خاتمی: اگر خود اصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است/ لحظه به لحظه مردم از حکومت دور میشوند/ چرا نمی گذارید همین احزاب نیم بند که مجوز هم دارند نامزدها را تعیین کنند؟
خاتمی در دیدار با شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب، بار دیگر بر لزوم خوداصلاحی حاکمیت تصریح کرد که با این شیوه حکمرانی، هم اسلام، هم مردم و هم ایران زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند.
وی با بیان اینکه طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که ماندهاند گرفتار انواع مسایل هستند.
خاتمی ادامه داد: مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. اگر هم میگویید زور داریم و همین است که هست؛ خب چرا به نام اسلام چنین میکنید؟
وی در این دیدار با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی و جنبههای سلبی و ایجابی آن گفت: انقلابی که از جمله شما (زندانیان سیاسی قبل از انقلاب)، بذرش را کاشتید، بزرگ و پیروز شد و توانست یک نظام ۲۵۰۰ ساله را براندازد و جمهوری اسلامی را پیشنهاد داد. این انقلاب یک جنبه سلبی داشت که همه گروهها با آن همراه بودند و در تغییر سلطنت اشتراک نظر داشتند. همگان عقبماندگی، استبداد و استعمار را نمیخواستند و این خواست سلبی از زمان مشروطه مطرح بود.
خاتمی افزود: متناظر این وجوه سلبی، وجوه ایجابی آن قرار دارد؛ در مقابل استبداد، آزادی و حاکمیت مردم، در مقابل استعمار، استقلال و در مقابل عقبافتادگی، توسعه و پیشرفت. این سه خواست عمومی بود، اما در تفسیر این خواستها اختلاف نظر وجود داشت و دارد. مسئله عدالت نیز شاه بیت خواست مردم هم در جنبه سلبی (نفی ظلم و تبعیض) و هم ایجابی بود.
وی گفت: انقلاب اسلامی، نظام جانشین را جمهوری اسلامی پیشنهاد داد؛ جمهوری، به همان معنی که در جهان هست و اسلام، یعنی بینش و برداشتی از اسلام در عرصه حیات اجتماعی باید با موازین بنیادین جمهوریت سازگار باشد. اگر آن روز که همه پرسی شد میگفتیم اسلامی که کنار این جمهوری مینشانیم، رأی مردم و حق حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای مجلس هیچ اصالتی قایل نیست و...؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده است، اسلامی که در نوفل لوشاتو مطرح شد، نیست. آیا جمهوری ما همان است که در دنیاست؟ آیا اسلام که از آن دم میزنند، همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلام (یعنی برداشت ویژه از اسلام) با جمهوریت و با دموکراسی و مردمسالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدی ها است.
هر جا اختیار است، باید مسئولیت هم باشد
خاتمی با اشاره به اینکه هر جا اختیار است، باید مسئولیت هم باشد بیان کرد: خبرگان اگر در جایگاه واقعی خود باشد، کارش نصب و عزل رهبری و نظارت بر رهبر و دستگاههای منسوب به ایشان است و شورای نگهبان باید مراقبت کند که رای مردم دزدیده نشود و حکومتها رای مردم را نخورند؛ نه اینکه قیمومیّت بر مردم داشته باشد.
وی گفت: نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد میکنم اما حرفمان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید. اصلاح در ساختار به گونهای که خبرگان به نمایندگی از مردم نقش کنترل قدرت فائقه را داشته باشد و شورای نگهبان در نقش درست خود باشد و مجمع تشخیص نماینده عرف کارشناس باشد.
ما حکمرانی خوب نداریم
لحظه به لحظه مردم از حکومت دور میشوند
خاتمی افزود: حکومتی که هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معنای واقعی کلمه و امنیت نباشد، پایدار نخواهد بود. قبلا گفتهام، اگر خود اصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است.
خاتمی با تاکید بر اینکه ما حکمرانی خوب نداریم و لحظه به لحظه مردم از حکومت دور میشوند گفت: نظام باید خود را اصلاح کند. قانون اساسی عیبهای زیادی دارد، اما الان نمیگویم عوض شود؛ بلکه باید در فضایی دموکراتیک بنشینیم و بحث کنیم و اصلاحات لازم را به عمل آوریم و اینک با همین قانون اساسی هم میتوان اصلاحات کرد. حکومت باید بگوید اشتباه کرده و خود را اصلاح کند.
خاتمی در پاسخ به کسانی که از انتخابات و موضع وی پرسیدند گفت: انتخابات برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمیشود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! وقتی همه درها بسته می شود و بخشهای زیادی از مردم اصلا نامزد مورد نظر خود را ندارند که بتوانند رای دهند، به چه چیز رأی بدهند.
وی با اشاره به اینکه در همه دنیا صلاحیت افراد در انتخابات را احزاب تعیین میکنند گفت: چرا نمی گذارید همین احزاب نیم بند که مجوز هم دارند نامزدها را تعیین کنند؟! مردم هم رأی بدهند. حال اگر اشتباه هم شد خود مجلس سازوکاری دارد که آنرا جبران کند.
خاتمی گفت: یک عده اسلام و انقلاب را قبول دارند، اما راه و روش جاری را قبول ندارند و می گویند شیوه حکومت باید عوض شود. این یعنی اپوزیسیون. باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضدّ است و باید نابود شود که این بدترین شکل دیکتاتوری است. اگر کسی بگوید با قانون شما و در چارچوب آن کار میکند ولو آن را قبول ندارد، چه؟؛ حال حرفهای جذاب پیش از انقلاب که کمونیست ها و حتی خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اینکه توطئه آمیز دست به خشونت و به هم زدن نظم کنند، پیشکش! از نهضت آزادی و بازرگان و ملی مذهبیها و سحابی ها نجیبتر کسی را داریم؟ و اگر بنا باشد اپوزیسیون قانونی حضور داشته باشد چه کسی از اینها بهتر. صاف بگوئید اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید. در این کشور عملاً چیزی بنام «جرم سیاسی» به رسمیّت شناخته نمی شود و یا همه چیز و همه کس به اتهام ضدیت با انقلاب به اتهام ضدیّت با امنیت برخورد می شود.
با ضرب و زور هم کار درست نمی شود
امیدوارم حضرات در راس امور، مصلحت را بشناسند
وی گفت: وقتی ۷۰ درصد مردم نامزد مطلوب خود را نداشته باشند، طبیعی است که علاقه ای به رأی دادن نداشته باشند. با ضرب و زور هم کار درست نمی شود. امیدوارم حضرات در راس امور، مصلحت را بشناسند و در نظر بگیرند و فضا را باز کنند.