آقای پزشکیان و ظریف! ما احمدینژاد نمیخواهیم، لطفا بس کنید
آن لحظه که پزشکیان به زاکانی گفت: تا آخر میمونی دیگه؟ احتمالا ماندگارترین تصویر از انتخابات ۱۴۰۳ است، همین حالا هم "تا آخر میمونی دیگه" به روزمره مردم راه پیدا کرده، حتی آن خیل جمعیت چشمگیری که رای ندادند هم از این جمله استفاده میکنند. سیاستمدار در لحظاتی که صمیمی میشود، خب طبیعتا آن فاصله را از بین میبرد و گاهی هم واقعا خلق چنین لحظاتی میتواند موتور محرک باشد، کاری که مثلا محمود احمدینژاد در آن خبره است و همین روزها هم با همین تاکتیک در ترکیه خودش را در رسانهها زنده نگه داشته.
او اما محمود احمدینژاد است، رییسجمهور جدید که قرار نیست احمدینژاد باشد. دیروز که تصاویری از سخنرانی او در مرقد امام منتشر شد، حجم آشفتگی ( البته گناه بخش قابلتوجهی از آن بر گردن صداوسیماست) غیرقابل تحمل بود. میزانسنی که ساخته بودند عجیب بود، ظریف یک سمت پزشکیان و آن طرف دیگر هم آذری جهرمی، کادر طوری بود که هر کسی میآمد و میرفت و پزشکیان هم بر مبنای هوش هیجانی بالایی که دارد در آن لحظه قید ادامه ماجرا را زد.
در روز رایگیری هم آن ویدیوی رای دادن پزشکیان و ظریف هم به نوعی یادآور رفتارهایی بود که بوی خوبی نمیدهد، القای این که صف رایگیری دچار ازدحام بوده، ظریف هم مثلا حواسش به دوربین نیست و شکلی از تلقین بداهه بودن فرآیند رایگیری این دو نفر، همه و همه نشانههاییست که میخواهد نشان دهد که "ببینید، ما از جنس شماییم". در ذات خودش بد نیست، اما آن چه که دل این مردم حالا دیگر با تجربه را گرم میکند، تصمیماتیست که پزشکیان باید بگیرد، آن زره که باید بر تن کند که به جنگ کلی گروه و دسته ریز و درشت برود که شاید یک گام به نفع مردم برداشته شود.
از آن دورانِ "از ساعت چند اینجایید؟ هههههفت؟ هههههشت؟" گذر کردهایم، دوستان عزیز، کت و شلوارهایتان را بپوشید، دیسپیلین و پرستیژ را به عرصه سیاست ایران برگردانید، بساط شامورتیبازی و عوامفریبی را جمع کنید. ۳۲میلیون رای ندادند، دفعه بعدی مبادا که در دورقمی کردن میزان مشارکت رنج بکشیم.