
اتحادیه عرب همه با هم مقابل جنایات رژیم صهیونیستی!
نشست سیوچهارم اتحادیه عرب در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بغداد برگزار شد؛ نشستی که سایه جنگ غزه و پیامدهای فاجعه بار انسانی آن، فضای این نشست را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود.
رهبران عرب، از جمله عبدالفتاح السیسی، محمد شیاع السودانی و محمود عباس، با لحنی بی سابقه حملات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و خواستار آتش بس فوری و بدون قید و شرط شدند.
السیسی حملات به غزه را جنایات سیستماتیک نامید، در حالی که السودانی از نسل کشی سخن گفت؛ عباراتی که نشان از اوج خشم سیاسی و اخلاقی جهان عرب نسبت به تحولات غزه دارد. محمود عباس هم که از تضعیف موقعیت سیاسیاش در داخل فلسطین رنج میبرد، تلاش کرد با تاکید بر ضرورت آتش بس دائم و ارسال فوری کمکهای انسانی، چهرهای فعالتر از خود نشان دهد.
بحران غزه به یکی از حساسترین و نمادینترین موضوعات اجلاس تبدیل شد، خصوصا پس از آنکه گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری از وخامت وضعیت انسانی، نابودی زیرساختهای حیاتی و افزایش چشمگیر شمار قربانیان غیرنظامی پرده برداشتند. رهبران عرب نسبت به آنچه سکوت و انفعال جامعه بینالمللی خواندند، هشدار دادند و خواستار دخالت فوری برای توقف عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در غزه شدند. در این میان، مصر و قطر نقش کلیدی در مذاکرات پشت پرده برای برقراری آتش بس و تبادل اسرا ایفا کردهاند، هرچند موفقیت این تلاشها هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
در حوزه بازسازی غزه، عراق پیشگام شد و وعده تخصیص ۲۰ میلیون دلار برای بازسازی غزه را مطرح کرد. این مبلغ، هرچند در برابر میزان خسارات وارد شده ناچیز است، اما از نظر سیاسی حامل پیامی است: کشورهایی مانند عراق میخواهند نقشی موثرتر در حمایت از فلسطینیان ایفا کنند. رهبران عرب همچنین از نهادهای مالی جهانی و سازمانهای بین المللی خواستند تا با مشارکت فعال در طرحهای بازسازی، به کاهش رنج مردم غزه کمک کنند.
همزمان، اتحادیه عرب تاکید کرد که بازسازی بدون آتش بس پایدار و راه حل سیاسی، نمیتواند بهبود واقعی ایجاد کند.
نشست بغداد، در بخش مربوط به غزه، بیش از آنکه صرفا بیانیهای سیاسی باشد، تلاشی برای بازگرداندن مسئله فلسطین به اولویت نخست دستور کار جهان عرب بود؛ موضوعی که طی سالهای اخیر، خصوصا پس از توافقهای عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، تا حدی به حاشیه رانده شده بود. اکنون، در سایه جنگ و فاجعه انسانی، رهبران عرب با فشاری مضاعف از سوی افکار عمومی خود مواجهاند تا مواضع صریحتری اتخاذ کنند و اقدامات ملموسی در حمایت از مردم غزه انجام دهند.
در مجموع، آنچه نشست بغداد در رابطه با غزه رقم زد، هم نمودی از همبستگی و خشم مشترک بود و هم نشانهای از بازگشت تدریجی مسئله فلسطین به مرکز ثقل سیاست منطقهای. اما این بازگشت، اگر با اراده عملی و اقدامات مشخص همراه نشود، در نهایت ممکن است همچون بیانیههای گذشته، صرفا پژواکی از خشم و اندوه باقی بماند.