سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۵
کد خبر: ۵۳۳۲۲۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۹ - ۰۵ مرداد ۱۴۰۱
جوزپ بورل از آخرین وضعیت مذاکرات برجامی نوشت

فضا براي مصالحه مهم به پايان رسيد

هفتمين سالگرد توافق هسته‌اي ايران به تازگي سپري شد، اما اين مي‌تواند آخرين سالگرد برجام هم باشد. به‌رغم يك‌سال مذاكره در وين كه تقريبا به حصول توافقي پيرامون چگونگي بازگشت ايالات متحده و ايران به اجراي كامل توافق هسته‌اي منجر شد، اين روند اكنون در آستانه نابودي است.
روزنو :

فضا براي مصالحه مهم به پايان رسيد

روزنو :ايران در صورت شكست مذاكرات احياي برجام با چه چالش‌هايي روبه‌رو خواهد شد؟
تبعات و ريسك‌هاي عدم احياي توافق هسته‌اي براي ايران

اسفنديار باتمانقليج
الي گرانمايه

در‌حالي كه ايران و جهان در پي خروج غيرقانوني و يكجانبه دولت پيشين ايالات متحده از برجام با چالش‌هاي بسياري در مسير احياي اين توافق مواجه هستند و تداوم مسير اشتباه دولت ترامپ ازسوي دولت بايدن و تلاش براي اعمال فشار بر تهران همزمان با مذاكرات آينده توافق را با ترديدهاي بسياري مواجه كرده است؛ كارشناسان هشدار مي‌دهند كه عدم احياي توافق برجام ممكن است تبعاتي براي همه طرف‌ها از‌جمله ايران در پي داشته باشد. ترجمه و انتشار اين مطلب در روزنامه اعتماد به معناي تاييد كامل محتواي آن نيست و به منظور آشنايي بيشتر مخاطبان ايراني با آرا و ديدگاه‌هاي كارشناسان و رسانه‌هاي بين‌المللي صورت مي‌گيرد.

مقاومت و استقامت امري بي‌فايده خواهد بود اگر از فرصت‌هاي اقتصادي و ديپلماتيك كه [در پي اين مقاومت] به وجود مي‌آيند، استفاده‌اي صورت نگيرد.

هفتمين سالگرد توافق هسته‌اي ايران به تازگي سپري شد، اما اين مي‌تواند آخرين سالگرد برجام هم باشد. به‌رغم يك‌سال مذاكره در وين كه تقريبا به حصول توافقي پيرامون چگونگي بازگشت ايالات متحده و ايران به اجراي كامل توافق هسته‌اي منجر شد، اين روند اكنون در آستانه نابودي است. همه طرف‌هاي اين توافق در شكست آن نقش دارند و همه آنها از عدم احياي برجام متحمل ضرر خواهند شد. براي غرب، تلاش‌ها در راستاي منع اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي در خاورميانه با شكست چشمگيري روبه‌رو خواهد شد. از طرفي، شكست توافق هسته‌اي ايران مي‌تواند خطر تشديد تنش‌هاي نظامي در منطقه‌اي را به همراه داشته باشد كه نقش مهمي در بحران جهاني انرژي ناشي از حمله نظامي روسيه به اوكراين بازي مي‌كند. براي ايران، تبعات و ضررهاي ناشي از عدم احياي توافق حتي بيشتر از غرب است. ماه گذشته در دوحه، مذاكره‌كنندگان در شكستن بن‌بست پيرامون چگونگي بازگشت به توافق هسته‌اي سال 2015 شكست خوردند. بر‌اساس روايت قدرت‌هاي غربي، به جاي تلاش براي بستن معدود پرانتزهاي باقيمانده در متن تلاش كرد دوباره پرونده بسته موضوعاتي را كه در ماه فوريه حل و فصل شده بودند، باز كند. به باور واشنگتن و پايتخت‌هاي اروپايي رهبران ايران در حال خريدن زمان هستند. در بهترين حالت، مذاكره‌كنندگان ايراني براي رسيدن به اجماع پيرامون اين مساله كه آيا احياي توافقي كه شايد تنها تا پايان دوره رياست‌جمهوري جو بايدن در ايالات‌متحده پا برجا باشد، ارزش به تعويق انداختن رشد صنعت هسته‌اي را دارد يا خير، به زمان بيشتري احتياج دارند. در بدترين حالت، ايران در روند مذاكرات تاخير ايجاد مي‌كند تا فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را بيشتر كند.

ايران پيرامون احياي توافق هسته‌اي تا حدود زيادي مردد است، چراكه دولت بايدن نمي‌تواند تضمين كند كه اين توافق پس از دوره او نيز زنده خواهد ماند. دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين امريكا به جهان نشان داد كه چگونه دولت ايالات متحده مي‌تواند به آساني از توافق هسته‌اي خارج شود. اين حقيقت نيز كه دولت بايدن به اعمال تحريم‌هايي كه طي كارزار فشار حداكثري ترامپ عليه تهران وضع شده بود، ادامه مي‌دهد نگراني‌هاي ايران درخصوص پايداري توافق را تشديد كرده است.

بايدن همچنين تمايلي به نشان دادن انعطاف در اعطاي امتيازات به ايران -كه مي‌تواند جبراني براي عدم امكان ارايه تضمين از سوي امريكا باشد‌- نداشته است؛ مانند موضوع حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران از ليست گروه‌هاي تروريستي خارجي وزارت خارجه امريكا. او حتي در سفر اخير خود به اسراييل و عربستان سعودي، چشم‌انداز بدتري را براي منطقه ترسيم و رويكرد جنگ‌طلبانه‌تري عليه ايران اتخاذ كرد.

علاوه بر اين، با در‌نظر گرفتن احتمال روي كار آمدن يك رييس‌جمهور جمهوري‌خواه در ايالات متحده، خروج دوباره امريكا از توافق هسته‌اي ممكن و حتي محتمل است. با اين وجود رخ دادن يك سناريو قطعي به نظر مي‌رسد: اگر مذاكرات هسته‌اي در شرايط فعلي بدون نتيجه به پايان برسد، تبعات سياسي، امنيتي و اقتصادي آن براي ايران به‌طور قابل توجهي بد خواهد بود.

مزاياي اقتصادي احياي توافق براي ايران

مزاياي اقتصادي احياي توافق براي ايران به سرعت قابل دسترسي خواهد بود. اگر تحريم‌هاي ثانويه ايالات متحده عليه ايران برداشته شود، تهران مي‌تواند فروش نفت خود را يك ميليون بشكه در روز افزايش دهد. اين يعني اگر فرض كنيم قيمت نفت به دليل افزايش عرضه و كاهش تقاضا به 80 دلار كاهش يابد، ايران روزانه 80 ميليون دلار درآمد نفتي بيشتري به دست خواهد آورد. از طرفي ايران مي‌تواند صادرات محصولات پتروشيمي، فولاد و ساير كالاهاي توليدي خود را به صورت قابل ملاحظه‌اي افزايش دهد. اين كشور همچنين مي‌تواند براي واردات كالاهاي اساسي نظير غذا و دارو مبلغ كمتري را بپردازد.

در اين زمينه بسيار مهم است كه ايران خواهد توانست دوباره به ذخاير ارزي خود دسترسي پيدا كند و از اين منابع براي تثبيت ارزش پول ملي و كمك به مهار تورم در دوره دو ساله باقيمانده از دولت بايدن به استفاده بپردازد. حتي اگر اين فرض وجود داشته باشد كه تحريم‌ها فقط براي يك دوره چند ساله رفع مي‌شوند، [اين دوره كوتاه بدون تحريم‌] به شركت‌هاي محلي اجازه مي‌دهد تا سرمايه‌گذاري‌هاي طولاني مدتي را انجام دهند و اين فرصت را براي خانوارهاي ايراني فراهم مي‌كند تا پس‌اندازهاي از بين رفته خود را دوباره بازيابند.

سياستگذاران ايراني همچنين بايد ظرفيت‌هاي اقتصادي بلندمدت ايران را در‌نظر بگيرند و بررسي كنند كه اگر تحريم‌هاي ثانويه ايالات متحده باقي بماند، اين ظرفيت چگونه تحت تاثير قرار مي‌گيرد. ايران از سال 2012 افت آرامي را در قدرت اقتصادي خود تجربه كرده است. همچنين زيرساخت‌هاي فيزيكي اين كشور در حال پير شدن هستند.

اثرات عدم سرمايه‌گذاري كافي و به‌روز نبودن فناوري در ماشين‌هاي قديمي، اتوبوس‌ها، قطارها و هواپيماهايي كه ايرانيان را در سراسر كشور جابه‌جا مي‌كنند و همچنين در دستگاه‌هاي صنعتي نظير پمپ‌هاي استخراج نفت، ابزارآلات توليد فولاد و ماشين‌هاي لازم براي توليد برق روز به روز بيشتر نمايان مي‌شود. هر ماشين‌آلات جديدي كه در داخل توليد مي‌شود، با الگوگيري از طرح‌هاي قديمي و به‌روز نشده به بازار عرضه مي‌شود و كمبودهايي جدي در زمينه به‌روزرساني فناوري‌هاي حياتي مانند توربين‌هاي بادي و دستگاه‌هاي سي‌تي اسكن وجود دارد. اين نشانه‌ها هر چند حامل اين پيام نيستند كه اقتصاد ايران در حال فروپاشي است، اما نشان مي‌دهند شكاف‌ و فاصله‌ها [ميان اقتصاد ايران و ساير اقتصادهاي منطقه] در حال افزايش است.

در اين شرايط، مقام‌هاي ايراني اصرار دارند كه بگويند اقتصاد ايران توانسته در برابر تحريم‌ها مقاومت كند. اين گزاره صحيح بوده و اشاره به در امان نگهداشتن مردم ايران از شرايط اقتصادي و فقر بسيار بدتر دارد. با اين وجود بايد تاكيد كرد كه مقاومت يعني ايران در حال عقبگرد است و پيشرفتي وجود ندارد. در فاصله سال‌هاي 1990 تا 2007، قشر متوسط در ايران و قشر متوسط در لهستان به صورت ميانگين از ثروت يكساني برخوردار بودند، اما از سال 2012 به اين سو ثروت ايرانيان هر سال به صورت پيوسته كاهش يافت در حالي كه لهستاني‌ها به ثروتمندتر شدن ادامه دادند. بر‌اساس آمارها، تا سال 2030 سرانه توليد ناخالص داخلي در لهستان حدود 50 هزار دلار خواهد بود. در ايران اما اين رقم با اندكي كاهش نسبت به وضعيت امروز سرانه توليد ناخالص داخلي به حدود 15 هزار دلار خواهد رسيد كه نشان مي‌دهد شايد ايراني‌ها نسبت به گذشته خودشان خيلي فقيرتر نشده باشند، اما آنها از پيشرفت و رقابت با ديگران باز مانده‌اند.

تبعات سياسي عدم احياي توافق

از نظر سياسي، در صورت شكست مذاكرات هسته‌اي، ايران به صورت فزاينده‌اي در عرصه بين‌المللي منزوي خواهد شد. ايالات متحده و كشورهاي اروپايي نيز انگشت‌شان را به سوي ايران به عنوان تنها مقصر شكست مذاكرات نشانه خواهند گرفت. بر‌خلاف دونالد ترامپ، بايدن از حمايت پايتخت‌هاي اروپايي براي افزايش فشارها عليه ايران برخوردار خواهد بود. همچنين با همكاري و هماهنگي‌ها ميان دو سوي آتلانتيك كه در پي حمله روسيه به اوكراين پررنگ‌تر و جدي‌تر هم شده است، ايالات متحده حمايت‌هاي بيشتري را در اروپا براي ايجاد ائتلاف چندجانبه به منظور تحريم ايران خواهد داشت.

برنامه هسته‌اي پيشرفته ايران حتي در حال حاضر نيز از سوي طيف گسترده‌اي از كشورها محكوم شده است. قطعنامه اخير شوراي حكام كه به ايران در‌خصوص عدم همكاري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هشدار مي‌داد و با راي موافق 30 كشور از مجموع 35 كشور به تصويب رسيد، تصوير واضحي از مسيري كه در عرصه بين‌المللي پيش روي ايران است، ارايه مي‌دهد. در آن زمان چين و روسيه با قطعنامه مخالفت كردند و هند ترجيح داد در جلسه راي‌گيري حضور نداشته باشد. جايگاه كنوني ايران تفاوت بسيار زيادي با سال 2020 دارد كه دولت ترامپ تلاش كرد قطعنامه‌ها و تحريم‌هاي پيشين شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران را دوباره فعال كند. در آن زمان، اعضاي شوراي امنيت -شامل متحدان اروپايي امريكا - ضربه تحقيرآميزي به واشنگتن وارد كردند. گروه‌هاي محافظه‌كار در ايران بر سر اينكه روابط در حال تعميق‌شان با چين و روسيه مي‌تواند از آنان در برابر فشارهاي تشديد شده غرب محافظت كند، در حال قمار هستند. همان‌طور كه سفر اخير ولاديمير پوتين رييس‌جمهور روسيه به تهران نشان داد، به حاشيه رانده شدن مسكو پس از جنگ در اوكراين، ايران و روسيه را به‌ هم نزديك‌تر كرده است. از سوي ديگر، چين و روسيه روابط خود را با ايران قطع نخواهند كرد و به احتمال زياد برخلاف آنچه پيش از توافق هسته‌اي سال 2015 اتفاق افتاد با غرب براي اعمال فشار بر ايران بر سر برنامه هسته‌اي‌اش همراه نمي‌شوند. با اين حال تجربه دهه گذشته نشان مي‌دهد كه حمايت سياسي و اقتصادي كه ممكن است روسيه و چين ارايه كنند، هم محدود و هم مشروط خواهد بود؛ بسيار كمتر از آنچه يك اتحاد به آن نياز دارد. در گذشته نه چندان دور، پكن و مسكو در روابط خود با غرب از ايران به عنوان ابزار چانه‌زني استفاده كرده‌اند. علاوه بر اين، با توجه به منافع چين و روسيه در اسراييل و عربستان سعودي، بعيد به نظر مي‌رسد كه روابط مدنظر آنها با تهران به نوعي همكاري امنيتي و اقتصادي عميق كه رهبران ايران روي آن به عنوان آلترناتيو احياي برجام حساب مي‌كند، قابل تعبير باشد. نابودي توافق هسته‌اي همچنين اثري پايدار روي امنيت ايران خواهد داشت. ايران از فرصتي كه توافق هسته‌اي براي همكاري با قدرت‌هاي جهاني براي مدرن‌سازي برنامه هسته‌اي غيرنظامي خود و افزايش ايمني خود فراهم كرده است، چشم‌پوشي مي‌كند و به‌طور پيش‌فرض برنامه هسته‌اي‌اش به عنوان يك برنامه تسليحاتي شناخته خواهد شد. به تازگي يكي از مشاوران رهبر عالي ايران تاكيد كرد در‌حالي كه ايران هيچ علاقه‌اي به ساخت سلاح هسته‌اي ندارد، از نظر فني تمام توانايي‌هاي لازم براي انجام اين كار را داراست. زمزمه‌هايي نيز از سوي اقليت آرام اما رو به رشدي در ميان حاكميت ايران شنيده مي‌شود كه از برداشتن گام‌هايي به سمت ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي حمايت مي‌كنند تا با استفاده از آن نحوه ارتباط بقيه جهان، به‌ويژه ايالات متحده، با ايران را تغيير دهند.

بر اساس اين ديدگاه، ايران همين الان نيز با بزرگ‌ترين موج از تحريم‌هاي ايالات متحده روبه‌رو است و به همين دليل بايد به يك قدرت هسته‌اي تبديل شود تا با اسراييل (تنها بازيگر هسته‌اي خاورميانه) تعادل منطقه‌اي ايجاد كرده و از خود در برابر حملات نظامي ايالات متحده و اسراييل در آينده محافظت كند.

اين راهبردي است كه پاكستان در دهه 1990 با وجود فشارهاي گسترده غرب در آن زمان، براي مقابله با هند از آن استفاده كرد كرد. برخي در ايران استدلال مي‌كنند كه درست مانند مساله پاكستان، غرب در مساله ايران نيز در‌نهايت مجبور خواهد شد تهران را به عنوان يك قدرت هسته‌اي بپذيرد و به آن احترام بگذارد.

قمار هسته‌اي ريسك زيادي براي ايران در پي خواهد داشت. اگر ايران به توسعه هسته‌اي خود ادامه دهد، قابل پيش‌بيني خواهد بود كه اسراييل عمليات‌هاي خود را در داخل خاك ايران با هدف از بين بردن توانايي‌هاي ايران افزايش خواهد داد. موج اخير حملات و ترورها در داخل ايران كه به اسراييل نسبت داده مي‌شود، نشان مي‌دهد كه اسراييل تا چه اندازه در دستگاه امنيتي ايران نفوذ كرده است. احتمال افزايش چنين حملاتي وجود دارد و مي‌تواند ايران را وارد درگيري گسترده‌تر با اسراييل كند. در سفر اخير بايدن به اسراييل، وي اعلام كرد كه براي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي به زور متوسل خواهد شد. حتي اگر ايالات متحده براي كشيده شدن به يك جنگ جديد در خاورميانه مردد باشد، اسراييل از اختيارات بيشتر و دست باز‌تري براي حمله به برنامه هسته‌اي ايران و ديگر سايت‌هاي نظامي برخوردار خواهد بود.

فروپاشي توافق هسته‌اي مي‌تواند روابط منطقه‌اي ايران را نيز كه دولت ابراهيم رييسي از گسترش آن سخن مي‌گويد، محدود كند. در‌حالي كه عربستان سعودي، امارات متحده عربي و عراق ممكن است [‌حتي پس از فروپاشي توافق نيز‌] به دنبال ادامه گفت‌وگوهاي كاهش تنش با تهران باشند، آنها تحت فشار فزاينده‌اي از سوي ايالات متحده براي منزوي كردن ايران قرار خواهند گرفت و انگيزه‌هاي اقتصادي آنان كه به تقويت راهبرد ديپلماتيك جديدشان كمك كرده است، از بين مي‌رود. باور عمومي بر اين است كه در سال 2019، ايران با هماهنگ كردن حملات به زيرساخت‌هاي نفتي عربستان و امارات به تلاش‌ها براي قطع صادرات نفت خود پاسخ داده است. ديپلماسي منطقه‌اي ايران بلافاصله پس از اين حملات تشديد شد. ارزيابي‌هاي اخير به وضوح نشان مي‌دهد كه حتي عربستان سعودي و امارات -‌برخلاف اسراييل‌- طرفدار پاسخ نظامي به تهديد هسته‌اي ايران نيستند و مي‌ترسند كه فروپاشي ديپلماسي هسته‌اي مانند سال ۲۰۱۹ منجر به تشديد تنش‌هاي منطقه‌اي شود.
رهبران ايران بايد سريعا تصميم بگيرند كه خواهان احياي توافق هسته‌اي هستند يا مي‌خواهند با ريسك‌هاي گسترده شكست توافق هسته‌اي مواجه شوند. ممكن است براي ايران معقول به نظر برسد كه بايدن را براي امتيازگيري و بهتر كردن توافق فعلي تحت فشار قرار دهد، اما همان‌طور كه تاخير ناشي از اختلاف بر سر حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از ليست FTO نشان داد، اجماع بر سر ارزش توافق هسته‌اي در واشنگتن به همان اندازه كه در تهران متزلزل است، متزلزل است.

مقام‌هاي ايراني اصرار دارند كه بگويند اقتصاد ايران توانسته در برابر تحريم‌ها مقاومت كند. اين گزاره صحيح بوده و اشاره به در امان نگهداشتن مردم ايران از شرايط اقتصادي و فقر بسيار بدتر دارد. با اين وجود بايد تاكيد كرد كه مقاومت يعني ايران در حال عقبگرد است و پيشرفتي وجود ندارد. در فاصله سال‌هاي 1990 تا 2007، قشر متوسط در ايران و قشر متوسط در لهستان به صورت ميانگين از ثروت يكساني برخوردار بودند، اما از سال 2012 به اين سو ثروت ايرانيان هر سال به صورت پيوسته كاهش يافت در حالي كه لهستاني‌ها به ثروتمندتر شدن ادامه دادند.

منبع: اعتماد
عکس روز
خبر های روز