واکنش ایرانیها به مواضع ضدایرانی الهام علیاف
محسن رفیق: الهام حیدر اوغلو علیاف، رئیس جمهور خطهای که روزگاری خاک ایران بود و به زور عهدنامههای ننگینی چون گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد؛ این روزها سرنا را از سر گشاد آن مینوازد و برای سرزمین اجدادی خویش، خط و نشان میکشد. حیدر اوغلو، مسخ در ثروتهای بادآورده نفتی و پشتگرم به محرکهای اردوغانی و نتیانیاهویی، با ژستهایی پوشالی در لباسهایی نظامی، سخنانی بزرگتر از وزن جغرافیایی سرزمینش به زبان میراند که گویی ایران را با ارمنستان را اشتباه گرفته و مسخ شدن در پیروزی پرحاشیه خود در منازعه سرگرم کنندهای به مانند قرهباغ را قابل تکرار در برابر همسایهای همچون ایران میبیند. به نظر میرسد او اکنون، غره از اضافه شدن نوازش نیروهای ناتو به جمع پشتیبانانش و همچنین با سواستفاده از موقعیت پیش آمده در داخل کشور ما و افزایش تحرکات کشورهای غربی علیه ایران، فرصت را غنیمت شمرده تا خطابههای مغرورانهتری سر دهد. علیاف، از همتباران خود که به گفته او به واسطه سرنوشتی تلخ، از کشور آذربایجان جدا شدهاند(!) خواسته است تا زبان و سنت و فرهنگ کشور او را حفظ کنند و به اندیشه آذربایجانیگری وفادار بمانند.او چندی پیش نیز طی سخنانی تاملبرانگیز در نهمین اجلاس سران سازمان کشورهای تُرک در سمرقند ازبکستان با اشاره به رویکرد این سازمان در قبال ترکزبانان خارج از این مجموعه گفت: «جهان ترک تنها از کشورهای مستقل ترک تشکیل نمی شود، مرزهای جغرافیایی آن گستردهتر است. من معتقدم زمان آن فرا رسیده است که در چارچوب سازمان، مسائلی مانند جلوگیری از همسانسازی و حفظ حقوق، امنیت و هویت ملی همتباران خود را که در خارج از کشورهای عضو سازمان ترکها زندگی میکنند، همیشه در نظر داشته باشیم.»
او اضافه کرد: «نسل جوان جهان ترک باید فرصت تحصیل به زبان مادری خود را در کشورهای محل سکونت خود داشته باشند. متأسفانه اکثریت 40 میلیون آذربایجانی ساکن خارج از آذربایجان از این فرصتها محروم هستند. آموزش همتباران خارج از کشورهای ترک به زبان مادری باید همواره در دستور کار سازمان باشد. باید در این راستا اقدامات لازم صورت گیرد. دولت آذربایجان توجه ویژهای به حمایت از حقوق، آزادیها و امنیت آذربایجانیهای مقیم خارج از کشور دارد. ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد تا همتباران ما که به سرنوشت تلخ از کشور آذربایجان جدا شدهاند، زبان و سنت و فرهنگ ما را حفظ کنند و به اندیشه آذربایجانیگری وفادار بمانند و هرگز با سرزمین تاریخی خود قطع رابطه نکنند.»
علیاف در حالی به جدا شدن ترکها از سرزمین تاریخی خود یعنی جمهوری آذربایجان اشاره و اظهارات چند سال پیش رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در جدا افتادن ملت ترک در آذربایجان را تکرار میکند که آنچه اکنون به عنوان جمهوری آذربایجان شناخته میشود جزئی از خاک ایران بوده و با قرارداد گلستان در 200 سال پیش بین ایران و روسیه تزاری از ایران جدا افتاده است. بر اساس عهدنامه گلستان در سال 1192 خورشیدی، ایالتها و ولایتهای چهاردهگانه، گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز. افزون بر آن، بخشی از سرزمین تالش نیز به تصرف روسها، درآمد.
الهام علیاف پیشتر نیز پس از برگزاری رزمایش سپاه در شمال غربی کشور در لفاظی علیه ایران گفته بود که کسانی که در مرز ما برای حمایت از ارمنستان رزمایش نظامی برگزار میکنند باید این را بدانند که هیچکس نمیتواند ما را بترساند.
این اظهارات و همچنین موج تبلیغات ضد ایرانی و سیاه نمایی رسانههای جمهوری آذربایجان علیه ایران عصر روز پنجشنبه ۱۹ آبان ماه سفیر جمهوری آذربایجان در تهران را به وزارت خارجه ایران کشاند.
دستیار وزیر و مدیرکل اوراسیای وزارت امور خارجه در این احضار مراتب نارضایتی و اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران را نسبت به اظهارات غیردوستانه مقامات عالی جمهوری آذربایجان و سیاهنمایی رسانههای این کشور، به سفیر آذربایجان ابلاغ کرد و گفت: «انتظار داریم هرچه سریعتر به این روند پایان داده شده و اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار آن به عمل آید.»
یک روز بعد از احضار سفیر جمهوری آذربایجان به وزارت خارجه ایران، رسانههای جمهوری آذربایجان از احضار سید عباس موسوی سفیر ایران در باکو به وزارت امور خارجه این کشور خبر داده و اعلام کردند که در این ملاقات، مراتب ناخرسندی باکو از موارد ادعایی تبلیغات علیه جمهوری آذربایجان در رسانههای ایرانی، کارزارها برای لکهدار کردن باکو و لفاظیهای تهدیدآمیز مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی ایران به او اطلاع داده شده و این موارد مغایر روح روابط دو کشور اعلام شده است.در این دیدار همچنین وضعیت اسکان اتباع جمهوری آذربایجان که در ایران مرتکب جرم شدهاند غیرقابل قبول اعلام شده و بر بازگرداندن آنها تأکید شده است. این رویکرد غیرسازنده و اظهارات غیردوستانه علیاف به فاصله یک سال بعد از اظهارات غیرسازنده قبلیاش مطرح میشود. او مهر ماه ۱۴۰۰ نیز در سالروز جنگ دوم قرهباغ به برگزاری رزمایش سپاه در شمال غرب ایران واکنش نشان داد و عنوان کرد که برای ما سؤال است که چرا اکنون و چرا در مرز ما چنین رزمایشی صورت میگیرد.
سعید خطیبزاده سخنگوی سابق وزارت امور خارجه ششم مهر ماه ضمن ابراز تعجب از اظهارات علیاف، برگزاری مانور را یک موضوع حاکمیتی خواند که برای آرامش و ثبات کل منطقه انجام میشود و تصریح کرد: «حضور هر چند نمایشی رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهایمان را تحمل نمیکنیم.»
رئیس جمهور آذربایجان البته تنها به این اظهارات غیرسازنده بسنده نکرد و چند روز بعد و در ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۰ در گفتوگو با روزنامه ایتالیایی ریپابلیکا، اتهام ورود غیرقانونی کامیونهای ایرانی به قرهباغ را تکرار کرد. او این ادعا را اوایل مهر ماه نیز درباره ایران مطرح کرده بود. علیاف دو روز بعد یعنی در ۲۳ مهر ماه ۱۴۰۰ نیز ایران را به کمک به ارمنستان برای قاچاق مواد مخدر به اروپا متهم کرد. او در این باره گفت: «ارمنستان در تبانی با ایران از مناطق اشغالی سابق جمهوری آذربایجان برای انجام قاچاق مواد مخدر به اروپا به مدت حدود ۳۰ سال استفاده میکرد.»
این در شرایطی است که در حال حاضر، جمهوری آذربایجان در اقدام حساسیتبرانگیز دیگری، نسبت به برگزاری رزمایش ناتو در باکو، چراغ سبز نشان داده است. در همین زمینه محسن پاکآیین سفیر سابق ایران در آذربایجان با بیان این که رزمایش ناتو در باکو نشان دهنده آن است که جمهوری آذربایجان به دنبال ماجراجویی است و درواقع قصد دارد به نحوی پای ناتو را به منطقه باز کند، تاکید کرد: «جمهوری آذربایجان باید از اقدامات عکسالعملی پرهیز کند»
پاکآیین در گفتوگو با ایسنا در تحلیل خود از برگزاری رزمایش ناتو در باکو و تبعات امنیتی این اقدام اظهار کرد: «متاسفانه در طول هفتههای گذشته شاهد رفتارها و اظهارات غیردوستانه در جمهوری آذربایجان هستیم که به نظر میرسد دوستان آذربایجانی باید مراقبت کنند تا این نوع اقدامات باعث نشود که روابط دو کشور دچار اختلاف شود.» او تصریح کرد: «طی هفته های گذشته رسانه های آذربایجان مطالب تند، ضد اخلاقی و توهین به مسئولین کشور منتشر کردند که بیسابقه بوده؛ در حالی که جمهوری اسلامی ایران در حال خویشتنداری است و رسانههای ایران با توجه به اهمیت روابط دو کشور سعی کردند حوزههای اخلاقی را رعایت کرده و مانند آن ها رفتار نکنند.»
پاکآیین خاطرنشان کرد: « از طرفی، همکاری آذربایجان با ناتو در برگزاری رزمایش مشترک، نشان دهنده آن است که جمهوری آذربایجان به دنبال ماجراجویی است و در واقع قصد دارد به نحوی پای ناتو را به منطقه باز کند. باکو باید بداند که حضور ناتو قبل از هر چیزی به ضرر خود آنها است و هر گونه ناامنی جدید در منطقه و خزر با حضور ناتو صورت گیرد این کشور با مشکلات جدی به خصوص در مورد صدور نفت و گاز مواجه میشود. به نظر میرسد مقامات آذربایجان متوجه نیستند ناتو به دنبال این است کشورهای منطقه را با مشکل مواجه کند. امیدواریم دوستان آذربایجانی متوجه اقدامات شان شده و مواضع دوستانه دو کشور برای تقویت روابط با همسایگان را ارج نهند.»
توهم تاریخی
همدلی| در حالی که سران جمهوری آذربایجان مشغول ابراز مواضع شبههناک علیه وضعیت جغرافیایی وتاریخی منطقه شمالی ایران دارند، برخی از فعالان رسانهای متمایل به این مواضع نیز فعالیت خود را گسترش داده اند والبته با واکنش هایی نیز مواجه شده اند. روز گذشته یک خبرنگار شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال – که این روزها بحث پیرامون اهداف تجزیهطلبانه آن بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است- با انتشار توییتی مواضع اخیر الهام علیاف را «موضعگیری تازه علیاف درباره «هموطنان» آذربایجانیاش در ایران» خوانده بود. همین اتفاق سبب شد تا حید بهمن، تاریخپژوه اهل آذربایجان شرقی به او واکنش نشان دهد. این پژوهشگر با اشاره به سابقه کشور آذربایجان نوشت:«تا قبل از سال ۱۹۱۸ میلادی هرگز کشور و دولتی به نام آذربایجان در شمال رود ارس و قفقاز جنوبی وجود نداشت که حالا حدود مرزی و ادعاهای ارضی هم داشته باشد.»
او ادامه داد:« در اکثریت نزدیک به همهی اسناد تاریخی از ۲۳۰۰ سال پیش تا سال ۱۹۱۸ میلادی نام آذربایجان برای استانهای شمال غرب ایران بهکار رفته است.»این پژوهشگر ادامه داد:«در ماه می سال ۱۹۱۸ میلادی حزب مساوات به رهبری محمدامین رسولزاده، با حمایت دولت عثمانی و در سایه کوتاهی و ضعف اواخر دولت قاجار، اقدام به سرقت نام آذربایجان از روی استانهای شمال غربی ایران کرد و دولت و کشوری به نام «جمهوری دمکراتیک آذربایجان» را در شمال رود ارس و قفقاز جنوبی تشکیل داد. محمدامین رسولزاده بنیانگذار کشور جعلی جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۱۸ میلادی، در کتاب خود با عنوان «آذربایجان جمهوریتی، کیفیت تشکیلی و شیمدیکی وضعیتی» در مورد آذربایجان تاریخی نوشته :«پیش از جنگ جهانی اول و بر اساس جغرافیایی رسمی آذربایجان در شمال [غرب] ایران قرار داشته و به تبریز و حوالی آن گفته میشد. بعد از جنگ جهانی اول و انقلاب بزرگ روسیه، آذربایجانی که بر سر زبانها افتاد در شمال آذربایجانی[تاریخی] که گفته شد و در جنوب شرقی منطقه قفقاز واقع شده است و مرکز آن باکو است.»او همچنین درباره برخی روابط ادعایی میان دو ملت توضیح داد و نوشت:« هموطنان غیر آذریام، لطفا این نوشته برادرِ تبریزیتان را با دقت بخوانید.بین آذربایجانیهای ایران و باشندگان و مردم جمهوری باکو هیچ رابطهی ویژهای، خارج از دایره جهان ایرانی وجود نداشته و ندارد.اصولا تا همین ۳۰ سال پیش به دلیل سیاستهای دولت شوروی، ارتباط خاصی وجود نداشت. البته با فروپاشی شوروی رفت و آمد بین باکو و تبریز رونق گرفت، اما کم کم طرف تبریزی پا پس کشید.»