به روز شده در: ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۶۹۷۷۵۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۶ خرداد ۱۴۰۴

با بستن تنگه هرمز جهان می‌فهمد که کت تن چه کسی است!

روزنو :بستن تنگه هرمز توسط ایران می‌تواند بازار جهانی نفت را دچار شوک کرده و بحران دیپلماتیک و نظامی ایجاد کند

در بحبوحه تنش‌های شدید میان ایران و اسرائیل، یک احتمال بیش از هر سناریویی لرزه بر اندام بازار‌های جهانی انداخته: بسته شدن تنگه هرمز. این گلوگاه حیاتی که خلیج فارس را به دریای عمان پیوند می‌دهد، مهم‌ترین مسیر انتقال نفت جهان است. هرگونه اخلال در آن، نه‌فقط خاورمیانه، بلکه سراسر جهان را با بحران روبه‌رو خواهد کرد.

با بستن تنگه هرمز  جهان می فهمد که کت تن چه کسی است!

نبض انرژی جهان زیر پای تهران

به گزارش روز نو، بیش از ۸۵ درصد نفت صادراتی کشور‌های خلیج فارس، از مسیر تنگه هرمز عبور می‌کند. طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا، روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت خام و فرآورده‌های نفتی از این مسیر گذر می‌کند؛ یعنی نزدیک به ۲۰ درصد مصرف روزانه نفت در سراسر جهان. این تنگه در باریک‌ترین نقطه، تنها ۳۳ کیلومتر عرض دارد و مسیر‌های کشتیرانی‌اش به‌قدری محدود است که هرگونه تهدید یا اخلال، بی‌درنگ بازار جهانی انرژی را دچار شوک می‌کند. پس از حملات اخیر اسرائیل به نقاط مختلف خاک ایران که به شهادت افراد نظامی و غیرنظامیان انجامید، گمانه‌زنی‌ها درباره این گزینه استراتژیک دوباره بالا گرفته است.

انفجار قیمت‌ها؛ از پکن تا نیویورک

هرگونه اقدام نظامی ایران برای بستن یا مختل کردن تردد در تنگه هرمز، می‌تواند قیمت نفت را به‌شدت افزایش دهد. پس از حملات اسرائیل در روز جمعه، بهای جهانی نفت خام به‌سرعت ۱۳ درصد جهش کرد و قیمت برنت تا ۷۴ دلار بالا رفت؛ تنها به‌دلیل «احتمال» بروز درگیری گسترده‌تر در خلیج فارس. لازم به ذکر است که افزایش قیمت نفت، تنها دامن واردکنندگان مستقیم از منطقه را نمی‌گیرد.

حتی کشور‌هایی که نفت خود را از منابع دیگر تأمین می‌کنند، ناگزیر با قیمت‌های بالاتر در بازار جهانی روبه‌رو خواهند شد. از سبد سوخت مردم در اروپا و آمریکا گرفته تا هزینه‌های حمل‌ونقل در چین و ژاپن، همه چیز به یک شوک اقتصادی گسترده ختم خواهد شد؛ شوکی که منشأ آن نه در دل نیویورک، بلکه در تنگه‌ای باریک میان ایران و عمان خواهد بود.

خاطرات بازگشته از «جنگ نفتکش‌ها»

تنگه هرمز پیش‌تر نیز صحنه تهدید‌ها و درگیری‌های نظامی بوده است. در دهه ۱۹۸۰، در میانه جنگ ایران و عراق، دو طرف کشتی‌های تجاری یکدیگر را هدف قرار می‌دادند؛ آنچه بعد‌ها به «جنگ نفتکش‌ها» شهرت یافت. با این‌حال، حتی در آن زمان نیز هرمز هرگز به‌طور کامل بسته نشد. در سال‌های اخیر، نیز تنش‌هایی مشابه رخ داده است.

در ۲۰۱۹، حملاتی به چهار کشتی در نزدیکی بندر فجیره، بازار نفت را به تلاطم کشید. سال گذشته نیز ایران در واکنش به حمله تروریستی اسرائیل به کنسولگری‌اش در دمشق، یک کشتی را در نزدیکی تنگه توقیف کرد. تحلیلگران معتقدند اگر تنش‌ها فراتر رود، ایران می‌تواند از ابزار بستن تنگه، نه به‌عنوان اقدام نمادین، بلکه به‌عنوان اهرم فشار واقعی استفاده کند.

ابزار بازدارندگی یا آغاز جنگ بزرگ؟

بستن تنگه هرمز، اگرچه از نظر فنی و نظامی اقدامی پیچیده و پرهزینه است، اما در محاسبات راهبردی ایران، همواره به‌عنوان یکی از اهرم‌های بازدارندگی در برابر فشار‌های خارجی در نظر گرفته شده است. این اقدام می‌تواند به‌مثابه یک هشدار قاطع و چندوجهی به قدرت‌های مداخله‌گر تلقی شود؛ هشداری که نشان می‌دهد ایران در برابر تهدید‌های مستمر یا اقدامات نظامی مستقیم، ظرفیت برهم‌زدن نظم موجود در یکی از حیاتی‌ترین گلوگاه‌های انرژی جهان را دارد.

در عین حال، بسته شدن تنگه هرمز بدون شک با واکنش شدید از سوی ایالات متحده و متحدانش مواجه خواهد شد. ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین و پایگاه‌های دریایی موجود در قطر و امارات، حضور دائمی و آماده‌باشی در خلیج فارس دارند و در صورت تشخیص تهدیدی برای امنیت کشتیرانی بین‌المللی، به‌سرعت وارد عمل می‌شوند. چنین درگیری‌ای، بسته به دامنه و طول مدت آن، می‌تواند آغازی بر یک جنگ منطقه‌ای فراگیر باشد که نه‌تنها ایران، بلکه کل خاورمیانه را درگیر خواهد کرد.

با این‌همه، سناریوی بستن تنگه به معنای درگیری تمام‌عیار نیست. ایران در گذشته نشان داده که می‌تواند از طریق اقدامات محدودتر مانند مین‌گذاری، توقیف کشتی‌ها یا حملات هدفمند، پیام خود را منتقل کند و در عین حال از عبور از مرز درگیری‌های گسترده خودداری ورزد. این اقدامات محدود، گرچه خطرناک و پرریسک‌اند، اما به‌مراتب کم‌هزینه‌تر از رویارویی نظامی مستقیم خواهند بود و در برخی موارد، به‌عنوان تاکتیکی مؤثر برای چانه‌زنی سیاسی یا بازداشتن طرف مقابل از تشدید تنش به‌کار رفته‌اند.

تصویر روز
خبر های روز