دستفروشی شغل نیست، آقای زاکانی!
مهسا بهادری: روز جمعه بود که علیرضا زاکانی، شهردار تهران گفت: «هدف ما ساماندهی دستفروشان است زیرا دستفروشی اصلا جرم نیست و برخی افراد برای تامین معیشت از این طریق کوشش میکنند.»
زاکانی درباره برخی برخوردها با دستفروشان به ویژه در ایستگاههای مترو، افزود: «از نگاه من به عنوان شهردار تهران، دستفروشی جرم نیست بلکه یک شغل است، اما برخی افراد به شکل نامتعارف و غیرهدایت شده مشغول به این کار هستند. مدیریت شهری حق دارد که این افراد را ساماندهی کند و این اقدام در راستای افزایش کیفیت و نظم بخشی به معابر شهر انجام خواهد شد.»
شهردار تهران ادامهداد: «به عنوان مثال فردی در مترو مشغول عرضه مواد غذایی است که نخست، باید هویت آن شخص شناسایی شود تا بتوانیم بر روی کالای عرضه شده نظارت داشته باشیم. به همین منظور ساماندهی دستفروشان مورد تاکید است و شهرداری تهران مکلف است خدماتی به این افراد ارائه دهد.»
شغل، شغل کاذب، دستفروشی
بیایید اول از همه به مفهوم شغل نگاهی بیندازیم، شغل چیست؟ شُغل یا پیشه فعالیتی منظم است که در ازای دریافت پول انجام میشود. یک فَرد عموماً یک شغل را با کارمندی، داوطلبی، یا شروع کسبوکار آغاز میکند، یک تعریف دیگر شغل این است که گروهی از وظایف به هم مرتبط برای به انجام رساندن یک هدف مشخص را کار میگویند که در ازای انجام هزینهای به فرد پرداخت میشود.
حالا به دستفروشی بپردازیم؛ دستفروشی شغل است؟ در گام اول باید بگوییم دستفروشی یک شغل کاذب است. شغل کاذب چیست؟ شغل کاذب به نوعی روی دیگری از بیکاری برای جامعه، شناخته میشود. در این گونه شغلها اشخاص، در جایگاه و یا موقعیت شغلی که متناسب با تحصیلات آنها و یا مهارتهای آنها نیست. این قبیل مشاغل به این علت که منجر به ارائه خدمت خاص و یا عرضه یک کالا در جامعه نمیگردند، به عنوان شغل کاذب شناخته میشوند.
بازگردیم به صحبتهای آقای زاکانی که گفتند دستفروشی شغل است، در پاسخ به این حرف باید بگوییم خیر، دستفروشی در مترو شغل نیست. شغل نیازمند یک درآمد پایدار است وقتی فرد بتواند براساس معیارهایی که در جامعه و خط فقر تعریف شده، بتوان یک درآمد ثابت را کسب کرد که بتوان روی آن حساب باز کرد، ساعت کار مشخص شده باشد و زمانی هم برای اوقات فراغت وجود داشته باشد آن زمان میتوانیم به آن بگوییم شغل اما زمانی که از سر اجبار و نبود فرصتهای برابر افراد وارد دستفروشی در مترو میشوند، یعنی ما با یک آسیب جدی مواجهیم. آسیبی که نشان میدهد ما در توسعه حمایتهای اجتماعی و خدمات اجتماعی در جامعه مردود شدهایم و ما در زمینه تامین خدمات اجتماعی جامعه فقط شعار میدهیم و توانایی این را نداریم که به مسئله دیگری بسنده کنیم.
یکی از مسائلی اجتماعی خصوصا در بخش متکدیان و دستفروشان مترو، ما متولی خاصی نداریم. مسئولین وقتی میخواهند درباره متکدیان یا دستفروشان خیابانی برنامهریزی کنند، یک کمیته ساماندهی تشکیل میدهند و 14،16 یا 18 دستگاه عضو آن کمیته میشوند، همین مسئله یعنی ما مسئول پاسخگوی مستقیم در این حوزه نداریم و وقتی هم سراغ هر یک میرویم و از آنها میپرسیم که چرا این موضوع برطرف نشده، در پاسخ میگویند ما کارمان را انجام دادیم و مقصر، نهاد، ارگان یا سازمان دیگری است. همین جملات یعنی کسی در این زمینهها مسئولیتپذیری ندارد و حتی خود شهرداری هم رسیدگی به این ماجرا را گردن نمیگیرد.
شعار!
شهردار تهران فقط از اعتبارات شهرداری استفاده میکند و صحبتهایش بیشتر شبیه یک شعار است و وقتی در اوج آلودگی هوا از مردم میخواهد که دلار نخرند، یعنی اشراف کاملی بر وضعیت شهر و کشور ندارند. از همین منظر به دستفروشی میگویند شغل که حالا بخواهند آن را ساماندهی هم بکنند، در واقع همه ما میدانیم که دستفروشی شغل نیست. اگر یک روز مردم بیرون نروند، فرد بیمار شود یا ماموران وسایل او را بگیرند فرد عملا درآمد خود را از دست خواهد داد. اگر شغل است چرا دستفروشان باید از دست ماموران فرار کنند؟ روز به روز طرحها و ایدههای تازهتری مطرح میشود و هر روز هم اوضاع بدتر میشود، این یعنی ساختار و اصول مدیریتی ما مشکل دارد و نتوانستیم با الزامات جامعه شناختی جامعه متولیان را هدایت کنیم تا بر اوضاع نظارت کنند.
مانند دیگر مسائل دیگر میخواهید رسیدگی کنید؟
آقای زاکانی در بدو ورود به شهرداری تهران ادعا کردند که میتوانند آلودگی هوا را کنترل کنند اما وضعیت هوا همین امروز که مطلب را میخوانید، به قدری نامساعد است که بیش از نصف شهر تعطیلند، مسئله ساماندهی به دستفروشان نیز از آن دسته حرفهایی است که سالهاست درباره آن اظهار نظرهایی انجام میشود، اما هیچ هدفی به سرمنزل مقصود نرسیده، آقای زاکانی لطفا با یک دست چند هندوانه برندارید، نتیجهاش میشود نه سامان یافتن اوضاع نه بهبود آلودگی هوا. طرحهای اینچنینی چه درباره دستفروشان و چه متکدیان، سالهاست که در شهرداری تهران مطرح میشود و هیچ یک از این طرحها تا کنون جواب نداده است.
مصائب دستفروشی
ناصر چمنی فعال حوزه کار نیز در رابطه با مشکلاتی که دستفروشان ایجاد میکنند به ایسنا گفت: «نمیتوانیم مشکلاتی را که دستفروشان به لحاظ سد معبر در پیادهروها یا برای صاحبان مغازهها و کسبه که فرضا چند کارگر را هم به خدمت گرفتهاند نادیده بگیریم؛ درعین حال منکر این نیستیم که دستفروشی در بسیاری از کشورها یک پدیده رایج است ولی راهکارهای خاص خود را میطلبد و مکان و زمان مشخصی برای چنین فعالیتهایی وجود دارد که باید به شکل جدی ساماندهی شود و اینطور نیست که هر کسی در هر جایی که خواست دستفروشی کند.»
این فعال حوزه کار درباره پیشنهاد ساماندهی دستفروشان در قالب تعاونیها نیز گفت: «وقتی از ساماندهی صحبت میکنیم باید طوری باشد که بازخورد عملیاتی داشته باشد ولی ما در مورد گروهی صحبت میکنیم که هرکدام با یک نوع فعالیت به خیابان میآیند و یکی پوشاک عرضه میکند و دیگری صنایع دستی میفروشد و نمیتوان همه این گروهها را در یک قالب متشکل کرد.»