دوراهی تهران در ۵ نوامبر
در فاصله هشت روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در پنجم نوامبر/ ۱۵ آبان، آمار و اعداد مربوط به نظرسنجیهای جدید حکایت از پیشتازی آرام دونالد ترامپ بر کامالا هریس دارد. این در حالی است که طیفی از ناظران معتقدند ادامه دولت جو بایدن توسط معاون اول او (هریس) میتواند یک فرصت مناسب برای پیگیری وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان مبنی بر آغاز مذاکرات با غرب در جهت لغو تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور از طریق دیپلماسی باشد و به همان اندازه، محافل تحلیلی باور دارند روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ به تشدید بحرانها و ابربحرانهای داخلی ایران منجر خواهد شد؛
عبدالرحمن فتحالهی: در فاصله هشت روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در پنجم نوامبر/ ۱۵ آبان، آمار و اعداد مربوط به نظرسنجیهای جدید حکایت از پیشتازی آرام دونالد ترامپ بر کامالا هریس دارد. این در حالی است که طیفی از ناظران معتقدند ادامه دولت جو بایدن توسط معاون اول او (هریس) میتواند یک فرصت مناسب برای پیگیری وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان مبنی بر آغاز مذاکرات با غرب در جهت لغو تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور از طریق دیپلماسی باشد و به همان اندازه، محافل تحلیلی باور دارند روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ به تشدید بحرانها و ابربحرانهای داخلی ایران منجر خواهد شد؛ خاصه آنکه به موازات موضوع روی زمین مانده مذاکرات هستهای، پرونده تحولات یکساله اخیر خاورمیانه بعد از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و امکان وقوع یک تنش گسترده منطقهای و در نهایت درگیری تمامعیار تهران-تل آویو هم به روند مناسبات ایران و ایالات متحده افزوده شده است. در این میان، کارشناسان تأکید دارند که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، علاوه بر پررنگشدن حساسیتهای غرب آسیا، میتواند شرایط را به سمت جنگ واشنگتن با تهران بکشاند و مؤید این گزاره محتمل هم به کارنامه چهارساله دولت ترامپ در ضدیت با ایران بازمیگردد که ذیل آن از سیاست فشار حداکثری تا ترور سردار سلیمانی، حمله به پایگاه عینالاسد و افزایش سطح تخاصم تا سقف تقابل نظامی را شاهد بودیم. گفتنی است طیفی از ناظران نیز سناریویی متضاد با آنچه گفته شد، طرح میکنند و یادآور میشوند که با تجربه چهار سال دولت قبل، دونالد ترامپ دیگر به دنبال تخاصم تمامعیار با تهران نخواهد بود و سعی خواهد کرد متفاوت از دولت پیشین خود، به سمت تعامل با ایران گام بردارد؛ ازاینرو، نه میتوان ادبیات تند دوران رقابتهای انتخاباتی ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران را مبنای تحلیل و عملکرد دولتش در برابر تهران دانست و نه ترامپ به دنبال بازتکرار سیاست شکستخورده دولت قبلی خود است. با توجه به نکات یادشده، این طیف از ناظران، مذاکره با آمریکا در صورت پیروزی دونالد ترامپ را به مراتب راحتتر از دیپلماسی با دولت دموکرات کامالا هریس میدانند؛ چراکه تجربه چهارساله دولت بایدن نشان داد با وجود انعطاف دیپلماتیک ادعایی دموکراتها، رفتار واشنگتن پیچیدهتر از دوران جمهوریخواهان است. در سایه آنچه عنوان شد، «شرق» در ۱۰ روز آینده تا پنجم نوامبر/ ۱۵ آبان، به فراخور این موضوع (انتخابات ریاستجمهوری آمریکا)، گفتوگوهایی را با چهرهها و فعالان سیاسی داخلی انجام خواهد داد تا ارزیابی آنها را از تأثیر این انتخابات و پیروزی احتمالی کامالا هریس یا دونالد ترامپ بر سیاست خارجی دولت مسعود پزشکیان و آینده وعده مذاکره با ایالات متحده را جویا شود.
در راستای تحلیل تأثیر انتخابات آمریکا بر سیاست خارجی مسعود پزشکیان، عباس عبدی در گفتوگویی با «شرق»، تحلیل خود را با تشبیه فضای سیاست داخلی و خارجی ایران به مسابقات ورزشی پیش میبرد و پیرو آن باور دارد: «هنگامی که میخواهیم با تیم دیگری مسابقه دهیم، در درجه اول باید خودمان خوب بازی کنیم و بهترین ترکیب، مربی و تاکتیک را به کار بگیریم». به گفته این تحلیلگر سیاسی، «در مرحله بعد بدمان نمیآید که بازیکنان خوب آنان غایب باشند یا تیمشان اختلافهای داخلی و مدیریتی داشته باشد. در هر حال، میان این دو حالت باید تمام تأکید خود را بر بهبود وضعیت تیم خودی گذاشت، سپس طراحی نحوه مواجهه با تیم مقابل». با چنین قرائتی، این روزنامهنگار تأکید دارد: «اگر اینگونه نگاه کنیم، مسئله ما در درجه اول، نه ترامپ است و نه هریس. مسئله ما داخلی است»؛ چراکه از منظر عبدی، «هنوز وفاقی، نه در سطح ساختار سیاسی و نه با جامعه شکل نگرفته است. بنابراین هرکدام از آن دو (ترامپ/ هریس) که بیایند، به دنبال مقابله با ایران و کسب حداکثر امتیاز هستند». در مجموع این فعال سیاسی نتیجه میگیرد: «اگر در داخل ضعیف باشیم، آمریکاییها هرگونه که بتوانند مقابله میکنند و اگر نه، تفاهم را ترجیح خواهند داد». عبدی، ذیل بازتبیین گفتههای پیشین خود درباره برجام و دولت روحانی که عنوان کرده بود «پیش از هر مذاکرهای، باید فضای داخل را مساعد کرد» و طرح این پرسش که آیا درباره دولت پزشکیان هم گزاره مذکور صدق میکند یا برعکس باید با دیپلماسی به فکر تلطیف و تعدیل در داخل بود؟ ضمن آنکه فضای کنونی منطقه و جهان متفاوت از سال ۹۲ است، صرفا به بیان این جمله اکتفا میکند که «معنای وفاق همین است که باید در داخل حکومت و با مردم درباره موضوع روابط خارجی نوعی وفاق پیش آید و بر همین اساس نیز تداوم یابد». در نتیجه از دید او، «اگر بخواهیم روابط خارجی را به چماق در داخل تبدیل کنیم، به سرنوشت برجام دچار خواهیم شد». عبدی در پاسخ به پرسش دیگری ناظر بر تحولات یک سال اخیر خاورمیانه که سایه جنگ ایران و اسرائیل هم بر آن سنگینی میکند و اینکه در کل روی کار آمدن ترامپ یا هریس چه سمت و سویی به تنش تهران و تلآویو میدهد و آیا هریس به آتشبس میاندیشد و ترامپ درصدد دامنزدن به بحران خواهد بود یا روند دیگری شکل خواهد گرفت؟ بر «عدم قطعیت» تمرکز دارد و تصریح میکند: «من نمیدانم چگونه یک ایرانی در سطح من میتواند به این پرسش بسیار تخصصی پاسخ دهد؟»؛ چون به عقیده او، «همه پاسخها در حد آخرین مطلبی است که از یک جا خوانده یا شنیده شده است. از این حیث، کسانی که در ایران بتوانند تا این حد تخصصی درباره تحولات آمریکا یا کشوری مشابه نظر دهند، خیلی کم هستند».
صوفی: برای پزشکیان تفاوتی بین هریس و ترامپ وجود ندارد
علی صوفی دیگر چهره سیاسی کشور بود که در گفتوگویی با «شرق»، ذیل تحلیل تأثیر انتخابات آمریکا بر سیاست خارجی مسعود پزشکیان، همسو با ارزیابی عبدی و البته با ادبیات و کلماتی متفاوت، چنین تصور میکند که «تفاوت اساسیای بین کامالا هریس و دونالد ترامپ درباره پیگیری مناسبات با جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد»؛ چراکه از منظر وزیر تعاون دولت اصلاحات، «ایالات متحده آمریکا، فارغ از رئیسجمهور دموکرات یا جمهوریخواه، با یک راهبرد تعیینشده برای هر منطقه و کشور رفتار خواهد کرد. لذا تفاوت کامالا هریس با دونالد ترامپ، صرفا در پیگیری تاکتیکهاست، نه نحوه اجرای استراتژی تعیینشده از سوی ساختار تصمیمگیر در این کشور (آمریکا)». این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه ارزیابی خود، با گریزی به تحولات یک سال اخیر در خاورمیانه بعد از عملیات طوفانالاقصی و بغرنجترشدن شرایط منطقه، اذعان و تأکید دارد: «بستر برای آغاز مذاکرات با آمریکا و تنشزدایی با غرب به مراتب سختتر، پیچیدهتر و زمانبرتر از گذشته شده است. بنابراین در صورت شروع هرگونه تلاشی در راستای گفتوگوی دولت پزشکیان با غرب بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و جدا از اینکه کامالا هریس یا دونالد ترامپ روی کار بیایند، مذاکرات بسیار فرسایشی خواهد بود». با چنین قرائتی، وزیر اسبق تعاون این نکته کلیدی را هم متذکر میشود که «مقوله سیاست خارجی، اساسا موضوعی فراقوهای است که باید توسط نهادهای بالادستی درخصوص آن تعیین تکلیف شود و دولت هم بهعنوان بخشی از ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران، موظف به اجرای این راهبردهای تعیینشده است». با ذکر این نکته، وزیر دولت خاتمی نتیجه میگیرد: «نمیتوان در معادلات مذاکره احتمالی بین ایران و آمریکا بعد از انتخابات این کشور (ایالات متحده)، همه چیز را محدود به سیاست خارجی مسعود پزشکیان و نقشآفرینی فردی مانند عباس عراقچی کرد». به گفته صوفی، «باید دید روند تحولات در خاورمیانه و همچنین جنگ اوکراین به چه سمت و سویی خواهد رفت و نهادهای مسئول چه تصمیماتی را در قبال مذاکره با غرب و بهخصوص مذاکره با آمریکا بعد از تعیین تکلیف انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده خواهند گرفت».
در ادامه تحلیلهای این فعال سیاسی اصلاحطلب، وی معترف است «فرصت تنشزدایی با آمریکا در دوره روحانی و رئیسی از بین رفت و اکنون دولت پزشکیان در بدترین شرایط ممکن منطقهای، کمترین شانس را برای آغاز مذاکرات با آمریکا، چه در صورت پیروزی هریس و چه در صورت موفقیت ترامپ دارد و هر مذاکرهای صرفا برای کنترل وضعیت و جلوگیری از تصاعد تنش است». علی صوفی در ادامه گپوگفت خود با «شرق» و ذیل توصیهای به دولت پزشکیان، چنین میگوید: «در صورت پیروزی دونالد ترامپ، باید با شناخت دقیق از خلقوخوی شخصی وی، با او (ترامپ) رفتار کرد تا به جای گزینه جنگ از اهرم دیپلماسی در جهت تنشزدایی با آمریکا نهایت استفاده را برد». در سایه چنین تحلیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب «دیپلماسی را مقولهای بسیار ظریف، حساس، دقیق و پیچیده میداند»؛ تا جایی که از منظر او، «حتی باید روی روانشناسی فردی همچون ترامپ برای آغاز مذاکرات دقت نظر داشت».
نورمحمدی: دولت پزشکیان برای آغاز مذاکرات با دولت جدید آمریکا باید سه گام را بردارد
سعید نورمحمدی هم بهعنوان فعال سیاسی در گپوگفت خود با «شرق»، تحلیلی مشابه با عباس عبدی و علی صوفی دارد و قائل به این نیست که «پیروزی کامالا هریس میتواند یک فرصت برای دولت پزشکیان باشد»، بلکه به باور این عضو حزب ندای ایرانیان، «بازگشت ترامپ به کاخ سفید تنها تهدید بیشتری برای ایران نسبت به روی کار آمدن نامزد دموکراتها دارد». در تشریح این گزاره، فعال سیاسی اصلاحطلب اعتقاد دارد: «رویکردها، سیاستها و مبانی فردی همچون دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران خطرناکتر خواهد بود، اما این خطرناکبودن لزوما به معنای آن نیست که پیروزی کامالا هریس میتواند به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا منجر شود». البته نورمحمدی درباره سیاست احتمالی دونالد ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به این نکته اشاره دارد که «افرادی با خلقوخوی وی (ترامپ) که جدیت بیشتری در تقابل و ستیز با تهران دارند، به همان اندازه آماده مذاکره و گفتوگو با طرف مقابل هستند». از این منظر است که عضو حزب ندای ایرانیان، دولت ترامپ را هم قابل مذاکره میداند. منتها در تکمیل این نکته، نورمحمدی با ارجاعی به سرنوشت مذاکرات ایالات متحده آمریکا و کره شمالی در دوره دونالد ترامپ، «پیگیری چنین مذاکراتی بین تهران و واشنگتن را چندان مثمرثمر نمیبیند» و به همین دلیل است که سخنگوی حزب ندای ایرانیان، با قاطعیت از پیروزی و به نتیجه رسیدن مذاکرات، هم در صورت پیروزی ترامپ و هم در سایه راهیابی هریس به کاخ سفید، سخن نمیگوید و معترف است «در شرایط کنونی منطقه باید منتظر تعیین تکلیف انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و روند تحولات پیشرو بود». در ادامه آنچه مطرح شد، فعال سیاسی اصلاحطلب در سرفصل دیگری از تحلیل خود، به سه گام یا سه پیششرط برای آغاز مذاکرات مؤثر دولت پزشکیان با دولت جدید در آمریکا بعد از انتخابات ریاستجمهوری این کشور اشاره دارد که گام نخست، «ناظر بر تقویت وفاق، انسجام و اتحاد داخلی کشور است». در گام دوم، نورمحمدی روی «پیگیری هرچه جدیتر دیپلماسی منطقهای و پیرامونی ایران» متمرکز میشود که به گفته او، «چند هفته است توسط عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در حال اجرائیشدن است». بااینحال، سخنگوی حزب ندای ایرانیان متذکر میشود «باید این دیپلماسی منطقهای با جدیت هرچه بیشتری پی گرفته شود تا به نتایج ملموسی دست پیدا کند»؛ چراکه از منظر وی، «باید با دیپلماسی منطقهای و ایجاد منافع مشترک، وضعیت ایران با همسایگان قدری بهبود پیدا کند و پس از آن وارد گام سوم شد» که از زاویه نگاه نورمحمدی، «شامل تنشزدایی و آغاز مذاکرات با کشورهای اروپایی است». با ذکر این نکته، نورمحمدی از زاویه دیگری به موضوع مذاکرات دولت پزشکیان با دولت جدید آمریکا ورود میکند و یادآور میشود: «در کنار قوه مجریه، دولت و وزارت امور خارجه، باید سایر نهادها مانند مجلس شورای اسلامی و نمایندگان نیز حمایت کافی را از مذاکرات احتمالی پیشرو داشته باشند؛ کمااینکه دیگر ارگانها هم باید چنین حمایتی را در دستور کار قرار دهند». از سوی دیگر، به گفته این فعال سیاسی اصلاحطلب، «باید از برخی اقدامات ضد وفاق ملی مانند بازداشت روزنامهنگاران جلوگیری کرد». بنابراین این چهره سیاسی در مبحث تقویت وفاق ملی و انسجام داخلی، قوه قضائیه را هم مسئول میداند. در نتیجه، از منظر نورمحمدی، «زندانیکردن دوباره برخی روزنامهنگاران که پرونده آنها با حساسیت بسیار زیادی در محافل رسانه همراه شده و نسبت به بازداشت قبلی آنها هیچگونه اقناع و توجیهی هم صورت نگرفته است، صرفا به تشتت و چندقطبی در جامعه دامن زده و به تبع آن، شاهد کاهش وزن سیاسی دولت پزشکیان برای ارتقای قدرت چانهزنی دیپلماتیک ایران در مقابل آمریکا خواهیم بود».