واکنشها به یک اعتراف تلویزیونی
روزنو :| روز گذشته صداوسیما گزارشی منتشر کرد که در آن «سپیده رشنو» دختری که چندی پیش در اتوبوس شهری با یک زن محجبه درگیر شده بود، درباره حادثه چند وقت پیش در اتوبوس شهری تهران صحبت کرد. در این گزارش این دختر اعترافاتی علیه خود بر زبان آورده است که با واکنش منفی کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد. اگرچه عمده واکنشها سیاسی بود، اما یک تحصیلکرده حوزه علمیه قم و استاد حقوق دانشگاه تهران در توییتی دراینباره نوشت: «به استناد مواد ۹۱ و ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، پخش تصویر سپیده رشنو ممنوع است و مدیران صداوسیما و سایر افرادی که اقدام به این امر کردهاند، به استناد ماده ۶۴۸ تعزیرات قابل مجازات هستند. قانون، الزامآور است و ملعبه و مضحکه نیست.»
این موضوع اگرچه سویههای حقوقی پررنگتری دارد، اما سویههای سیاسی آن در جامعه نیز دیده میشود. برخی با ارجاع به پخش اعترافات برخی از رسانه ملی و تکذیب محتوای آن پس از مدتها از سوی اعتراف کنندگان حتی تبرئه برخی از کسانی که اعترافاتشان منتشر شد، این موضوع را چندان مناسب وضعیت کنونی نظام ندانستند. علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این رابطه با روزنامه همدلی گفتوگو کرده است.
صوفی به خبرنگار همدلی دراینباره میگوید: «این نوع برخورد نشان میدهد که اساساً میخواهند صورتمسئله را پاک کنند و اصل مسئله را نادیده بگیرند. دیدیم که مقام معظم رهبری هم تذکر دادند که باید با این مسئله حجاب و امربهمعروف خیلی حسابشده برخورد شود و بههرحال ایشان مسئله را کوچک ندیدند و تأکید کردند که برخوردها بیحسابوکتاب نباشد. متأسفانه شیوه برخورد با مسائل توسط قشری که مدعی ارزشهای اسلامی هستند بهگونهای بوده که تا الان همه این اقدامات نتیجه عکس داده است.» او میگوید: «علیرغم اینکه دهها سال هست که میدانند چنین شیوههایی تأثیر مثبت ندارد همچنان به انجام آن اصرار دارند. این نوع برخوردهای تند فقط میتواند برای ارضای نفس خودشان باشد یا اینکه در نهایت برای هواداران خودشان خوراک درست کنند و مدتی کوتاهی با آن مشغول باشند و یکجوری خود را قانع کنند، هیچ تأثیر دیگری ندارد و این را خودشان صددرصد میدانند. باید به آنها گفت الان که اوایل انقلاب نیست که در نوع برخورد با جامعه تجربه نداشته باشند. جا دارد بهجای این نوع برخوردهای خشن کارها آسیبشناسی شود که چرا تا الان شیوههای تبلیغی و برخوردهای اجتماعی و شیوههای حکومتداری باعث شده که ما اعتماد عمومی را از دست بدهیم. وقتی اعتماد عمومی ازدسترفته است چطور میتواند مدیریت امور را به دست داشت. این چیزی است که مقام معظم رهبری در اولین دیداری که با دولت جدید داشت توصیه کردند که باید اعتماد عمومی را برگردانید. در نتیجه از دست رفتن اعتماد عمومی چیزی نیست که کسی منکر آن باشد. اعتماد عمومی ازدسترفته است، آنوقت در این فضایی که اعتماد عمومی ازدسترفته عدهای میخواهند همچنان با همان شیوههایی که عامل این اتفاق بوده است با مردم برخورد کنند. این نتیجه جهل به وضعیت موجود است. این نتیجه جهل به مسائل عمیق اجتماعی است که الان درگیر آن هستیم.» صوفی معتقد است: «درجایی از جامعه باید از این قبیل امور و برخوردها صددرصد پرهیز شود ولی شاهد تکرار این وضع هستیم. این نشاندهنده این است که کسانی که متصدی هستند بسیار سطحینگرند و مشکل همین است که بهجای اینکه یک عده از عقلا کسانی که اهل علم و تحقیق و بررسی هستند پایکار باشند و تصمیمگیرندگان نظرات خود را با آنان تطبیق دهند اما متأسفانه میبینیم که به نظرات تخصصی و علمی توجهی نمیشود. در نتیجه اگر قرار است با همان روشهای سابق ادامه دهند باید گفت که فقط نتیجه معکوس میگیرند.» صوفی درباره پخش اعترافات تلویزیونی یک شهروند توضیح میدهد: «شاید این روشها بهطور موقت بتواند کسانی را راضی نگه دارد، چراکه اینها اساساً دنبال حقیقت نیستند. آنها هر چیزی هستند که بتواند ذهن مشوش خودشان را آرام کند. آنها به دنبال عمق معنا نیستند. برای همین طرفدار این نوع تندرویها هستند. نمیخواهم به اینها اهانت کنم چون همه احتیاج به هدایت و آموزش دارند ولی برانگیختن احساسات و حواله دادن هرگونه مسائل اجتماعی به خارج از کشور چه نتیجهای دارد؟ آیا مشکلات را حل میکند؟ اصل مسئله چه میشود؟! این نوع کارها مثل کارهایی است که در سال 88 کردند. اینها شیوههای قابلدوامی نیست.»
این فعال سیاسی درباره موضوع حجاب توضیح داد: «در بطن مردم مسئله حجاب وجود دارد. در سایه این حجاب ما شاهد پدیده بدحجابی هستیم که نشان میدهد یک عده آن را نمیخواهند. بدحجابی نشان میدهد که یک عده بهزور با این مسئله کنار آمدهاند. زمانی رضاخان بازور میخواست کشف حجاب کند حالا هم یک عده بازور میخواهند حجاب نگهدارند. بالاخره در ایران عدهای هستند که از مذاهب دیگرند که باور و اعتقادی ندارد و ما داریم به آنها تحمیل میکنیم. بهجای اینکه بیاییم علمی و دقیق و محققانه با این مسئله حجاب برخورد کنیم ولی با موضوعی که برای مردم مهم است اینگونه برخورد میشود در نتیجه مردم عصبانی میشوند. وقتی چنین اعترافی پخش میشود در نتیجه آن خانم و افرادی که مخالف هست حتماً عصبانی میشود.» صوفی میگوید: «قبل از انقلاب برای حجاب مبارزه شده است.
الان نسلی از انقلاب هستند که یک وجه از مبارزاتشان مبارزه با بیحجابی بوده که آن زمان به جامعه تحمیلشده بود. فرهنگ رایج شاهنشاهی هم آن بیحجابی را تبلیغ و هم برخورد میکرد. مثلاً در زمان ثبتنام در دانشگاهها دختران محجبه با مانع مواجه میشدند. من در دانشگاه تبریز شاهد بودم. ممکن است در همه دانشگاهها نبوده باشد ولی من در دانشگاه تبریز شاهد این اتفاق بودم. آن موقع ما مبارزه کردیم. همه خانوادههای ما محجبه بودند و عمده چادربهسر میکردند و با همه تهدیدهایی که بود چادر را انتخاب کرده بودند و برایش مبارزه میکردند؛ اما الان میبینید که هیچ انگیزهای برای همان خانمها هم نیست و همه آنها الان مانتویی شدهاند. چون نمیخواهند همراه کسانی باشند که عقل و منطق ندارند. بارها و بارها این داستان سخنان امیرالمؤمنین شنیدهایم که فرمودند «اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت دربیاورند، انسان خوب است تا از این غصه بمیرد. حالا چطور میخواهیم بگویم که بهزور بر سر یک زن یهودی حجاب کردیم و از آن خوشحال هستیم. اینها سؤال است و باید به آن جواب داده شود. بعدازاین همه مبارزه و شهید دادن اینگونه برخوردهای سطحی باعث میشود که موقعیت خود را از دست بدهیم. موضوعات کوچک چه ارزشی دارد که بخواهد کل حکومت را زیر سؤال ببرد؟ در شرایطی که الان گرانی وجود دارد نارضایتی عمومی بسیار بالاست نباید به این مسائل دامن زد و عقل حکم میکند که ما به فکر حل بحرانهای عمیق جامعه باشیم. من فکر میکنم که این نوع برخوردها برای این است که مسئله اصلی را منحرف کنند و ذهن مردم را از گرانیها دور کنند. چرا دغدغهمندها غیرتشان با دیدن اینهمه فقر و فساد نمیجنبد؟!»