
طرح دفاع مشترک موشکی اعراب خلیج فارس و اسرائیل
تابناک: دولتهای ترامپ و بایدن هر دو تلاشهای آمریکا برای تقویت همکاری دفاع موشکی در خاورمیانه را ادامه دادهاند. اگرچه رویکردهای آنها از نظر لحن و تأکید متفاوت است، هر دو دفاع موشکی را برای ثبات منطقهای و منافع استراتژیک آمریکا ضروری میدانند.
الگوهای مشابهی در خلیج فارس شکل گرفت. امروز، هر کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به جز عمان، سیستمهای پیشرفته دفاع موشکی آمریکا را خریداری کرده است. عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر و امارات متحده عربی همگی نسخههایی از سیستم دفاع موشکی پاتریوت را به کار میبرند. همچنین عربستان سعودی و امارات سیستم دفاع از منطقه ارتفاع بالا (تاد) (THAAD) را نیز به دست آوردهاند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، مجله مناره وابسته به فورم کمبریج در مقالهای به بررسی ایده دفاع مشترک هوایی و موشکی میان اعراب خلیج فارس و اسرائیل با مشارکت آمریکا پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به منزله تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
در طول سه دهه گذشته، ایالات متحده سرمایهگذاریهای مالی و سیاسی قابل توجهی انجام داده است تا به شرکای خود در خاورمیانه کمک کند سیستمهای دفاع موشکی مؤثر بسازند و به کار گیرند. امروز، این سرمایهگذاری به ثمر نشسته و حتی فراتر از انتظار عمل کرده است.
به عنوان کسی که در پنتاگون روی سیاست دفاع موشکی کار کرده، به عنوان مسئول اصلی دفاع موشکی در کمیته خدمات مسلح مجلس نمایندگان فعالیت داشته و رهبری تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای بهبود همکاریهای منطقهای در وزارت خارجه را بر عهده داشته است، نویسنده این متن در موقعیتی نزدیک به این تلاشها بوده است.
همکاری در زمینه دفاع موشکی میان آمریکا و متحدان و شرکای آن در خاورمیانه یک موفقیت استراتژیک بوده است. اما موفقیت در گذشته تضمینی برای موفقیت در آینده نیست. برای مقابله با تهدیدات در حال تحول، آمریکا باید رویکرد خود را تطبیق دهد و روی فناوریهای نوظهور و هماهنگی چندجانبه سرمایهگذاری بیشتری کند.
آغاز همکاری دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه
بنیان همکاریهای دفاع موشکی آمریکا در این منطقه در جنگ خلیج فارس ۱۹۹۱ گذاشته شد. حملات موشکی بالستیک عراق به اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین، آسیبپذیری نیروهای آمریکا و شرکای منطقهای در برابر تهدیدات موشکی را نشان داد و نیاز فوری به بهبود دفاعها را روشن کرد.
در سالهای پس از آن، آمریکا یک همکاری بسیار نزدیک دفاع موشکی با اسرائیل برقرار کرد. این همکاری منجر به توسعه مشترک برخی از پیشرفتهترین سیستمهای دفاع موشکی جهان، از جمله گنبد آهنین، سری پیکان و فلاخن داوود شد. در سال ۲۰۰۷، آمریکا رادار باند ایکس را در اسرائیل مستقر کرد تا از مأموریت حمایت کند و دو طرف در طول ربع قرن گذشته دهها تمرین مشترک دفاع موشکی برگزار کردهاند.
الگوهای مشابهی در خلیج فارس شکل گرفت. امروز، هر کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به جز عمان، سیستمهای پیشرفته دفاع موشکی آمریکا را خریداری کرده است. عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر و امارات متحده عربی همگی نسخههایی از سیستم دفاع موشکی پاتریوت را به کار میبرند. همچنین عربستان سعودی و امارات سیستم دفاع از منطقه ارتفاع بالا (THAAD) را نیز به دست آوردهاند.
به طور کلی، کشورهای خلیج فارس برخی از پیشرفتهترین سیستمهای دفاع موشکی جهان را در اختیار دارند. با این حال، یک مشکل اصلی باقی مانده است: این قابلیتها عمدتاً در داخل مرزهای ملی محدود ماندهاند. یکپارچهسازی — کلید بهرهوری و اثربخشی حداکثری دفاع موشکی — هنوز محقق نشده است.
چالش یکپارچهسازی
ارزش یکپارچهسازی بسیار ساده است: با اشتراکگذاری دادههای راداری و اطلاعات عملیاتی، کشورها میتوانند احتمال موفقیت در رهگیری موشکها را افزایش دهند، در عین حال از پرتابهای غیرضروری جلوگیری کرده و موجودی محدود سامانههای رهگیر را حفظ کنند. با این حال، موانع سیاسی — نه مشکلات فنی — بزرگترین مانع همکاری بودهاند.
با آگاهی از این موضوع، دولت اوباما تلاش دیپلماتیک گستردهای را برای شکستن مقاومت سیاسی و ایجاد چارچوب دفاع موشکی چندجانبه در خلیج فارس آغاز کرد.
وزیر امور خارجه هیلاری کلینتون در نخستین نشست امنیتی آمریکا و خلیج فارس در سال ۲۰۱۲ پایههای این کار را گذاشت و سپس وزیر دفاع چاک هیگل در دیالوگ منامه ۲۰۱۳ خواستار یکپارچهسازی شد. هیگل تأکید کرد که «یک چارچوب چندجانبه بهترین راه برای توسعه دفاع موشکی منطقهای قابل تعامل و یکپارچه است.»
این تلاشها در اجلاس کمپ دیوید ۲۰۱۵ میان رئیسجمهور اوباما و سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به اوج خود رسید. در این اجلاس، طرفین تعهد خود را به ایجاد سامانه هشدار زودهنگام موشکهای بالستیک در سطح منطقه اعلام کردند و توافق کردند با حضور رهبران ارشد برای بهبود همکاری شرکت کنند.
تا پایان دولت اوباما، بلوکهای اساسی برای یکپارچهسازی فراهم شده بود. تمرین میزگردی در آوریل ۲۰۱۶ در کویت برگزار شد، مطالعه هشدار زودهنگام در همان سال تکمیل گردید و شورای همکاری خلیج فارس به عنوان واجد شرایط برای خریدهای چندجانبه از طریق برنامه فروش نظامی خارجی آمریکا تعیین شد.
ترامپ و بایدن: تداوم و تفاوت
دولتهای ترامپ و بایدن هر دو تلاشهای آمریکا برای تقویت همکاری دفاع موشکی در خاورمیانه را ادامه دادهاند. اگرچه رویکردهای آنها از نظر لحن و تأکید متفاوت است، هر دو دفاع موشکی را برای ثبات منطقهای و منافع استراتژیک آمریکا ضروری میدانند.
دولت ترامپ بر فروش تسلیحات و تقسیم بار تأکید داشت و صادرات دفاعی را ابزاری هم برای همسویی استراتژیک و هم بهرهمندی اقتصادی میدید. در دوره ترامپ، ایالات متحده معاملهای ۱۵ میلیارد دلاری برای فروش سیستم دفاعی THAAD به عربستان سعودی نهایی کرد.
کشورهای خلیج فارس همچنان به خرید سیستمهای پاتریوت PAC-۳ برای گسترش دفاعهای لایه پایینتر خود ادامه دادند، در حالی که حمایت آمریکا از برنامههای دفاع موشکی اسرائیل پایدار ماند و با تأمین مالی مستمر کنگره و همکاری صنعتی همراه بود.
با این حال، تیم ترامپ کمتر بر ساخت چارچوبهای هماهنگی چندجانبه میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس متمرکز بود. رویکرد عمدتاً دوجانبه آن، توانمندیها را فراهم کرد، اما یکپارچگی را به شکل قابل توجهی افزایش نداد.
در حالی که دولت ترامپ عمدتاً روی همکاری دفاع موشکی دوجانبه با شرکای منطقهای تمرکز داشت، در فاصله سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴، دولت بایدن این همکاری دوجانبه را با تلاشهای چندجانبه بیشتر از طریق فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM) تکمیل کرد تا هماهنگی بیشتری بین کشورهای خلیج فارس و دیگر شرکای منطقهای ایجاد شود.
از زمان بازگشت به دفتر کار خود در ژانویه ۲۰۲۵، در دوره دوم ریاست جمهوری، دولت ترامپ به پیشبرد همکاری دفاع موشکی با شرکای منطقهای ادامه داده است، از جمله از طریق فروشهای بزرگ تجهیزات دفاع موشکی و نظامی به عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر.
علاوه بر این فروشها، قطر با انجام ارتقاءهای زیرساختی عمده در پایگاه هوایی العدید موافقت کرده و امارات نیز یک مشارکت دفاعی ارتقاء یافته با آمریکا رسمی کرد که شامل همکاری جدید تحت برنامه مشارکت دفاعی بزرگ و برنامه مشارکت ایالتی گارد ملی است—هر دو با هدف پیشبرد همکاریهای یکپارچه دفاع هوایی و موشکی.
اعتبارسنجی عملیاتی و نیاز به تکامل
جنگهای اخیر در منطقه، ارزش استراتژیک همکاری دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه را نشان دادهاند. برای مثال، عربستان سعودی و امارات بارها از سیستمهای دفاع موشکی برای رهگیری حملات موشکی بالستیک نیروهای حوثی در یمن استفاده کردهاند تا از خاک خود محافظت کنند.
با این حال، آسیبپذیری دفاعهای منطقهای به وضوح در سپتامبر ۲۰۱۹ نشان داده شد، زمانی که موشکهای کروز و پهپادهای ایرانی! به تأسیسات نفتی عربستان سعودی در عقیق و خریص حمله کردند.
این حمله موقتا نیمی از تولید نفت عربستان را مختل کرد و محدودیتهای سیستمهای دفاع موشکی سنتی و نیاز به مقابله با تهدید رو به رشد حملات ترکیبی موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و پهپادها را برجسته ساخت.
این درسها به سرعت آموخته شده و در دکترینهای دفاع هوایی و موشکی آمریکا و متحدانش ادغام شدند. این هماهنگی بهبود یافته به وضوح در جریان حمله گسترده موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ نشان داده شد.
در واکنش به این حملات، ایالات متحده به همراه بریتانیا، فرانسه، اردن و اسرائیل، بخش عمده تهدیدات ورودی را رهگیری کردند و تلاش ایران برای کسب برتری استراتژیک از این حملات را ناکام گذاشتند؛ و باز هم، در جریان «جنگ ۱۲ روزه» در ژوئن ۲۰۲۵، اسرائیل و ایالات متحده چندین حمله موشکی و پهپادی ایران را علیه اسرائیل دفع کردند.
علاوه بر این، سیستمهای پاتریوت مستقر در قطر به طور موفقیتآمیزی موشکهای ایرانی را که اهداف آمریکایی و تأسیسات این کشور را نشانه گرفته بودند، رهگیری کردند.
قدم بعدی چیست؟
چند حوزه کلیدی وجود دارد که نیاز به بهبود دارد:
بازسازی موجودی رهگیرها و گسترش ظرفیت تولید. جنگها در اوکراین و خاورمیانه، موجودی رهگیرها را کاهش دادهاند. به ویژه اسرائیل، مقدار قابل توجهی از رهگیرهای گنبد آهنین و فلاخن داوود خود را مصرف کرده است.
ایالات متحده نیز به دلیل جنگهای خاورمیانه و اوکراین با چالشهای مشابهی مواجه است و بنابراین باید در بازسازی موجودی و گسترش ظرفیت صنعتی سرمایهگذاری کند تا بتواند نیازهای فعلی و آینده را برآورده سازد.
شکستن تله نسبت هزینه-مبادله
دفاع موشکی مدتهاست با «نسبت هزینه-مبادله» مشکل داشته است — جایی که رهگیری یک موشک بسیار گرانتر از پرتاب آن است. برای رفع این عدم تعادل، ایالات متحده و شرکایش باید توسعه و استقرار فناوریهای پیشرفتهای از جمله لیزرهای پرانرژی، امواج مایکروویو قدرت بالا و وسایل نقلیه و رهگیرهای خودران مجهز به هوش مصنوعی را تسریع کنند. علاوه بر این، اسرائیل اخیراً پیشرفتهای مهمی در سیستمهای انرژی هدایتشده داشته است که میتواند اقتصاد دفاع موشکی را متحول کند.
پذیرش استراتژیهای «پیش از پرتاب»
همه موشکها نباید در پرواز رهگیری شوند. مختل کردن حملات پیش از پرتاب — از طریق عملیات سایبری، جنگ الکترونیک یا خرابکاری — میتواند بار روی سیستمهای دفاع موشکی را کاهش داده و اثربخشی کلی را افزایش دهد. این قابلیتهای «پیش از پرتاب» باید بیشتر توسعه یافته و به طور کامل در برنامهریزی دفاع منطقهای ادغام شوند.
مقابله با حملات ترکیبی پهپاد-موشک
حملات به عربستان سعودی در ۲۰۱۹ و به اسرائیل در ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نشان داد که استفاده از حملات ترکیبی پهپاد و موشک رو به افزایش است. ترکیب پهپادهای کمهزینه با موشکهای بالستیک یا کروز پیشرفته چالشهای جدیدی برای سیستمهای دفاع سنتی ایجاد میکند. باید به توسعه دفاعهای لایهای که قادر به مقابله با این تهدید پیچیده باشند، اولویت داده شود.
تعمق یکپارچگی منطقهای
در نهایت، ایالات متحده و شرکای منطقهای باید تلاشهای خود را برای ترویج یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی منطقهای ادامه دهند. این شامل برگزاری تمرینهای مشترک بیشتر، اشتراکگذاری دادهها به صورت بلادرنگ و توسعه سیستمهای فرماندهی و کنترل قابل تعامل است.
نتیجهگیری
همکاری دفاع موشکی بین ایالات متحده و شرکایش در خاورمیانه یکی از داستانهای موفقیت پنهان سیاست امنیت ملی آمریکا بوده است. این همکاری به بازدارندگی تجاوز، حفاظت از غیرنظامیان و نیروهای نظامی و مدیریت بحرانها در لحظات حساس کمک کرده است.
اما این همکاری باید تکامل یابد. تهدیدات سریعتر، پیچیدهتر و یکپارچهتر شدهاند؛ و چشمانداز استراتژیک زیر پای ما در حال تغییر است.
اکنون زمان سرمایهگذاری است — نه فقط در سیستمها و حسگرها، بلکه در اعتماد، هماهنگی و فناوریهای نوآورانه. ایالات متحده باید رهبری کند و شرکایش باید پیروی کنند. اگر این کار به درستی انجام شود، نتیجه آن با جانهای نجاتیافته و جنگهای جلوگیریشده سنجیده خواهد شد.