بازی تلخ و تورمی «مرغ» با سفرههای مردم!
روزنو :روزگاری، «مرغ» را هم در «عزا» میخوردند هم در «عروسی» اما، در همین روزنامه، به زودی تیتر خواهیم زد: «مرغ را نه در عزا میشود خورد نه در عروسی!» به این دلیل که با حرکت قیمت مرغ به سمت 80 و 85 هزار تومانی شدن، لابد نوروز را باید با «مرغ 100 هزارتومانی» جشن بگیریم و این برای بسیاری از اقشار جامعه که هنوز هم مرغ را دم دستیترین و لذیذترین وعدهی غذایی به شمار میآورند، اصلا ممکن نخواهد بود.
> با دیدن این عبارت که: افروش مرغ بالاتر از ۶۰ هزارتومان تخلف استب
تن و بدنمان لرزید!
مرداد 98 که دلار حوالی 12 هزار تومان بود و سکه حدوداً 4 میلیون تومان، این خبر در رسانهها درج شد که: «فروش مرغ بالاتر از 12 هزار و 900 تومان تخلف است.» و حالا که دلار روی 33 هزارتومان و سکه حوالی 15 میلیون تومان است چند هفتهای است که باز خبرهایی منتشر میشود که: «فروش مرغ بالاتر از 60 هزارتومان تخلف است» و این یعنی زمزمه خوانی بازار برای افزایش قیمت مرغ، چندان بیدلیل نیست و ما باید با مرغ 60 هزار تومانی خداحافظی و به مرغ 80 تا 85 هزارتومانی سلام کنیم!
> از مرغ ۱۰ هزارتومانی قالیباف خبری نشد که نشد!
آن روزها که «قالیباف» شجاعانهتر پیرامون برخی مسائل از جمله «قیمت مرغ» سخن میگفت برخلاف این روزها که محافظهکارانه نیز سخن نمیگوید (!) نه از این جهت که از «دولت» حساب میبرد که «حرف زدن پیرامون قیمت مرغ» برای او تبعاتی سنگین درپی داشت و هنوز هم که هنوز است، وقتی مرغ گران یا کمیاب میشود، برخی روزنامهها و رسانه ها، به آسانی سراغی از «محمدباقر قالیباف» میگیرند تا از او بپرسند: «آقای قالیباف! چه خبر از مرغ 10 هزارتومانی؟!»
ماجرا به یک اظهار نظر تهییجی، نسنجیده و شبه انتخاباتی بازمیگردد که قالیباف در جمعی گفته بود: «قیمت مرغ باید
10هزار تومان باشد!»
آفتاب یزد یک سال و چند ماه بعد (فروردین سال جاری) طی گزارشی با این عنوان: «آقای قالیباف! از مرغ 10 هزار تومانی چه خبر؟» نوشته بود: «درپی افزایش قیمت مرغ در آن زمان قالیباف در سخنان خود گفته بود که قیمت مرغ باید 10هزارتومان باشد. چند روز بعد یکی از فعالان صنعت مرغ کشور با انتشار جدولی ادعای قالیباف را زیر سوال برد. او متذکر شد که مرغ 10 هزارتومانی مدنظر قالیباف صنعت مرغداری را نابود میکند. این تولیدکننده مرغ گفته بود هر چند قیمت مرغ بالاست، اما به دلیل افزایش هزینه نهاده، دارو و قیمت بالای انرژی و سوخت، هزینه تمام شده تولید مرغ افزایش چشمگیری داشته است و در شرایط فعلی تولید برای بسیاری از مرغداریها صرفه اقتصادی ندارد. همچنین ریسک صنعت مرغ خیلی بالاست و باید سود دهی مناسبی داشته باشد، زمانی که یک مرغدار بتواند در یک سال
5بار جوجه ریزی کند اگر فقط یکبار به علت بیماری کل مرغها تلف شود کل سود یکساله او از بین میرود.
همچنین فشار بر کاهش
قیمت مرغ باعث میشود برخی از مرغداران با ترفندهایی قیمت تمام شده را پایین بیاورند که کار مناسبی نیست. این فعال صنعت مرغداری با اشاره به صحبتهای رئیس مجلس در خصوص توزیع مرغ 10 هزار تومانی، با ارائه دو جدول مقایسهای گفته بود: در حال حاضر با احتساب تخصیص ارز 4200 تومان به مرغ، حداقل قیمت تمام برای مصرفکننده بیش از 18 هزار تومان است و در صورتی که ارز 4200 تومانی حذف شود، با ارز 17500 تومانی قیمت هر کیلو مرغ به بیش از 42 هزار تومان میرسد. در ادامه مرغدار جهرمی نامهای به رئیس مجلس یعنی محمد باقر قالیباف نوشت و در آن اعلام کرد که حاضر است مرغداری خود را در اختیار آقای قالیباف قرار دهد تا او با تولید مرغ 10 هزار تومانی ادعای خود را ثابت کند.»
اظهار نظر قالیباف پیرامون قیمت مرغ البته بازهم اتفاق افتاد و او این بار در یک تحلیل خاص به صراحت گفته بود: «مرغ 29 هزار تومانی اوج بیعرضگی دولت است» اما این روزها که مرغ 60 هزار تومان است و در حال «بال بال زدن» برای نشستن روی خانهی 85 هزارتومانی است، قالیباف ترجیح میدهد چیزی نگوید تا زخم تازه، کهنه شدهی «سیسمونی» دوباره سر باز نکند!
> مرغ خریده بودیم ثروتمندتر بودیم یا دلار و سکه؟!
در سه مقطع، رسانهها یک تیتر را با تغییراتی اندک در بخش عددی منتشر میکنند:
- مرداد 98: فروش مرغ بالاتر از 12 هزار و 900 تومان تخلف است
- فروردین 1401: فروش مرغ بالاتر از 31 هزار تومان تخلف است
- شهریور 1401: فروش مرغ بالاتر از 59 هزار و 800 تومان تخلف است
در یک مقایسهی مغالطه ای، مرداد 98 هر کیلو مرغ تقریبا یک دلار بود به تعبیری ساده تر، یا این روزها مرغ باید کیلویی 33 هزار تومان باشد یا هر دلار 60 هزار تومان!
در یک مقایسهی مغالطهای دیگر، مرداد 98 قیمت هر قطعه سکه بهار آزادی، 4 میلیون و 172 هزار تومان بود به تعبیری ساده با یک قطعه سکه بهار آزادی میتوانستیم 324 کیلو مرغ بخریم اما این روزها برای خرید 324 کیلو مرغ باید نزدیک به 20 میلیون تومان بپردازیم در حالی که سکه امامی، 15 و سکه بهار آزادی حوالی 14 میلیون تومان است و این یعنی تابستان 98 مرغ خریده بودیم نسبت به سرمایهگذاری روی سکه و دلار، ثروتمندتر بودیم که همین مقایسهی مغالطهای نشان از یک «بازی تورمی تلخ» دارد یعنی افزایش قیمت مرغ، تبعیتِ چندانی از دیگر افزایش قیمتها نمیکند!
> قیمتگذاری بلد نیستیم یا آن را شوخی گرفته ایم؟
یک بار دیگر به قیمتهایی که در سه مقطع اعلام شد توجه کنید:
- مرداد 98: فروش مرغ بالاتر از 12 هزار و 900 تومان تخلف است
- فروردین 1401: فروش مرغ بالاتر از 31 هزار تومان تخلف است
شهریور 1401: فروش مرغ بالاتر از 59 هزار و 800 تومان تخلف است
افزایش قیمت مرغ از تابستان 98 تا فروردین 1401 اندکی بیشتر از 230 درصد یا 2 و 3 دهم برابر است به عبارتی مرغ در یک بازه زمانی 21 ماه رشدی 230 درصدی داشته اما همین افزایش وقتی به سال جاری میرسد با جهشی خیرهکننده همراه میشود به گونهای که از فروردین 1401 لغایت شهریور 1401، مرغ خودش را از 31 هزار تومان به حوالی 60 هزار تومان میرساند و این یعنی این کالای مورد علاقهی فقیر و غنی طی 5 ماه همان اندازه رشد کرد که پیشتر برای این اندازه رشد 21 ماه صبوری به خرج داده بود!
در گزارشی که آفتاب یزد آن را فروردین 1401 منتشر کرده بود، پارامترهایی به زبان ساده برشمرده میشود که نشان میدهد، بدون در نظر گرفتنِ این پارامترها و صرفاً با نگاه دستوری به قیمتگذاری مرغ و ایضاً تخم مرغ، عدهای به عمد و یا از روی ناآگاهی تلاش میکنند تا تجربیات شکست خورده و هزینهزا را بارها و بارها تکرار کنند بیآن که متوجه باشند این «تکرارهای تلخ» بازی با سفرهی مردم است و در این میان، دست بر قضا قشری که ضعیفتر است بیشتر لطمه میبیند.
مرور گزارش آفتاب یزد این مباحث را پیش روی ما قرار میدهد:
- او متذکر شد که مرغ 10 هزارتومانی مدنظر قالیباف صنعت مرغداری را نابود میکند. (صنعت مرغداری را نمیتوان با قیمتهای دستوری مدیریت کرد.)
- این تولیدکننده مرغ گفته بود هر چند قیمت مرغ بالاست، اما به دلیل افزایش هزینه نهاده، دارو و قیمت بالای انرژی و سوخت، هزینه تمام شده تولید مرغ افزایش چشمگیری داشته است و در شرایط فعلی تولید برای بسیاری از مرغداریها صرفه اقتصادی ندارد. (نگاه صرف به محصول بدون توجه به مسیر، قطعا یا صنعت مرغداری را نابود میکند یا سفرهی مردم را خالی از مرغ!)
- همچنین ریسک صنعت مرغ خیلی بالاست و باید سود دهی مناسبی داشته باشد، زمانی که یک مرغدار بتواند در یک سال 5بار جوجه ریزی کند اگر فقط یکبار به علت بیماری کل مرغها تلف شود کل سود یکساله او از بین میرود. (کسانی باید برای قیمت نهایی مرغ تصمیم بگیرند که حداقل یک بار تجربههای تلخ این چنینی را از نزدیک لمس کرده باشند)
- همچنین فشار بر کاهش قیمت مرغ باعث میشود برخی از مرغداران با ترفندهایی قیمت تمام شده را پایین بیاورند که کار مناسبی نیست. (در همهی رسانه ها، کم و بیش خبرهای تلخ و عجیب و بُهتآوری منتشر شد که نشان میداد مرغدار حاضر به تبعیت از قیمتهای دستوری نیست مگر آن که در این مسیر اخلاق و وجدان نادیده انگاشته شود)
- این فعال صنعت مرغداری با اشاره به صحبتهای رئیس مجلس در خصوص توزیع مرغ 10 هزار تومانی، با ارائه دو جدول مقایسهای گفته بود: در حال حاضر با احتساب تخصیص ارز 4200 تومان به مرغ، حداقل قیمت برای مصرفکننده بیش از 18 هزار تومان است و در صورتی که ارز 4200 تومانی حذف شود، با ارز 17500 تومانی قیمت هر کیلو مرغ به بیش از 42 هزار تومان میرسد. (یعنی در همان زمان که قالیباف از مرغ 10 هزار تومان سخن میگفت عملا مرغ نزدیک به دوبرابر عدد اعلامی باید قیمتگذاری میشد و این قیمتگذاری دستوری در نهایت باعث میشود طی 21 ماه
قیمت مرغ 2 و 3 دهم برابر رشد کند و همین مرغ طی 5 ماه 2 برابر شود یعنی سرکوب بیدلیل قیمت در حوزهی قیمت گذاریهای دستوری در نهایت هم دولت را مستاصل میکند هم مرغدار و هم مردم را!
کوتاه سخن این که، بالا و پایین شدن میلیمتری قیمت دلار و یورو و سکه و طلا، لحظهای اعلام، پایش و بررسی میشود اما پرواز مرغ از حدود 11 هزارتومان تا 85 هزارتومانی که این روزها زمزمهی آن شنیده میشود تنها 36 ماه طول کشید و خیلی روی آن بحث نمیشود اما آثار تلخی که برجای میگذارد به قدری دردناک است که غفلت از آن قطعا عواقب سنگینی به دنبال خواهد داشت.
این روزها که باز زمزمهی گرانی مرغ شنیده میشود و مسئولان، مصاحبه پشت مصاحبه که فروش مرغ بیشتر از 60 هزارتومان تخلف است به این نتیجه رسیدهایم که باید با آغوشی باز مرغ 85 هزار تومانی را بپذیریم چه، این مصاحبهها حداقل طی 36 ماه گذشته، صرفا مرغ را از 11 هزار تومان به 60 و اندکی بعد به 85 هزار تومان رسانیده یا خواهد رسانید و این یعنی بازی تلخ و تورمی مرغ با سفرههای مردم تمامی ندارد!
منبع:آفتاب یزد