بازی با النصر بزرگترین و هیجان‌انگیزترین مسابقه‌ای خواهد بود که سهراب بختیاری زاده به عنوان سرمربی تجربه خواهد کرد، او در مدت کوتاهی که هدایت استقلال را برعهده گرفت این شانس را خواهد داشت تا در مقابل یک سرمربی بزرگ به نام پیولی و ابرستاره فوتبال دنیا کریستیانو رونالدو قرار بگیرد و این فرصتی است که هر مربی آرزویش را داشت تا در این چالش سخت و هیجان انگیز قرار بگیرد.

بعد از دیدار با النصر موسیمانه هدایت استقلال را به طور کامل برعهده خواهد گرفت و سهراب از راس امور فنی استقلال خارج می‌شود، او روزهای عجیب و غریبی را تجربه می‌کند، تیم تحت هدایت او پیروزی همراه با نمایشی درخشان را مقابل هوادار تجربه کرد و یک شکست عجیب و کابوس‌وار را در دومین حضورش مقابل ذوب آهن پشت سر گذاشت، سومین مسابقه برای او حکم مرگ و زندگی دارد، مسابقه‌ای که می‌تواند همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد، تبدیل به یک خاطره فراموش نشدنی برای سهراب شود یا کابوس بازی با ذوب آهن را عمیق‌تر کند، مرگ تدریجی یا بازگشت به زندگی!

حالا سهراب بختیاری‌زاده سرنوشتی مانند جیسون استاتهام در فیلم هالیوودی کرانک را دارد، او برای ثبت اتفاقی خاص باید با چالش‌های زیادی روبرو شود، در قسمت اول فیلم سینمایی کرانک ضربان قلب قهرمان داستان اگر پایین می‌آمد دچار مرگ می‌شد و در دومین قسمت شرایط کمی عجیب‌تر شد، قلب او قابلیت شارژ داشت و جیسون استاتهام مدام درحال شارژ کردن باتری قلب خود بود تا بتواند زنده بماند!

سهراب با انگیزه‌ای زیادی وارد استقلال شد و آدرنالین و هیجان را در تک تک رفتار او می‌شد مشاهده کرد، در اولین تجربه مربیگری و در 20 دقیقه ابتدایی رو به نیمکت تیم و اعضای کادر فنی استقلال گفت که تا الان باید بازی سه بر صفر می‌شد، ترکیبی تمام هجومی به میدان فرستاد و تعویض‌هایش یکی بعد از دیگری هجومی‌تر بود، او به دنبال هیجان و ضربان قلب بالا بود!

او پیش از دیدار با النصر چیزهای زیادی از دست داده و به دنبال رقم زدن اتفاقی خاص خواهد بود تا در یاد هواداران استقلال خاطره خوشی باقی بگذارد، شارژ کردن قلب سهراب و انتقال همان شور و هیجان ابتدایی که در استقلال حضور داشت می‌تواند برگ برنده استقلال و قوت قلب بازیکنان این تیم باشد.