آرایش پرابهام
دلاور احسانی: آخرینخبرهای منتشر شده از انتخاباتو داوطلبانی که برای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری ثبت نام کردهاند، نشان از افزایش تعداد کاندیداها و چهرههایی دارد که متعدد و متنوعتر به نظر میرسند. اولین نکتهای که به ذهن میآید این است که در این دوره تعداد نامزدهای پوششی در قالب چهرههای تندرو و میانهرو زیاد خواهد بود.
آرایش انتخاباتی در روز سوم ثبتنام کمی متفاوتتر از پیشبینیها بود. حضور “وحیدحقانیان” در وزارت کشور که با قطعی برق هم همراه شد، نشان داد چراغهای جدیدی برای انتخابات ریاستجمهوری این دوره روشن شده است. آمدن او دیروز رسانهها را کمی مشغول کرد. برخی تحلیل کردند؛ آمدنش اهمیت چندانی در چینش آرا و تغییر معادلات ندارد. برخی ورود این عضو دفتر رهبری را به منزله ورود یک نیروی سوم تلقی کردند که میخواهد نقش جریان جدیدی را از درون قدرت بازی کند. تحلیل سوم بر این بوده که او با انگیزههای شخصی به انتخابات آمده تا در معرض نگاه مردم قرار گیرد و سایه جدیدی بر گمانهها بزند. هر کدام از این تحلیلها اگر نزدیک به واقعیت باشد، در شرایط فعلی او را مقابل گزینههای موجود به مزیت قابل توجهی نمیرساند، جز اینکه به عنوان یک شگفتی گذرا و گرم کننده تنور سرد انتخابات از آن یاد کنیم. البته این شگفتی کوچک در برابر حجم بزرگ رخوت در مردم، غیرقابل توجه است.
البته او پس از ثبت نام در بیان شرایط کلی کشور و مزیتهایی که دارد، گفته:«شرایط ایران و جهان را در این مقطع مهم میدانم. به همین دلیل با تصمیم شخصی، خود را برای نامزدی چهاردهمین دوره ریاستجمهوری ایران معرفی میکنم. در دوران ۴۵ ساله خدمت خود در نهاد ریاست جمهوری و دفتر مقام معظم رهبری، با ارتباط نزدیک با کلیه بزرگان نظام، همه روسای سه قوه، وزرا و استانداران و سفرا، شهرداران و سایر مسئولان میانی کشور، تبادل نظر داشته و با مسائل کشور آشنایی کامل دارم. بنا دارم از آخرین لایه مغز نظام به پوسته اول و ظاهری گذر کنم. »
پزشکیان، مستقل یا اصلاحطلب؟
حضور پزشکیان برای ثبتنام نیز همانگونه که او از ابتدای کار معلوم بود اتفاق چندان غیرمنتظرهای به نظر نمیرسید. این نماینده فعلی و ادوار مجلس بعد از ثبت نام گفت: «باید برای اهداف سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری تلاش کنیم. قرار بوده ایران جایگاه اول منطقه را در عرصه اقتصاد، علمی و فناوری با هویت اسلامی و انقلاب داشته باشد. سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، عدم فقر و تبعیض جزو بندهای سیاستهای ابلاغی رهبری بوده است. ما باید در منطقه جایگاه برتری میداشتیم و باید کاری میکردیم مردم از سلامت کامل برخوردار بوده و آموزش از عدالت برخوردار میبود.»
این داوطلب ریاست جمهوری گفت: «تنظیم رابطه دولت و مردم و همچنین افزایش سهم مردم در امور کشور و ایجاد امکانات عادلانه برابر و رفع تبعیض در مناظق مختلف از جمله این موارد ابلاغی است. آیا مناطق مختلف کشور دسترسی عادلانه به منابع دارند؟» البته حضور او به منزله ورود یک اصلاحطلب به عرصه انتخابات و برآورده شدن شرط اصلاحطلبان نیست، چراکه نه مواضع او در سالهای گذشته با آنها هماهنگشده بود و نه آمدنش به عرصه انتخابات ریاستجمهوری با اعلام رسمی جبهه اصلاحات همراه شده. دیروز “محسن رهامی” گفته از من، پزشکیان و جهانگیری خواستهاند که بیاییم. با این حال او از جلسات این هفته جبهه اصلاحات برای معرفی گزینه نهایی صحبت کرد که نشان میدهد این جریان هنوز به گزینه نهایی نرسیده است.
هزینههای زاکانی برای جلیلی
بعد از درگیری مجازی تندروها با لاریجانی سر موضوع «ارتفاع گرفتن از روشهای منسوخ» تیم جلیلی و زاکانی فعالتر شدند و با دامن زدن به اختلافات ماهوی این دو قصد دارند دوگانهسازی انتخاباتی را برجسته کنند. این رد و بدل شدن بلافاصله توئیتها و کانالهای تلگرامی در حالی فضای مجازی برای مردم عادی کاملا مسدود و فیلتر است با نقل در سایتها و خبرگزاریها بیش از اصل موضوع جلب توجه کرده. برخی میگویند افرادی که فضای مجازی را برای مردم مسدود کردند، حالا برای تبلیغ و به هدف رسیدن از همین ممنوعه برای خود بهره میبرند. از آن سو این دوگانه چنان غیرمنتظره و ناگهانی اتفاق افتاده که اغراقآمیز بودن آن را بیشتر به ذهن متبادر میکند. تند کردن این دوگانه در نگاه اول این دریافت را ایجاد میکند که اصولگرایان قصد دارند با ایجاد جنجالهای مجازی، اصلاحطلبان و میانهروها را از معرفی نامزد مرتبط با جریان خود بینیاز جلوه دهند. لفظ ایجاد دوقطبی شدید در روزهای گذشته و گمانهزنیها درباره چسبندگی طیف میانهرو و بخشی از اصلاحطلبان به روحانی از این زاویه قابل طرح بود. با این وجود زاکانی هم بعد از حضور پررنگ در این دعوای سیاسی وارد گود شد. او جمعه شب در قم اعلام ورود کرده بود و بعد از ثبتنام، احتمالا پوششی برای جبهه انتخاباتی دولتیها خواهد بود که این روزها کمتر سعی میکنند وارد اظهارنظر شوند و از دور دستی بر آتش دارند. زاکانی که در شهرداری تهران منتقدان زیادی از درون شورای شهر تا مردم عادی دارد این بار با کارنامه اجرایی خود پا به عرصه خواهد گذاشت، موضوعی که آمدنش را نه یک فایده برای جلیلی و همراهانش که تبدیل به هزینه خواهد کرد. او پوشش کاذبی خواهد بود که لایه نازک انتقادها او را نماینده ناکارآمدیها در دولت و شهرداری مطبوع تندروها خواهد کرد. از این رو به نظر میرسد آمدن او که با هدف ترمیم سابقه کوتاه و پرحاشیه مدیریتی او در شهرداری صورت گرفته و میخواهد تنفسی باشد برای رفع زمزمههای برکناری او از مسند مدیریت شهری تهران، طیف جلیلی و اطرافیانش را دچار آشفتگی در معنا خواهد کرد. “عباس عبدی” فعال سیاسی اصلاحطلب، درواکنش به ثبتنام برخی از چهرهها در انتخابات ریاستجمهوری نوشت:« برخی از حضور چند نامزد انتخاباتی دچار ترس و ناامیدی شدهاند. نگران نباشید. آنها در ساختار موجود اجازه رشدی بیش از این جایگاهی که هستند را ندارند. کارکرد آنان در حد پریدن به اصلاحطلبان یا برای ترساندن مردم و ترغیب به شرکت و رای دادن به رقبای آنان؛ یا پیشمرگ نامزد اصلی شدن است.»
خبری از اصلاحطلبان نیست!
تا آخرین ساعات ثبت نام روز سوم، اما خبری از یک نامزد شاخص از سوی اصلاحطلبان نبود. آنها که اخیرا حضور خود در عرصه انتخابات را به داشتن یک نامزد شاخص از این جریان در برابر مسئله ردصلاحیت شورای نگهبان طرح کردند، هنوز به جمعبندی نرسیدهاند. دو گروه از اصلاحطلبان معتدل و تندرو احتمالا در بازخورد حضور خود در افکارعمومی و امکان ورود نهایی به رقابت با تردیدهای زیادی مواجهند.
فتاح نمیآید
در حالیکه گمانهها بر پوششی بودن جلیلی برای فتاح یا مخبر بوده، اما یکی از گزینههای اصلی دیروز رسما اعلام کرد که وارد مبارزات انتخاباتی نخواهد شد. پرویز فتاح گفت: «با تشکر از ابراز لطف اقشار مختلف جامعه و دلسوزان نظام اسلامی برای دعوت از اینجانب جهت حضور در انتخابات ریاست جمهوری، حکم رهبر معظم و فرزانه انقلاب را مدال افتخار و ادامه خدمت در سنگر ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) را بر خود فرض میدانم.»
آقا محسن و رایزنی با اصولگرایان
آقا محسن که از او به عنوان مرد همیشه در صحنه رقابتهای انتخاباتی اما ناکام این میدان یاد میکنند، بعد از سال 1400 وارد دولت رئیسی شد و بعدها با چالشهای پشتپردهای در صحنه دولت سیزدهم به حاشیه رفت. او دیروز در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «با برادرانم در جبهه انقلاب، آقایان مخبر،جلیلی، زاکانی، بذرپاش، قاضیزاده هاشمی، اسماعیلی و ...نشست های صمیمانهای داشتم. وحدت میان نیروهای انقلاب و استفاده از تمام ظرفیتهای ملی یک ضرورت انکارناپذیر برای پیشرفت ایران عزیز است.» او در این توئیت تصاویری از این چهرهها را منتشر کرده است و جای یک چهره را خالی گذاشته است. چهرهای از بین این گزینهها و یا حتی گزینه جدید که شاید بتواند مایه وحدت شود. سخنان باریک و شیرینیهای حضور او هرچند گرم کننده فضای انتخابات نیست، اما همیشه خاطرهانگیز است.
محسن هاشمی، انتخاب اولیه حزب کارگزاران
دیروز “سید محمود علیزاده طباطبایی” با اشاره به برگزاری جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران اظهار کرد: در این جلسه “محسن هاشمی” به عنوان نامزد حزب انتخاب شد، ولی اگر “اسحاق جهانگیری” ثبتنام کند، او به عنوان نامزد حزب به جبهه اصلاحات معرفی خواهد شد. این حزب گفته از محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری برای حضور در انتخابات حمایت میکند. وی ادامه داد: قرار است احزاب گزینههای خود را به جبهه اصلاحات معرفی کنند و تصمیم جمعی در این زمینه گرفته شود.
با آمدن لاریجانی و چسبندگی فکری او به میانهروها آمدن جهانگیری که تمایل بیشتری به اطلاحطلبان دارد در ابهام است. جهانگیری هم مانند علی لاریجانی ابتدای طرح موضوع انتخابات زودرس چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از جمله گزینههای مهمی بوده که موضوع تایید و ردصلاحیتش با توجه به تجربه انتخابات سال 1400 در ابهام است.
لاریجانی بعد از آمدن که به نظر میرسید چراغ سبزی در اینباره دریافت کرده، موضوع حضور جهانگیری را موکول به تصمیم نهایی او در این فضای تردیدآمیز کرده است. احتمالا طیف میانهرو و اصلاحطلب در شرایط فعلی تمایل بیشتری به جهانگیری دارند و حضور منتج به رقابت او باعث خواهد شد چهره شاخصی به دفاع از منتقدان وضع موجود بپردازد. از اینرو حضور لاریجانی و جهانگیری با پیچیدگیهای سیاسی در درون طیف منتقد و در مواجهه با شورای نگهبان با دشواریهایی رو به روست.