
رئیسجمهور با مردم رودررو صحبت کند
سعید لیلاز تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتوگویی با روزنامه فرهیختگان با تاکید بر اینکه فاز دوم هدفمندی یارانهها میراث بهجامانده دولت گذشته است، انتقادات تندروها، طرفداران احمدینژاد در مجلس و رسانههای این طیف را ناشی از این میداند که اینها خودشان مسئول اصلی وضعیت فعلی کشور هستند و بر همین اساس معتقد است در این مسیر سکوت محافظهکاران سنتی به دلیل شرمزدگی آنها از حمایت از دولت احمدینژاد است. با این همه لیلاز تاکید دارد دولت با کارآمدی در این راه دهان مخالفانی که هیچ تاثیری در افکار عمومی نخواهند داشت را خواهد بست.
به نظر میرسد مخالفان دولت یازدهم در سه بخش اقتصادی، فرهنگی و هستهای درصدد ایجاد چالش برای دولت هستند.
رویکردی که شما میگویید رویکرد بخشی از مخالفان دولت است و حکومت پشت آن نیست. میخواهم بگویم تندروهای طرفدار آقای احمدینژاد در مجلس و همینطور رسانههای ایشان الان از دولت انتقاد میکنند بهخاطر اینکه معلوم است آنها مسئول اصلی وضعیت فعلی کشور هستند. اما جناح محافظهکاران سنتی که اکثریت مجلس را دارند یا نیرومندترین اقلیت مجلس هستند که آقای لاریجانی آنها را اداره و نمایندگی میکند، یکپارچه علیه دولت نیستند.
نمیشود همه این جریان را حامی دولت خواند.
به نظر من این طیف هنوز اصلا علیه دولت نیستند. بعضی آنها سعی میکنند خود را از طریق مخالفخوانی با دولت آقای روحانی از نظر سیاسی احیا کنند؛ اما شاکله اصلی این جریان از این دولت حمایت میکند. من چالش اصلی دولت را برای سال 93، چالش اقتصادی میدانم. برای اینکه تمام مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم از اینجا متاثر میشود. برای اینکه اگر دولت موفق شود، سایر مسائل هم رنگ میبازد و اگر موفق نشود حتی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم به آن حمله خواهند کرد.
مشخصا فاز دوم هدفمندی یارانهها مدنظرتان است؟
هدفمندی یارانهها مهمترین مساله است، ضمن آنکه اگر در سال 93 رشد اقتصادی کشور احیا نشود ما دچار گرفتاری خواهیم شد. ما باید بتوانیم در سال 93 بخش مهمی از قدرت خرید از دست رفته مردم را به آنها بازگردانیم و این فقط همزمان از طریق رشد اقتصادی و کنترل قیمتها میسر است و این مهمترین کاری است که دولت باید انجام دهد چون در اقتصاد درمان رکود اقتصادی و تورم با هم تقریبا غیرممکن یا بسیار دشوار است. این مهمترین چالش دولت روحانی در سال جاری است.
فکر میکنید مسیری که دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در پیش گرفته، راه درستی است؟
آقای روحانی باید خود مستقلا و مستقیما با مردم صحبت کند یا صحبت میکرد و البته هنوز هم دیر نشده است. اما در مجموع با توجه به میراثی که به ما از دولت گذشته رسیده، من چاره کلی دیگری جز این کاری که دولت میکند، نمیدیدم. پرداخت نقدی یارانهها کار خوبی نیست؛ اما این میراثی است که به دولت آقای روحانی رسیده است.
شما به گفتوگوی مستقیم رئیسجمهور با مردم اشاره کردید.
منظورم برای منصرف کردن مردم از دریافت یارانهها بود. رئیسجمهور باید به مردم توضیح دهد که در چه شرایطی قرار داریم و این درآمد هدفمندی یارانهها را به کجا اختصاص خواهیم داد.
به نظر شما دولت برای مواجهه با مخالفانی که شما اندک میدانید چه راهکاری باید در پیش بگیرد؟
تنها راه آن کارآمدی دولت است. دولت اگر بتواند فاز دوم هدفمندی یارانهها را درست اجرا کند و منابع حاصل از هدفمندی یارانهها را مطابق قولی که داده به بخش بهداشت و حملونقل عمومی و... اختصاص دهد، سرمایهگذاری در کشور را احیا کند و رشد اقتصادی را برگرداند و تورم را هم کاهش دهد، دهان مخالفان بسته خواهد شد. چنانکه الان بیشتر محافظهکاران سنتی به دلیل شرمزدگی که از حمایت دولت احمدینژاد دارند، ساکت هستند.
تحرکات طیف احمدینژاد آغاز شده و همانطور که شما اشاره کردید با اینکه هدفمندی میراث باقی مانده از همان دولت است، کاملا در این مساله طلبکارانه در نقد دولت وارد عمل شدهاند.
بهترین راه دولت برای این کار همان کارآمدی است و هیچ کار دیگری نباید بکند. در اقتصاد دولت باید همان تصمیماتی را که گرفته و تصمیمات درستی هم هست، سعی کند به درستی اجرا کند در سیاست مهم نیست، هر میزان مخالفان به دولت حمله میکنند نفوذ این دولت بیشتر میشود. چون مخالفان که آبرویی ندارند.
هدفمندی که شما مورد اشاره قرار دادید، راه آسانی نیست و هر دستاوردی در این راه از نظر سیاسی و اجتماعی هم برای دولت موثر خواهد بود. پیشبینی شما چیست؟
اگر دولت بتواند یارانهها را با همین روشی که انجام میدهد، جلو ببرد و منابع آن را به سرمایهگذاری اختصاص دهد کار درست میشود.
یعنی راهی که احمدینژاد نرفت.
آقای احمدینژاد اصلا قانون هدفمندی یارانهها را اجرا نکرد و این آقای روحانی است که دارد این قانون را اجرا میکند. این نقطه مثبت ایشان است و حتما جواب میدهد.
به هر حال یک جریانی درصدد تخریب روانی دولت نزد افکارعمومی است و نمیپذیرید که نتیجه این کار در پایگاه اجتماعی دولت موثر است.
نه. حتی اگر موثر باشد چاره دیگری نیست. اما معتقدم اولا در مورد نارضایتی مردم نباید اغراق کرد. الان اگر انتخابات برگزار شود آقای روحانی حتما 30 میلیون رای میآورد. ثانیا بحث دولت نیست، بحث اصلی شرایطی است که به ما به ارث رسیده است و همین مساله راه دیگری برایمان در پیش نمیگذارد. داستان امروز مانند حکایت یونان است، داروی تلخی است که به هر حال باید خورده شود. من سال 1390 طی مصاحبهای با دیپلماسی ایرانی پیشبینی کردم برنامه یونان فعلی به زودی در ایران اجرا خواهد شد و ایران به آن سرنوشت دچار میشود. که به این سرنوشت مبتلا شدیم. آن زمان که باید به این مساله فکر میکردیم، فکری نکردیم و در حال حاضر راهی نداریم جز اینکه این مسیر را به جلو برویم.
شما چالش اقتصادی را از مهمترین مسائل امسال دولت اعلام کردید که مسائل هستهای نیز در آن تاثیرگذار و دخیل است. در این راه دولت چه مسیری را باید طی کند؟
در این حوزه چون همهچیز تحت کنترل مقام معظم رهبری است، من اصلا نگرانی ندارم. یعنی دولت با حداکثر توانمندی جلو میرود و اگر من بگویم این انسجام با ایشان حفظ شود حرف بیربطی زدهام چون این انسجام نمیتواند حفظ نشود. من پروژه مذاکرات هستهای را پروژه نظام میدانم، نه پروژه دولت آقای روحانی.
به نظر میرسد مخالفان دولت یازدهم در سه بخش اقتصادی، فرهنگی و هستهای درصدد ایجاد چالش برای دولت هستند.
رویکردی که شما میگویید رویکرد بخشی از مخالفان دولت است و حکومت پشت آن نیست. میخواهم بگویم تندروهای طرفدار آقای احمدینژاد در مجلس و همینطور رسانههای ایشان الان از دولت انتقاد میکنند بهخاطر اینکه معلوم است آنها مسئول اصلی وضعیت فعلی کشور هستند. اما جناح محافظهکاران سنتی که اکثریت مجلس را دارند یا نیرومندترین اقلیت مجلس هستند که آقای لاریجانی آنها را اداره و نمایندگی میکند، یکپارچه علیه دولت نیستند.
نمیشود همه این جریان را حامی دولت خواند.
به نظر من این طیف هنوز اصلا علیه دولت نیستند. بعضی آنها سعی میکنند خود را از طریق مخالفخوانی با دولت آقای روحانی از نظر سیاسی احیا کنند؛ اما شاکله اصلی این جریان از این دولت حمایت میکند. من چالش اصلی دولت را برای سال 93، چالش اقتصادی میدانم. برای اینکه تمام مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم از اینجا متاثر میشود. برای اینکه اگر دولت موفق شود، سایر مسائل هم رنگ میبازد و اگر موفق نشود حتی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم به آن حمله خواهند کرد.
مشخصا فاز دوم هدفمندی یارانهها مدنظرتان است؟
هدفمندی یارانهها مهمترین مساله است، ضمن آنکه اگر در سال 93 رشد اقتصادی کشور احیا نشود ما دچار گرفتاری خواهیم شد. ما باید بتوانیم در سال 93 بخش مهمی از قدرت خرید از دست رفته مردم را به آنها بازگردانیم و این فقط همزمان از طریق رشد اقتصادی و کنترل قیمتها میسر است و این مهمترین کاری است که دولت باید انجام دهد چون در اقتصاد درمان رکود اقتصادی و تورم با هم تقریبا غیرممکن یا بسیار دشوار است. این مهمترین چالش دولت روحانی در سال جاری است.
فکر میکنید مسیری که دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در پیش گرفته، راه درستی است؟
آقای روحانی باید خود مستقلا و مستقیما با مردم صحبت کند یا صحبت میکرد و البته هنوز هم دیر نشده است. اما در مجموع با توجه به میراثی که به ما از دولت گذشته رسیده، من چاره کلی دیگری جز این کاری که دولت میکند، نمیدیدم. پرداخت نقدی یارانهها کار خوبی نیست؛ اما این میراثی است که به دولت آقای روحانی رسیده است.
شما به گفتوگوی مستقیم رئیسجمهور با مردم اشاره کردید.
منظورم برای منصرف کردن مردم از دریافت یارانهها بود. رئیسجمهور باید به مردم توضیح دهد که در چه شرایطی قرار داریم و این درآمد هدفمندی یارانهها را به کجا اختصاص خواهیم داد.
به نظر شما دولت برای مواجهه با مخالفانی که شما اندک میدانید چه راهکاری باید در پیش بگیرد؟
تنها راه آن کارآمدی دولت است. دولت اگر بتواند فاز دوم هدفمندی یارانهها را درست اجرا کند و منابع حاصل از هدفمندی یارانهها را مطابق قولی که داده به بخش بهداشت و حملونقل عمومی و... اختصاص دهد، سرمایهگذاری در کشور را احیا کند و رشد اقتصادی را برگرداند و تورم را هم کاهش دهد، دهان مخالفان بسته خواهد شد. چنانکه الان بیشتر محافظهکاران سنتی به دلیل شرمزدگی که از حمایت دولت احمدینژاد دارند، ساکت هستند.
تحرکات طیف احمدینژاد آغاز شده و همانطور که شما اشاره کردید با اینکه هدفمندی میراث باقی مانده از همان دولت است، کاملا در این مساله طلبکارانه در نقد دولت وارد عمل شدهاند.
بهترین راه دولت برای این کار همان کارآمدی است و هیچ کار دیگری نباید بکند. در اقتصاد دولت باید همان تصمیماتی را که گرفته و تصمیمات درستی هم هست، سعی کند به درستی اجرا کند در سیاست مهم نیست، هر میزان مخالفان به دولت حمله میکنند نفوذ این دولت بیشتر میشود. چون مخالفان که آبرویی ندارند.
هدفمندی که شما مورد اشاره قرار دادید، راه آسانی نیست و هر دستاوردی در این راه از نظر سیاسی و اجتماعی هم برای دولت موثر خواهد بود. پیشبینی شما چیست؟
اگر دولت بتواند یارانهها را با همین روشی که انجام میدهد، جلو ببرد و منابع آن را به سرمایهگذاری اختصاص دهد کار درست میشود.
یعنی راهی که احمدینژاد نرفت.
آقای احمدینژاد اصلا قانون هدفمندی یارانهها را اجرا نکرد و این آقای روحانی است که دارد این قانون را اجرا میکند. این نقطه مثبت ایشان است و حتما جواب میدهد.
به هر حال یک جریانی درصدد تخریب روانی دولت نزد افکارعمومی است و نمیپذیرید که نتیجه این کار در پایگاه اجتماعی دولت موثر است.
نه. حتی اگر موثر باشد چاره دیگری نیست. اما معتقدم اولا در مورد نارضایتی مردم نباید اغراق کرد. الان اگر انتخابات برگزار شود آقای روحانی حتما 30 میلیون رای میآورد. ثانیا بحث دولت نیست، بحث اصلی شرایطی است که به ما به ارث رسیده است و همین مساله راه دیگری برایمان در پیش نمیگذارد. داستان امروز مانند حکایت یونان است، داروی تلخی است که به هر حال باید خورده شود. من سال 1390 طی مصاحبهای با دیپلماسی ایرانی پیشبینی کردم برنامه یونان فعلی به زودی در ایران اجرا خواهد شد و ایران به آن سرنوشت دچار میشود. که به این سرنوشت مبتلا شدیم. آن زمان که باید به این مساله فکر میکردیم، فکری نکردیم و در حال حاضر راهی نداریم جز اینکه این مسیر را به جلو برویم.
شما چالش اقتصادی را از مهمترین مسائل امسال دولت اعلام کردید که مسائل هستهای نیز در آن تاثیرگذار و دخیل است. در این راه دولت چه مسیری را باید طی کند؟
در این حوزه چون همهچیز تحت کنترل مقام معظم رهبری است، من اصلا نگرانی ندارم. یعنی دولت با حداکثر توانمندی جلو میرود و اگر من بگویم این انسجام با ایشان حفظ شود حرف بیربطی زدهام چون این انسجام نمیتواند حفظ نشود. من پروژه مذاکرات هستهای را پروژه نظام میدانم، نه پروژه دولت آقای روحانی.