مزایای بریکس بدون FATF؛ عملا هیچ
صدیقه بهزادپور: همزمان با برگزاری شانزدهمین اجلاس بریکس در روسیه در چند روز آینده، برخی رسانه ها از حرکت ایران به سمت بازاهای فرامرزی تحت تاثیر حضور در این سازمان خبر می دهند.
در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ حضور ایران در برخی از پیمان ها مانند پیمان شانگهای، گروه بریکس و... تاکنون آورده ای برای ایران به دنبال نداشته است. الحاق ایران به برخی از گروه های تجاری مانند بریکس، شانگهای و... به منظور جستن راهی برای دورزدن تحریم ها و توسعه مبادلات تجاری در سالهای اخیر، به دلیل واهمه دیگر کشورهای عضو این پیمانها و حتی اصلی ترین هم پیمان های ایران چون روسیه و چین، دستاوردی اقتصادی برای کشور به همراه نداشته است و بیش از آنکه وزنی تجاری – اقتصادی برای ایران به همراه داشته باشد، فقط باعث بهره برداری سیاسی یا رسانهای شد که البته آن هم با توجه به کاربردها پیمان های اینچنینی کارآمدی برای کشور به دنبال نداشت. این در حالی است که در شرایط دشوار اقتصادی کنونی با عدم پذیرش FATF راهی هموار برای تسریع مبادلات بانکی – تجاری را بر خود مسدود ساخته است و همچنان به دنبال یافتن منافعی از طریق الحاق به پیمانهایی است که به گفته کارشناسان آوردهای برای کشور نداشته است.
محک دستاوردهای بریکس و شانگهای برای کشور
به گزارش «آرمان ملی»، احمد رضا مجتهدی، کارشناس اقتصادی در این باره گفت: ایران در سالهای اخیر تلاشهای متعددی برای عضویت و مشارکت در سازمانها و پیمانهای بینالمللی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای انجام داده است، تا از تحریمهای اقتصادی دوری کند و مبادلات تجاری خود را توسعه دهد. این تلاشها از سوی ایران با هدف افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه و جهان و همچنین مقابله با تحریمهای گستردهای که از سوی کشورهای غربی، بهویژه آمریکا، علیه آن اعمال شده است، صورت گرفته است، اما علیرغم این اقدامات، دستاوردهای ایران در این زمینه محدود بوده است، چرا که کشورهای عضو این پیمانها، از جمله روسیه و چین، نگرانیهای جدی از سرایت تحریمهای اِعمال شده علیه ایران درباره خودشان دارند. او افزود: عضویت بدون دستاورد واقعی برای ایران با امید به استفاده از فرصتهای اقتصادی و سیاسی در سازمانهایی مانند بریکس و شانگهای به این پیمانها باوجود تلاش های بسیار کشور ره به جایی نبرده است.
موانع بهره برداری از حضور ایران در بریکس و..
او توضیح داد: چند مشکل اساسی مانع از بهرهبرداری ایران از حضور در این پیمانها شده است، که اصلی ترین آن واهمه از تحریمهای علیه کشورهای دیگر عضو این گروه هاست که یکی از دلایل عمده عدم دستیابی به نتایج قابلتوجه در این پیمانها به شمار می آید که باعث شده تمایلی به ریسک همکاری نزدیک اقتصادی با ایران نداشته باشند، چرا که این همکاری ممکن است تحریمهای اقتصادی بر تجارت یا بانکداری آنها صورت گیرد. نمونه بارز آن کشور چین است که به صورت کاملاً شفاف از عدم تمایل به برقراری روابط تجاری با ایران به دلیل مصونیت روابط تجاری اقتصادی کشورشان از تحریم های ایالات متحده خبر داد.
مقایسه مزایای پذیرش FATF و الحاق به بریکس و...
این کارشناس اضافه کرد: در عین حال نپذیرفتن رسمی FATF از سوی ایران باوجود مزایای بسیاری برای ایران در بخش گسترش روابط بانکی – تجاری، باعث ایجاد سوالات بسیاری شده است که به راستی پشت کردن به FATF و اتکا به پیمانهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای بدون حل مشکلات اساسی در نظام بانکی و مالی کشورآیا می تواند برای ایران مزیتی محسوب شود؟ مجتهدی اضافه کرد: قطعاً این فرآیندها نمیتوانند راهحلی برای دور زدن تحریمها و توسعه اقتصادی ایران باشند. این پیمانها، به دلیل ساختار محدود و عدم تمایل اعضا به ریسکپذیری در برابر تحریمهای آمریکا، نمیتوانند جایگزین مناسبی برای عضویت در نهادهای بینالمللی مانند FATF باشند. او ادامه داد: پیوستن به FATF نه تنها تعاملات مالی و بانکی ایران را استانداردتر میکند، بلکه باعث اعتمادسازی در میان بانکها و موسسات مالی بینالمللی خواهد شد. در غیاب این اعتماد، حتی کشورهای دوست و شرکای تجاری همچون چین و روسیه نیز حاضر به همکاری نزدیک نخواهند بود. بهعلاوه، افزایش اقتصاد غیررسمی و فساد داخلی، مشکلات بیشتری برای اقتصاد کشور به همراه دارد که تنها از طریق پیوستن به FATF و پذیرش قواعد شفاف مالی میتوان آنها را کاهش داد. بنابراین، اگر ایران قصد دارد جایگاه خود را در اقتصاد جهانی تقویت کند و از تحریمها بهطور مؤثر دوری کند، لازم است در کنار مشارکت در پیمانهای بینالمللی، به FATF نیز بهعنوان ابزاری برای بهبود روابط مالی خود نگاه کند و اقدامات لازم را برای پیوستن به این نهاد بینالمللی انجام دهد.
این گزارش می افزاید؛ محمدمهدی بهکیش در این باره گفت: خبر پیوستن ایران به «سازمان بریکس» در ابتدای امر، خبری خوشحالکننده است؛ اما زمانی که به آمار و ارقام تجارت مابین کشورهای عضو بریکس از یک طرف و محدودیتهای کشور خودمان از طرف دیگر نگاه میکنیم، این سوال پیش میآید که هدف از پیوستن ایران به این سازمان چیست و از این اتفاق چگونه میتوان بهره گرفت؟ چین بزرگترین کشور عضو «بریکس» است. حجم مبادلات چین با کشورهای عضو بریکس در سال میلادی گذشته (۲۰۲۲) حدود ۵۴۰میلیارد دلار بوده؛ درحالیکه حجم مبادلات با آمریکا به تنهایی ۷۵۰میلیارد دلار در همان سال بوده است. جالب آنجاست که حجم مبادلات چین با ایران در سال۲۰۲۲ فقط ۱۵میلیارد دلار ثبت شده، در صورتی که چین با عربستان در همین سال ۱۱۶میلیارد دلار و با امارات ۹۹میلیارد دلار تجارت داشته است.
او ادامه داد: ضمنا توجه داشته باشیم که کشور ما با چین قرارداد استراتژیک دارد. این در حالی است که کشورهای حاشیه خلیجفارس چنین قراردادی ندارند؛ ولی باوجوداین چندین برابر کشور ما با چین مراودات تجاری به ثبت رساندهاند. جمعبندی این آمارها نشان میدهد حتی در زمانی که کشورهای جدیدی هم به عضویت بریکس درآیند، باز هم اهمیت تجاری آمریکا برای چین فراتر از اهمیت کشورهای بریکس برای چین خواهد بود. حال این سوال مطرح میشود که چین بهعنوان مهمترین طرف تجاری ایران که فقط ۱۵میلیارد دلار در سال گذشته تجارت ثبتشده با او دارد، چرا ایران را تشویق و کشورهای عضو بریکس را قانع کرده تا ایران به عضویت این سازمان درآید؟ ساختارهای تولید نفت و گاز در ایران آنقدر صدمه دیدهاند که شاید با سرمایهگذاریهای بسیار کلان بخشی از آنان قابل استحصال شود. بنابراین چین با روندهای فعلی اقتصادی در کشور ما، نمیتواند امیدوار به بازار ایران برای فروش کالا یا صادرات نفت و گاز ایران به کشورش باشد. شاید دلایل غیراقتصادی محرک اصلی چین و روسیه برای پیوستن ایران به بریکس بوده است.
مزایای بریکس بدون FATF
با این حال ایران میتواند از این موقعیت استفاده کند. اما همه میدانیم که اگر مشکل FATF حل نشود، ایران نمیتواند حتی با اعضای بریکس هم فعالیت اقتصادی برقرار کند. همانگونه که نتوانستیم پس از انعقاد قرارداد رابطه استراتژیک با چین، مبادلهای رو به گسترش داشته باشیم. با روسیه هم همینگونه بوده است. بنابراین در آینده نیز مبادلهای با کشورهای عضو بریکس نمیتوانیم داشته باشیم مگر آنکه مشکلات پیوستن به FATF حل شود و رابطه با کشورهایی که بهصورت بالقوه برای واردات یا صادرات مناسب هستند، به روال عادی برگردد. در این میان برخی استدلال کردهاند که بریکس ممکن است نظام پرداخت خاص خود را بهوجود آورد. به نظرم این پیشبینی متکی بر واقعیات تجاری جهان نیست. چینیها که ۷۵۰میلیارد دلار در سال با آمریکا مبادله دارند و سالانه ۴۰۰میلیارد دلار موازنه مثبت دارند و بخش عمدهای از ذخایر خود را به دلار نگهداری میکنند، حال چگونه میتوانند در بریکس به ارز دیگری فکر کنند؛ درحالیکه حجم تجاری چین با آمریکا و ذخایر چین به دلار به او اجازه نمیدهد که منافع خود را به خطر اندازد. این امر شدنی نیست مگر نظامهای تهاتری بهکار گرفته شود که آن هم در سازمانی چون بریکس امکانپذیر نیست. اگر دولت نتیجه اقتصادی پیوستن به پیمان شانگهای را منتشر کند، روشن میشود که ایران نتوانست از حضورش در آن پیمان هم استفاده اقتصادی کند، همانگونه که در «اکو» هم موفق نبودیم. بنابراین مشکل در جای دیگر است. باید هر چه زودتر از کوچکتر شدن اقتصاد کشور جلوگیری کنیم و مشکلات کشور با بازارها را حل کنیم تا جذب سرمایه و صادرات و واردات به حالت عادی برگردد و تولید کالا و خدمات مجهز به تکنولوژیهای جدید شود و اشتغال لازم برای جامعه به وجود بیاورد.
منبع : آرمان ملی