اتحاد نانوشته «دلواپسان» داخلی و خارجی علیه مذاکره با غرب
یکی از موضوعات قابلتأمل در سپهر سیاسی ایران، وجود یک اتحاد نانوشته میان برخی جریانهای داخلی و خارجی در قبال مسأله مذاکره با غرب، بهویژه ایالات متحده، است.
امروز که بحث مذاکره با غرب و امکان حصول توافقات جدید میان ایران و آمریکا مطرح است، دو جریان، یکی در داخل ایران و دیگری در میان برخی گروههای خارجی، در برابر این روند ایستادگی میکنند. هرچند که این جریانها از منظرهای متفاوتی به موضوع نگاه میکنند، اما در هدف مشترک هستند: جلوگیری از هرگونه گشایش در روابط ایران و غرب.
علی مطهری، فعال سیاسی نوشت: «اسرائیل نگران مذاکره و توافق ایران است. نگرانهای داخلی مراقب باشند که با اسرائیل در یک جبهه قرار نگیرند.»
امان از فرار از میز مذاکره!
اگر امروز برخی جریانها، چه در داخل و چه در خارج، هماهنگ علیه گفتوگو موضع میگیرند، باید انگیزههای آنها را بررسی کرد. آیا از پذیرش منطق هراس دارند؟ آیا از روشن شدن حقیقت میترسند؟ یا منافع شخصی آنها ایجاب میکند که کشور در وضعیت بحران باقی بماند؟
در هر صورت، فرار از گفتوگو هیچگاه راهحل نبوده و نخواهد بود. ما باید مسائل خود را شفاف بیان کنیم، طرف مقابل را وادار به پاسخگویی کنیم و در نهایت، یا به تفاهم برسیم یا تکلیف خود را با مخالفان مشخص کنیم. این همان رویکردی است که در طول تاریخ، ایران را از بحرانها عبور داده و امروز نیز تنها راه پیشرفت و توسعه خواهد بود.
یدا… طاهرنژاد، فعال سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: گفتوگو و مذاکره یکی از اساسیترین ابزارهای پیشرفت، حل اختلافات و دستیابی به تفاهم در هر جامعهای است. کسی که از گفتوگو فرار میکند، حاضر نیست در یک فضای منطقی و عادلانه مسائل خود را مطرح کند، توضیح بدهد و پاسخ بشنود، ریشه در جهل دارد. در مقابل، افراد دانا و آگاه نهتنها از گفتوگو گریزان نیستند، بلکه آن را ابزاری قدرتمند برای رسیدن به حقیقت، درک متقابل و حل مشکلات میدانند.
وی افزود: تاریخ نشان داده که گفتوگو، حتی در سختترین شرایط، توانسته از بروز خسارتهای بزرگ و بحرانهای عمیق جلوگیری کند. بسیاری از منازعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در صورتی که طرفین به گفتوگو و تفاهم روی آورند، قابل حل خواهند بود. حال، وقتی ما خود را متعلق به یک مکتب والا، یک فرهنگ غنی و یک تمدن کهن میدانیم، چگونه میتوانیم از این ابزار مهم فرار کنیم؟
اگر به هویت خود باور داریم، چرا از گفتوگو گریزانیم؟
این فعال سیاسی اظهار کرد: در طول تاریخ، هر جامعهای که به بلوغ فکری و تمدنی رسیده، از گفتوگو بهعنوان راهی برای حل اختلافات، رسیدن به منافع مشترک و پیشرفت استفاده کرده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. تمدن کهن این سرزمین، نه با انزواطلبی، بلکه با ارتباط، تعامل و دیپلماسی رشد کرده است.
وی ادامه داد: امروز که ما خود را وارثان این تمدن کهن میدانیم و به فرهنگ غنی خود افتخار میکنیم، چرا باید از گفتوگو بگریزیم؟ مشکلات و چالشهای ما باید در فضایی شفاف و منطقی مطرح شوند، طرف مقابل نیز باید وادار به پاسخگویی شود و در نهایت، یا به تفاهم خواهیم رسید یا تکلیف روشن خواهد شد. فرار از گفتوگو، هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه تنها به پیچیدگی و ابهام دامن میزند.
طاهر نژاد در پاسخ به این کع پرسش که چرا در داخل و خارج از کشور، برخی جریانها بهطور هماهنگ علیه گفتوگو موضع میگیرند و آن را بهعنوان یک ضعف معرفی میکنند، گفت: ما ملتی هستیم که قدرت استدلال داریم، منطق را میشناسیم و در طول تاریخ از حقوق خود دفاع کردهایم. همین روحیه گفتوگو و خردورزی بوده که باعث شده ایران در برابر حوادث سهمگین دوام بیاورد و تا امروز پابرجا بماند. در تمامی ادوار، افراد خردمند و آگاه از حقوق ملت دفاع کردهاند و همین امر موجب بقای ایران شده است.
وی افزود: حال، اگر عدهای در داخل کشور، هماهنگ با جریانهای خارجی، از گفتوگو پرهیز میکنند و آن را عامل ضعف معرفی میکنند، باید پرسید که انگیزه واقعی آنها چیست؟ آیا نگران این هستند که در برابر منطق کم بیاورند؟ آیا هراس دارند که گفتوگو، پرده از ناآگاهی و تعصب آنها بردارد؟ یا اینکه بهدلیل منافع شخصی، ترجیح میدهند شرایط کشور همچنان بحرانی باقی بماند؟
این فعال سیاسی اظهار کرد: نمیخواهم کسی را متهم کنم که با دشمنان خارجی سر و سری دارد و عامدانه میخواهد ایران را در مشکلات معیشتی و توسعهای نگه دارد، اما بدون شک، بخش عمدهای از این مخالفتها ناشی از ناآگاهی، تعصب و درک نادرست از شرایط است.
آیا میتوان با تندروها و دلواپسان گفتوگو کرد؟
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا میتوان با کسانی که بهشدت در برابر گفتوگو مقاومت میکنند، مذاکره کرد، عنوان کرد: اگر این افراد مغرض نباشند و صرفاً به دلیل سوءتفاهم یا برداشت نادرست مخالف گفتوگو باشند، ممکن است در مواجهه با منطق و استدلال قانع شوند و در مسیر توسعه کشور و بهبود وضعیت مردم همراهی کنند.
طاهر نژاد متذکر شد: اما اگر بر جهل مرکب خود اصرار ورزند یا انگیزههای مغرضانه داشته باشند، باز هم گفتوگو به نفع ماست، زیرا تکلیف روشن میشود. مشخص خواهد شد که این افراد نه بهدلیل استدلالهای خود، بلکه صرفاً بهدلیل تعصب یا منافع شخصی مخالف گفتوگو هستند. بنابراین، حتی با این افراد هم گفتوگو ضرری ندارد و ممکن است نتیجهبخش باشد. اگر آنها اهل منطق باشند، شاید بتوان آنها را متقاعد کرد. اما اگر در جهل مرکب باقی بمانند و بر مواضع خود پافشاری کنند، حداقل تکلیف ما با آنها مشخص خواهد شد.
فشار بر دولت
وی افزود: در حال حاضر، برخی افراد، چه در داخل و چه در خارج، تلاش میکنند دیپلماتهای کشور را تحت فشار قرار دهند و مانعی در مسیر دیپلماسی و گفتوگو ایجاد کنند. مادامی که دولت از پشتوانه اکثریت ملت برخوردار است، نباید نگران این هیاهوهای کماهمیت باشد. اقلیتی که در فضای رسانهای به بزرگنمایی و هیاهو میپردازند، نباید مسیر حرکت دولت را تحتتأثیر قرار دهند. این فعال سیاسی تشریح کرد: تجمعات اعتراضی و انتقادات رسانهای در صورتی که از سوی یک اکثریت گسترده مطرح شوند، میتوانند مورد توجه قرار گیرند، اما وقتی تعداد معترضان از میان جمعیت ۱۰۰ میلیونی ایران به ۱۵۰ یا ۲۰۰ نفر محدود میشود، نمیتوان آن را بهعنوان یک مطالبه ملی در نظر گرفت. دولت باید راه خود را با قاطعیت ادامه دهد و نباید اجازه دهد که این هیاهوهای کماهمیت، آن را دچار تردید و تشویش کند. وی افزود: از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که در برخی موارد، این فشارها نه از سر ناآگاهی، بلکه بهعنوان بخشی از یک توطئه برای تضعیف کشور مطرح میشود. اگر برخی گروهها، آگاهانه یا ناآگاهانه، منافع ملی را فدای اهداف سیاسی و جناحی خود میکنند، باید با آنها برخورد شود. نمیتوان سرنوشت یک ملت را به دست گروهی سپرد که یا در جهل مرکب غرق شدهاند یا بهدنبال منافع شخصی خود هستند.
طاهر نژاد در نهایت خاطر نشان کرد: گفتوگو یک ضرورت است، نه یک انتخاب. کشوری که از گفتوگو فرار کند، خود را در چرخهای از سوءتفاهم، اختلاف و بحران گرفتار خواهد کرد. تاریخ نشان داده که ملتهایی که به گفتوگو، دیپلماسی و تعامل روی آوردهاند، توانستهاند مسیر پیشرفت را طی کنند، در حالی که جوامعی که در انزوا و تعصب باقی ماندهاند، از توسعه بازماندهاند.