه مقاومت مصر در برابر این تلاش مشهود است اما به هر حال این یارکشی، مسیر آشتی تهران- قاهره را ناهموار کرده است.
رسانههای غربی هفته گذشته از نشست محرمانه مقامات عالیرتبه نظامی اسرائیل، آمریکا و شش کشور عرب منطقه در شهر ساحلی شرمالشیخ مصر در کناره دریای سرخ خبر دادند و تاکید کردند که این اولین بار است که چنین طیفی از افسران نظامی اسرائیلی و عرب گرد هم میآیند و درباره همکاری نظامی به گفتوگو میپردازند.
نمونه دیگر از تلاشها برای جذب مصر به سوی ائتلاف مخالفان ایران، اظهارات هفته گذشته وزیر خارجه بحرین است. عبداللطیف بن راشد الزیانی در این اظهارات به مذاکرات دوجانبه با همتای مصری خود اشاره کرد و گفت که در این مذاکرات «دخالتهای ایران» بررسی شده است.
وزیر خارجه بحرین که همواره در سیاستهای خود در قبال ایران، آشکارا تابع عربستان بوده است، ادامه داده که در دیدار با «سامح شکری» بر ضرورت پایبندی ایران به حسن همجواری و خودداری از کشایندن منطقه به رفتارهای بر هم زننده ثبات تاکید شده است.
این دیدارها با چنین محتواهایی علیه ایران، ایرانهراسی، فشارها برای تحریم ایران و مواردی از این دست، گرفتن یک تصمیم قطعی و آنی برای برقراری رابطه با ایران را برای مصر سخت میکند. از این رو میتوان گفت که به نظر میرسد تلاشهای آغاز شده برای برقراری این رابطه، راه سخت، پر فراز و نشیب و در عین حال طولانی را در پیش خواهند داشت.