با دوراندیشی هیات ایرانی در مذاکرات برجام، قرار بود در ۱۶ مهر ۱۴۰۴ پرونده ایران بطور کامل از شورای امنیت خارج شود، اما به دلیل عدم احیای برجام این موضوع دست نیافتنی به نظر میآید
کوروش احمدی می گوید آژانس مدعی است که ایران به غیر از استفاده تسلیحاتی، هیچ استفاده دیگری از اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ندارد. آژانس همچنین شکایت دارد که ایران از دادن ویزا به یک سوم از اعضای تیم بازرسی از جمله با تجربهترین آنها برای نظارتهای توافق شده خودداری کرده است. برغم این دو مشکل و نیز مشکل مداوم سه سایت قدیمی، به نظر نمیرسد که شورای حکام در نشست هفته آیندهاش قطعنامهای علیه ایران را در دستور کار داشته باشد.
رفتارهای اتمی ایران طی چند ماه اخیر، رفتارهای خطی نبوده و سیر فراز و فرودی به خود گرفته است. طبق آخرین گزارش آژانس، ایران تا حدی فعالیتهای رو به رشد هستهای خود را محدود کرده و نشانههای جدیدی برای تعامل وجود دارد. اما به واقع، ماجرا چیست؟
به جهت بررسی موضوع فوق گفتوگو کردیم با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
تحلیل شما از رفتارهای اتمی ایران با توجه به گزارش اخیر اژانس چیست. به نظر شما علت رفتارهای سینوسی ایران که آژانس مدعی آن است، چیست؟
گزارش جدید آژانس که برای ارائه به شورای حکام در هفته آینده تهیه شده، از کاهش موجودی اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی ایران از طریق رقیق کردن بخشی از آن سخن گفته است. با توجه به این که قبلاً مقامات آژانس مدعی بودند که موجودی ۶۰ درصدی اگر اندکی بیشتر غنی شود برای تولید سه بمب اتمی کافی خواهد بود اکنون میگویند با کاهش موجودی، اورانیوم ۶۰ درصدی موجود برای کمتر از سه بمب کافی است. هفته پیش گروسی به رؤیترز گفته بود که میزان غنیسازی ۶۰ درصدی درپایان سال قبل از ۹ کیلو به ۷ کیلو در ماه کاهش یافته است. همچنین میدانیم که آژانس در گذشته نیز گفته بود که ایران بین خرداد تا آبان سال گذشته غنیسازی ۶۰ درصد را به ۳ کیلو در ماه کاهش داده بود. اما به گفته آژانس مقدار غنیسازی ۶۰ درصدی از آبان به بعد از ۳ کیلو به ۹ کیلو در ماه افزایش یافته بود. با این حال گروسی گفته بود که این فراز و نشیب در حجم غنیسازی از نظر او روند اساسی را که افزایش مستمر موجودی اورانیوم غنی شده است، تغییر نمیدهد. آژانس مدعی است که ایران به غیر از استفاده تسلیحاتی، هیچ استفاده دیگری از اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ندارد. آژانس همچنین شکایت دارد که ایران از دادن ویزا به یک سوم از اعضای تیم بازرسی از جمله با تجربهترین آنها برای نظارتهای توافق شده خودداری کرده است. برغم این دو مشکل و نیز مشکل مداوم سه سایت قدیمی، به نظر نمیرسد که شورای حکام در نشست هفته آیندهاش قطعنامهای علیه ایران را در دستور کار داشته باشد. غرب که باید بانی چنین قطعنامهای باشد، این روزها گرفتاریهای متعددی در اوکراین و خاورمیانه دارد و احتمالاً مایل نخواهد بود که مشکل حاد دیگری را نیز برای خود ایجاد کند. ضمن اینکه سفر ماه آینده گروسی به ایران نیز در برنامه است.
به نظر شما چنین افت و خیزهایی چه دلیلی میتواند داشته باشد و آینده را چگونه میتوان دید؟
این اقدام ایران و گزارش آژانس مبنی بر کاهش سرعت غنیسازی در سطح ۶۰ درصد میتواند اندکی سطح تنش را کاهش دهد. در این رابطه، برخی تحلیل گران غربی از احتمال توافق جدیدی بین ایران و آمریکا از کانالهای غیرعلنی سخن گفتهاند که البته نشانه چندانی از تماسهایی طی هفتههای اخیر مشهود نبوده است. فراز و نشیب در سطح غنیسازی در ایران از ماه خرداد سال گذشته را شاید بتوان از یک سو به مذاکراتی که از ماه اردیبهشت با هدف نیل به یک تفاهم نانوشته شروع شده بود، نسبت داد و از سوی دیگر به تحولات و تنشها در منطقه. بعد از تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا و انتقال سپرده ایران از کره به قطر در شهریور گذشته، آژانس از کاهش میزان غنیسازی در ایران خبر داد. گزارشهای بعدی آژانس مدعی افزایش سطح غنی ساز از آبان بود که ممکن است بی ارتباط با شروع جنگ غزه در ۱۵ مهر نبوده باشد. محتمل است از آنجا که مقامات ما یک راهبرد درازمدت برای حل بحران هستهای و سایر بحرانها در رابطه با غرب ندارند، این افت و خیزها به صورت سینوسی در ارتباط با تحولات جانبی ادامه داشته باشد. البته انگیزه هم مهم است. بعد از رکود برجام با نوعی خلاء مواجه هستیم و ایران انگیزهای برای تعدیل برنامه غنیسازی خود نمیبیند. اما متأسفانه آنچه در این میان ثابت است تحریمها علیه اقتصاد ایران است که به تدریج و در دراز مدت ایران را با مشکلات حاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مواجه کرده و خواهد کرد.
تا مهرماه اینده برخی بندهای بسیار مهم غروب برجام منقضی میشود؛ ایا برجام تا ان موقع دوام خواهد داشت و شاهد تحول خاصی در ان دوره خواهیم بود؟
مطابق برجام قرار است در اکتبر ۲۰۲۵ یعنی ۱۰ سال بعد از "روز تصویب" محدودیتهای هستهای علیه ایران نیز مانند محدودیتهای تسلیحاتی در اکتبر ۲۰۱۸ و محدودیتهای موشکی و ... در اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شود. مهمتر از آن قرار است قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شود و خاتمه یابد که در آن صورت بند ۱۱ آن نیز که مربوط به اسنپ بک یا مکانیسم ماشه است، منتفی شود و برنامه هستهای ایران بطور کامل از دستور کار شورای امنیت خارج شود. میبینید که چه مآل اندیشی و اندیشه دقیقی از جانب هیأت ایرانی در برجام اعمال شده بود.
با این حال در پی خروج ترامپ از برجام و ممکن نشدن رسیدن به توافقی با ترامپ در مورد برجام که ممکن بود با نام جدیدی و برخی تغییرات شکلی و سطحی انجام شود و مهمتر از آن ممکن نشدن توافق با دولت بایدن برای احیای برجام، دورنمای آنچه که انتظار آنرا برای ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۱۶ مهر ۱۴۰۴) داشتیم، دست نیافتنی به نظر میآید هر چند هنوز هم شاید بطور کامل منتفی نباشد. به هر حال، محتمل است در صورتی که توافقی برای احیای برجام حاصل نشود، غربیها اقدام به فعال کردن مکانیسم ماشه کرده و قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه ایران را برگردانند. در این صورت متأسفانه روزهای دشوار ما و اینبار با یک مبنای حقوقی سازمان مللی ادامه خواهد یافت.
اظهارنظرها مکرر رسانهها و برخی مقامات غربی درباره دست یافتن ایران به مواد کافی برای تولید بمب هستهای ناشی از چیست؟
این اظهار نظرها مبنا و اساسی غیر از همان که آژانس میگوید ندارد. آژانس میگوید ایران دارای اورانیوم ۶۰ درصدی کافی برای ساختن سه بمب هسته است؛ به شرطی که تا حد ۹۰ درصد غنیسازی شود که البته رسیدن به این سطح از غنا نه کار مشکلی است نه کاری زمانبر. البته این تنها از جهت فراهم کردن بخشی از لوازم ساختن بمب درست است. بمب ظاهراً به کارها و فعالیتهای بیشتری ما چاشنی انفجاری و وسیله پرتاپ و ... نیز نیاز دارد. در مورد زمان لازم برای فراهم شدن همه لوازم حدس و گمانهایی از چند ماه تا دو سال شنیدهایم و آن از لحظهای است که ایران تصمیم سیاسی لازم برای ساخت بمب را اتخاذ کرده باشد. آمریکائیها تا کنون به دفعات گفتهاند که نشانهای حاکی از اتخاذ چنین تصمیمی ندیدهاند. البته در صورت اتخاذ چنین تصمیمی ظاهراً لازم است که کشور مربوطه از ان پی تی هم خارج شود و نظارت آژانس را هم متوقف کند. حداقل تا کنون کشورهایی که طی سه چهار دهه اخیر بمب اتمی ساختهاند در ان پی تی نبوده و با آژانس کار نمیکردهاند