حرکت اول ترامپ
سرانجام دو هفته پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و در واپسین دقایق سهشنبه، وی دستور احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را صادر کرد. رئیسجمهور آمریکا پس از امضای یادداشتی، از آمادگی برای مذاکره با رئیسجمهور ایران خبر داد و درباره آینده مناسبات با تهران و تداوم سیاست فشار حداکثری خود ابراز امیدواری کرد که «نیازی به استفاده از این گزینه (فشار حداکثری) نباشد. اما باید دید آیا میتوانیم به توافقی با ایران برسیم؟».
عبدالرحمن فتحالهی: سرانجام دو هفته پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و در واپسین دقایق سهشنبه، وی دستور احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را صادر کرد. رئیسجمهور آمریکا پس از امضای یادداشتی، از آمادگی برای مذاکره با رئیسجمهور ایران خبر داد و درباره آینده مناسبات با تهران و تداوم سیاست فشار حداکثری خود ابراز امیدواری کرد که «نیازی به استفاده از این گزینه (فشار حداکثری) نباشد. اما باید دید آیا میتوانیم به توافقی با ایران برسیم؟». ترامپ در ادامه از تردیدش برای امضای دستور بازگشت فشار حداکثری به ایران گفت و مدعی آن بود که «این برای ایران خیلی سخت است و من امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم».
از تماس ترامپ با تهران تا تهدید به نابودی ایران
در جلسه پرسش و پاسخ ترامپ، پس از امضای دستور احیای فشار حداکثری علیه ایران، وی با لحنی توأم با تهدید و احترام نسبت به تهران سخن گفت. چنان که از یک سو و در پاسخ به این پرسش که «آیا برای شروع مذاکرات، با ایرانیها درباره نوعی توافق تماس گرفتهاید؟»، صراحتا عنوان کرد: «من با آنها تماس میگیرم، برایم مهم نیست که آنها تماس بگیرند یا من بگیرم». اگرچه به ادعای رئیسجمهور آمریکا، «بسیاری از افراد میگویند بگذار آنها (ایرانیها) تماس بگیرند»، اما به گفته ترامپ «برای من این مهم نیست که من با تهران تماس بگیرم؛ چون این تنها یک گفتوگو است و من میخواهم صلح را در خاورمیانه و جاهای دیگر ببینم».
علیرغم این لحن، در سوی دیگر کلیددار تازه کاخ سفید با تکرار ادعاهای واشنگتن درباره نزدیکشدن ایران به ساخت سلاح هستهای، به سؤالی مبنی بر اینکه «آیا میتواند با تهران به توافقی دست یابد یا خیر؟» صرفا به بیان این جمله بسنده کرد که «ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. ما نمیخواهیم سختگیری زیادی بر ایران اعمال کنیم». به گفته رئیسجمهوری تازهنفس آمریکا، «نباید اجازه دهیم ایران به سلاح هستهای دست یابد. تعداد زیادی از مقامات ایرانی هستند که نمیخواهند ایران به سلاح هستهای دست یابد». مستأجر جدید کاخ سفید در ادعایی این حق را هم برای خود مسلم دانست که «فروش نفت ایران را به سایر کشورها متوقف کند». اما گفتههای ترامپ در ادامه لحن تندتری به خود گرفت و با ادبیات ضدایرانی و در ادعایی واهی، تهران را تهدید کرد و هشدار داد: «اگر ایران بخواهد مرا ترور کند و قصد کشتنم را داشته باشد، آنها را از بین میبریم». به ادعای رئیس قوه مجریه ایالات متحده، «دستوراتی دادهام که اگر این کار را انجام دهند، هیچ چیزی از آنها باقی نماند». رئیسجمهوری آمریکا سخنانش را اینگونه ادامه داد: «فکر میکنم ایران دوست دارد صلح برقرار شود. فکر نمیکنید که آنها دیگر به اندازه کافی تحمل کردهاند؟». با این وجود، ترامپ از پاسخ به پرسشی درباره اینکه «اگر نخستوزیر اسرائیل از او بخواهد علیه ایران از زور استفاده کند، چه خواهد کرد؟» اجتناب و صرفا عنوان کرد: «نمیدانم نخستوزیر چه خواهد گفت».
از «فرمان اجرائی» تا «یادداشت اجرائی» و «دستور ویژه»
ساعاتی پیش از امضای دستور ترامپ برای بازگشت کارزار فشار حداکثری علیه ایران، خبرگزاری «رویترز» روز سهشنبه به نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد انتظار میرود ترامپ یک دستور (فرمان) اجرائی را برای احیای سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران امضا کند. بااینحال و به نوشته ایرنا، این رسانه سپس متن خبر خود را اصلاح کرد و نوشت: «ترامپ یک یادداشت ریاستجمهوری دراینباره امضا خواهد کرد». این مقام آمریکایی به خبرگزاری رویترز اطلاع داد که این یادداشت ترامپ، وزیر خزانهداری ایالات متحده را موظف میکند تا «فشار اقتصادی حداکثری» را بر ایران اعمال کند؛ ازجمله با تحریمها و سازوکارهای اجرائی علیه کسانی که تحریمهای موجود را نقض میکنند.
این مقام آمریکایی همچنین مدعی شد در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» ترامپ، دولت جدید آمریکا اقداماتی را «با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران» پیش میبرد. بر اساس گزارش رویترز، این مقام ادعا کرد سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد با متحدان کلیدی خود برای «تکمیل [روند] بازگشت سریع تحریمها (snapback) و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران» همکاری خواهد کرد. رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا برای ملزمکردن نهادها و دستگاههای اجرائی به انجام برخی دستورهای خود میتواند سه سند امضا کند که مشتمل بر «فرمان اجرائی»، «اعلامیه» و «یادداشت اجرائی» است. البته فرمان (دستور) اجرائی در صورتی که متن آن به اختیارات ریاستجمهوری مستند باشد، قدرت قانون را دارد و در فدرال ریجستر ثبت میشود. اما یادداشت رئیسجمهوری در فدرال ریجستر ثبت و منتشر نمیشود و متن آن نیز به اختیارات رئیسجمهوری مستند نیست و صرفا برای اعمال مدیریت در نهادهای اجرائی است. البته برخی رسانههای دیگر از واژهها و عبارتهای متفاوتی نظیر «دستور ویژه» یا «یادداشت ویژه» هم استفاده کردند.
کوروش احمدی: سند امضاشده علیه ایران، بخشنامه است نه فرمان اجرائی
پیرو آنچه گفته شد، کوروش احمدی در گفتوگویی با «شرق» و برای تبیین بیشتر دو ابهام یا سؤال دال بر اینکه «آنچه شامگاه سهشنبه توسط دونالد ترامپ علیه ایران امضا شد، در طبقهبندی اسناد چگونه تعریف میشود و «یادداشت اجرائی» یا «دستور ویژه» چه تفاوتی با «فرمان اجرائی» دارد و نیز زمانبندی اجرای آن»، ابتدا به ساکن روی کلمه «Memorandum» تأکید کرده و خاطرنشان میکند: «سندی که به امضای ترامپ رسید، لزوما نمیتوانیم «فرمان اجرائی» ترجمه کنیم؛ کمااینکه استفاده از لفظ «دستور ویژه» نیز شاید خیلی مناسب نباشد». از این حیث و به باور وی، «شاید با توجه به محتوا و کارکرد این سند، اگر آن را «بخشنامه» ترجمه کنیم، بهتر باشد».
دیپلمات پیشین کشور در تشریح بیشتر تفاوت «بخشنامه» با «فرمان اجرائی»، به این نکته کلیدی اشاره دارد که «این سند یعنی بخشنامه، فرقهایی با فرمان اجرائی دارد که بیشتر دارای کارکرد اداری و بوروکراتیک است. مثلا ثبت رسمی نمیشود و میتواند داخلی باشد و منتشر هم نشود». بنابراین از دید او، «فرمان اجرائی به لحاظ بوروکراتیک وزن بیشتری در ساختار اداری، اجرائی و قضائی آمریکا دارد و مثلا در دادگاه نیز قابل طرح و استناد است». ضمن آنکه به گفته این کارشناس، «فرمانهای اجرائی برای اجرای قوانین یا دستورات مشخص و نکات مدنظر رؤسای جمهور استفاده میشوند». این در حالی است که «صدور بخشنامه با اهداف فرعی و اداری و مثلا تقسیم وظایف بین وزارتخانهها، ادارات، سازمانها و ارگانها صادر خواهد شد».
تحلیلگر حوزه بینالملل با اشاره مستقیم به بخشنامه سهشنبهشب ترامپ، متذکر میشود: «این سند صرفا وظایف و مسئولیتهایی را به وزارت امور خارجه، وزارت خزانهداری و دادستانی کل محول و مشخص کرده است که هرکدام به چه شکلی در برابر ایران عمل کنند». احمدی در ادامه در پاسخ به این پرسش که «چرا دونالد ترامپ بهجای صدور فرمان اجرائی از امضای بخشنامه برای احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران استفاده کرده است؟» گفت: «چون برای اعمال فشار حداکثری، قوانین پیشین کنگره و نیز فرامین اجرائی دولت اولش (ترامپ) وجود داشت و نیاز به موارد جدید محتوایی نبود. درواقع دونالد ترامپ صرفا با امضای یک بخشنامه (Memorandum)، همه قوانین پیشین کنگره و فرامین اجرائی دولت اول خود را مجدد مورد تأکید قرار داده و اجرای آنها را از وزارتخانههای امور خارجه، خزانهداری و نیز دادستانی کل خواسته است».
بنابراین به گفته او، «برای احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران، به لحاظ طبقهبندی اسناد، نیازی به صدور فرمان اجرائی نبود». ضمن آنکه احمدی یادآور میشود: «در دوره جو بایدن هم هیچیک از فرمانهای اجرائی قبلی لغو نشده بودند و تنها تصور این بود که با شدت عمل و بهطور سختگیرانه علیه ایران اعمال نمیشوند». وی این را هم افزود که «اکنون نظر ترامپ بر این است که با امضای این بخشنامه، دوباره فشار حداکثری با شدتی مانند دوره اول ریاستجمهوریاش عملیاتی شود».
احمدی در ارزیابی ابهام درباره گفته دونالد ترامپ مبنی بر اینکه «امیدوارم مجبور به اجرائیکردن این سند علیه ایران نباشم»، به موضوع مهم «زمانبندی» ورود کرد و یادآور شد: «با امضای بخشنامه از سوی دونالد ترامپ و به لحاظ اداری، پروسه احیای کمپین فشار حداکثری توسط وزارت امور خارجه، وزارت خزانهداری و نیز دادستانی کل از زمان امضا و ابلاغ شروع شده است». احمدی در عین حال اعتقاد دارد «ترامپ با این جمله شاید به یک دوره چندهفتهای و شاید چندماهه برای اجرائیکردن این دستورالعمل جدید اشاره دارد و اینکه در این مدت ممکن است مذاکراتی شکل بگیرد و نتایجی حاصل شود و در این صورت نیازی به ادامه این فشار حداکثری نباشد».
وی در تبیین بیشتر این نکته، برای مثال متذکر میشود: «به واسطه این بخشنامه باید توسط وزارت امور خارجه یا وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به شناسایی و تحریم نفتکشها، بنادر و شرکتهای مرتبط با ایران و با هدف به صفر رساندن فروش و صادرات نفت ایران، اقدامات لازم صورت بگیرد که طبیعتا این کار فرصت زمانی خاص خود را میطلبد».
در ادامه این گپوگفت با «شرق»، کوروش احمدی درباره «زمان» امضای بخشنامه توسط دونالد ترامپ علیه ایران که قبل از دیدار با نتانیاهو انجام شد، به طرح این نکته میپردازد که «دونالد ترامپ شاید با هدف نمایش قدرت خود و نشاندادن اینکه تصمیمگیر خود اوست، این سند را قبل از دیدار با نتانیاهو امضا کرد تا هیچگونه شبهه، شائبه و گمانهزنی درباره تأثیر یا فشار نتانیاهو بر او (ترامپ) شکل نگیرد». او همچنین خاطرنشان کرد: «شاید هدف ترامپ از امضای این بخشنامه علیه ایران، این نیز بوده باشد که از میزان فشار نتانیاهو و دیگر تندروهای داخلی و خارجی برای توسل به اقدامات نظامی جلوگیری کند».
احمدی به این نکته مهم نیز اذعان دارد که «بهرغم ادبیات مثبت روزها و هفتههای گذشته دونالد ترامپ در قبال ایران، این اقدام ترامپ غیرمنتظره بود و تا قبل از نشر خبر توسط یک خبرگزاری، آنهم تنها به فاصله دو یا سه ساعت قبل از امضای بخشنامه، هیچکس احتمال چنین اقدامی را از سوی ترامپ نداده بود».
دیپلمات اسبق کشور با این حال «احتمال امکان توسل ترامپ به نیروی نظامی علیه ایران را نمیدهد» و معتقد است «توسل به زور تنها در صورتی ممکن است مطرح شود که عناصر اطلاعاتی آمریکایی یا غیرآمریکایی مدعی اتخاذ تصمیمی در ایران برای ساخت بمب شوند و این ادعا در ذهن ترامپ باورپذیر به نظر آید». تحلیلگر ارشد سیاست خارجی همچنین احتمال میدهد «ادبیات نهچندان تند ترامپ در قبال ایران و پیشنهاد مذاکره و اظهار امیدواری به اجرانشدن این بخشنامه میتواند به این معنی باشد که هدف او از امضای بخشنامه در درجه اول اعمال فشار برای مذاکره با ایران است» که البته به باور او «طبعا این نقض غرض است و او میتوانست با دعوت از ایران برای مذاکره بدون اقدام به فشار حداکثری، نتیجه بهتری برای جلب موافقت مقامات ایرانی با مذاکره بگیرد».
واکنشها در ایران
پس از امضای دستور ترامپ در راستای بازگرداندن کمپین فشار حداکثری و مواضع شامگاه سهشنبه و بامداد چهارشنبه (به وقت ایران) علیه تهران، دیروز شاهد واکنش مقامات مختلف دولت چهاردهم بودیم، بنابراین بیشترین توجه رسانهها در حاشیه نشست دولت به همین اتفاق بود و عمده سؤالها از مقامات مربوطه، به نحوه پاسخ تهران در قبال احیای کمپین فشار حداکثری بازمیگشت، کمااینکه مسعود پزشکیان در واکنش به اظهارات ترامپ، از در تقابل درآمد و بیان کرد «آمریکا میگوید ما تحریم میکنیم. اما اگر ما منابع خود را مدیریت کرده و با همسایگان خود تعامل درست داشته باشیم، مگر میشود کشوری را که ۱۵ همسایه دارد، به این راحتی تحریم کرد؟». رئیسجمهور ادامه داد «خیال کردهاند همه چیز ما به نفت وابسته است و میخواهند جلوی آن را بگیرند، اما برای ما و مردم ما مسیرهای بسیار زیادی وجود دارد که هم مشکلات خود و هم مردم را حل کنیم». محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، هم همین لحن پزشکیان را گرفت و در حاشیه جلسه هیئت، «راهبرد جمهوری اسلامی را شفاف و باثبات» توصیف کرد و بدون اشاره به نام ترامپ، عنوان کرد «در زمینه سلاح هستهای فتوا داریم، فعالیت غیرصلحآمیز هستهای ممنوع است. بنابراین خیال او راحت باشد». البته عارف هرگونه احتمالی دال بر دیدار ترامپ و پزشکیان را رد کرد و به گفته او «مذاکره و دیدار مستقیم رؤسای جمهور در دستور کار نظام نیست».
با این حال واکنش فاطمه مهاجرانی قدری متفاوت بود، چراکه او مانند عارف قاطعانه مذاکره و احتمال دیدار رؤسای جمهوری ایران و آمریکا را رد نکرد. در پیوست این نکته سخنگوی دولت، ذیل واکنش به اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای مذاکره با مسعود پزشکیان بر «دنبالکردن سه اصل ثابت در حوزه وزارت خارجه» تأکید کرد و ادامه داد «در اصول عزت یعنی عزتمندی کشور و عزتمندی مردم، حکمتی که وجود دارد، دیدن پس و پشت موضوعات و توجه درست به آنها و البته مصلحت است و طبیعتا با این سه اصل همه موضوعات کشور دنبال میشود، مشخصا موضوع روابط با دیگر کشورها».
عباس عراقچی هم دیگر مقامی بود که در حاشیه جلسه هیئت، «فشار حداکثری را یک تجربه شکستخورده» ارزیابی کرد که به نظر او «امتحان مجدد آن (فشار حداکثری)، به شکستی دیگر منجر خواهد شد». باوجوداین، مسئول سیاست خارجی کشور در واکنش به گفتههای ترامپ تصریح کرد «اگر موضوع اصلی این است که ایران دنبال سلاح هستهای نرود، این قابل حصول است و چیز مشکلی نیست»، چراکه به گفته دیپلمات ارشد ایرانی، «مواضع تهران مشخص است و عضو انپیتی است و فتوای رهبری نیز وجود دارد که تکلیف را برای ما مشخص کرده است». واکنش اسماعیل بقائی در مقام سخنگوی وزارت خارجه به اظهارات اخیر ترامپ هم مشابه گفتههای عراقچی بود و تأکید داشت «اطمینان درباره ساختهنشدن سلاح هستهای از سوی ایران، بهسادگی قابل حصول است». محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، هم صحبتهای ترامپ را درباره اینکه «ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد، از واضحات دانست». چون به باور این معاون رئیسجمهور، «ایران بارها اعلام کرده که به دنبال سلاح هستهای نیست و نخواهد بود».
البته اسلامی این را هم یادآور شد: «ما با آژانس نیز در ارتباط هستیم». البته برخی چهرههای سیاسی هم نظیر حسن روحانی با انتشار بخشی از سخنان خود در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۰ در شبکه اجتماعی ایکس از ضرورت مذاکره گفت و دراینباره نوشت: «مگر عراق با ما هشت سال جنگ نکرد؟ صدام و صدامیان اینهمه کشتار و ظلم و جنایت کردند. یک زمانی که لازم شد مذاکره کنیم، امام اجازه مذاکره داد. در شهریور سال ۶۷ مذاکره با عراق را در ژنو شروع کردیم؛ نشستیم، مذاکره کردیم با آن آدم غدّار، با آن آدمی که آنهمه در ایران کشتار کرد».
با توجه به مجموعهای از مواضع مقامات کشورمان و همچنین گفتههای دونالد ترامپ، ابوالقاسم دلفی هم در گفتوگو با «شرق»، صراحتا اذعان دارد: «با امضای دستور اجرائی ترامپ برای آغاز دوباره کمپین فشار حداکثری علیه ایران، توپ در زمین تهران است». سفیر پیشین ایران در فرانسه باور دارد: «اگرچه ترامپ با امضای فرمان خود فشار حداکثری را به ایران بازگرداند، اما بهصراحت خود را اهل معامله و مذاکره نشان داد» که به نظر این کارشناس: «میتواند فرصت مناسبی را در اختیار تهران برای آغاز گفتوگوها قرار دهد».
دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به «برخی موانع یا ابهامات دال بر اینکه رئیسجمهور آمریکا تاکنون سیاست مشخصی در برابر جمهوری اسلامی ایران و آغاز مذاکرات اتخاذ نکرده است، در سایه ارجاعی به گفته دونالد ترامپ مبنیبر اینکه نهتنها آماده گفتوگو با رئیسجمهور پزشکیان است، بلکه حاضر به تماس با ایران خواهد بود، تصریح میکند: «با این جمله ترامپ دیگر بهانه یا توجیهی در داخل کشور برای آغازنشدن مذاکرات وجود ندارد». هرچند سفیر اسبق ایران در صربستان اذعان دارد: «باید خیلی پیشتر دولت چهاردهم سیاست تنشزدایانه را چه با اروپاییها، چه با دولت جو بایدن و چه پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، از طریق کانال ایلان ماسک عملیاتی میکرد تا به این نقطه نمیرسیدیم». با وجود این، دیپلمات ارشد کشورمان هنوز به وجود «فرصت برای مذاکره و توافق» باور دارد. هرچند دلفی «این فرصت را بسیار محدود و کوتاه میداند»، ولی همزمان هشدار میدهد: «اگر تهران از همین فرصت باقیمانده تا زمان اجرائیشدن تمام و کمال سیاست فشار حداکثری استفاده نکرده و باب گفتوگو و مذاکره را باز نکند، با دو مشکل همزمان ناشی از اجرائیشدن سیاست فشار حداکثری و به صفر رساندن فروش و صادرات نفت ایران و همچنین احتمال فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامهها به شکل توأمان مواجه خواهد بود». این درحالی است که سفیر اسبق ایران در شیلی، «وضعیت کنونی کشور را حتی با وضعیت سالهای ۹۲، ۹۸ و ۱۴۰۰ یکسان نمیداند و تأکید دارد: «تهران در این مدت محدود باید دست به تصمیمات بزرگ بزند».
دلفی در ادامه گفتوگو با «شرق» و ذیل پاسخ به این سؤال که «چرا دونالد ترامپ برخلاف مواضع مثبت و امیدوارکننده خود در دو هفته گذشته پس از بازگشت به کاخ سفید در یک اقدام پیشبینیناپذیر و ناگهانی، دستور بازگشت احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را امضا کرد؟»، معتقد است: «این اقدام ترامپ مانند حرکت اول است تا در نهایت فضای رقابت را در اختیار بگیرد». کمااینکه سفیر اسبق ایران در فرانسه به «مناسبات دو هفته اخیر ایالات متحده آمریکا با پاناما، مکزیک کانادا و دانمارک درباره جزیره گرینلند اشاره دارد» و از منظر او: «تقابل سریع رئیسجمهور آمریکا با این کشورها اکنون سبب شده است که حتی همپیمانان ایالات متحده در نوعی ابهام و گیجی دیپلماتیک قرار بگیرند».
با چنین برداشتی، سفیر پیشین ایران در صربستان توصیه میکند: «تا پیش از آنکه مراحل پایانی عملیاتیشدن سیاست فشار حداکثری انجام شود و همزمان، هماهنگی اروپا و آمریکا برای فعالکردن مکانیسم ماشه باعث بازگرداندن قطعنامهها شود، تماس و مذاکره، هم با اروپا و هم با آمریکا به شکل جدی و عملی آغاز شود». در بخش دیگری از گفتوگوی «شرق»، ابوالقاسم دلفی به تحلیل دوگانه «مذاکرات هستهای» یا «مذاکرات جامع» بین ایران و غرب میپردازد و مجددا با استناد به بخشی از گفتههای سهشنبهشب دونالد ترامپ و همچنین مواضع دو هفته اخیر او باور دارد: «فعلا او (ترامپ)، اولویت خود را روی آغاز مذاکرات هستهای با تهران گذاشته و پس از حصول توافق هستهای است که ترامپ به دنبال مدل مشابه برای حلوفصل دیگر محورهای اختلافی با ایران خواهد بود».
به همین دلیل دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به «دیپلماسی مرحلهای یا گامبهگام»، موضوع را اینگونه واکاوی میکند: «اکنون دونالد ترامپ به دنبال حل نگرانی اصلی خود برای مدیریت پرونده هستهای ایران است و در پیوست آن، به دیگر موضوعات خواهد پرداخت». دلفی متذکر میشود: «گفتههای دیروز چهارشنبه محمد اسلامی و عباس عراقچی دال بر اینکه «ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست و این مسئله بهراحتی میتواند قابل راستیآزمایی باشد»، خواهد توانست نقطه جوش را برای مذاکرات بین ایران و آمریکا فراهم کند». البته این تحلیلگر به برخی ادعاها و جنجالهای رسانهای مانند گزارش نیویورکتایمز هم اشاره میکند که به باورش سعی دارند پرونده هستهای ایران را به یک موضوع بحرانی تبدیل کنند تا شاهد واکنش تندتر دونالد ترامپ باشند.
در پیوست اشاره دلفی، نیویورکتایمز در گزارش ضدایرانی جدید خود مدعی شده: «اطلاعات جدید درباره برنامه هستهای ایران، مقامات آمریکایی را قانع کرده است که تیمی مخفی از دانشمندان این کشور درحال بررسی روشی سریعتر و هرچند ابتداییتر برای ساخت سلاح اتمی هستند و این در صورتی خواهد بود که تهران تصمیم بگیرد بهسرعت به سمت تولید بمب حرکت کند». به نقل از نیویورکتایمز، به گفته مقامات، «این اطلاعات در ماههای پایانی دولت بایدن جمعآوری شد و سپس در جریان انتقال قدرت، به تیم امنیت ملی رئیسجمهور ترامپ منتقل شد». سفیر اسبق ایران در بخش پایانی گفتوگو با «شرق» خاطرنشان میکند: «باید ایران چهرهای صلحطلب، تنشزدا و خواهان مذاکره از خود نشان دهد و با مانور روی فعالیتهای دیپلماتیک برای مذاکره با غرب، این قبیل گزارشها را با اهداف مغرضانه علیه منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران به حاشیه ببرد».