
توپخانه بودجهخواران علیه پزشکیان روشن شد!
اعتماد: «کارمان شده فقط به یک مشت بنیاد و سازمانهای الکی که به هیچ دردی نمیخورند، پول بدهیم. برخی موارد به کسانی بودجه تعلق میگیرد که نباید تعلق بگیرد. گفتم آقایان این بساط باید جمع شود.»
این صحبتهای آتشین بخشی از اظهاراتی است که از نشست رییسجمهور پزشکیان با مدیران رسانهای به بیرون درز کرده است. صحبتهایی که بازخوردهای قابل توجهی در فضای عمومی و رسانهای کشورمان پیدا کرد و بازار بحث و تبادل نظر در خصوص آن حسابی گرم شد.
در شرایطی که کسری بودجه کشور هر سال عمیقتر و خسارتبارتر میشود و این روند، فشار فزایندهای را بر معیشت اقشار محروم و متوسط جامعه تلنبار میکند، برخی نهادها، ارگانها، سازمانها و دستگاههای خاص هستند که بدون اینکه مشخص باشد، ردیفهای بودجه آنها صرف چه اموری شده و چه خروجی دارند هر سال بودجههای بیشتری دریافت میکنند و فربهتر میشوند.
این بودجهها که به خصوص در بخشهای فرهنگی و تبلیغاتی نماد بیشتری دارد، باعث شکلگیری یک حفره عمیق در اقتصاد ایران به نام کسری بودجه میشود. بر اساس برخی روایتها میزان کسری بودجه در سال ۱۴۰۴ به حول و حوش ۸۰۰هزار میلیارد تومان رسیده که ۲۲۰همت آن تنها به حوزه هدفمندیسازی یارانهها اختصاص دارد.
در صورتعدم اصلاح وضع موجود، پیشبینی میشود کسری بودجه در سال آینده از قلمروی هزار هزار میلیارد تومانی عبور کند. نتیجه مستقیم چنین کسری بودجه گستردهای، دولت را ناچار به استقراض از بانک مرکزی یا چاپ اسکناس میکند.
در مواجهه با چنین شرایطی، دولت ۲ راه در برابر دارد یا مسیر دولتهای قبل را رفته و با تحمیل کسری بودجه به سفرههای مردم، بر آتش تورم و رشد نقدینگی و فقر بدمد یا اینکه دست به یک تصمیم اصلاحی کلیدی بزند و با ارتقای بهرهوری، ساختار بودجه کشور را اصلاح کند. دولت چهاردهم راه دوم را انتخاب کرده و تصمیم دارد که بودجه ۱۴۰۵ کل کشور را مبتنی بر کارایی و عملکرد تدوین و اجرا کند.
اما ناگفته پیداست که این تصمیم دولت از سوی کانونهای رانتخواری، بودجهخواری و ویژهخواری با برخوردهای تندی مواجه خواهد شد. ارگانها، بخشها و سازمانهایی که سالها بر این بودجههای بیضابطه سیطره داشتهاند، دست روی دست نخواهند گذاشت و توپخانههای رسانهای و ارتباطیشان دولت را سیبل حملات خود میکند.
مبنی بر چنین تجربههایی است که حسامالدین آشنا خطاب به رییسجمهور از او میخواهد که از تجربه حسن روحانی در اصلاح ساختار بودجه درس گرفته و چنین اقدامی را اجرایی نکند! یا در نمونهای دیگر حسین سلاحورزی با طرح این پرسش که «آیا پزشکیان میتواند برای نخستینبار بودجه کلان نهادهایی را که زیر عنوان فرهنگی و مذهبی و تبلیغی منابع هنگفتی دریافت میکنند، حذف یا کاهش دهد؟ یا بودجه ۱۴۰۵ هم مانند سالهای قبل صرف هزینههایی خواهد شد که هیچ تاثیری در زندگی مردم ندارند؟» نشان میدهد که این اصلاح ساختار تا چه اندازه دشوار و هزینهبر است.
سید محمد بهشتی: بزرگترین سازمان بودجهخوار در کشورمان، صدا و سیماست
سید محمد بهشتی، فعال فرهنگی و اجرایی در خصوص تصمیم رییسجمهور برای حذف بودجههای غیرضروری و اصلاح ساختار بودجه میگوید: «من صحبتهای رییس جمهور درباره ضرورت اصلاح ساختار بودجه و حذف ردیفهای غیرضروری بودجه را کامل خواندم و شنیدم. با این موضوع کاملا موافقم که زمان این اصلاحات بودجهای فرا رسیده است. حتی میتوان گفت که در این اصلاح، تاخیر هم صورت گرفته و دولتهای قبل باید سالها قبل دست به این اصلاحات ضروری میزدند. از روزی که انحرافات آغاز شده تا به امروز هزاران هزار میلیارد تومان از بودجه مردم که باید صرف توسعه و رشد و پیشرفت و ارتقای سطح رفاه مردم میشد، صرف اموری شده که مشخص نیست خروجی آن چیست.»
او در ادامه میگوید: «البته دولت باید بداند که دست زدن به چنین اصلاحاتی بسیار دشوار است. سازمانها، ارگانها و دستگاههایی که این بودجههای هنگفت را میگیرند و خروجی خاصی هم ثبت نکردهاند، این پولها را صرف ایجاد ساختارهای ارتباطی، رسانهای، اعتباری و… کردهاند و هر زمان که دولتی قصد داشته باشد این روند معیوب را اصلاح کند، با تمام توان به دولت میتازد.
اما کار درست، درست است و همه باید از آن حمایت کنند. باید توجه داشت که دولت از دو طریق میتواند کسری بودجه ایجاد شده را اصلاح کند، نخست، چاپ پول و اسکناس و افزودن به نقدینگی و دیگری اصلاح ساختار بودجه و حذف ردیفهای غیرضروری و ارتقای بهرهوری. بدون تردید جبران کسری بودجه با کاهش هزینهها و ارتقای بهرهوری از چاپ پول بهتر است و فشار کمتری به مردم وارد میکند. البته بدون تردید دولت برای انجام این اصلاح باید با کانونهای بودجهخواری، رانتخواری و ویژهخواری مقابله کند.»
بهشتی در پاسخ به پرسش در این خصوص که مهمترین بخشهای فرهنگی که چنین بودجههایی را میبلعند کدام بخشها هستند؟ میگوید: «بزرگترین سازمان بودجهخوار در کشورمان، صدا و سیماست. این همه بودجه که برای صدا و سیما صرف میشود چه حاصلی داشته است؟ آیا غیر از این است که این بودجههای هنگفت داده میشود تا در جامعه به جای وفاق، نقار ایجاد شود؟ یک گروه اقلیت در این سازمان، گفتمان مورد نظر خود را به قیمت حذف سایر گفتمانها ترویج میکند. این روند باعث رویگردانی مردم از صدا و سیما و توجه به رسانههای بیرونی شده است. این تنها یک قلم از سازمانها و ارگانهایی است که سالانه بودجههای نجومی میگیرند، اما نه تنها خروجی خاصی ندارند، بلکه بر حجم مشکلات کشور میافزایند.»
مهرداد لاهوتی: با تصمیم رییسجمهور برای حذف بودجههای انحرافی موافقم
مهرداد لاهوتی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و نمایندهای که از مجلس هشتم در جریان بودجههای سنواتی کشور قرار داشته، ضمن حمایت از اظهارات رییسجمهور میگوید: «متاسفانه در شرایط فعلی یک فرد ساده و عادی هم در ایران میتواند بودجه سالانه کشور را بنویسد. در حال حاضر بودجه سال گذشته جلوی بودجهنویسان گذاشته میشود، برآورد میشود که دولت طی ۹ماهه اول سال این میزان درآمد داشته، از درآمد ۳ماهه بعد هم یک پیشبینی صورت میگیرد.
جمع درآمد استخراج میشود! ۲منبع اصلی در بحثهای درآمدی وجود دارد که یکی مالیات و دیگری درآمدهای نفتی است. وقتی درآمد دولت مشخص شد، سراغ هزینهها میروند. مکانیسم فعلی این است که ردیفهای موجود سال گذشته استخراج شده و ۲۰درصد روی آن گذاشته میشود! البته طبیعی است که برخی چانهزنیها درباره برخی حوزههای حساس صورت گیرد.»
او ادامه میدهد: «اینکه بودجهنویسی نمیشود و باید این روند اصلاح شود. شکل رسیدگی به بودجه در مجلس ایرادات بسیاری دارد. در کمیسیون آییننامه مواردی تهیه شده تا احکام از بودجه حذف شوند. ۲ماه از وقت نمایندگان صرف احکام میشود، این در حالی است که اصل داستان بودجه ردیفهاست. اما وقتی در روند تصویب بودجه نمایندگان به ردیفها میرسند، کلیت ردیفها بدون بررسی جامع تصویب میشوند، قال قضیه کنده میشود. تغییراتی که کمیسیون آییننامه مدنظر دارد و در کارتابل نمایندگان برای ارایه پیشنهادات قرار دارد، این است که مجموعه احکام حذف شوند و دولت فقط جداول را بدهد و مجلس روی جداول کار کند. نکتهای که رییسجمهور روی آنها دست گذاشته، نکات درستی است و به حق مطرح شده است.»
این نماینده با اشاره به صحبتهای رییسجمهور یادآور میشود: «آقای رییسجمهور برخی بنیادها، ارگانها و سازمانها را مثال زدهاند، اما من معتقدم اگر بخواهیم درست بررسی کنیم الی ماشاءالله میتوان از این بودجههای هرز نام برد. در سالی که ایران با معضل کسری بودجه روبهرو است، برخی افراد و گروهها و سازمانها تحت لوای هزینههای جاری و مسائل فرهنگی بودجههای کلان میگیرند بدون اینکه این هزینهکردها، تاثیر واقعی داشته باشد.»
او میگوید: نکته بعدی اینکه در اجرای ماده ۱۰۵تا ۱۰۶ قانون برنامه هفتم، دولت باید این اصلاحات را در بودجه اجرایی کند. ماده ۱۰۵ میگوید دولت تا پایان قانون برنامه هفتم، سالانه باید ۳درصد خود را کوچکتر کند تا در پایان برنامه ۱۵درصد کوچکتر شده باشد.
به عنوان نمونه در خصوص وزارت راه که برخی تلاش میکردند آن را تبدیل به ۲وزارتخانه مسکن و راه و ترابری کنند، وقتی سوال میشد که چرا قصد دارید چنین اقدامی صورت دهید؟ میگفتند چون وظایف این وزارتخانه بسیار وسیع است و نمیتوان به همه این مسوولیتها رسیدگی کرد. این در حالی است که در حال حاضر سازمان زمین و مسکن وجود دارد، سازمان بازآفرینی شهری وجود دارد، شرکت مادر تخصصی شهرهای جدید وجود دارند و… همه اینها یک رسالت دارند. بهتر است همه این مسوولیتها ذیل یک ساختار جمع شوند. »
لاهوتی همچنین یادآور میشود: «دولت باید حتما ۱۵درصد کوچکتر شود. این تغییرات و اصلاحات باید در بودجه نمایان شوند. ماده ۱۰۶ قانون برنامه هفتم هم میگوید، فضاهای دولتی هم سالانه باید ۵درصد کوچکتر شود. اگر قصد داریم مشکلات حل شوند، دولت باید تصدیگریها را به بخش خصوصی بدهد. راه علاج اداره کشور و حل معضلات همین ورود بخش خصوصی است. بخش خصوصی هم منطقیتر اداره میکند و هم بهرهوری بالاتری دارد. در برنامه هفتم ما باید به رشد اقتصادی ۸درصدی برسیم. ۵.۲درصد در سال از طریق سرمایهگذاری و ۲.۸درصد این عدد از بهرهوری است. با اقتصاد دولتی و با بودجههای مبهم به نهادها و ارگانها که نمیتوان چنین بهرهوری ایجاد کرد.»
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میگوید: «اما اگر کارها به بخش خصوصی سپرده شود، معادل هزینههایی که میکند بهرهوری خود را بالاتر میبرد. کشور دیگر به شکل سابق نمیتواند اداره شود. حتی در سامان برنامه و بودجه هم باید اصلاحاتی صورت گیرد. آنجا سازمان برنامه و بودجه است. اما در شرایط فعلی این سازمان به سازمان بودجه بدل شده است. اینکه یک سازمانی به این عظمت یک بودجه را بنویسد و بعد هزینهها را پرداخت کند، این همه دستگاه عریض و طویل نیاز ندارد. فلسفه سازمان برنامه و بودجه، برنامهریزی و بهبود ساختارهاست. اما از بخش برنامهریزی غافل شده و تمام هم و غم خود را صرف بودجهنویسی میکند.»
لاهوتی ادامه میدهد: «از سوی دیگر هزینههای هنگفتی که برخی نهادها و ارگانهای ظاهرا فرهنگی و تبلیغاتی دارند، باید اصلاح شود، دامنه وسیعی از بودجه کشور صرف سازمانها و ارگانهایی میشود که هیچکس نمیداند خروجی کار آنها چیست؟ معتقدم همه باید کمک کنند تا ایده رییسجمهور برای اصلاح ساختار بودجه و عملیاتی کردن آن محقق شود.»
احمد زیدآبادی: تحت عنوان عدالت چه فضاحتی به کشور تحمیل کردهاند
احمد زیدآبادی دیگر فعال سیاسی است که به اظهارات اعتراضی رییسجمهوری درباره بودجههای عجیبی که برخی موسسات و نهادها از جیب مردم دریافت میکنند، واکنش نشان داده و مینویسد: «مسعود پزشکیان: «کارمان شده فقط به یک مشت بنیاد و سازمانهای الکی که به هیچ دردی نمیخورند، پول بدهیم! به آنها گفتم این بساط باید جمع شود.» در واقع تمام نزاعهای سیاسی و مشکلات کشور بر سر همین «بساط» است! برچیدن و جمع کردنش هم کار حضرت فیل است! جماعت منتفع از این بساط، به محض بو بردن از برچیدن آن، پای تمام مقدسات و ارزشها را وسط میکشند و تحت پوشش آنها، چنان بحرانی به وجود میآورند که طرف ناچار به صد بار توبه شود!
امسال بودجه کشور هشتصد هزار میلیارد تومان کسری دارد! برای تامین آن یا باید بودجه سازمانهای انگلی و مفتخور را قطع کرد یا آب فراوان به بودجه بست و پول ملی را رقیقتر و بیارزشتر از این کرد یا جیب مردم تحت فشار و کاسبیهای رو به احتضار و صنعتگران مشرف به موت را بیش از پیش خالی کرد! تحت عنوان عدالت، چه فضاحتی را به بودجه عمومی کشور و جیب مردمان زحمتکش تحمیل کردهاند! »
کنایه «آشنا» نسبت به قدرت موسسات بودجهخوار
حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی دولت حسن روحانی در واکنش به صحبتهای اخیر پزشکیان درباره ضرورت اصلاح ساختار بودجه خطاب به پزشکیان مینویسد: «آقای پزشکیان! این راه را دنبال نکنید.»
مشاور پیشین حسن روحانی ضمن اشاره به همه فشارهایی که دولت روحانی به دلیل همین تصمیم متحمل شده، یادآور میشود: «به رییسجمهور محترم پیشنهاد میکنم مسیر حذف بودجههای بنیادها و موسسات و قرارگاهها و مجمعها و… را دنبال نکنند. لطفا از تجربه هفتمین رییسجمهور و مشاورش که از این حرفها زدند، عبرت بگیرید.» باید دید سرانجام این ضرورت اصلاحی که رییسجمهور پزشکیان اعلام کرده و باید اجرایی شود چه میشود؟ آیا صلاح و بهبود معیشت مردم مدنظر قرار میگیرد یا اینکه دستهای پرتوان بودجهخواران همچنان بودجه را به سمت و سوی انحراف سوق میدهد؟