انتظار برای توافق تا سراب زمستان
روزنو :سید قائم موسوی در یادداشتی می نویسد: امید به زمستان اروپا، خوشبینیِ مفرطی ایجاد کرده است که کِش دادن مذاکرات به اخذ امتیازات حداکثری منجر خواهد شد. فارغ از اینکه طرف اصلی مذاکرات اروپا نیست و آمریکا بر اساس نیاز اروپا سفرهٔ استغاثه پهن نخواهد کرد. این مازاد بر این واقعیت است که پاشنهٔ آشیل کنونی اروپا گاز است و جمهوری اسلامی خود در زمستانها در این وادی، کُمیتش میلنگد.
در مذاکرات منتهی به برجام، محمد جواد ظریف با ترفندهای رسانهای مرجع سمتوسوی فعل و انفعالات آن برهه بود، برخلاف اکنون که اولیانوف روسی خودش را در قامت مرجع رسانهای بالا کشیده است. اخیرا هم توئیت زده که ایران متن توأم با خلأها و ابهامات را نمی پذیرد و سپس همین صحبتها را مشاور تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی هم بر زبان رانده است. حال رابطهٔ سیستمی و ارگانیکی در این بین صادق است یا اتفاقی دیدگاهها با هم مَچ میشوند، بحث دیگری است.
اینکه چرا برجام تبدیل به کلاف سردرگمی شده که گرههایش کور شدهاند، مجموعهای از علل را شامل میشود. از مخالفان پروپاقرص داخلی – خارجی تا همراهان دست خالیِ داخلی – بینالمللی در مردهریگ شدن آن به نسبت خودشان سهیم هستند. اما اکنون سه عامل بسیار مهم حیاتِ برجام را تبدیل به نوعی زندگیِ نباتی کردهاند و هر روز امید به برگشت آن آب میرود. تعلل، ضعف اراده و نگاه کاسبکارانه – امنیتی آمریکا و اسرائیل یکی از مهمترین علل های به محاق رفتن برجام است.
دیگری نقش طرفهای ثالث اعم از منطقهای/بینالمللی در ابعاد توازن و منافع است که برجام را بهنوعی گروگان گرفته است. در بُعد بینالمللی مادامی که منافع چین و روسیه ایجاب نکند، حمایت مستحکمی از احیاء برجام نخواهند داشت. در بُعد منطقهای مسئلهٔ هستهای به شدت به فرمول توازن قدرت گره خورده و کشورهای منطقهای تسلیح جمهوری اسلامی به فناوری هستهای، فارغ از دوگانهٔ صلحآمیز – غیرصلحآمیز را عامل هژمونی آن میدانند و تا جای ممکن از هرگونه خلل و کارشکنی دریغ نمیورزند.
آخرین علل به خوشبینی و اعتماد یکسویه و شکننده هستهٔ تصمیم گیرندگان به حمایت رقبای بینالمللیِ کشورهای غربی از یکسو و فقدان دانشِ بینالمللگرایِ مبتنی بر شناخت پارامترهای رقابتهای جهانی مربوط میشود. جایی که اگر حداقلهایی هم از تجربه و عقلانیت در کسری از کلیت سیستم وجود داشته باشد، تعارض منافع و جبر ایدئولوژیک آن را بیاثر میکند.
همین امر است که امید به زمستان اروپا، خوشبینیِ مفرطی ایجاد کرده است که کِش دادن مذاکرات به اخذ امتیازات حداکثری منجر خواهد شد. فارغ از اینکه طرف اصلی مذاکرات اروپا نیست و آمریکا بر اساس نیاز اروپا سفرهٔ استغاثه پهن نخواهد کرد. این مازاد بر این واقعیت است که پاشنهٔ آشیل کنونی اروپا گاز است و جمهوری اسلامی خود در زمستانها در این وادی، کُمیتش میلنگد.
در نقبی تاریخی نیز یکی از علل تاریخی تعلل رضاشاه در مصالحه با متفقین اشتباه محاسباتی در روند جنگ جهانی دوم بود و متوهمامه تصور میکرد، با دست یافتن هیتلر به چاههای نفتی قفقاز فاتح نهایی نبرد خواهد بود. همین امر موجب اشغال کشور و فلاکتهای تالی آن شد.
اکنون نیز چشم بستن بر زمستانِ تحریم، فساد سیستماتیک، تورم، بیکاری، بیثباتی قیمتها و نارضایتی عمومی و دل بستن به زمستانِ اروپا سرابی بیش نیست.
باید شجاعانه بدون تأسی به تجاوز روسیه به اوکراین و اینهمانی تحریمهای روسیه با تقابل با غرب، مطمئن بود که ابرهای تخیل و شعار، هیچ واقعیتِ ملموسی را پشتیبانی نخواهند کرد. بهتر است فکر نان برجام بود تا خربزهٔ زمستان اروپایِ ناشی از قطع گاز روسیه به اروپا