به روز شده در: ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۰
کد خبر: ۶۷۶۲۲۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۰ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۳

آقای پزشکیان وفاق هم کردید، بعدش چه شد؟

روزنو :سیدمصطفی هاشمی‌طبا در سرمقاله امروز «شرق» خطاب با تاکید بر اینکه وفاق فکر‌ها بر وفاق افراد اولویت دارد، نوشت: «به نظر می‌رسد سیاست وفاق رئیس‌جمهور، هر‌چند ایشان همچنان بر آن معتقد و پای‌فشار است، پاسخی مطلوب نداده باشد و آنان که به موهبت سیاست وفاق سر از مشاغل دولت چهاردهم درآورده‌اند، بیشتر به جای وفاق به نفاق روی آورده و به قول معروف «مِستر هاید و دکتر جکیل» شده‌اند.»

آقای پزشکیان وفاق هم کردید، بعدش چه شد؟

هاشمی‌طبا خطاب به پزشکیان نوشت: هرگاه در صورت‌مسئله مسائل ایران و راه‌حل‌های آن وفاق داشتیم، آنگاه می‌توانیم مدعی توفیق در وفاق باشیم.

رویداد۲۴| سیدمصطفی هاشمی‌طبا در سرمقاله امروز «شرق» خطاب با تاکید بر اینکه وفاق فکر‌ها بر وفاق افراد اولویت دارد، نوشت: «به نظر می‌رسد سیاست وفاق رئیس‌جمهور، هر‌چند ایشان همچنان بر آن معتقد و پای‌فشار است، پاسخی مطلوب نداده باشد و آنان که به موهبت سیاست وفاق سر از مشاغل دولت چهاردهم درآورده‌اند، بیشتر به جای وفاق به نفاق روی آورده و به قول معروف «مِستر هاید و دکتر جکیل» شده‌اند.»

وی افزود: «حال گیریم کمی بدبین هستیم و آش آن‌قدر هم شور نیست و به هر حال وفاق وجود دارد و اصلا فرض می‌کنیم وفاق افراد به عالی‌ترین درجه ممکن حضور و ظهور دارد. اینک این سؤال پیش می‌آید که به قول علما، ثم ماذا؟ یعنی حال که وفاق شد، می‌خواهیم چه کنیم؟ آقای رئیس‌جمهور در اجتماعات استانی و دیگر سخنرانی‌ها می‌گوید آمده‌ایم که مشکلات را حل کنیم و می‌توانیم.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با طرح این سوال که «حاصل وفاق افراد می‌خواهد کدام مسئله ملی را حل کند و اصلا آیا به مسائل به صورت ملی نگاه و آن را درک کرده‌اند؟» نوشت: «رهبر انقلاب درباره دلیل نفی مذاکره با آمریکا کلام بسیار درستی به زبان آوردند. فرمودند تجربه. حال تجربه نشان داده که هیچ‌یک از مسائل کشور (که نمونه آن آورده شد) نه‌تنها حل‌شدنی نیست، بلکه روز‌به‌روز حادتر می‌شود، والا در طول دهه‌های گذشته با شیوه‌های موجود قابل حل و حداقل تثبیت می‌شد. البته شاید مسائل ذکر‌شده اصلا به احصای مدیران کشور درنیامده باشد و دلواپسی و دغدغه آنها چیز‌های دیگر باشد که از آن کسی خبر ندارد. امام می‌فرمودند عمر طولانی این مشکل را دارد که انسان هر روز رفتن عزیزی را از دنیا می‌بیند و به قول کلیم کاشانی:

افسانه حیات دو روزی نبود بیش/ آن هم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن/ روز دگر به کندن دل زاین و آن گذشت.

اما عمر نه‌چندان طولانی ما این خاصیت را داشته که ببینیم می‌توان در جامعه‌ای تضاد کلام و عمل را به طور طبیعی مشاهده و تحمل نکنیم، همان‌طور که وجود و جنس متضاد زن و مرد در جامعه عادی و طبیعی است. شاید پرسیده شود این تضاد‌ها کدام است. فریاد ایران‌دوستی و پیشرفت ایران از دهان مسئولان بلند است، اما در برابر تکیدگی عناصر متشکله این کشور و توقف تخریب هیچ عملی انجام نمی‌دهند. فریاد وفاق و اتحاد همه‌جا را پر کرده است، اما جز طعنه‌زدن و اتهام‌زدن و تخریب دیده نمی‌شود. فریاد انقلابی‌بودن در جهان گوش‌ها را پر کرده است، اما در داخل جز وادادگی اقتصادی و اجتماعی کاری نمی‌شود و البته اینها و همه انواع دیگر تضاد‌ها به این دلیل است که منابع ایران، سرزمین ایران و آبروی ایران را برای پایداری این تضاد خرج می‌کنیم و ثروت ملت به این ترتیب بر باد می‌رود.

هرگاه در صورت‌مسئله مسائل ایران و راه‌حل‌های آن وفاق داشتیم، آنگاه می‌توانیم مدعی توفیق در وفاق باشیم.»

عکس روز
خبر های روز