حاشیهنشینی در متن تهران
روزنو :پرونده حاشیهنشینی پایتخت هر سال پرحجمتر و قطورتر از سال پیش میشود. دو روز پیش رئیس سازمان امور اجتماعی کشور از وجود بیش از 500هزار نفر در حاشیه تهران خبر داد. محمد عباسی در یک برنامه تلویزیونی درباره آمار حاشیهنشینی در شهر تهران گفت: بر اساس تعاریف مختلف میتوان گفت که در کل کشور از ۸ تا ۱۲میلیون نفر در حاشیه زندگی میکنند. در مورد شهر تهران نیز همین است، اگر طبق تعریفی عام، مناطق پایینی شهر را حاشیه بدانید، جمعیت زیادی حاشیهنشین هستند اما اگر منظورمان سکونتگاههای غیررسمی است باید بگویم بیش از ۴۰۰-۵۰۰هزار نفر در حاشیه شهر زندگی میکنند.
آنگونه که عباسی گفته است یکی از دلایل حاشیهنشینی، کثرت شهرنشینی بدون توجه به اصول و مؤلفههای شهرسازی است. علت دیگر نیز عدم توجه به مسائل ساختاری اقتصادی مثل عدالت اجتماعی است که باعث شده تعدادی از شهرنشینها نیز به حاشیه رانده شوند. افرادی که فقیر شده و به همین دلیل به نقاط ارزانتر میروند. در حقیقت میتوان گفت که مسائل اقتصادی عامل اثرگذاری در ایجاد و تداوم حاشیهنشینی است. حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ، شیوهای از زندگی است که با هیچکدام از زندگی شهری و روستایی در کشور تطابق ندارد. در واقع حاشیهنشین به کسی گفته میشود که در شهر سکونت دارد ولی به علل گوناگون نتوانسته جذب نظام اقتصادی –اجتماعی شهر شود و از خدمات شهری استفاده کند. نکته مهم در خصوص حاشیهنشینی؛ فقر، محرومیت و عدم دسترسی به امکانات است. بهعبارتیدیگر، حاشیهنشینی زاییده فقر است.
دلایل حاشیهنشینی هرچقدر متعدد و مختلف باشد، باز ریشهاش به فقر و بیکاری برمیگردد. فقر، بیکاری، گرانی و تورم، عدم توزیع عادلانه امکانات در مناطق روستایی و همچنین مناطق شهری باعث شده است که عدهای که توان تأمین هزینههای خود بهویژه توان هزینه مسکن را نداشته باشند به حاشیه شهرها پناه ببرند و جامعه بزرگ حاشیهنشینان را تشکیل دهند.
آمارهای متضاد از حاشیهنشینی تهران
آماری که پیشتر از سوی مقامات دولتی و شهری تهران اعلام شد، فاصله معناداری با آمار روز گذشته محمد عباسی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور دارد. مهرماه سال گذشته مسعود شفیعی رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران خبر داد که ۳۱درصد مردم تهران در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای شهرها و بافتهای «ناکارآمد» زندگی میکنند. بهعبارتیدیگر بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت ۱۴میلیونی استان تهران حاشیهنشین هستند. محمدحسن مقیمی استاندار اسبق تهران سال ۹۶ در مورد آمار حاشیهنشینی در تهران گفته بود.: «۴.۵میلیون نفر در استان تهران در بافتهای فرسوده و حاشیه شهرها زندگی میکنند.»
علیرضا طاهری نسب مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری تهران، ۱۶آذر سال گذشته در آیین تکریم و معارفه شهردار کهریزک گفت: استان تهران رتبه نخست حاشیهنشینی را دارد. علاوه بر این اظهارات، شکرالله حسن بیگی معاون اسبق سیاسی و اجتماعی استانداری تهران نیز اعلام کرده بود: «۱۲۷ نقطه بحرانی مناطق حاشیهنشین در استان تهران شناساییشده است.» تمام این آمار و ارقام متفاوت و متعدد خبر از وجود حاشیهنشینی وسیع در تهران دارد. البته موضوع حاشیهنشینی پایتخت، موضوع تازهای نیست، این شهر سالهاست با معضل حاشیهنشینی مواجه است و پرونده آن دستنخورده از یک دوره مدیریت شهری به دوره دیگر منتقل میشود. بسیاری بر این باورند اقدامات مسئولان را در مبارزه با حاشیهنشینی را «شعاری» است و دستگاهها و ادارات مرتبط اقدامی جدی در مقابله با این معضل خطرناک انجام نمیدهند و فقط ژست آن را میگیرند.
حل معضل حاشیهنشینی نیاز به زمان بیشتری دارد
باوجوداین که حاشیهنشینی قدمتی طولانی در کشور دارد، بااینحال برخی از مسئولان اعتقاد دارند که حل معضل حاشیهنشینی نیاز به زمان بیشتری دارد. علیرضا زاکانی، شهردار پایتخت در نخستین سخنانش در مقام شهردار تهران در خصوص آسیبهای اجتماعی شهر تهران وعده داده بود که میتواند ششماهه آسیبهایی مانند جمعآوری معتادان متجاهر را در تهران برطرف کند، اما برخی آسیبها مانند حاشیهنشینی نیاز به کارهای جدیتری دارند.
سید محمود میرلوحی، عضو شورای پنجم شهر تهران نیز یکی از این افراد است که پیشتر گفته رفع معضلات و آسیبهای اجتماعی در تهران نیاز به گذشت زمان دارد، چراکه این معضلات حاصل چند دهه بوده است. مسئولان در حالی از زمانبر بودن حل معضلات اجتماعی ازجمله حاشیهنشینی سخن میگویند که دوره مدیریت بسیار سریعتر از تصور میگذرد و باید با انجام اقدامات سنجیده و به هنگام، طوری عمل شود که این مشکلات از دورهای به دورهای دیگر و از مسئولی به مسئولی دیگر منتقل نشود؛ موضوعی که در حوزههای آسیبهای اجتماعی مانند حاشیهنشینی به یک رویه تبدیلشده است.
رشد حاشیهنشینی با افزایش اجارهبها
حاشیهنشینی از سالهای دور نیز در تهران وجود داشته اما هرگز به این شدت نبوده است. بسیاری معتقدند حاشیهنشینی در سه دهه اخیر بهویژه از زمان تشدید تحریمها و بیشتر مشکلات اقتصادی و معیشتی و رشد چشمگیری یافته و این روند نیز به خاطر گرانی اجاره مسکن در حال افزایش است. به گواه کارشناسان افزایش اجاره مسکن طی سه سال اخیر، باعث شده که افرادی از طبقه متوسط که تا دیروز حاشیهنشین نبودند، در حال کوچ به بخشهای حاشیهای و شهرکهای پیرامونی باشند. بهعبارتیدیگر مستأجرانی که نمیتوانند واحدهای استیجاری خود را با قیمتهای جدید تمدید کنند، بهتدریج به حاشیه شهر کوچ میکنند و آنهایی که در حاشیه ساکن بودند، باید به حاشیههای دورتر بروند؛ و این موضوع زمینهساز گسترش مسئله حاشیهنشینی در پایتخت شده است.
بدون تردید اگر وضعیت بازار مسکن به همین روال پیش برود، در آینده نزدیک شاهد حجم وسیعتری از مهاجرت پایتختنشینان به حاشیه تهران خواهیم بود. در حالی حاشیهنشینی در حال گسترش در تهران است که شرایط زندگی در آن مناطق هم چندان مناسب نیست و ساکنانش با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند.
درحالیکه موضوع حاشیهنشینی پایتخت بهعنوان یکی از صدها آسیب اجتماعی تهران روند صعودی را تجربه میکند که شهردار تهران چند روز پیش گفته: افقی ۱۰ساله پیش روی مدیریت شهری قرار دارد تا تهران بهعنوان بزرگترین کلانشهر غرب آسیا به یک شهر «الگو» تبدیل شود و نقشی ویژه داشته باشد. بدیهی است اولین قدم برای یک زیست انسانی در شهر، رفع یا حداقل کمرنگ کردن آسیبهای اجتماعی مانند حاشیهنشینی، تکدیگری و ...است، موضوعی که به گواه آمارها و مشاهدات میدانی، مدیریت شهری جدید توفیق چندانی در آن نداشته است، بااینحال ادعاهای را مطرح میکنند که با واقعیتهای موجود و اقدامات آن نمیخواند. این ادعاهای مدیریت جدید شهری ضربالمثل «سنگ بزرگ نشانه نزدن است» را در ذهن تداعی میکند.