به روز شده در: ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۰
کد خبر: ۶۶۹۶۹۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۲۰ دی ۱۴۰۳

رونمایی از مافیای غذا و داروی سگ

آمار‌های غیررسمی می‌گوید در کشور تقریباً 900 هزار تا یک میلیون سگ بدون صاحب وجود دارد. همین چند روز اخیر شهرداری تهران اعلام کرد 30 هزار سگ ولگرد در پایتخت وجود دارد و از این تعداد، عدد قابل‌توجهی مربوط به سگ‌های رهاشده توسط پیمانکاران دیگر شهرداری‌ها در حریم کلانشهر تهران است.
روزنو :

رونمایی از مافیای غذا و داروی سگ


چندسالی می‌شود که معضل سگ‌های ولگرد ابتدا در کلانشهر‌ها و سپس رفته‌رفته حتی در شهر‌های کوچک، خصوصاً شهر‌های ساحلی یا شهر‌های در حاشیه کوه‌ها به وجود آمد.
براساس مستندات اداره بیماری‌های مشترک انسان و حیوان ‌وزارت بهداشت ایران، آمار سگ‌گزیدگی از حدود ۱۵ هزار نفر مورد در سال ۱۳۶۶ به بیش از ۲۴۸ هزار نفر مورد در سال ۱۴۰۱ رسیده است که از افزایش ۱۶ برابری سگ‌گزیدگی در ۳۵ سال اخیر حکایت دارد. همچنین رئیس اداره بیماری‌های قابل انتقال از حیوان به انسان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اعلام اینکه سال گذشته ۳۸۰ هزار مورد حیوان‌گزیدگی در کشور ثبت شد و ۱۸ نفر نیز بر اثر ابتلا به هاری جان خود را از دست دادند، گفته بود: «از ابتدای امسال تا مهرماه ۱۳ مورد ابتلا به هاری گزارش شده است.» ماجرای سگ‌های بدون صاحب یا همان سگ‌های ولگرد اما چند بعدی و چند وجهی است که حل هرکدام از معضلات به وجود آمده از حضور این سگ‌ها در اجتماع و هم‌زیستی با مردم یا حیات‌وحش، نیازمند کار کارشناسی شده است. در این میان اما نکته قابل‌توجه این است که برخی گروه‌ها تمایلی به جمع‌آوری و ساماندهی سگ‌های ولگرد ندارد و از طریق پرسه‌زنی سگ‌های بدون صاحب و سگ‌گزیدگی، کاسبی می‌کنند! 

   چرا غذارسانی غیراصولی و غیرمسئولانه یک ایده ضد محیط‌زیستی است؟ 
متأسفانه، چند وقتی می‌شود که در جامعه، افرادی را می‌بینیم که با ژست حیوان‌دوستی به سگ‌ها یا حتی گربه‌ها غذارسانی می‌کنند. البته غذارسانی به حیوانات گاهی اوقات از روی دلسوزی و حیوان‌دوستی است؛ ولی در بعضی مواقع نیز به گفته خود این افراد راهکاری برای «اعتراض مدنی نسبت به بعضی اتفاقات جامعه» است. کارشناسان حیات‌وحش و محیط‌زیست معتقدند غذارسانی به حیوانات و حیات‌وحش بدون رعایت برخی اصول فنی صحیح نیست.
انسان زمانی برای غذارسانی مداخله می‌کند که یک‌گونه خاص جانوری در حال انقراض یا تهدید به خطر شده باشد. آن وقت براساس تحقیقات به‌عمل‌آمده، انسان حق مداخله در اکوسیستم پیدا می‌کند و می‌تواند یا آبشخور برای آن‌گونه درست کند یا در فصول خاص غذارسانی می‌کند. این ماجرا اما برای حیات‌وحش صدق می‌کند.
درباره حیوانات اهلی یعنی حیواناتی که از سال‌های قبل با انسان هم‌زیستی داشته‌اند، بازهم غذارسانی باید اصولی و مسئولانه انجام شود، یعنی غذارسانی به حیواناتی مانند سگ و گربه، زمانی صحیح است که افراد باید پیش از غذارسانی، دست به عقیم‌سازی، واکسیناسیون و در صورت لزوم درمان بیماری زده باشند. اما آنچه مشاهده می‌کنیم این است که عملاً این اتفاق نمی‌افتد و افراد بدون مطالعه، بدون عقیم‌سازی و بدون واکسیناسیون اقدام به غذارسانی به سگ‌ها می‌کنند. درنتیجه این مداخله ناقص، یک مداخله غیراصولی و غیرمسئولانه محسوب می‌شود. علاوه بر این، سگ یا گربه بیماری که قرار بود براساس انتخاب طبیعت حذف شوند، با غذارسانی غیراصولی در طبیعت باقی می‌مانند و ژن معیوب آن‌ها در نسل بعدی آن حیوان منتقل می‌شود. 
در سمت دیگر ماجرا، غذارسانی به سگ‌ها در طبیعت و خارج از محدوده شهری یعنی در حیات‌وحش، سگ‌ها به گله تبدیل می‌شوند و وقتی سگ‌ها به گله تبدیل می‌شوند، احتمال آسیب‌رسانی آن‌ها به حیوانات دیگر مانند بچه آهو‌ها و در مواردی نیز پلنگ‌ها بالا می‌رود. اما بازهم شکل آسیب‌رساندن سگ‌ها به بچه آهو و پلنگ، متفاوت است. 
برخی کارشناسان حیات‌وحش و محیط‌زیست معتقدند غذارسانی به سگ‌های بدون صاحب یا همان سگ‌های ولگرد بخشی از یک فرایند اصولی و مسئولانه در برخورد با سگ‌هاست اما تا هنگامی که واکسیناسیون و عقیم‌سازی سگ‌ها صورت نگیرد، انجام تنها یک بخش از این فرایند، آسیب‌زا و غلط است.

سازمان‌های متولی ساماندهی سگ‌های ولگرد هزینه کافی برای ساماندهی سگ‌ها را ندارند
همچنین نکته دیگر در جمع‌آوری سگ‌ها و عقیم‌سازی و واکسیناسیون این نکته از سوی کارشناسان محیط‌زیست مطرح است که 40 تا 50 درصد سگ‌های ولگرد موجود، بیمارند و از آنجا که درمان این سگ‌ها هزینه‌بر است، بنابراین گزینه حذف با ترحم به سگ‌ها به میان می‌آید. لذا در مدیریت سگ‌های بدون صاحب، به خودی خود تقریباً نیمی از سگ‌ها حذف می‌شوند. 50 درصد دیگر را که باقی می‌ماند عقیم‌سازی و واکسیناسیون کنند و پس از آن به همانجا که زنده‌گیری شده‌اند بازگردند.
پس از عقیم‌سازی سگ‌ها به‌طور طبیعی تا 6 سال زنده‌اند و کاهش تعداد سگ‌ها به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد. نکته مهم درخصوص عقیم‌سازی و واکسیناسیون سگ‌های ولگرد این است که انجام این فرایند نیاز به بودجه کافی و قابل‌توجهی دارد که هیچ‌یک از نهاد‌های متولی مدیریت سگ‌های ولگرد، حاضر به انجام این هزینه نیستند. 

 آخانی فعال محیط‌زیست: عقیم‌سازی برای جمعیت‌های بالا امکان‌پذیر نیست
حسین آخانی، عضو هیئت‌علمی دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران با حضور در یک برنامه تلویزیونی از دست‌های پشت پرده در ماجرای سگ‌های ولگرد گفت. آخانی در این برنامه عنوان کرد که سگ‌دوستان، حتی با نظریات علمی او نیز مقابله کرده و او را تهدید به قتل کرده بودند.
آخانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: در مورد جمعیت‌های بزرگ، واکسیناسیون از نظر فنی امکان‌پذیر نیست؛ چراکه عقیم‌سازی زمانی امکان‌پذیر است که شما بتوانید ۷۰ درصد جمعیت را عقیم کنید. به‌علاوه، این جمعیت باید کاملاً ایزوله باشد، به این معنا که سگی از بیرون به آن اضافه نشود. در وضعیت بحرانی که در حال حاضر در ایران داریم، اصلاً هیچ جمعیتی را نمی‌توانیم ایزوله کنیم و هزینه‌های عقیم‌سازی بسیار زیاد است. حتی اگر چندین برابر بودجه کل سازمان حفاظت محیط‌زیست را به این موضوع اختصاص دهیم، نمی‌توانیم سگ‌ها را عقیم کنیم. به فرض که چنین پولی وجود داشته باشد، در شرایط فعلی کشور که حتی برای داروهای کودکان سرطانی هم کمبود داریم، چگونه می‌توان بودجه محدود کشور را صرف عقیم‌سازی سگ‌ها کرد؟
وی افزود: به فرض هم که چنین پولی وجود داشته باشد، از نظر نیروی لجستیک، فنی و تکنیکی اصلاً امکان‌پذیر نیست؛ چراکه باید این‌همه سگ را بگیرید، سپس آن‌ها را بیهوش کنید، بعد به درمانگاه ببرید و عقیم کنید، چند روزی آن‌ها را در یک محیط بستری کنید و بعد از انجام عمل جراحی، آن‌ها را تیمار کنید. بعد از آن، این سگ‌ها را باید دوباره آزاد کنید. اما سؤال اینجاست که پس از این‌همه تلاش، آیا سگ‌های عقیم شده دیگر کودک نمی‌گزند؟ آیا مدفوعشان دیگر روی زمین نمی‌ریزد؟ آیا سگ‌های عقیم شده تهدیدی برای حیات‌وحش نخواهند بود؟ مطالعات نشان داده‌اند که وقتی سگ‌ها عقیم می‌شوند، تمایل به تشکیل گله پیدا می‌کنند و خطرات آن‌ها نه‌تنها برای انسان‌ها، بلکه برای حیات‌وحش نیز بیشتر می‌شود؛ بنابراین، مسئله عقیم‌سازی یک مسئله انحرافی است که توسط دوستداران سگ و به‌ویژه مافیای عقیم‌سازی مطرح می‌شود. این مافیا که شامل برخی دامپزشکان است، به طمع درآمد از این طریق، در تلاشند تا کشور را به سمت اجرای چنین طرح‌هایی سوق دهند.

 رئیس مرکز تحقیقات بیماری هیداتید: به‌صورت تخمینی یک میلیون سگ بدون صاحب وجود دارد
مجید فصیحی هرندی، رئیس مرکز تحقیقات بیماری هیداتید (بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان) نیز معتقد است هسته اصلی مشکل این است که اطلاعات کافی از مشکل جمعیت سگ‌ها نداریم. فصیحی هرندی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: این را در درجه اول باید بپذیریم که بیشتر از آن که ما برویم اطلاعات جمع‌آوری کنیم، داریم صحبت می‌کنیم بدون اینکه اطلاعاتی تولید کنیم. متأسفانه در کشور ما این امر به‌شدت کمبود دارد. برای همین تخمین جمعیت سگ‌ها، باید در شهرهای بزرگ، شهرهای متوسط و روستاها بررسی‌هایی صورت گیرد یا تخمینی از جمعیت ایجاد شود. سپس بگوییم که مثلاً در کشور ما این مقدار جمعیت سگ‌ها وجود دارد. حالا تازه این تخمین مقداری از سگ‌هاست و مقداری دیگر مربوط به سگ‌های صاحب‌دار است. معضل دیگر این است که هیچ سیستم ثبت‌نام، شناسایی و ثبت سگ‌های صاحب‌دار به طور کامل وجود ندارد.
وی افزود: در دنیا، سگ‌های صاحب‌دار، چه سگ‌های گله، چه سگ‌های نگهبان یا سگ‌های خانگی، باید ثبت‌نام شوند، چیپ‌گذاری شوند و در سامانه‌ای دیده شوند. آن وقت ما می‌توانیم بگوییم که چقدر سگ وجود دارد و این سگ‌ها چه تعداد واکسن زده‌اند و چه تعداد واکسن نزده‌اند، آیا عقیم شده‌اند یا نه. یک بخش بزرگی از مشکل، به کمبود اطلاعات برمی‌گردد. تنها کاری که در کشور انجام شده، تخمین جمعیت سگ‌ها در شهر کرمان است که مرکز تحقیقات بیماری هیداتید با یک روش علمی این کار را انجام داده است. در شهر کرمان، تخمین زده شده که چیزی حدود ۶۷۰۰ تا 8000 سگ بدون صاحب وجود دارد. تاکنون هیچ تحقیقی در دیگر مناطق کشور انجام نشده است، اگرچه در مرکز تحقیقات این درخواست مطرح شده است. اگر بخواهیم یک تخمین تقریبی بزنیم، می‌توان گفت در نواحی شهری کشور، چیزی بین ۹۰۰ هزار تا یک و نیم‌میلیون سگ وجود دارد.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز