
جدال تهران و آژانس در آستانه نشست شورای حکام/«غنیسازی»؛ برگ برنده یا چالش بیپایان؟
در اقدامی کمسابقه، ایران با انتشار یادداشتی ۱۹ صفحهای، بهصراحت نسبت به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی موضع گرفت و اتهام «جاسوسی» مطرحشده از سوی آژانس را رد کرد. یادداشتی که ادبیات آن تند و از منظر حقوقی و سیاسی، حاوی مفاهیمی چون «خروج آژانس از اختیارات پادمانی» و «تحریف واقعیات» بود. تهران معتقد است اطلاعاتی که مبنای این گزارشها قرار گرفتهاند، نه از مسیر رسمی بازرسیها، بلکه از منابع اطلاعاتی غیررسمی و بهزعم ایران، بعضاً «جاسوس»گونه تهیه شدهاند. به همین دلیل، بیاعتمادی فزایندهای میان تهران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، شکل گرفته است؛ بیاعتمادیای که کار ناظران آژانس را پیچیدهتر میکند و مسیر را برای صدور قطعنامههای تندتر در شورای حکام هموار میسازد.
بنبست غنیسازی؛ خط قرمزی به رنگ ۶۰ درصد
این بحران تنها در عرصه تعامل ایران با آژانس خلاصه نمیشود. در بطن منازعه، بنبستی عمیق میان ایران و آمریکا بر سر موضوعی نهچندان جدید، اما بیش از همیشه استراتژیک وجود دارد یعنی غنیسازی اورانیوم. در حالی که واشنگتن با فشارهای اسرائیل خواستار توقف کامل یا محدودیت شدید غنیسازی در ایران شده، رهبران جمهوری اسلامی این مطالبه را بهمنزله سلب حق حاکمیت و انکار یک توانمندی راهبردی میدانند. رهبر انقلاب در اظهاراتی صریح اعلام کردند: «صنعت هستهای بدون غنیسازی بیفایده است و آنان که به دنبال نابودی آن هستند، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.» مرتضی مکی، تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتوگویی تأکید میکند که ایران غنیسازی را نه فقط اهرمی فنی، بلکه ابزاری راهبردی برای چانهزنی میبیند. بهویژه اکنون که ظرفیت غنیسازی ۶۰ درصدی در اختیار دارد، عقبنشینی از این توانمندی، برای تهران معنایی جز پذیرش شکست ندارد.
معمای کنسرسیوم منطقهای
در میان این نزاع گسترده، ایدهای تازهنفس و البته بحثبرانگیز مطرح شده است: تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی اورانیوم. نیویورکتایمز گزارش داده است که بر اساس پیشنهاد آمریکا، ایالات متحده ساخت نیروگاههای هستهای برای ایران را تسهیل خواهد کرد و درباره تأسیسات غنیسازی که توسط یک کنسرسیوم از کشورهای منطقهای اداره میشود، مذاکره خواهد کرد. در مقابل، ایران موظف است «به محض دریافت هرگونه منفعت از این وعدهها، تمام فعالیتهای غنیسازی در خاک خود را متوقف کند.» ظاهراً ایالات متحده در این پیشنهاد، حتی وعده تسهیل ساخت نیروگاههای هستهای برای ایران را نیز مطرح کرده است. اما واکنش ایران، چیزی بین «احتیاط» و «شرطگذاری سختگیرانه» است. نیویورک تامیز به نقل از دو مقام ایرانی نوشته است که تهران خواستار استقرار این کنسرسیوم در خاک خود – بهویژه جزایری نظیر کیش یا قشم – شده و تأکید دارد که فعالیتهای غنیسازی را متوقف نخواهد کرد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، این موضع را شفاف بیان کرده: «ما به بلوغ در چرخه سوخت هستهای رسیدهایم و این مسیر را ادامه خواهیم داد.» از نگاه تهران، چنین کنسرسیومی اگر به معنای واگذاری کنترل فناوری به بیرون از مرزها باشد، پذیرفتنی نیست. کنسرسیومی با حضور ایران، در خاک ایران، و تحت نظارت ایران، شاید قابل بررسی باشد، اما فراتر از آن بهمثابه عبور از خطوط قرمز راهبردی تلقی خواهد شد.
سابقه تغییر مواضع ایالات متحده بر تردیدهای تهران دامن زده است. مشاور پیشین باراک اوباما میگوید آمریکا ابتدا با غنیسازی محدود موافقت داشت، اما در ادامه خواستار توقف کامل آن شد. این تغییر رویکرد، بهویژه در دوران ترامپ، برای تهران پیام روشنی داشت که تضمینی در کار نیست.
بازگشت به نقطه صفر؟
در چنین فضای متشنجی، نشست آتی شورای حکام میتواند نقطه عطفی تعیینکننده باشد. سه کشور اروپایی موسوم به E3 – آلمان، فرانسه و بریتانیا – بهدنبال ارائه قطعنامهای علیه ایران هستند و گفته میشود ایالات متحده نیز از آن حمایت خواهد کرد. لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال، تأیید کرده است که واشنگتن تصمیم گرفته به این قطعنامه بپیوندد. این اقدام، در صورت تصویب، میتواند به فعالشدن «مکانیسم ماشه» و بازگشت تحریمهای بینالمللی بیانجامد. تهران در واکنش، با لحنی تهدیدآمیز هشدار داده که در صورت ارجاع به شورای امنیت، احتمال خروج از معاهده NPT وجود دارد. گزینهای که گرچه پرهزینه و پرریسک است، اما از نگاه نخبگان حاکم بر ایران، میتواند آخرین برگ فشار باشد. در همین راستا عباس عراقچی در انتقاد از سه کشور اروپایی، رفتار مشابه آنها در سال ۲۰۰۵ را یادآوری کرده که منجر به آغاز غنیسازی در ایران شد و هشدار داده است که اروپا «در آستانه یک اشتباه راهبردی بزرگ دیگر قرار دارد.» این موضع، بیانگر دیدگاه ایران است؛ فشار نتیجه معکوس خواهد داشت.
اسرائیل، عربستان، و سایههای جنگ سرد جدید
معادله هستهای ایران، بدون در نظر گرفتن بازیگران منطقهای ناقص خواهد بود. اسرائیل صراحتاً با هرگونه توافقی که غنیسازی ایران را ولو محدود به رسمیت بشناسد مخالف است. بر اساس گزارش آکسیوس، تلآویو به دولت بایدن اطمینان داده است که فعلاً – تا زمانی که واشنگتن مذاکرات را تمامشده نداند – حمله نظامی علیه ایران را در دستور کار ندارد. اما این سکوت، بهوضوح مشروط و شکننده است. از سوی دیگر، عربستان سعودی با حساسیت تحولات را دنبال میکند. مذاکرات ریاض با واشنگتن درباره برنامه هستهای غیرنظامی سعودی، در سایه تنشهای ایران متوقف شده است. مقامات سعودی هشدار دادهاند که در صورت ادامه غنیسازی ایران و عدم پیشرفت در برنامه هستهای خود، بهسمت همکاری با چین متمایل خواهند شد. این هشدار، نشاندهنده رقابت ژئوپلیتیکی در حال شکلگیری است؛ رقابتی که میتواند به نفع بازیگران شرقی رقم بخورد. گویا این روزها سعودیها نقش مهمی در مسائل مربوط به ایران ایفا می کنند. پس از آغاز مجدد روابط تهران و ریاض با میانجگری چین، رایزنیها این دو بازیگر مهم منطقهای افزایش یافته است. امروز اسم عربستان در جمع پیشنهادی برای کنسرسیوم منطقهای به چشم می خورد که در صورت عملیاتی شدن به تعمیق روابط ایران و عربستان کمک خواهد کرد. در همین رابطه مسعود پزشکیان رییسجمهور ایران در گفتوگویی تلنفی با بن سلمان ولیعهد سعودیها گفت:«ایران مصمم است در مسیر تحقق منافع مشترک امت اسلامی و تأمین صلح، امنیت و رفاه ملتهای مسلمان، با عزمی راسخ گام بردارد.»
نشست آتی شورای حکام میتواند نقطه عطفی تعیینکننده در سرنوشت پرونده هستهای ایران باشد. اروپاییان و در راس آن ها آلمان، فرانسه و بریتانیا بهدنبال ارائه قطعنامهای علیه ایران هستند و گفته میشود ایالات متحده نیز از آن حمایت خواهد کرد
توافق موقت؛ سناریویی قابل تأمل
سابقه تغییر مواضع ایالات متحده در قبال غنیسازی، بر تردیدهای تهران دامن زده است. ولی نصر، مشاور پیشین باراک اوباما، در فایننشال تایمز اشاره کرده که آمریکا ابتدا با غنیسازی محدود موافقت داشت، اما در ادامه خواستار توقف کامل آن شد. این تغییر رویکرد، بهویژه در دوران ترامپ، برای تهران پیام روشنی داشت که تضمینی در کار نیست. در کنار تمامی سناریوهای تیره، برخی تحلیلگران هنوز احتمال رسیدن به یک «توافق موقت» را منتفی نمیدانند.
سیدجلال ساداتیان سفیر پیشین ایران در بریتانیا، معتقد است که ترامپ تمایلی به تشدید فوری بحران ندارد و شاید به توافقی موقت تن دهد. مرتضی مکی نیز با اشاره به منافع دو طرف، امکان توافقی محدود با محور رفع بخشی از تحریمها و آزادسازی منابع مالی ایران را قابل تصور میداند. علی شمخانی، مشاور سیاسی فرمانده کل قوا، اعلام کرده که ایران «در حال تدوین پیشنهاد جدیدی است.» رسانههای آمریکایی نیز از احتمال برگزاری «دور ششم» مذاکرات غیررسمی ایران و آمریکا در یکی از کشورهای منطقه در همین هفته خبر دادهاند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن تأیید استمرار تماسها، گفته است که بهزودی با ایرانیها دیدار خواهیم کرد.
لحظه آزمون برای دیپلماسی چندجانبه
پرونده هستهای ایران در آستانه نشست شورای حکام آژانس است؛ جایی که هر تصمیم اشتباه میتواند پیامدهای دامنهداری در پی داشته باشد. در یکسو، فشارهای دیپلماتیک بر ایران در حال افزایش است و در سوی دیگر، تهران با اتکا به توان غنیسازی داخلی و سیاست مقاومت فعال، خواهان حفظ کنترل بر برنامه هستهای خود است. پیشنهادهایی نظیر کنسرسیوم منطقهای، با همه پیچیدگیها و ابهاماتش، میتواند گامی بهسوی دیپلماسی باشد؛ اما موفقیت آن، نیازمند انعطاف هر دو طرف در تعریف منافع مشروع و متقابل است. در نهایت، تا زمانی که گره کوری بهنام «غنیسازی» باز نشود – آن هم نه از راه تحمیل، بلکه از مسیر تفاهم – نمیتوان به حلوفصل پایدار این بحران امیدوار بود. شورای حکام، صحنه بعدی این تقابل خواهد بود؛ اما نتیجه نهایی، همچنان در گروی میزان اراده سیاسی در تهران، واشنگتن و دیگر پایتختهای ذینفوذ باقی مانده است.