4 گزینه کاندیداتوری روی میز جبهه اصلاحات
از دیروز بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم آغاز شد و شاید بیش از همه این اصلاحطلبان باشند که نمیدانند چه بر سر نامزدهایشان خواهد آمد. نامزدهایی که سهم حداقلی را از سونامی ثبتنامها داشتند و در حقیقت نام چهار نفر به عنوان نامزد اصلی اصلاحطلبان با توان عبور از فیلتر شورای نگهبان وجود دارد. در جبهه اصلاحات اتفاقات عجیب، کم روی نداد. از یک سو برخلاف انتظار از چندین چهره که در گمانهزنیهای سیاسی و رسانهای بسیار از آنها نام برده شد، خبری نبود؛ محمدرضا عارف، محسن هاشمی، محمد صدر و... در نهایت شایعات را به واقعیت بدل نکردند و عطای حضور در انتخابات ریاستجمهوری را به لقایش بخشیدند. در سوی دیگر برخی چهرهها هم که نامی از آنها برده نمیشد، در خیابان فاطمی حاضر شدند و شناسنامه به دست، ثبتنام کردند. از مصطفی کواکبیان که چراغ اول اصلاحطلبان را روشن کرد تا ناصر همتی، علی صوفی، محمدعلی وکیلی، محمود صادقی و سیدهحمیده زرآبادی که تقریبا کارشناسان معتقدند تأیید صلاحیت آنها چندان قابل پیشبینی نیست تا جایی که به اذعان بسیاری حضور این افراد در وزارت کشور و سخنرانی پنجدقیقهای پشت تریبون را صرفا فرصتی برای بیان مواضع خود دیدند. در این بین سایر کاندیداهای جبهه اصلاحات که تصمیم به ثبتنام گرفتند، ازجمله کسانی بودند که انتظار برای حضورشان وجود داشت. در این میان چهرههای شاخص شامل اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، عباس آخوندی و مسعود پزشکیان است. در یک ارزیابی کلی بدیهی است که وزن و جایگاه اسحاق جهانگیری با توجه به سابقه، عملکرد و عقبه وی به مراتب بیشتر از سایر گزینههای اصلاحطلبی است تا جایی که میتواند جدیترین نامزد این جبهه (اصلاحات) به شمار آید. او که با شعار «برای ایران» آمده است، در پاسخ به این سؤال که دولت او دولت سوم روحانی خواهد بود؟ گفت: «من اسحاق جهانگیری هستم». او که نهایت اخلاقمداری را در سال ۹۶ به نمایش گذاشت و در حالی که شاید اقبال عمومی به او بیش از روحانی بود به نفع رئیس دولت یازدهم کنار کشید، این بار برای ایران آمده است و میگوید «حال ایران خوب نیست». جهانگیری در اولین سخنان خود بعد از ثبتنام گفت: «با امید به برداشتن قدمهایی در جهت اصلاح رویکردها و رویههای غلط و خلق ظرفیتهای تازه وارد عرصه انتخابات شدم». جهانگیری تأکید کرد: «ایران امروز میتواند این تنگناها و چالشها و حتی بحرانها را پشت سر بگذارد و چشمانداز راهگشا و امیدبخشی را پیشروی خود ببیند، به شرط آنکه اولا مدل حل مسائل بنیادین و ابرچالشها باید بر اجماعسازی در میان همه ارکان نظام و تأمین مشارکت فعال آنان بر وجود مسئله و راهحل آنها و بهکارگیری تیم مدیریتی کاردان مبتنی باشد». جهانگیری تصریح کرد: «من آمدهام تا نظام مدیریتی کشور را به جای تکیه بر تبلیغات و صنعت دستاوردسازی به ضرورتِ مهم دردها و دغدغههای واقعی مردم، از قبیل کوچکشدن سفره و رنج بیماری و بیکاری و بیآیندگی و مداخلهگری در زندگی آنها، به تلاش برای کاهش و حل آنها سوق بدهم». هرچند برخی معتقدند سایه رد صلاحیت او مانند انتخابات ۱۴۰۰ کماکان سنگینی میکند، اما او همچنان مهمترین گزینه اصلاحطلبان است که تجربه، توان، دانش و محبوبیت لازم را برای انسجام در جبهه اصلاحات دارد. البته گزینههای آخوندی، شریعتمداری و پزشکیان هم در صورت تأیید صلاحیت میتوانند بازیگران مهم انتخابات پیشرو باشند. عباس آخوندی که با بیان ساخت یک میلیون مسکن در زمان وزارتش وارد وزارت کشور شد، دغدغه خود را اینگونه بیان کرد: «من نگران ایرانم، نگران فقر، منازعه بینالمللی و فروپاشی اجتماعی و فرهنگی ملتی که هسته مرکزی یک تمدن چندین هزارساله است. ملتی که باید عنصر اصلی پیوند ملتهای منطقه و مایه ثبات و توسعه خود و پیرامون باشد، دچار کشمکشهای بیپایان و بیانتهایی شده است».
محمد شریعتمداری هم پس از ثبتنام در انتخابات با بیان اینکه درست است که بدون سیاستگذاری نمیتوان حکمرانی موفقی داشت، اما هیچ سیاستی هم بدون یک روح جمعیِ امیدوار و متحد موفق نخواهد شد، گفت: «امروز من به این دلیل اینجا هستم که میدانم حال ایران ما، این میراث مشترکمان خیلی خوب نیست، اما باور دارم که میشود اوضاع را بهتر کرد و ایرانی آباد و شاد ساخت».شریعتمداری اضافه کرد: نه حاکمیت دوگانه شکل میدهم و نه یکدستسازی و خالصسازی خواهم کرد، بلکه تلاش میکنم تفاهم و ائتلاف حداکثری را برای حل مسائل مردم به وجود آورم.
مسعود پزشکیان، نماینده مجلس پس از ثبتنام در ستاد انتخابات وزارت کشور گفت: ضمن ابراز تأسف از حادثه ایجادشده برای رئیسجمهوری، برای کمک به افزایش مشارکت، وارد صحنه رقابت شدیم. آنچه باید انجام دهیم، ارائه حرفها و راههای جدید نیست، مشکل این است که حرفهای رهبری و قانون برنامه را میگذاریم یک طرف و از خودمان حرف جدید میزنیم. آنچه من میگویم، سیاستهای کلی ابلاغی از سوی رهبری است و آنچه عمل میکنیم، همین است.
جمیع سخنان این نامزدها حول ایرانی بود که حالش این روزها خوب نیست، واقعیت این است که نه فقط اراده که دانش و تجربه لازم برای اصلاحش کار خالصسازانی که سه سال گذشته حکمرانی کردند، نیست و برای آبادانی ایران نیاز به حضور همه گرایشهاست.