آیا برجام مرده است؟
روزنو :اکنون زمان تصمیمگیری برای نجات برجام است؛ این تازهترین صحبتهای جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست که روز گذشته در تارنمای این اتحادیه منتشر شده است. بورل در یادداشت خود تاکید کرده که پس از ۱۵ ماه مذاکرات سازنده و فشرده در وین و تعاملات بیشمار با اعضای برجام و ایالات متحده، به این نتیجه رسیدهام که فضا برای سازش و مصالحههای مهم، دیگر تمام شده است.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توضیح داد: اکنون متنی را روی میز گذاشته ام که با جزئیات دقیق به لغو تحریمها و همچنین گامهای هستهای مورد نیاز برای بازگرداندن برجام می پردازد. این متن نشان دهنده بهترین توافق ممکن است که من به عنوان تسهیل کننده مذاکرات، آن را امکان پذیر می دانم.
اکنون باید تصمیماتی اتخاذ شود تا از این فرصت منحصر به فرد برای موفقیت استفاده شود و ظرفیت بزرگ توافق (هستهای) به منصه ظهور گذاشته شود.
بورل بر همین اساس نتیجه گرفت: هیچ جایگزین جامع یا موثر دیگری را در دسترس نمیبینم. هر روزی که توافق وین به تاخیر میافتد، منافع اقتصادی ملموس (ناشی از برجام) برای مردم ایران از طریق لغو قابل توجه تحریمهای آمریکا و همچنین مزایای عدم اشاعه تسلیحات هستهای برای جهان به تعویق میافتد. به تعبیر وی، توافق وین سود اقتصادی و مالی قابل توجهی را به همراه خواهد داشت و همچنین امنیت منطقه ای و جهانی را تقویت میکند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایان تصریح کرد: اکنون زمان تصمیم گیریهای سیاسی سریع، برای پایان دادن به مذاکرات وین بر اساس متن پیشنهادی من و بازگشت فوری به یک برجام کاملاً اجرا شده فرا رسیده است.
در این رابطه مصطفی خوش چشم تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتوگویی که با ایرنا داشته، میگوید: طرف اروپایی بیان میکند تا اندازهای تغییر به وجود آورده اما در عین حال باید منتظر بمانیم و ببینیم طرف آمریکایی هم این تغییرات را قبول میکند یا خیر؟ جوزف بورل در ارتباط با همین تغییرات رسما اعلام کرده که حاضر به انجام تغییرات بزرگتری نیست و آقای باقری هم عنوان کرده علیرغم اینکه گفتوگو مثبت است و این نشان میدهد هنوز جای گفتو گو وجود دارد و ایران و طرفهای غربی هنوز علاقه به ادامه مذاکرات دارند اما ما ایدهها و ملاحظاتی داریم.
وی تصریح کرد: این موضوع نشاندهنده این است که تغییراتی که بورل و اتحادیه اروپا در پیشنویسی که عنوان میکنند در دست داشته و به طرف آمریکایی ارائه کردهاند، تغییرات عمدهای نبوده است لذا مسئله هنوز به قوت خود باقی است. ایران نمیتواند از خواستههای خود عقبنشینی کند زیرا ۵۰ درصد منافع برجامی ایران در صورت احیای برجام در گروی سرمایهگذاری خارجی و برداشته شدن تحریمها از روی صدها شرکت فرد و نهادی است که بازیگران اصلی حوزه تجارت خارجی هستند. اگر طرف آمریکایی ضمانت اقتصادی ارائه نکند، هیچ سرمایهگذار خارجی همانطور که شرکتهای اروپاییها و آسیاییها بیان کردهاند برای سرمایهگذاری به بازارهای ایران نمیآیند.
بنابراین اگر تحریمهای موجود در لیست قرمز برداشته نشود حوزه تسهیل روابط و تجارت خارجی که از اصلیترین حوزههای منافع برجامی برای ایران است حاصل نمیشود چراکه تحریم روی کاغذ برداشته میشود اما بازیگرانی که باید این تجارت را انجام دهند همچنان در تحریم میمانند و خواستههای معقولی که طرف ایرانی دارد نیز همچنان به قوت خود باقی است. به نظر میرسد پیشنویس آقای بورل بیشتر سعی کرده با تغییرات جزئی نظر طرف ایرانی را جلب کند اما همین میزان از تغییرات جزئی هم هنوز باید به طرف آمریکایی ارائه شود و آنها اعلام نظر کنند.
نماینده آمریکا مرگ برجام را اعلام کرده است!
این صحبتها در حالی مطرح میشودکه پایگاه خبری المانیتور به نقل از یک منبع دیپلماتیک صهیونیستی که نخواسته نامش فاش شود، اعلام کرد: بورل سعی کرد تا زمانی که میتواند این لحظه را به تعویق بیندازد، اما او چاره دیگری نداشت. توافق روی میز است. به نظر میرسد هر دو طرف از تماسها خسته شده اند و به نظر میرسد به نقطه پایانی رسیده اند.
این منبع ارشد خاطرنشان کرد: آمریکاییها نیز از این تحولات ناامید شده اند. راب مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیراً پیامی را به اسرائیل ابلاغ کرد و گفت که او معتقد نیست ایرانیها متن پیشنهادی بورل را بپذیرند و افزود: «از نظر او [مالی]، این توافق مرده است».
همچنین یک یک منبع اتحادیه اروپا که حاضر به افشای نامش نبود، در این رابطه گفته است: هیچ ضرب الاجلی برای پاسخگویی دو طرف به پیشنهاد بورل وجود ندارد، اما اکنون زمان برای مذاکره تمام شده است.
این منبع گفت: «آنچه طرفها میتوانند روی آن توافق کنند در متن است.»
وی افزود: «خواهیم دید. به نظر میرسد شرایط در تهران برای دستیابی به توافق داخلی دشوارتر است.»
به گزارش المانیتور، عمدهترین اختلافات برای توافق شامل بحث خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست سیاه تروریسم آمریکا بوده است.
دولت بایدن این درخواست را رد کرد و رویترز گزارش میدهد که مذاکرهکنندگان ایران از آن زمان خواستار لغو تحریمهای مربوط به سپاه پاسداران شدهاند. ایرانیها همچنین خواهان تضمینهایی هستند که دولت بعدی آمریکا از توافق خارج نشود. دولت بایدن گفته است که تضمین حقوقی بقای توافق در سالهای بعد از ۲۰۲۴ ممکن نیست. ایران همچنین ممکن است نظاره گر نتیجه انتخابات کنگره در ماه نوامبر باشد تا روندهای سیاسی در ایالات متحده را درک کند.
هیچ کدام از طرفین حاضر به اعلام مرگ برجام نیستند
در این راستا، مهدی مطهرنیا، استاد روابط بینالملل در تحلیل آخرین وضعیت روند احیای برجام و در پاسخ به این سوال که با توجه به سخنان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر قرار گرفتن یک پیشنهاد روی میز برای تهران و واشنگتن و ذکر این مطلب که چنانچه توافق مورد قبول واقع نشود «یک بحران هستهای خطرناک» در انتظار خواهد بود، سناریوهای پیش روی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ چه خواهد بود؟ گفت: پرونده هستهای ایران متوجه یک بحران بینالمللی است؛ بحرانها مرحله تولد، شکوفایی، فروکش و پیامد دارند. هر بحرانی در مسیر حرکت خود از شکل معنادار، محتوایی تعریف پذیر، فراز و نشیبهایی سخت و پیامدهای متمایزی برخوردار است و به تبع بازیگران دخیل در همان بحران، به واسطه جایگاهی که از منظر قدرت در پس مدیریت آن بحران دارند، با یکدیگر در تعارض قرار میگیرند و تلاش میکنند که به نفع منافع تعریف شده خود از آن بحران، آن بحران را رهبری، مدیریت و اجرای سیاست اعمالی خود را فراسازند. لذا از این منظر، باید بگویم که بحران موسوم به پرونده هستهای ایران که مشهور به برجام شده، از شکل معناداری برخوردار است به این معنا که این بحران متوجه ایجاد یک فضای برخورد با تهران در چهارچوب نگرش انقلابی است. پس از انقلاب اسلامی، ایران تلاش کرد به عنوان یک بازیگر چالشگر در برابر نظم بینالمللی ایفای نقش کند. نظامات حاکم ببهر نظم بینالمللی را استعماری و امپریالیستی دانست و در برابر آن صف آرایی کرد و این ترتیب رویکرد مقاومت در برابر نظام بینالملل را در ایران و سپس در منطقه ایجاد کرد.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: پرونده هستهای از نظر آرایش شکلی متوجه ایجاد فضای اصطکاک بیشتر با تهران بود و این اصطکاک در دو دهه ادامه یافت و از نظر محتوایی موجب تحریمهای فلجکننده علیه تهران شد. لذا محتوای آن محدود کردن نظام جمهوری اسلامی ایران با رویکردی است که چالشگر است. این بحران بعد از جنگ خلیج فارس و به موازات برخورد با صدام حسین صورت پذیرفت و تلاش کرد نوعی توازن منطقهای را در منطقه خاورمیانه حفظ کند و تولد آن ناشی از همین رویکرد است.
وی افزود: پرونده هستهای اکنون با گذار از مرز برجام یعنی برنامه جامع اقدام مشترک با تعریف موسع و گسترده ای که غرب از آن از منظر محتوایی داشت به این معنا که غرب اساسا برجام را یک اقدام برای بازگرداندن ایران به عنوان یک بازیگر عادی برای نظام بینالملل تعریف کرد و تنها محدود به پرونده هستهای نبود، این پرونده را در مرکز توجه قرار داد. لذا بعد از آنکه برجام در یک تعریف محدود از نظر محتوایی اما از نظر دستاوردها بسیار گسترده تعریف شد، تنشها میان ایران و ایالات متحده آمریکا از نو آغاز شد. ایران عملکرد خود را محدود به پرونده هستهای میداند اما خواستار لغو همه تحریمها و رودرروییهای آمریکا و همپیمانانش است و امروز این بحران در اوج شکوفایی قرار دارد. پرونده هستهای ایران در سالهای گذشته فراز و نشیب های فراوانی را تجربه کرده است و اکنون دیگر به ایستگاههای نهایی وارد شده است. امروز به ادعای غرب ایران در مرز دستیابی به گریز هستهای قرار داشته و از سوی دیگر ایالات متحده در پی ایجاد حرکت بر ضد ایران با کمک ائتلاف عربی، عبری و غربی است.
این تحلیلگر روابط بینالملل گفت: پیمان موسوم به اورشلیم به عنوان مکمل پیمان ابراهیم و حرکت در جهت تحریمهای بیشتر و محاصره منطقهای علیه ایران به نحوی پیش میرود که وزیر جنگ اسرائیل اعلام جنگ را علنا در فضای رسانهای مطرح میکند که همگی نشان از پایان مسیر برجام دارد اما هیچ کدام از طرفین حاضر به قبول ننگ اعلام مرگ برجام نیستند چرا که این موضوع برای هرکدام هزینه در بر دارد و این اتحادیه اروپاست که اعلام خطر میکند. این بار باید جوزپ بوررل سنجیده سخن بگوید و پیامد سخنانش را محاسبه کند.
این استاد آینده پژوهی گفت: آینده برجام را میتوان در چهار سناریوی کیش و مات، قیصر، لبه مقاومت و آفتاب زمستانی مورد بررسی قرار داد که پیشتر هرکدام را توضیح دادهام. و لذا اگر بخواهیم این چهار سناریو را در هم ادغام کرده و دو سناریو را بررسی کنیم اکنون فرمان مقاومت شکل گرفته است و از طرف دیگر باید بپذیریم که از یک طرف ایران درگیر مسائل مربوط به اقتصاد است و آمریکا نیز نمیتواند تضمینهای بینالمللی به ایران بدهد و از کدام از بازیگران بر سر مواضع خودشان اصرار دارند و هر دو فرمان مقاومت گفتمانی خود را نادیده نمیگیرند. به نظر میآید در این وضعیت هر دو باید به پلن دوم بیش از گذشته بیندیشند.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که با توجه به هشدارهای چند روز گذشته مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین به نوعی اتمام حجت هماهنگ کننده برجام آیا میتوان انتظار داشت که نشست ماه سپتامبر شورای حکام با صدور قطعنامه علیه ایران همراه بوده و زمینه ساز بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت باشد، گفت: آنچه که نشانگان به نمایش میگذارد نوعی ضمیمه رسانهای در حرکت علیه نظام جمهوری اسلامی در پرونده هستهای دیده میشود؛ آنچه که گروسی تکرار میکند با مکمل سخنان جوزپ بوررل و تحولات تلآویو و تغییر دکترین بایدن در قبال خاورمیانه همگی بصورت همگن پیش میروند و نماینده این ادعا هستند که اکنون افکار عمومی آماده پذیرش بازگشت تحریمها علیه ایران، بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت و حتی قرار گرفتن این پرونده ذیل فصل هفتم منشور است و روی این مساله کار میکنند.