دردهای پنهان خانوادهها برای دارو
سمیه جاهدعطائیان: فرزند ششسالهای که با عقبماندگی ذهنی دستوپنجه نرم میکند، همراه با پدر و مادرش برای شروع دارودرمانی به مطب روانپزشکی آمده است. پسربچه فریاد میزند. پاهایش را محکم به صندلی میکوبد. به صورت مادرش که سعی در کنترل بچه دارد، چنگ میزند. پزشک داروهایی را تجویز میکند. داروهایی مثل «ریتالین»، «کلونیدین»، «ریسپریدون» نوشته میشود که بیمار با پزشک تماس میگیرد و میگوید داروها را پیدا نکرده و چون وسیله نقلیه ندارد، نمیتوانند همه داروخانههای تهران را بگردند.
پسربچه با معلولیت ذهنی در یک بیمارستان بستری میشود تا دارودرمانی شروع شود. حالا خانواده باید علاوه بر هزینههای دارویی، هزینههای بیمارستانی را هم متحمل شوند. مادر فرزندی که تشنجهای مقاوم به درمان دارد، با گریه به پزشک التماس میکند که داروهای ایرانی و در دسترس تجویز شود؛ درحالیکه مشخص نیست جایگزینهای دارویی تا چه میزان به بیمار پاسخ دهد. فهرست بلندبالای نایابی یا کمیابی دارو در سالهای اخیر به سوژهای مهم از سوی رسانهها تبدیل شده و درباره رفع فوری آنها اطلاعرسانی میشود؛ اما آثار و پیامدهای پنهان و بلندمدت این معضل هرگز بررسی و افشا نمیشود.
یک روانپزشک با بیان اینکه مراجعه به مطبهای روانپزشکی به دلیل تشدید نگرانی و هراس از پیدانشدن دارو افزایش داشته و همکاران زیادی این مسئله را تجربه کردهاند، به خبرنگار «شرق» میگوید: «خانوادهها چه بیمار و چه مراقب از یک بیمار به اندازه کافی نگران پیامدهای یک بیماری هستند و کمبودهای دارویی اخیر که بیماران را با اضطراب همراه میکند، میتواند طولانیشدن روند درمان و بینتیجهبودن دارودرمانی را به همراه داشته باشد. بیماران مزمن اعصاب و روان، بیماران تشنجی، بیماران دیابتی، اماس، پارکینسون و... اضطراب و افسردگی را هم به همراه داشته و این هیجانها میتواند روند بهبودی را به تأخیر بیندازد».
او عدم تأثیر عوارض روحی-روانی حاصل از مشکلات دارویی را معضلساز میداند و ادامه میدهد: «وقتی دارویی در داروخانه نایاب یا کمیاب است، این پیام را به فرد بیمار و خانواده میرساند که همراهی جامعهای که در آن زندگی میکند، ضعیف است و خودش را در مسیر و راه دشوار بیماری، درمان و تهیه نیازهای دارویی تنها میداند، احساس ناامنی، افسردگی، خشم و مهمتر از همه طردشدگی در فرد تقویت میشود که همه اینها باعث بروز رفتارهای غیرقابل قبول یا غیرمنطقی ناگهانی مثل رهاکردن دوره درمان یا قطع ناگهانی مصرف داروهای ضروری میشود. بیمار ممکن است به مرور زمان دچار تضعیف روحیه و در نتیجه با ناکامی در درمان روبهرو شود. سه هیجان منفی غم، خشم و ترس با پیدانشدن یک دارو به سراغ فرد میآید. سرگردان است و ترس دارد که دارویش در آینده موجود است؟ داروی جایگزین سازگار است و نگرانیهای دیگری که همگی مخرب هستند و روند درمان را طولانیتر خواهند کرد».
این روانپزشک که تمایلی به مطرحکردن نام حقیقیاش در رسانه ندارد، کمبودهای دارویی حوزه بیماریهای اعصاب و روان و بیماریهای مزمن را خطری جدی تلقی میکند و میگوید: «مشکلات بیماران در اصطلاح ما پزشکان خوشهای شده است. بیمار همان ابتدا که وارد اتاق میشود، گریه میکند. از مشکلات اقتصادی، بیکاری، کاهش درآمد و شنیدن اخبار بد و منفی آسیب زیادی دیده است. درعینحال دارو پیدا نکرده یا نگران است که داروی جایگزین با کمبود احتمالی مواجه شود، به درمان جواب میدهد یا اینکه چه عوارضی به دنبال خواهد داشت. این مشکلات به صورت زنجیروار و خوشهای میتواند صدمات بسیار زیادی به افراد وارد کند. بسیاری از بیماران به پیشنهاد یا تحت تأثیر فشار خانواده یا فرد سومی دارو را قطع میکنند یا خود بیمار به دلیل سرگردانی از تهیه دارو یا گرانی آن، دارو را قطع میکند. قطع درمان مهمترین معضل پیشروی خانواده، بیمار و پزشکان است که نظام سلامت کشور باید آن را مد نظر قرار دهند».
دارو گران، بیماران نگران و سرگردان
انسولینهای قلمی از 35 هزار تومان به 140 هزار تومان و انسولین توجئو از صد هزار تومان به 600 هزار تومان افزایش قیمت داشته است. اسپریهای تنفسی مثل «سرتاید» برای بیماران آسم و تنفسی از 60 هزار تومان به بیش از 400 هزار تومان رسیده است. اسپریهای دهانی و بینی مثل «بکلومتازون» و حتی «سالبوتامول» بهندرت پیدا میشود و در داروخانهها سهمیهای شده است. ریسپریدون با دوز 2 و 4 موجود است؛ اما دوز یک سهمیهای شده است. بیماری که قبلا نصف دوز یک را مصرف میکرده حالا باید نیمی از دوز 2 را مصرف کند. هر ورق «سفکسیم» از 12 هزار تومان با قیمت جدید پس از نایابی 57 هزار تومان فروخته میشود. اسپری و قطره بینی «فنیل افرین» یا «سدیم کلراید» کمیاب شده است. قیمت جدید اسپری «سیمبیکورت» به بیش از 350 هزار تومان رسیده است. دپاکین خارجی موجود نیست؛ اما اگر هم موجود باشد، از 140 هزار تومان به 400 هزار تومان در داروخانهها رسیده است که به دشواری فراوان پیدا میشود.
پوشیدن کفش آهنین برای تهیه نسخه دارو
«وحید صالحپور»، تکنیسین داروخانهای در شرق تهران، با ارائه قیمتهای جدیدی از این داروها از کمبودهای دارویی اخیر و مشاهده نگرانی خانوادهها از رفتن به چندین داروخانه، شنیدن قیمتهای جدید داروهای تجویزشده و پیدانکردن نسخه به «شرق» میگوید: «بیمارانی که تمکن مالی دارند، دارو را حتی بدون تجویز به مقدار کافی یا فراوانی تهیه میکنند که در صورت کمبود با مشکل دارو برای خودشان یا فرزند بیمارشان مواجه نشوند. بیمارانی هم که از قیمتهای جدید دارویی تعجب میکنند یا از روی ناچاری دارو را به مقدار کم تهیه میکنند یا سراغ پزشک میروند تا دارویشان جایگزین شود؛ بیمارانی هم وقتی میبینند چند داروخانه داروی «دپاکین» را که این روزها پیدا نمیشود، موجود ندارند، در داروخانه آخری که در کمال ناباوری دارو را پیدا میکنند، به هر قیمتی که دارو موجود باشد، آن را خریداری میکنند. متأسفانه بیماران دیگر در یکی، دو سال اخیر عادت کردهاند که یک نسخه از دارویشان را در چند داروخانه تهیه کنند یا میدانند که باید کفش آهنین بپوشند و نسخه را تهیه کنند. دراینمیان بیمارانی که بضاعت مالی محدودی دارند، بهشدت آسیب میبینند؛ چون آنها از نان شب میزنند تا دارویشان را با هر قیمتی تهیه کنند».
وام و قرض برای تهیه دارو
«صالحپور»، تکنیسین داروخانه، به خبرنگار «شرق» ادامه میدهد: «یک نمونه قرص کمعارضه و خارجی با نام «آکسابین» در دسته دارویی ضد لختهشدن خون که در گذشته ورقی 12 هزار تومان بود، افزایش قیمت داشته و بیمار یک ورق از آن را تهیه میکند یا تصمیم میگیرد دارو را با نمونههای مشابه ایرانی یا «وارفارین» که قبلا مصرف میکرده و عوارض بیشتری داشته، جایگزین کند». او با اشاره به معضلات چندینبرابری داروهای شیمیدرمانی مثل داروهای «آیوی آیجی» میافزاید: «همکارمان که در یک داروخانه دولتی فعال است، با گریه تعریف میکرد که نسخه یک بیمار سرطانی از پوشش بیمه برخوردار نشد و مادر این بیمار ناامید و نگران داروخانه را ترک کرد. این بیمار راه به جایی ندارد و مشخص نیست برای تهیه دارو چه خواهد کرد. خانوادههایی سر از بازار ناصرخسرو درمیآورند و خانوادههایی هم مقروض شده و وام میگیرند. ما داروخانهایها با موارد زیادی از این بیماران در طول روز و شب مواجهیم که نمیدانیم باید به آنها چه بگوییم و از آنها که میخواهند به هر قیمتی دارو را تهیه کنند، چطور دلجویی کنیم...».
بروز آسیبهای روانی پنهان با معضلات دارویی
«مصطفی حیدری»، متخصص روانشناسی سلامت، با اشاره به ضرورت توجه به کمبودهای دارویی از منظر تهدیدهای روانی برای افراد و بیماران به خبرنگار «شرق» میگوید: «رویکرد روانی بیماران در مصرف دارو دوگانه است، بیماری از دارو استفاده منطقی و درستی نمیکند، یا دارو را زیاد مصرف کرده یا طبق تجویز پزشک استفاده نمیکند؛ اما بیمارانی هم ضرورت مصرف اصولی دارو را میدانند و طبق توصیه و تجویز پزشک رفتار میکنند؛ ولی داروی مورد نیازشان برای کنترل بیماری، درد یا پیگیری مراحل درمانی در داروخانه پیدا نمیشود. در این شرایط اگر دارو را با سختی هم پیدا کنند، نگران میشوند که آیا دوره بعد دارو پیدا میشود؟ این نگرانی تولید اضطراب و بیقراری کرده و از نظر جسمانی هم به بیمار آسیب میزند».
این روانشناس ادامه میدهد: «نظام درمان و سلامت باید علاوه بر توجه به تأثیرات جسمانی دارو، نسبت به عوارض کمیابی، نایابی یا گرانی دارو بر روح و روان بیماران هم توجه داشته باشند. این چالشها برای تهیه دارو که از کنترل بیماران خارج بوده از موانع بزرگ درمان است که عمدتا در بیماران تولید نگرانی یا هراس میکند و این صدمات عموما نادیده گرفته میشود. پزشکان همیشه نسبت به عوارض دارو، کمبود یا جایگزینکردن دارو دغدغه دارند درحالیکه تمام این موارد در کنار آسیبهای جسمانی، آسیبهای روحی - روانی پنهانی برای بیماران و خانوادههایشان به همراه دارد».
جای خالی مشاوره و حمایت روانی در داروخانهها
«فردی که وارد داروخانه میشود، چند داروخانه را برای پیداکردن دارویش میرود و در نهایت دست خالی مانده است، به تنها هدفش که تهیه داروست فکر میکند. در این شرایط پر از نگرانی با نسخهپیچهای داروخانه روبهرو میشود. وقتی آنها درباره نداشتن یک دارو اطلاعاتی میدهند، بیماری که با حوزه دارو و مشکلاتش آشنایی و آگاهی چندانی ندارد، برافروخته و عصبانی میشود. به همین دلیل عموما در داروخانهها صدای بیماران بلند میشود. پرخاشگری دیده میشود و مسائل دیگری که نشان میدهد کمبودهای دارویی تا چه اندازه میتواند روح و روان خانوادهها را آزار دهد». این نکات را «حیدری» متخصص روانشناسی سلامت عنوان کرده و ادامه میدهد: «به خاطر حواشی مربوط به دارو در کشور اگر علاوه بر پزشک داروساز یا متخصصان فنی، فردی بهعنوان یک درمانگر، توضیحات مختصری درباره شرایط دارو ارائه داده یا بیماران را کمی آرام کند، آنها با نگرانی، سرگردانی و فشار روحی داروخانه را ترک نمیکنند. دلجویی در این زمینه بسیار مؤثر است و جای خالی این درمانگران در داروخانهها احساس میشود».
تقویت حس رهاشدگی در جامعه
«محمود حریرچی»، متخصص سلامت همگانی، با اشاره به کمیابی، نایابی یا گرانی دارو که میتواند صدمات پنهان ِجبرانناپذیری به همراه داشته باشد، به خبرنگار «شرق» میگوید: «جدا از کمیابی یا گرانی مقطعی در کالاهای اساسی مردم، نیازهای خوراک، پوشاک، مسکن و ... که هرکدام به تنهایی آسیبهای فراوانی به هر فرد و بدنه یک خانواده وارد کرده است، یکی از مهمترین مسئلههای بهداشت و درمان است که هرگونه کاستی و کمبودی در آن حس رهاشدگی و نداشتن رضایتمندی را در مردم ایجاد میکند. چنانچه مشخص است که مردم ما این حس را بهصورت قوی و بسیار جدی چه در زمینه مواد غذایی، دارو، درمان و بهطورخاص در مسکن و هزینههای اجاره و خرید خانه تجربه کردهاند».
تکرار مشکلات در بخش دارو و درمان کشور
«موضوع کمیابی دارو پدیده امروزی و تازهای نیست؛ زمان شیوع کرونا در ایران، بیماران نگران و ناکام بودند. واکسن در دسترس نبود. واکسن بهسختی، دیرهنگام و با چالشهای فراوان وارد شد، خانوادههای زیادی داغدار و عزادار شدند. جوانان زیادی تلف شدند و درنهایت هیچ پاسخی به دلایل این حجم از کاستیها داده نشد. کمبود سرم، کپسولهای اکسیژن و سرگردانی مردم برای دریافت این خدمات و... همه از نمونههای بارز تکرار مشکلات در بخش دارویی و درمانی کشور است».
«حریرچی» میافزاید: «حالا مردم در هر مقطعی از زمان در حوزه داروهای ساده و مورد نیازشان با مشکل روبهرو شدهاند و این معضلات در زمینه داروهای بیماران خاص بیش از پیش به وجود آمده است. وارد هر جمعی میشویم، درمورد مافیای دارو، مشکلات گرانی یا نایابی دارو یا کاستیهای درمانی و دارویی صحبت میشود اما گویا مسئولان در این زمینه که بخش بزرگی از مشکلات مردم است، اطلاعات و آگاهی کافی ندارند. هر خانوادهای در طول ماه یا سال تجربه تلخی از سرگردانی برای خرید دارو را تجربه کرده است. از یک سو مانور تبلیغاتی داده میشود که توان تولید دارو در ایران وجود دارد اما بیماران به سلام و صلوات داروی ایرانی را مصرف میکنند؛ بهخصوص اینکه پزشکان در مطبها اصرار یا توصیه دارند که نمونه خارجی دارو تهیه شود و در صورت نایابی، فلان نمونه ایرانی دارو مصرف شود».
معضل ناصرخسرو تا کی ادامه دارد؟
او میافزاید: «نگرانی مردم از مصرف داروهای ایرانی و نایابی داروهایی باعث شده سروکار همیشگی ایرانیها با بازار آزاد یا محله ناصرخسرو باشد. درباره این محله و سرگردانی مردم در این بازارها، سوءاستفاده مالی یا کلاهبرداری از بیماران در ناصرخسرو برای تهیه دارو و... به اندازه کافی اطلاعرسانی شده است. ماجرای دیرینه و آشنای مافیای دارویی که با ارزهای دولتی، ترجیحی و اسامی دیگر دارو را وارد ایران میکنند و با هزار منت و قیمتهای نجومی آن را به بیماران میدهند، همچنان با قدرت پا برجاست و سختیهای بیماران را چندینبرابر میکنند. تمام این معضلات وجود دارد اما برای آن چاره جدی اندیشیده نمیشود».
این متخصص سلامت همگانی میگوید: «اگر قدمی برای افشا یا مبارزه با مافیای دارویی برداشته شود، با افشاکننده برخورد میشود نه با خاطی؛ یادمان نرفته که یکی از وزرای بهداشت در یک تریبون اعلام کرده بود که با ارزهای دارویی، عروسک یا وسایل آرایشی وارد میشود که با او برخورد و برکنار شد. این وزیر در اوج مشکلات دارویی مجبور به توضیح و افشا شد اما مشکلی را هم حل نکرد و حالا معضلات مشابه دارویی، ریشهای و چندین برابر شده است. گرانیهای فعلی و فقر غذایی باعث بهوجودآمدن بیماریهای زیادی از دوران کودکی میشود که این مسئله فرد را در دوران بزرگسالی درگیر میکند اما درعینحال زمان مراجعه به مراکز درمانی و دریافت خدمات باید هزینههای زیادی را در کنار نگرانی برای دستیابی به دارو، متحمل شده و آسیبهای دیگری را تجربه کند».
عذاب وجدان همیشگی خانواده از نداری
خانوادهای که توان تهیه دارو یا رفتن به مطب متخصص را ندارد، در فشار و تنگناست؛ پدر یا مادر در این خانواده درگیر و دچار استرسهای فراوانی هستند. همیشه و هر زمان نگرانی و هراس دارند. عذاب وجدان میگیرند که شاید یا حتما در قبال جگرگوشهشان کوتاهی کردهاند، کاش هرطور که امکان داشت دارو را تهیه میکردند، قرض میکردند، وام میگرفتند. کاش پول کافی یا بیشتری برای رفتن به بیمارستان یا مراکز درمانی خصوصی و پیشرفتهتر داشتند تا شاید کادر درمان بهصورت خاص و ویژهتری به بیمارشان رسیدگی میکردند. این نگرانی برای فرزندی است که پدر یا مادر بیماری دارد یا برای والدینی است که فرزند بیماری دارند که زمینگیر و بیمار شده است... . «حریرچی»، فعال اجتماعی، با اشاره به برخی طرحهای درمانی که به شکل ناموفق اجرا و رها شد، تأکید میکند: «طرحی به نام پزشک خانواده در چند استان بهصورت محدود و آزمایشی اجرا شد که بعد از اطلاعرسانیهای گسترده درمورد آن، نتیجه نهایی به اعلام عمومی نرسید. این طرح به بدترین و مبهمترین شکل اجرا شد، بهطوریکه نسخه نهایی پزشکان خانواده ضمانت اجرائی نداشته و درنهایت باید به تأیید پزشک متخصص میرسید تا داروها قابل تهیه باشد. طرحهای اینچنینی نشان داد که پزشکی در کشور ما یک کالا محسوب میشود و خدماتی که باید از سوی دولت برای تمام مردم فراهم شود، به حساب نمیآید».
حق بیمه دریافت اما خدماتی ارائه نمیشود
«حق بیمه از کارگران کسر میشود اما وقتی با آنها همکلام میشویم، نسبت به تعهدات دارویی یا درمانی مراکز تأمین اجتماعی گلههای فراوان دارند و بسیاری از آنها میگویند فقط دفترچه دارند و با توجه به گرانیها، هزینهها دارو و درمان بسیار بالا رفته و پوششدهیها بسیار ناچیز شده است»؛ «حریرچی» متخصص سلامت عمومی با صحبت از مشکلات درمانی کارگران و با گفتن این نکات یادآور میشود: «نام بیمه در ایران معنای خاص و دلگرمکنندهای ندارد و بیمهها با داشتن مجادله دائمی با وزارت بهداشت، همیشه بدهکار یا طلبکار هستند. بیمه تکمیلی هم برای کارگران در نظر گرفته شده که پوششدهی ناچیزی دارند. تمام این محدودیتها نگرانی، ترس، خشم و ناراحتیهای انباشتهای را در میان خانوادههای کارگران به وجود آورده است. به همین دلیل که امکان فراهمکردن حداقلیها در یک خانواده فراهم نیست، گفتهشده که ایرانیها خشمگین و عصبانی هستند». این جامعهشناس در پاسخ به این سؤال که آیا معضلات درمانی، دارویی، قاچاق دارو یا مسئلهای مشابه بازار ناصرخسروی ایران در کشورهای پیشرفته هم وجود دارد، تأکید میکند: «کشورهایی که حقوق شهروندی در آنها رعایت میشود و رسانهها میتوانند هرگونه جرم یا تخلف را افشاگری کنند، از این نوع مشکلات و دغدغهها برای تهیه دارو یا مواد غذایی ندارند، به خاطر پیگیریهای قانونی و قوانین سخت مجازاتی، قاچاقی به نام دارو وجود ندارد. اگر هم مشکلاتی در زمینه غذا یا دارو وجود داشته باشد، به دلیل شفافبودن امور و امکان راستیآزمایی برای رسانهها، مردم شرایط را میپذیرند و تا زمان حل بحران، با سیستم همکاری میکنند».