
دوستی انتخاباتی و دعوای ریاستی!
ترامپ پس از پیروزی در انتخابات و بیان جمله «ما یک ستاره جدید داریم. یک ستاره متولد شد؛ ایلان» میگذرد و اکنون ستاره نوظهور ایالات متحده از مدار کاخ سفید جدا شده است.
به گزارش روز نو، دو چهرهای که زمانی به نظر میرسید اتحادی شکستناپذیر را تشکیل دادهاند، در یکی از پرتنشترین جدالهای سیاسی و رسانهای راه خود را جدا کردند. این جدایی نهتنها پایانی بر همکاری نزدیک آنها بود، بلکه به نمادی از تردیدها درباره تفاوت واقعی ترامپ با ساختارهای سنتی قدرت در آمریکا یا همان «دیپاستیت» تبدیل شد. ماسک که به عنوان نمادی از نوآوری و رویکردی متفاوت در کنار ترامپ قرار گرفته بود، با خروج خود و اتهامات سنگینی که در این میان رد و بدل شد - ازجمله اتهامات جنسی علیه ترامپ - این پرسش را به وجود آورد که آیا ادعای تفاوت بنیادین ترامپ با محافظهکاران سنتی و دیپاستیت صرفاً شعاری تبلیغاتی بوده است یا خیر؟
دعوا نکنید بچهها
ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان و مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیسایکس، در ژانویه ۲۰۲۵ به عنوان «کارمند ویژه دولت» به کابینه دونالد ترامپ پیوست. این نقش که به طور خاص برای او طراحی شده بود، به او اجازه میداد تا در قالب «وزارت کارآمدی دولت» (DOGE) به اصلاحات گسترده در ساختار دولت فدرال بپردازد. حضور ماسک در دولت، از همان ابتدا به عنوان نشانهای از رویکرد غیرمتعارف ترامپ تفسیر شد. برخلاف سیاستمداران سنتی یا اعضای محافظهکار قدیمی، ماسک به عنوان یک کارآفرین نوآور و خارج از دایره سیاسی واشنگتن، نمادی از وعدههای ترامپ برای «تخلیه باتلاق» و دوری از ساختارهای کهنه دیپاستیت بود.
ترامپ بارها از ماسک به عنوان «فردی بسیار باهوش»، «میهنپرست» و «دوست» یاد کرده بود. او در سخنرانی پیروزی خود در نوامبر ۲۰۲۴ ماسک را «ستارهای متولدشده» خطاب کرد و در مارس ۲۰۲۵ از او به دلیل تحمل فشارها و تهدیدات علیه تسلا قدردانی کرد. این تعریف و تمجیدها، همراه با حمایت مالی هنگفت ماسک (حدود ۳۰۰ میلیون دلار) از کمپین انتخاباتی ترامپ، تصویری از یک اتحاد قوی و استراتژیک را ترسیم میکرد. ماسک با وعده کاهش ۲ تریلیون دلاری بودجه فدرال، به سرعت به چهرهای کلیدی در برنامههای اصلاحی ترامپ تبدیل شد و اقدامات او، از جمله حذف ۲۶۰ هزار شغل دولتی، به عنوان بخشی از تلاش برای کوچکسازی دولت فدرال مورد توجه قرار گرفت. ترامپی که آمده بود چتر صلحش را بر آسمانها بگستراند، حالا با ایلان ماسک، دست راستش در کابینه درگیر شده و کار به جایی رسیده که مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه با طعنه به طرح توافق صلح ترامپ برای جبهه اوکراین، طرفین را «در ازای دریافت مبلغی معقول» دعوت به صلح میکند و مینویسد: «دعوا نکنید بچهها!»
سریال اتهامات جنسی علیه ترامپ
ایلان ماسک در اوج تنشهای خود با دونالد ترامپ با بازنشر ویدئویی از حضور او در کنار «جفری اپستین» در دهه ۹۰، جنجالی تازه به راه انداخت که اتهامات سوءاستفاده جنسی مرتبط با اپستین را به کانون توجه کشاند. جفری اپستین، سرمایهدار آمریکایی که به دلیل اتهامات سنگین سوءاستفاده جنسی و اداره شبکهای برای بهرهکشی جنسی بدنام بود، روابطی با چهرههای سرشناس، از جمله ترامپ داشت. اپستین که در سال ۲۰۱۹ در زندان خودکشی کرد، متهم به ایجاد جزیرهای برای سوءاستفاده جنسی از کودکان و میزبانی از شخصیتهای معروف بود. هرچند هنوز این اتهامات ثابت نشده، اما افشاگرها از جمله ماسک ادعا کردهاند که ترامپ رفتوآمدهایی به جزیره داشته و یکبار، زمانی که هواپیمای اپستین به دلیل شرایط جوی در نیویورک فرود آمد، در کازینوی متعلق به ترامپ در آتلانتیک سیتی نیوجرسی حضور یافته است. این اتهامات به تصویر عمومی ترامپ به عنوان چهرهای که ادعای فاصله از ساختارهای دیپاستیت را دارد، ضربهزده است.
نماد ضدساختار، قربانی ساختار شد
جدایی ماسک از دولت ترامپ و نحوه مدیریت این اختلاف، پرسشهایی جدی درباره ادعای تفاوت بنیادین ترامپ با محافظهکاران سنتی و دیپاستیت ایجاد کرد. ماسک به عنوان چهرهای که قرار بود نماد رویکرد غیرمتعارف و ضدساختاری ترامپ باشد، با خروج خود و اتهامات و انتقادات تندش، این تصویر را خدشهدار کرد. او با اشاره به لایحه مالیاتی و تعرفههای تجاری، سیاستهای ترامپ را به چالش کشید و آنها را عامل افزایش کسری بودجه و حتی رکود اقتصادی دانست. این انتقادات که از سوی اقتصاددانان و تحلیلگران نیز حمایت میشد، نشاندهنده شکاف عمیقی بین دیدگاههای ماسک و جهتگیریهای مالی دولت ترامپ بود.
از سوی دیگر، واکنش تند ترامپ به ماسک، از جمله تهدید به لغو قراردادهای دولتی و حذف یارانهها، شباهت زیادی به رفتارهایی داشت که او در گذشته دیپاستیت را به آن متهم میکرد: «استفاده از قدرت دولتی برای سرکوب مخالفان و حفظ منافع گروههای خاص» این رفتار، بهویژه در کنار تصویب شتابزده لایحهای که حتی نمایندگان کنگره فرصت مطالعه آن را نداشتند، این تصور را تأیید کرد که دولت ترامپ نیز مانند ساختارهای سنتی، درگیر سیاستهای غیرشفاف و امتیازدهی به گروههای خاص است و تفاوت چندانی با اصول دیپ استیت ندارد.
جدایی ماسک از ترامپ نهتنها یک شکست شخصی برای این دو چهره بود، بلکه ضربهای به روایت سیاسی بزرگتری بود که ترامپ در کمپین خود ترویج میکرد. ماسک به عنوان یک کارآفرین موفق و غیرسیاسی، قرار بود نشاندهنده توانایی ترامپ برای جذب استعدادهای برجسته و غیرمتعارف باشد. اما این جدایی، همراه با اتهامات و انتقادات، این روایت را تضعیف کرد. بسیاری از حامیان ترامپ که استخدام ماسک را به عنوان نمادی از تفاوت او با دیپاستیت میدیدند، اکنون این پرسش را مطرح میکنند که آیا رئیسجمهورشان واقعاً از ساختارهای سنتی فاصله گرفته است یا خیر؟
علاوه بر این، تأثیرات اقتصادی این جدایی نیز قابل توجه بود. افت ارزش سهام شرکتهای مرتبط با ماسک، نشاندهنده فشارهای سنگینی بود که او در نتیجه همکاری با دولت ترامپ متحمل شد. شاخص میلیاردرهای بلومبرگ برآورد کرد که بحث ایلان ماسک با دونالد ترامپ در یک روز ۳۴ میلیارد دلار از دارایی خالص ماسک را نابود کرد.