پیروزی سویه غالب ایدئولوژیک در جدال شنبه و پنجشنبه
کارمندان و کارگران در حالی که خود را برای کم شدن قریبالوقوع ساعت کاری از 44 به 40 ساعت آماده میکردند و منتظر تصویب نهایی مصوبه کمیسیون اجتماعی، در صحن علنی مجلس بودند، دیروز در کمال شگفتی خبر رسید که کاهش ساعت کاری رای نیاورد!
نمایندگان بین منافع اقتصادی و توجه به دلایل بخش خصوصی در تعطیلی روز شنبه و فشارهای ایدئولوژیک جریانهای تندروی مجلس و البته دولت که حامی تعطیلی پنجشنبههاست، ترجیح دادند محافظهکارانه راه سومی در پیش بگیرند و اساسا با کاهش ساعت کاری مخالفت کنند
کلیات لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری درباره کاهش ساعات کاری ادارات و افزایش تعطیلات پایان هفته که سال گذشته به تصویب مجلس رسیده بود و به نظر قطعی میرسید، عاقبت مغلوب جزئیاتی شد که این روزها اغلب شئون زندگی شهروندان را در ایران تحتالشعاع خود قرار داده است. جرئیاتی که عاقبت نمایندگان مجلس را واداشت، صورت مسئله را پاک کنند و اساسا رای سال پیش خود را در خصوص کاهش ساعت کاری پس بگیرند. حال جرئیات چه بود؟ جنگ میان تعطیلی پنجشنبه و شنبه. نبردی با سویه غالب ایدئولوژیک، که این روزها کمتر حوزهای در کشور، تحتالشعاع آن قرار نگرفته است.
اواخر فروردین ماه بود که کمیسیون اجتماعی پس از تصویب کلیات در صحن علنی مجلس، تعطیلی دو روز در هفته را مصوب کرد و با وجود رای بر تعطیلی پنجشنبه و جمعه، تصمیمگیری نهایی آن را به صحن علنی مجلس واگذاشت. اما این رای در حالی بود که بسیاری از مجلسیان و اغلب نمایندگان بخشهای خصوصی موافق تعطیلی شنبهها به جای پنجشنبه بودند. آنها با استناد به اینکه در بیش از ۷۰ درصد کشورهای دنیا، «شنبه» بهعنوان یکی از روزهای تعطیل رسمی است، بهتر دیدند که در ایران نیز «بهمنظور همگامسازی با بازارهای جهانی» روز شنبه همراه با جمعه تعطیل باشد.
استدلال آنها گرچه ایران به دلیل تحریمها از قافلة تجارت جهانی عقب است؛ کاملا منطقی مینمود؛ چراکه تعطیلی پنجشنبهها و جمعهها، ایران را از مناسبات اقتصادی هر چند اندک و تجارت بینالملل، چهار روز عقب میاندازد. اما دریغ که در اکوسیستم سیاسی امروز ایران اولویت نه اقتصاد، بلکه موارد دیگری ازجمله ایدئولوژی، لجبازیهای جناحی، اختلافات سیاسی و... است. در این میان نمایندگان بین منافع اقتصادی و توجه به دلایل بخش خصوصی در تعطیلی روز شنبه و فشارهای ایدئولوژیک جریانهای تندروی مجلس و البته دولت که حامی تعطیلی پنجشنبههاست، ترجیح دادند محافظهکارانه راه سومی در پیش بگیرند و اساسا با کاهش ساعت کاری مخالفت کنند. با این حساب ایران در کنار جیبوتی و سومالی قرار گرفت؛ تنها کشورهایی در دنیا که شاغلین آنها شش روز در هفته کار میکنند. این در حالی است که در سایر کشورها از جمله کشورهای مسلمان جمعه و شنبه به عنوان روزهای تعطیل شناخته میشود.
دلایل عجیب برای مخالفت با تعطیلی شنبه
به عقیده بسیاری از صاحبنظران تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه منطبق با الگوی جهانی بود. با این حال برخی ابراز نگرانیها بیشتر جنبه سنتی و مذهبی داشت. این در حالی است که پنجشنبه تعطیلی مذهبی نیست و برعکس روز جمعه است که برای مسلمانان بهواسطه نماز جمعه ارزشمند بوده و برای آن آیه قرآنی وجود دارد که کسبوکار را رها و نمازجمعه برپا کنند.
برخی معتقدند نگرانی اصلی اصولگرایان تندرو درمورد تعطیلی شنبهها از جنس مذهب نیست. بلکه از جنس ایدئولوژی است. ایدئولوژی که بر پایه مخالفت با یهود بنا شده و در نتیجه ترجیح میدهد انگ هر شباهتی با این آیین را از دامان خود بزداید
اما در این میان برخی معتقدند نگرانی اصلی اصولگرایان تندرو از جنس مذهب نیست. بلکه از جنس ایدئولوژی است. ایدئولوژی که بر پایه مخالفت با یهود بنا شده و در نتیجه ترجیح میدهد انگ هر شباهتی با این آیین را از دامان خود بزداید. خلیل بهروزیفر، عضو کمیسیون اجتماعی به وضوح بخشی از اولویتی که سبب شد تا با تعطیلی شنبه مخالفت و در نهایت به رای نیاوردن کاهش ساعت کاری منجر شود را بیان کرده است. او دلیل تاکید بر تعطیل شدن پنجشنبه به جای شنبه، را عدم همراهی با یهودیان اعلام کرد.
آرمان خالقی، عضو هیأت مدیره خانه صمت هم به نقل از کسانی که موافق تعطیلی پنجشنبه و جمعه هستند دو دلیل شگفتانگیز دیگر را بیان داشت؛ یکی از این دلایل افزایش نرخ جمعیت بود! و دیگری اینکه مردم روز پنجشنبه به بهشت زهرا مراجعه میکنند!
استدلال حجتالاسلام محمد تقی نقدعلی یکی از نمایندگان تندروی مجلس هم در مخالفت با تعطیلشدن شنبهها ارتباط غریبی با غزه پیدا کرد. او در این خصوص گفت: «در این روزها که مصیبت غزه برپاست، تعطیلشدن شنبه آثار سوء فرهنگی دارد.»! به گفته او تعطیلی شنبه، روز جمعه بهعنوان روز عبادت را تحتالشعاع قرار میدهد. رسانههای جریان تندروی اصولگراها بارها در مطالبی توجه به تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه را توطئه غرب و صهیونیسم و در راستای جنگ نرم تفسیر کرده و اساسا وقعی به دلایل فعالان حوزه اقتصادی نگذاشتهاند.
استقبال از آخر هفته دو روزه
هرچند که موضوع افزایش تعطیلات آخر هفته در ایران تازه مصوب شده است، اما این موضوع سالهاست که در دستور کار مجلس بوده و حتی سالها بخش خصوصی پیشنهادهای خود را درخصوص تعطیلی روز شنبه به جای پنجشنبهها، برای نزدیک شدن به روزهای کاری در اغلب کشورهای دنیا مطرح کرده است. حتی بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 97، به نمایندگان پیشنهاد شده بود که برای افزایش تعطیلات، روزهای جمعه و شنبه زمان مناسبتری برای تعطیلات در ایران است
شمار تعطیلات اغلب کشورهای جهان بین ۱۱۰ تا ۱۲۹ روز است؛ در ایران اما با احتساب ۲۷ روز تعطیلی رسمی -اعم از تعطیلات ملی، شمسی و قمری- و ۵۲ روز تعطیلی جمعه - آخر هفته - شمار روزهای تعطیلی تنها به ۷۹ روز میرسد.
بسیاری معتقدند رویکرد جهانی دو روز تعطیلی آخر هفته، الگوی موفقی بوده است و پیوستن به این الگوی جهانی اقدام موثری در بهرهوری نیروی کار و رونق گرفتن گردشگری داخلی است
در سال ۲۰۰۸ کشورهای حوزه خلیجفارس که همگی آنها مسلماننشین هستند، برای جبران خسارت اقتصادی تحمیل شده به کشورهایشان که تبعات عدمتطابق تعطیلات آخر هفته با نظم جهانی بود، تصمیم به تغییر تعطیلات پایان هفته خود گرفتند و شنبه جایگزین تعطیلی پنجشنبه شد.
دودی که به چشم شهروندان رفت
بسیاری از شاغلان امیدوار بودند که با تصویب این لایحه، ۵۲ روز به تعطیلاتشان در سال اضافه و هر ماه ۱۶ ساعت کاری از فعالیتشان کم میشود. این موضوع قطعا به افزایش سطح رضایت آنها از زندگی و اعضای خانوادهشان منجر میشد. اما به عقیده صاحبنظران، عدم رای به کاهش ساعت کاری نشانی است بر اینکه «کشور بر مدار لجبازی اداره میشود؛ لجبازی با مردم، با فعالان اقتصادی، با اساتید دانشگاه، با کارشناسان، با عرف معمول، با قواعد عادی مدیریت و با هر چیز نرمال دیگری در جهان».