صداوسیما؛ عقبافتاده از جریان اطلاعرسانی
روزنو :ستاره لطفی- اعتراضات اخیر و موج سواری رسانههای بیگانه بر این ناآرامیها یک بار دیگر خلا رسانههای آزاد در کشور را یادآور شد. در ساعات اولیه ناآرامیها در ایران که به علت مرگ مهسا امینی در مقر گشت ارشاد شروع شد، رسانههای فارسیزبان خارج از کشور کنترل افکار عمومی را در دست گرفتند و با مهندسی کردن افکار مردم، پیشقراول حرکتهایی شدند که در صورت علمکرد صحیح رسانههای داخلی و پوشش منطقی حوادث توسط صداوسیما، این موقعیت و یکهتازی رسانهای برای آنان فراهم نمیشد.
در روزهای ابتدایی اعتراضات اخیر کشور محدودیت رسانههای نوشتاری کشور شدت گرفت و حتی به برخورد و بازداشت خبرنگارانی که رسالت خبری خود را در مرگ مهسا امینی انجام دادند نیز انجامید. در این فضا که رسانههای نوشتاری برای ادامه بقا و حضور در چرخه اطلاعرسانی، ناچار شدند در پوشش این حوادث دست به عصا حرکت کنند و جانب احتیاط را رعایت کنند، صداوسیما نیز براساس رویه همیشگی خود بر طبل تکصدایی کوبید و نحوه پوشش و حتی ادبیات گزارشگران این سازمان بهگونهای بود که بیش از آن که باعث اعتماد مردم و ترغیب آنان برای پیگیری اخبار از این رسانه عریض وطویل شوند، آنان را به سوی شبکههای فارسیزبان خارج از کشور سوق داد؛ شبکههایی که برخی از آنها علنا از سوی دشمنان مردم و نظام سیاسی ایران تغدیه شده و بدون تردید خط ایجاد ناآرامی در ایران را دنبال میکنند.
صعود 2 میلیونی رسانه سعودی
آماری که از افزایش مخاطبان اینستاگرامی یکی از شبکههای فارسی زبان خارج از کشور منتشر شده است به خوبی نشان میدهد که دراعتراضات اخیر ایران، شبکههای فارسی زبان خارج از کشور در جذب مخاطب برنده این ماجرا بودهاند چرا که تنها در ظرف یکی دو هفته میلیونی به مخاطبهای خود افزودهاند.شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» که از سوی خاندان سعودی حمایت می شود، فقط در بیست روز گذشته و در ماجرای مرگ مهسا امینی حدود دو میلیون نفر به دنبال کنندههای خود افزود. این شبکه اکنون هشت میلیون دنبال کننده دارد و در شش ماه اخیر سه میلیون رشد داشته است که دو میلیون آن بخاطر ناآرامیهای اخیر ایران بوده است.
خوب است بدانیم که با شروع اعتراضات در ایران، تلویزیون ایران اینترنشنال در 24 ساعت شبانهروز در تمام بخشهای خبری به صورت گسترده اخبار ناآرامیهای ایران را با جزئیات پوشش داد، از تمام تکنیکها و شگردهای گوناگون استفاده کرد، کارشناسان مختلف دعوت کرد، فراخوانهای دعوت به اعتراض را منتشر کرد و....
حجم فعالیت این شبکه تلویزیونی در موضوع اعتراضهای ایران این پیام روشن را مخابره می کند که در خلاء رسانههای آزاد در کشور، رسانههای خارجی برای تاثیرگذاری بر فضای ایران چه سرمایهگذاری سنگینی بر شیوه اطلاعرسانی کردهاند. در حالی رسانههای آن سوی مرز با تمام قدرت اطلاع رسانی در مورد ناآرامیهای ایران را در دست گرفتند که صداوسیما ایران مثل همیشه ناکارآمد و پراشتباه ظاهر شد. موضع سازمان عریض طویل صداوسیما در مورد اعتراضها، معمولا یا سکوت بود یا نحوه پوششاش آن قدر گزینشی و ناقص بود که برخی نحوه اطلاعرسانی و پوشش این رسانه را توهین به شعور مخاطب ارزیابی میکنند.
رسانههای پرمخاطب ضریب نفوذ بیشتری دارند
بدیهی است رسانههایی که در جذب مخاطب موفق عمل میکنند و مخاطبان بیشتری دارند، از ضریب نفوذ بیشتری نیز برخوردار هستند و میتوانند با جهت دادن به هر موضوعی – که در اینجا موضوع اعتراضات ایران است- بر آن سوار شوند و آن را هدایت کنند وحتی با قدرت رسانهای خود مسیر بیان مطالبات را جهت دهند و شرایط را به سمت هرج و مرج و آشوب و یا ایجاد آرامش وثبات در کشور نیز بکشانند.این نکته نباید فراموش شود که در دهههای اخیر نقش رسانهها از عرصه اطلاعرسانی فراتر رفته و به عرصه تاثیرگذاری بر حکومتها و سیاستهای کلان کشورها نیز ارتقاء یافته است.
علل چرخاندن نگاه ایرانیها به سمت رسانههای خارج از کشور در ناآرامیهای این روزها را میتوان در سیاست رسانهای کشور و همچنین عملکرد صداوسیما جستجو کرد. محدودیت رسانههای داخل کشور باعث شده است که رسانههای داخل کشور بخاطر برخی محدودیتها، نتوانند رسالت خبری خود را آن گونه که باید انجام دهند، وجود این خلاء، راه را برای تاثیرگذاری رسانههای خارج از کشور بر افکار عمومی و موج سواری آنان باز میکند و آن رسانهها منبع خبری مردم میشوند.
افزون بر محددویت های رسانههای غیردولتی در ایران، عملکرد غیرقابل دفاع صداوسیما در مواجهه با اتفاقات اخیر و حوادثی از این دست، مردم را به سوی بسترهای خبری دیگر سوق میدهد، سالهاست بهخاطر عملکرد صداوسیما بسیاری از مردم پیچ این رسانه به اصطلاح ملی را بستهاند و به آن انتقاد دارند چون نتوانسته نیازشان را برطرف کند.
در ناآرامیهای اخیر معاونت سیاسی این سازمان که مسئولیت تهیه، تنظیم و پخش اخبار را به عهده دارد، ضعیفتر از هر زمان دیگر عمل کرد، بهطوریکه عمده فعالیتاش پاسخگویی به اخبار منتشرشده ازسوی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور بود. آنها معمولا به دنبال این بودند که خبرهای رسانههای خارجی را توجیه یا رد کنند. بهطوری که صداوسیما تصویر و کلام گوینده بیبیسی و ایران اینترنشنال و بقیه خبرگزاریها را پخش میکرد و بعد تلاش میکرد که مخاطب را قانع کند که این خبرها واقعیت ندارد.
هیچ آدم عاقلی به تلویزیون مراجعه نمیکند
عملکرد ضعیف این سازمان به حدی رسیده که دیگر قابل کتمان نیست و بسیاری از صاحبنظران بر این باور هستند که صدا و سیما دیگر مرجعیت سابق را ندارد و حتی اخبار آن نیز ارزش پیگیری ندارد. همین چند روز پیش، عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی در این زمینه به دیدهبان ایران گفته بود:« مطالبی که در صدا و سیما گفته میشود پروپاگانداست و آنچه را دوست دارند به عنوان خبر منتشر میکنند. بنابراین هیچ آدم عاقلی برای خبر به تلویزیون ایران مراجعه نمیکند و به همین دلیل صداوسیما مجبور است به نقد خبرهای دیگران بپردازد درحالیکه توجه ندارد اگر خودش خبر درست را بگوید جایی برای خبر دیگران باقی نخواهد گذاشت.»سیدمصطفی هاشمی طباء کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درخصوص عملکرد صداوسیما نیز به دیدهبان ایران گفت: «کلا روش صداوسیما در مورد مسائل مختلف چه اخبار داخلی و چه اخبار خارجی عدم آگاهی مردم است. صداوسیما در جذب مخاطب عاقل و فهمیده خیلی موفق نیست. یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که بخشی از مردم اعتمادشان را به اظهارات مسئولین و صداوسیما از دست داده اند.»