جای خالی برجام
محمدرضا خباز: اگر برجام احیا می شد نیاز به میانجیگری کشورهای بزرگ و کوچک نبود/ هادی حقشناس: بدون تحریم سالانه حدود 50 میلیارد دلار درآمد نفتی داریم
شواهد و قرائن حاکی از آن است که احیای برجام 2015 (۱۳94) دیگر امکانپذیر نیست، زیرا موضوع احیای برجام از دستور کار آمریکا خارجشده است. اصولگرایانی که امروز در مجلس و دولت هستند زمانی که دولت قبل میتوانست برجام را با امتیاز بیشتر احیا کند سنگاندازی کردند و صدایشان بلند بود؛ اما اکنون به دنبال توافق یا تفاهم حداقلی هستند. پرسش این است که چرا فرصتسوزی شد؟ این فرصتسوزی چه هزینهای برای مردم بهویژه فرودستان داشته است؟ حسن روحانی، رییسجمهور پیشین بارها مدعی شده که احیای برجام در سال 99 نیازمند یک امضا بود؛ اما اجازه ندادند این اتفاق بیفتد. او در تازهترین اظهارنظر در جلسه با استانداران پیشین گفته است: «راه اصلاح کشور از تعامل با جهان و روابط با همسایگان میگذرد، نه با دعوا، نزاع و شعار نوشتن روی موشک.». در ارتباط با جلسه اخیر روحانی با استانداران پیشین و همچنین فرصتهای ازدسترفته در راستای احیای برجام ستاره صبح گفتوگویی با دو استاندار و نماینده پیشین مجلس که در این جلسه حضور داشتند، یعنی آقایان محمدرضا خباز و هادی حقشناس انجام داده که در ادامه میخوانید:
هادی حقشناس: دولت به دنبال اخذ 2.7 میلیارد دلار از عراق است درحالیکه با احیای برجام میتوانست طی دو سال 100 میلیارد دلار نفت بفروشد
آقای حقشناس بفرمایید چه مسائلی در جلسه استانداران پیشین با حسن روحانی مطرح شد و آیا این جلسات ادامه دارد یا خیر؟
مرسوم است که مسئولان و مقامات پیشین، چه نمایندههای مجلس، چه وزرا و چه استانداران پس از پایان دوره مسئولیت جلساتی با یکدیگر برگزار میکنند و به بحث و تبادلنظر میپردازند. البته چنین جلساتی در فضای سیاسی ایران مسبوق به سابقه است. در این جلسات هم مبادله اطلاعات صورت میگیرد و هم در ارتباط با مسائل روز گفتوگو و تبادلنظر میشود.
به نظر شما چرا روحانی روی مسئله فرصت از دست رفته در احیای برجام بارها تأکید کرده است؟
تأکید آقای روحانی بر مسئله احیای برجام مختص امروز نیست بلکه ایشان زمانی هم که رییسجمهور بودند اعلام میکردند که اگر اجازه دهند برجام احیاء میشود. آقای ظریف هم در نشستی که در کلاب هاوس داشت هم موضوع را عنوان کرد و گفت اگر اجازه میدادند برجام قابلدسترس بود. واقعیت مطلب این است که در سال 99 شرایط احیای برجام فراهم بود. دولت بایدن آمادگی این تصمیم را داشت. اما فضای امروز با فضای سال 99 به لحاظ بینالمللی قابلمقایسه نیست. برگشت به گذشته هم متأسفانه امکانپذیر نیست.
به نظر شما اگر برجام در همان سال احیا میشد چه دستاوردهایی می تواست برای کشور داشته باشد؟
اگر برجام در سال 99 احیا میشد امروز ایران نیازمند یک کشور کوچک برای میانجیگری در راستای آزادسازی پول خودش در کره و عراق نبود. اگر برجام در روال عادی امضاشده بود ماهانه بیش از آن 7 میلیارد دلاری که در کره جنوبی داریم میتوانستیم درآمد ارزی داشته باشیم. اگر ایران 2.5 میلیون بشکه در روز نفت میفروخت، با ارقامی که امروز بین 70 تا 80 دلار در هر بشکه مطرح میشود درآمد قابلتوجهی برای ایران به وجود میآمد. احیای برجام نهتنها منابع مالی قابلتوجهی نصیب کشور میکرد بلکه دیگر نیاز نبود که برای مبادله تجاری تحریمها را غیرقانونی دور بزنیم. برجام میتوانست کشور را به روال طبیعی مدیریتی و اقتصادی هدایت کند. یک مثال واضح این است که شاخصهای پولی و مالی در سالهای 95 و 96 با امروز مقایسه شود. این مقایسه نشان میدهد که برجام چه تأثیری در اقتصاد کشور داشته است.
به نظر شما اگر برجام در سال 99 احیا میشد اما اف ای تی اف تعیین تکلیف نمیشد بازهم میتوانست دستاورد برای کشور داشته باشد؟
اف ای تی اف هم مانند احیای برجام یکی از موانع تجارت ایران با خارج است. امروز هم اگر توافق موقت یا تفاهم بین ایران با آمریکا امضا شود باید اف ای تی اف تعیین تکلیف شود. اف ای تی اف لوایح چهارگانه بود که دو مورد از آن تأیید شد و دو لایحه دیگر از آن در مجمع تشخیص متوقف شد. چه توافق موقف و چه برجام برای حصول نتایج اقتصادی نیازمند اف ای تی اف است.
به نظر شما اگر برجام در سال 99 احیا میشد امروز بازهم در تولید زیرساختها مانند انرژی، برق و آب ناترازی داشتیم؟
برای پاسخ به این پرسش فرض کنید کشور به 50 میلیارد دلار پول دسترسی داشت. با چنین مبلغی میتوانست تحول مناسبی در صنایع زیرساختی انجام دهد. یکی از مشکلات عدم بهرهبرداری از پروژههای کشور این است که منابع لازم مالی وجود ندارد. اینکه پروژهها گران تمام میشوند بهاینعلت است که منابع بهموقع تزریق میشود. میزان فروش نفت ایران در دوران تحریم کمتر از نصف است. اگر ایران بتواند بدون تحریم، نفت بفروشد سالانه بیش از 50 میلیارد دلار فقط از این محل کسب درآمد حاصل می شد. در حقیقت اگر برجام سال 99 احیا میشد طی این دو سال فقط 100 میلیارد دلار منابع حاصل از فروش نفت به کشور وارد میشد. این رقم میتوانست تحول خوبی در چرخه اقتصادی ایران ایجاد کند. تحریم باعث شده تکنولوژی در بخش صنعت و تولید قدیمی و فرسوده شود. تکنولوژی فرسوده و قدیمی دو عارضه دارد اول اینکه مصرف سوختش بیشتر است و دوم کالای باکیفیت تولید نمیکند.
محمدرضا خباز: کسانی که امروز در مقابل مذاکرات سکوت کردهاند کاش دیروز ساکت میشدند
آقای خباز چه مسائلی در جلسه استانداران پیشین با آقای روحانی مطرح شد؟
صحبتهای دکتر روحانی بهصورت کامل از رسانههای منتشر شد و مطلبی ناگفته باقی نماند. اما نکاتی که استانداران پیشین گفتند منتشر نشد. این جلسه تاکنون دو بار برگزارشده که به عقیده بنده کم بوده است، زیرا استانداران ظرفیتی دارند که در سایر مسئولیتها وجود ندارد. اهمیت استانداران این است که هم در صف هستند و هم در ستاد. به همین دلیل استاندار اطلاعات دقیقتری نسبت به سایر مسئولان دارد. استانداران سابق پیشنهادها و راهکارهای درست و دقیقی دارند که اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد میتواند بخش قابلتوجهی از مشکلات فعلی را حل کند، اما بنده گمان نمیکنم که گوش شنوایی برای این توصیه و راهکارها وجود داشته باشد.
به نظر شما اگر برجام در سال 99 احیا میشد چه تأثیری بر مدیریت اجرایی کشور میتوانست داشته باشد؟
مطلبی که دکتر روحانی اخیراً درباره برجام مطرح کردن برای اولین بار نیست. او هم درزمانی که رییسجمهور بودند و همزمانی که دیگر مسئولیت نداشتند قابلیت دسترسی به برجام در سال 99 را مطرح کردند.
بنده خاطرم هست روحانی دریکی از جلسات که از تلویزیون هم پخش میشد مطرح کردند اگر همین امروز هم نظام تصمیم بگیرد برجام را حل کند این موضوع قابلحل است.
در روایات و آیات قرآن آمده است که در تأخیر آفتهایی وجود دارد. همانطور که پیشبینی میشد حتی اگر امروز هم برجام احیا شود بهمراتب دستاوردهای آن کمتر از سال 99 است.
آن زمان آمریکا به دنبال ایران بود، اما امروز ایران متقاضی احیای برجام است. طبیعتاً در مذاکرات وقتی با دستپر بنشینند دستاورد بیشتر دارند اما وقتی دست آدم خالی باشد باید به حداقلها بسنده شود.
اگر آن زمان مسئولان ما دیر تصمیم نمیگرفتند امروز وضع بسیار بهتری داشتیم.
یکی از عیوبی که در کشور ما حاکم است همین فرصتسوزیها است. این فرصتسوزیها ظرفیتها را از بین میبرد.
دیر تصمیم گرفتن گاهی اوقات مانند بد تصمیم گرفتن یا تصمیم نگرفتن است.
کسانی که آن زمان رگهای گردنشان بلند شده بود و میگفتند نظارتهای پادمانی و دوربینهای آژانس در اماکن هستهای ما کار جاسوسی آمریکا و انگلیس است امروز ساکت شدهاند و در مقابل همکاریهای سازمان انرژی اتمی با آژانس انرژی اتمی سکوت کردهاند. کاش آن زمان سکوت میکردند.
در آن زمان تهمتهای فراوانی به ظریف و روحانی زدند. شخصیت بزرگی مانند ظریف را خائن خطاب کردند و توهینهای رکیکی به وی در مجلس شد، اما ظریف با سعهصدر ایستادگی کرد. آنکسانی که آن روزها مذاکرات را خیانت میدانستند امروز باید از مردم عذرخواهی کنند. به نظر بنده سال 99 فرصت بسیار مناسبی برای احیای برجام بود که از دست رفت. طبق برخی محاسبات به ازای هرروزی که احیای برجام به تأخیر بیفتد حدود 200 میلیون دلار ایران ازنظر مالی و درآمد نفت ضرر کرده و میکند. هرچند علاوه بر مسائل مالی فرصتهای سیاسی و اجتماعی هم از دست میرود. به نظر بنده این وهن است که ما انرژی به عراق صادر کرده باشیم اما وقتی دولت عراق میخواهد پول ما را بدهد باید از آمریکا اجازه بگیرد. حتی این پول را بهصورت نقد نمیدهد بلکه برای مسائل بشردوستانه مانند غذا و دارو به ایران تحویل میدهد. بخشی از آنهم برای هتل حجاج عربستانی هزینه میشود. جای تعجب دارد که حاضریم این وهن را بپذیریم اما مذاکره با آمریکا را نپذیریم. شنیدهشده است که نحوه مذاکره با آمریکا بهگونهای بوده که آنها در یک اتاق بودند و مذاکرهکننده ایران در اتاقی دیگر و به یکدیگر باواسطه یادداشت میدادند و مطالب خود را منتقل میکردند که به عقیده بنده این کارها درست نیست.
اقتصادی که امروز تورمش به حدود 70 درصد رسیده است برای طبقه متوسط جامعه هم شکننده است تا چه رسد قشر مستضعف. آقای سبحانی که از اقتصاددانان اصولگرا هستند اعلام کردند که 60 میلیون نفر در کشور با یارانه زندگی میکنند. بنده با او دو دور در مجلس بودم و او را آدم دانشمندی میدانم. این خیلی درد بزرگی است. اگر تصمیم درست و بهموقع گرفته میشد اکنون مشکلات در کشور نداشتیم.