دور باطل احیای برجام
گروه بین الملل - در حالی که ایالات متحده آمریکا بارها اعلام کرده که توافق هستهای از دستور کار این کشور خارج شده و کشورهای اروپایی نیز به واسطه تحولات داخلی ایران درگیر مناسباتی تنشآمیز با ایران قرار دارند، برخی از منابع داخلی معتقدند که امکان برگزاری مجدد مذاکرات و احتمال به نتیجه رسیدن آن وجود دارد.
درواقع و در شرایطی که مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور طی روزهای گذشته بار دیگر اعلام کرده اند که اکنون توپ در زمین آمریکا و ایران خواستار رسیدن به توافقی پایدار است، دو روز قبل عباس مقتدایی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا اعلام کرد که در روزهای اخیر و بعد از شکست تلاشهای غربیها در کسب نتایج مطلوب از ایجاد اغتشاش در کشور پیامی را به ایران دادهاند و اکنون باب جدیدی از گفتوگوها در نتیچه پیروزی ملت ایران باز شده است.
سیاست آمریکا در قبال ایران مشخص است
با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند با توجه به فضای به وجود آمده و از دست رفتن فرصتهای گذشته، امکان به نتیجه رسیدن توافق نه اینکه محال ممکن باشد، اما احتمال حصول آن بسیار اندک است. در همین رابطه حشمتالله فلاحت پیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و کارشناس مسائل بین الملل درباره برجام و سرنوشت این توافق که در سال ۲۰۲۳ در سال هشتم تعهدات و اجرای آن قرار می گیریم گفت: برجام هم به مسایل داخلیمان ربط دارد. موضع آمریکا یا سیاست آنها در قبال ایران مشخص است. در قبال برجام همواره سیاست آمریکا کنترل ایران بوده است و برجام بخشی از سیاست تنش زدایی میان آمریکا و ایران نبوده است. آنها سعی میکنند ایران تضعیف شده را پای کار بیاورند . حتی قبل از بحران اوکراین هم ترجیح شان این بود که از فرصت احیای برجام استفاده نکند. به طور کلی معتقدم طیف حاکم در آمریکا چالش شان در آینده جنگ سرد جدید با چین در اقتصاد و با روسیه در مسایل نظامی است و سعی دارد با ایران به سمت احیای دیپلماسی حرکت کند، اما ایرانی ضعیف شده.
به گزارش ایسنا، این کارشناس مسایل بین الملل خاطرنشان کرد: ایران چند کار باید انجام دهد؛ اول حل اختلافات داخلی است. هر چه در داخل وحدت و انسجام در بین تصمیم گیران و دستگاه حاکمه باشد، در بیرون از کشور چهره بهتری خواهیم داشت و کمتر تمایل به تضعیف ایران شکل می گیرد. دوم اینکه دولت آقای رییسی قبل و بعد از انتخابات همواره بر این مساله تاکید داشت که ۲۰ درصد مشکلات به خاطر تحریم است. از این رو معتقدم دولت باید مدیریت خود را به کار گیرد و اقتصاد را سامان دهد. دولت باید سیاست های ثبات زا داشته باشد. سوم اینکه باید در رابطه با تیم مذاکره کننده تصمیم جدی و جدیدی گرفته شود. اگر این گام ها برداشته شود، آمریکا پای میز مذاکره حاضر میشود. آمریکا صرفا تحت تاثیر مسایل ایران نیست بلکه مسایل دیگری در دنیا است که آنها را به گفتوگو با ایران مجبور میکند.
فلاحتپیشه تصریح کرد: آمدن نتانیاهو عامل شتابزا برای توجه به دیپلماسی است؛ چرا که او بر راهبرد نظامی علیه ایران تاکید دارد و این مساله برای آمریکا قابل قبول نیست، اگر این رویکرد شتاب گیرد، ممکن است ایران دید نظامی به برنامه هستهای اش پیدا کند. و چنانچه این سیاست بر منطقه سایه اندازد، چالش های هژمونیک آمریکا در منطقه افزایش می یابد، طبیعی است در این شرایط دیگران از ورود به منطقه پرهیز کنند.
وی با اشاره به مذاکراتی که میان ایران و آمریکا از طریق واسطه گری کشورها و اشخاص در جریان است و از سویی اظهارات مقامات آمریکایی که بر در اولویت نبودن برجام سخن می گویند گفت: این سخنرانی ها و موضع گیری ها استفاده تبلیغاتی دارد و تجربه نشان داده است که دیپلماسی بین ایران و آمریکا در خفا پیش میرود. از سویی دلیل این صحبتهای آمریکا این است که به دلایل مختلف مثل ناآرامیهای داخلی تصمیم بر انزوای ایران گرفتند. این مساله آنقدر وسوسه انگیز بوده است که حتی چین هم در درون سیاست انزوای ایران بازی کرد، متاسفانه ایران اکنون در راس امیال سیاسی برای کشورهای قدرتمند در دنیا قرار گرفته است تا به نفع منافع ملی شان از آن بهره ببرند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: موضعگیریهای رسمی آمریکا در مخالفت با حاضر شدن پای میز مذاکره و احیای برجام برای این است که فضای فشار روانی بر ایران را تقویت کنند تا جایگاه ایران در میز مذاکره را تضعیف کنند. سناریوهای کمتر محتملی هم غیر از این وجود دارد از جمله اینکه نتانیاهو دست به اقدام خطرناکی بزند، یا آمریکا و اروپا از مکانیزم ماشه علیه ایران استفاده کنند یا پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود. اگر این شرایط شکل گیرد ایران هم به سمت رفتارهایی خواهد رفت که کل سناریوها را بر هم میزند اما معتقدم راهبرد آمریکا رفع چالش منطقهای و پرداختن به جنگ اقتصادی و نظامی و سیاسی با روسیه و چین است اما این که این رویکرد از سوی آمریکا دنبال شود به رفتار دیپلمات ها و تصمیم گیران در ایران و آمریکا در خفا مربوط است. سخنرانیها خیلی در تعاملات ایران و آمریکا و شکل دهی به مناسبات نقش ندارند.
وقتی ناگهان معادلات به هم خورد
از سوی دیگر نصرتالله تاجیک دیپلمات پیشین کشورمان نیز در بخشی از گفت و گوی خود با سایت انتخاب میگوید: غربیها به نزدیکی ایران و روسیه، مخصوصا تعاملات نظامی حساس هستند و فروش پهپادها حتی اگر جنگ اوکراین هم نبود، برای آنها حساسیتزاست، ولی اینکه آمریکا بجای تمرکز بر برجام بر فروش پهپاد به روسیه متمرکز و آنرا رسما اعلام کرده است، هنوز معلوم نیست به معنای امنیتی کردن اهداف و اقدامات ایران در سیاست خارجی و مقدمه انزوا و اجماعسازی علیه ایران محسوب شود. همچنین هنوز زود است قضاوت کنیم که آیا این اقدام برای امتیازگیری است یا جداسازی ایران و روسیه یا پروژه رویارویی با ایران از طریق جنگ روسیه و اوکراین. همه این حالات بستگی به نوع رفتار و اقدامات ایران هم دارد؛ که هم برجام را زنده کند و هم نقش خود در درگیری بین دو همسایه را شفاف و بیطرفی پیشه کند.»
این دیپلمات بازنشسته با اشاره به بنبست رسیدن برجام، عنوان کرد: «همه چیز تا سپتامبر ۲۰۲۲ خوب جلو میرفت و عموم مردم اینگونه احساس میکردند که ظرف یکی دو روز برجام امضاء خواهد شد. اما به ناگهان همه چیز بهم خورد. تاجیک با بیان اینکه هیچ یک از دو طرف در آن مقطع دنبال فروپاشی سازه برجام نبودند که هیچ منفعتی برای طرفین و دنیا نداشت، افزود: «دو طرف در یک توازن بودند و هم کارت برای بازی داشتند و هم توانایی برای اعمال فشار بیشتر. غربیها با اهرم تحریم اقتصاد نیمه جان ایران، شاید زورشان بیشتر بود، اما ایران هم دستش خالی نبود. در نهایت مسابقه امتیازگیری محسوب میشد. در چنین شمایلی از تحولات و بعد از مذاکره وزیر امور خارجه ایران با جوزپ بورل در اردن و سفر وی به عمان، اگر چه وارد تعطیلات سال نو میلادی شدهایم، اما به نظر میرسد طرف غربی تمایل چندانی برای مذاکره ندارد و اصولا چنانچه بخواهیم شروطی به برجام وارد کنیم، دیگر آن برجام سال ۲۰۱۵ نخواهد بود. این یعنی یک دور باطل دیگر برای رسیدن به تفاهمی جدید که بعید میدانم چنین ظرفیت و پتانسیلی در روابط بینالمللی و مذاکرهکنندگان غربی وجود داشته باشد.»
تاجیک در پاسخ به این پرسش که چرا در غربیها چنین ظرفیتی را نمیبیند، گفت: «زیرا اولویت آنها و حتی هم پیمانان ما، چون روسیه و چین و نیز اروپا که در دوران ترامپ حامی موضع ما بود، تغییر کرده و هر یک دلمشغولیهای خود را دارند. این ایران است که اکنون با ابتکار عملی دوباره باید آب رفته را به جوی بازگرداند. در زمانی میشد از آمریکا به دلیل خروجش از برجام که آثار منفی برایش به جا گذاشت، امتیازی گرفت و او را به اتاق مذاکره برگرداند و از تبعات مذاکره غیرمستقیم نجات یافت. الان هم شاید یکی از دریچههای خروج از شرایط بنبستی کنونی همین باشد تا مسائل به صورت رو در رو مطرح و سریعتر حل و فصل شود.»
این کارشناس مسائل بینالملل درمورد راه احیای برجام، عنوان کرد: «ماههاست که برجام در محاق رفته و به نظر میرسد تلاشها به دلیل تغییر شرایط برای احیای آن موثر نبوده و دو طرف هم به دلایلی حاضر به اعلام مرگ آن نیستند، تا مسئولیت شکست برجام بر دوش آن طرف نباشد. بارها نیز انگشت اتهام هر یک به سوی طرف دیگر بلند شده که اراده احیا ندارد. به نظر میرسد تنها راه برای احیا برجام همانگونه که بورل نیز به وزیر امور خارجه ایران در اردن گفته است، جدیت برای به نتیجه رساندن مذاکرات ایران و اوکراین است.»
وی درباره اثرات مسئله پهپاد بر مذاکرات، گفت: «برآیند این دو مولفه وظیفه سنگینی بر دوش سیاست خارجی ایران میگذارد که چگونه میخواهد از این فضای خود ساخته خارج شود. زیرا عدم حل مساله پهپادها الان فقط مساله تحریمهای کنونی یا حتی افزایش آنها و تداوم فشار اقتصادی بر مردم نیست که این روزها شاهد آن هستیم و به راحتی میتواند سبب آسیبهای اجتماعی شود و تبعات سیاسی و امنیتی داخلی داشته باشد. بلکه عدم مدیریت رفتار پهپادی ما شرایط را به گونهایی پیش میبرد که دانسته یا ندانسته، بخواهیم یا نخواهیم، ایران یک طرفی در جنگ روسیه و اوکراین شود.»
وی ادامه داد: «ایران بدون توجه به اینکه فروش پهپاد به روسیه یک عنصر بازی بهم زن و نیازمند پیوست سیاسی، اجتماعی، امنیتی است وارد این معادله شده و روسیه ضمن استفاده از تاثیرات قدرت پهپادی از حضور ایران برای گسترده شدن جبههگیری علیه غرب بهرهبرداری میکند و آمریکا برای امنیتی کردن نقش ایران در جهان و حذف نقشآفرینی ایران در منطقه و روابط بینالمللی از این فرصت جنگ روسیه و اوکراین و فروش پهپاد به روسیه برای برخورد با ایران استفاده میکند.»
این دیپلمات بازنشسته ادامه داد: «اگر رفتار پهپادی ایران خوب مدیریت شود، به گونهای که اوکراین و آمریکا مجاب شوند که ایران نقش مداوم و فعال در این جنگ ندارد، این سناریو که لزوما نباید به عنوان تئوری توطئه علیه ایران دیده شود بلکه از اثرات و تبعات ورود ما به این معادله میتواند باشد، منتفی میگردد. روسیه همسایه بزرگ و موثر ایران است و غربیها هم انتظار قطع رابطه ایران و روسیه را ندارند، اما طبق تحلیل غربیها نزدیکی ایران و روسیه به گونهای که این دو بیکدیگر پیوست شوند مخاطراتی را برای غرب به دنبال دارد، اگر چه برای ایران نیز کم مخاطره نیست. ما هم کافیست با حفظ اصول و رعایت دغدغههایمان فاصله معقول و مناسبی با روسیه در رابطه با جنگ این دو همسایه که از پیچیدگیهای خاص و تاریخی خود برخوردار است، داشته باشیم.»