ضرورت تغییر سریع در سازمان بهزیستی با تدبیر وزیر کار
خبر فراخوان عمومی برای تصدی مسئولیت سازمان بهزیستی کشور و تشکیل کمیتهای از سوی جنابعالی برای انجام این امر خطیر، امید به تغییر در سازمان تخصصی و مهم حوزه آسیبها و سلامت اجتماعی را بوجود آورد و لذا لازم دیدم که به عنوان یکی از بنیانگذاران این سازمان و با عنایت به شناخت نسبی که نسبت به اینجانب دارید و به عنوان تنها دانش آموخته دکتری مدیریت اجتماعی در کشور با ۵۵ سال تجربه علمی و اجرائی در حوزه مددکاری اجتماعی، نکاتی را با نهایت تواضع و صمیمانه به استحضار جنابعالی برسانم که انشاالله در انتصاب ریاست سازمان مذکور و اصلاح سیاستهای مربوط به آن مؤثر واقع شود:
۱ – چنانچه مستحضر هستید در خرداد سال ۱۳۵۹، با تصویب ماده واحدهای با ۱۶ تبصره در شورای انقلاب، سازمان بهزیستی کشور از ادغام ۱۱ سازمان و مؤسسه خدمات اجتماعی به عنوان یکی از سازمانهای دولتی که رئیس آن وزیر مشاور تلقی میشد تأسیس گردید. متأسفانه در آغاز چهارمین سال فعالیت این سازمان با حذف وزرای مشاور(که هریک از آنها در رأس سازمانی قرارداشتند، که بعداز حذف عنوان وزارت، معاون نخست وزیر و سپس معاون رئیس جمهور تلقی شدند) و تنها سازمانی که از این سیاست بینصیب ماند و در زیر مجموعه وزارت بهداری قرار گرفت سازمان بهزیستی کشور بود که نگاه پزشکی به این سازمان و مخاطبان آنرا تشدید کرد و تصویب قانون ساختار نظام جامع تأمین و رفاه اجتماعی و قرار گرفتن این سازمان در زیر مجموعه این وزارتخانه نیز نتوانست از تأثیر این نگاه به سازمان بکاهد.
۲ – بر اساس لایحه قانونی موردبحث، مقرر شده بود که سازمان بهزیستی کشور به صورت غیرمتمرکز اداره شود و در همین راستا شوراهای کشوری و استانی با حضور نمایندگانی از دولت، سازمانهای مردم نهاد و صاحبنظران در رأس آن قرار میگرفتند تا سیاستگذاریهای متناسب با شرایط استانی و منطقهای را طراحی کنند و ریاست سازمان و مدیران استانی به عنوان دبیران این شوراها، مجری تصمیمات آنها باشند که متأسفانه هیچ وقت این بخش مهم از لایحه قانونی عملیاتی نشد که پاسخ به چرائی آن فرصت دیگری را میطلبد
۳ – سازمان بهزیستی کشور به عنوان تنها سازمان دولتی و تخصصی مربوط به حوزه خدمات اجتماعی با مخاطبین خاص، در طول عمر خود با برخی از نامهربانیها مواجه بوده است که بعضاً به عنوان حیاط خلوت برای برخی از جناحها با ضعف مدیریت و سوء تدبیر و البته غالباً توسط متخصصین غیر مرتبط اداره شده است در این راستا به استراتژی توانمندسازی گروههای هدف، که اصلیترین مسئولیت بهزیستی تلقی میشود، توجه و عنایت چندانی نشده است، حمایتهای هدفمند تبدیل به کمکهای هیئت گونه و پرداختهای مستمری و کمکهای موردی شده است که نتیجه آن وابستگی بیشتر و فزونی تعداد مخاطبین بوده است هرچند سیاستهای اقتصادی دولتها نیز در این وضعیت تأثیرگذار بوده است.
۴ – براساس لایحه قانونی مصوب، سازمان بهزیستی کشور متولی و مسئول آسیبهای اجتماعی میباشد، موضوعی که گستره و ابعاد آن در۴۵ سالگی انقلاب در شأن نظام و کشورمان نیست. اینجانب همواره بر این مهم تأکید داشتهام که راه حل مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی، روشها و سیاستگذاریهای فرهنگی اجتماعی است و با جبر و شیوههای امنیتی نمیتوان آنها را تعدیل و رفع نمود و این در شرایطی است که با ورود و دخالت بعضی از سازمانها و نهادهای انتظامی و امنیتی. خدمات بهزیستی کم اثر شده است.
۵ – در دولت سیزدهم، مهد کودکها از سازمان بهزیستی منتزع و به وزارت آموزش و پرورش واگذار گردید با توجه به گستره مسئولیت سنگین این وزارتخانه در قبال دانشآموزان مقاطع مختلف، این تصمیم، اتفاق چندان مثبتی نبوده است ضمن اینکه اخیراً چنین سیاستی برای امور مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر نیز به گوش میرسد. همانگونه که در مقطعی نیز دانشگاه علوم توان بخشی و سلامت اجتماعی از این سازمان منفک گردید. ۶ – جناب آقای دکتر میدری عزیز، اخیراً در تماس با یکی از اعضای محترم کمیته منتخب جنابعالی برای بررسی شرایط داوطلبان ریاست سازمان بهزیستی، شنیدم که تعداد کثیری، داوطلب این مسئولیت شدهاند(بیش از سیصد نفر) که این موضوع پیام خوبی نداشته و مبین عدم آگاهی کافی جامعه از مسئولیتهای خطیر و تخصصی بهزیستی میباشد و این حجم از داوطلبان وظیفه سنگینی را متوجه کمیته ذیربط میکند ضمن اینکه معیارهای ۲۲گانهای را برای تصدی این مسئولیت به همکار ارجمند مورد بحث تقدیم کردم کهامیدوارم مورد اقبال قرار گیرد.
جناب وزیر، با عنایت به نکات فوق درخواست و انتظار از حضرت عالی این است که در تعیین ریاست سازمان بهزیستی به معیارهای علمی حرفهای و به ویژه در مورد متخصص و مجرب بودن در امور اجتماعی و بهزیستی و اعتقاد عملی به خرد جمعی در بهرهگیری از صاحبنظران و مجربان این حوزه عنایت ویژه مبذول گردد که در صورت شایسته گزینی در این سازمان حامی بازماندگان از کاروان زندگی، باقیات صالحاتی در زندگینامه حضرت عالی ثبت خواهد شد و دعای خیر محرومان و مظلومان جامعه نصیب شما خواهد گردید.
استاد بازنشسته مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی